🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#من_میترا_نیستم💗
#پارت_اول
فصل اول(کبری طالب نژاد:مادرشهید)🌾
بعد از اینکه خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه میخواهد، اسمش را عوض کرد. میگفت:(( من میترا نیستم . اسمم زینبه. با اسم جدیدم صِدام کنید۰)) از باباش و مادربزرگش به خاطر اینکه اسمش را میترا گذاشته بودند ، ناراحت بود.
من نُه ماه بچه هارا شکم میکشیدم ، اما وقتی به دنیا می آمدند ، ساکت می نشستم و نگاه میکردم تا مادرم و جعفر روی آن ها اسم بگذارند. اسم پسر اولم را جعفر انتخاب کرد و دومی را مادرم .
جعفر اسم های اصیل ایرانی دوست داشت . مادرم با اینکه حق انتخاب اسم بچه هارا داشت ، اما حواسش بود طوری انتخاب کند که خوشایند
دامادش باشد .
زینب ششمین فرزندم بود و وقتی به دنیا آمد مادرم اسمش را میترا گذاشت . او خوب میدانست که جعفر از این اسم خوشش خواهد آمد .
بعد از انقلاب و جنگ ، دخترم دیگر نمیخواست میترا باشد . دوست داشت همه جوره پوست بیندازد و چیز دیگری بشود؛چیزی به اراده و خواست خودش ، نه به خاطر من ، جعفر یا مادربزرگش .
اینطور شد که اسمش را عوض کرد .
اهل خانه گاهی زینب صدایش میکردند اما طبق عادت چند ساله اسم میترا از سرزبانشان نمیافتاد. زینب برای اینکه تکلیف اسمش را روشن کند یک روز ، روزه گرفت و همه دوستان همفکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد .
میخواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود . دو دوست دیگر زینب هم میخواستند اسمشان را عوض کنند .
برای افطار دختر ها برنج و خورشت سبزی پختم . همه چیز آماده بود و منتظر آمدن
دوستان زینب بودیم ، اما انها بد قولی کردند و آن شب کسی برای افطار به خانه ما نیامد .
زینب خیلی ناراحت شد . به او گفتم :(( مامان چرا ناراحتی ؟ خودت نیت کن و اسمت را عوض کن ماهم کنارتیم ، مادربزرگ و خواهرو برادرتم نیت تورو می دونن)).
آن شب ، زینب سر سفره افطار به جای برنج و خورشت سبزی فقط نان و شیر و خرما خورد . او گفت :
((افطار امام علی (ع) هم بیشتر از نون و نمک نبوده .))
آنقدر محکم حرف میزد و به چیزی که میگفت اعتقاد داشت که دیگران را تسلیم خودش می کرد .
با این که غذای مفصلی درست کرده بودم ، بدون ناراحتی کنار زینب نشستم و با او نان و شیر و خرما خوردم .
ان شب زینب ،به تک تک اعضای خانواده رو کرد و گفت :(( از امشب به بعد اسم من زینبه. از این به بعد به من میترا نگید .))
مادرم رویش را بوسید و به او تبریک گفت . شهلا و شهرام هم قول دادند که زینب صدایش کنند...
ادامه دارد...
#پارت_اول
@dokhtarane_hazrate_zahra
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دوره های آموزشی کاملا رایگان
خب خب بریم سراغ قرارمون رمان😍✨ پارت اول تقدیم نگاهتون🌱💕👇🏻
ان شاالله هر شب یک پارت براتون میزاریم😍✨
رمان بسیار زیبا و جذاب است حتما دنبال کنید❤️
•"(☔️🌿)"•
35 - این بدان سبب است که شما آیات خدا را به ریشخند گرفتید و زندگی دنیا فریبتان داد پس امروز نه از این [آتش] بیرون آورده شوند و نه عذرشان پذیرفته گردد🔥
36 - پس حمد و سپاس از آن خداست که پروردگار آسمانها و پروردگار زمین و پروردگار جهانیان است
37 - و کبریایی و عظمت در آسمانها و زمین، از آن اوست و اوست شکست ناپذیر حکیم.
🍂@dokhtarane_hazrate_zahra
ثواب قرائت امروز رو تقدیم می کنیم به شهید سید حسین علم الهدی.. 🌿
•"(🌙🥀)"•
#شهید
شهید سید حسین علم الهدی فرزند آیة الله حاج سید مرتضی علم الهدی(ره) به سال 1337 شمسی پا به عرصه گیتی نهاد. فرزندی پاك از شجره مباركه رسالت بود كه در مهد علم و تقوا پرورش مییافت. حسین این نور پرتو گرفته تا آفاق در كانون علم و عملی در رشد بود كه تشنگان فقه و فقاهت و مردم تشنه هدایت گردا گردحریمش به اعتكاف بودند. شهید سید حسین پنج سال پیش از قیام 15 خرداد 42 متولد شد تا بعدها در مكتب قرآن ، كلام وحی آموزد و نیز بعدها در حین سپری كردن دبستان تلاوت كننده آیات الهی باشد و در سطح استان نغمه سرای و بلبل مترنم كننده لحن قران شود. صدای دلنشین او بود كه صفحات زمان و قرون را به یكباره كنار میزد واین برگ ورق خورده را به برگ ایام هجرت پیوند میداد. صمیمیت او بود كه علاوه بر شور و جذبه اش نقطه ای را بوجود آورده بودكه مغناطیس باشد برای رشد دیگران در تجمع های مسجد و مدرسه. در مساجد با تشكیل كتابخانه و جلسات سخترانی و در مدارس با تشكیل انجمنهای اسلامی و جلسات ارشاد و هدایت. گرچه هیچ قلم و زبانی قادر بر تر سیم آن همه شور و عشق نیست ، لكن بر حسب وظیفه هاله ای از آنروح پاكباخته را در معرض تاریخ قرار می دهیم، باشد تا ره توشه ای برای فرزندان انقلاب گردد✌️
سال 1359 (16 دی ماه) در حماسه هویزه، شهادت سید حسین و یارانش در دشت هویزه رخ داد و روح بلند ایشان به سوی معشوقه خود شتافت🖤🥀
@dokhtarane_hazrate_zahra
°•🍃🌻🍃•°
#تلنگـــــر
روۍ هر پلهای که باشۍ ؛
خدا یڬ پله از تو بالاتره ..
نه به خاطر اینکه #خداست
به خاطر اینه که دست تورو بگیره;
#اَللهُمَّعَجِلْلِوَلیِکَالفَرَجْ
🍃⃟🌻¦⇢
@dokhtarane_hazrate_zahra
-🐚-
وَشَھـٰادَتنـٰامگِرِفتوَقـتۍخُـدآ
ڪَسۍرـٰااَزشِـدَت؏ـِشقڪُشتシ..!
¦🐚💭¦➺ #شهیـدانهـ
┈••✾•✨🍁✨•✾••┈•
@dokhtarane_hazrate_zahra
#خنده
میدونۍوقتۍدوتالباسباهمتصادفکنن
اتومیادچروکۍمیکشہ😂😂😂😂😂
بۍمزههمخودتونید🤣🌿
❁•@dokhtarane_hazrate_zahra•❁
#حمایت😍🌿
بریمبریزیمتوکانالعالیشونبچهها...؟😃✌️
@shahide_gomnaam_313
فرمولشگفتانگیزبراۍشادبودن😃✌️
خوابیدنبہاندازهکافۍباعثتقویت
مغزوافزایشانرژۍدرشماخواهدشد.💜 •🌱
❁•@dokhtarane_hazrate_zahra•❁
>•🌸•<
روزےکهبهجمالتوچشممبشودباز..🌤
اےجاندلم،روزمنآنروزبخیراست♥️'!
•
.
.
السلامعلیڪیاخلیفةاللهفےارضھ..✋🏻-
🌼⃟🔗¦↫#سلاماقاجان✨
@dokhtarane_hazrate_zahra
202030_45807385.mp3
10.38M
#تکنیک_های_مهربانی 💞 ۴
تکنیک چهارم؛
به کسی، برای خاطرِ خودش؛
مهربانی نکــــن!!
مهربانی که کردی؛
بده دستِ خدا، و دیگه فراموشش کن!
#فقط_بخاطر_لبخند_خدا
مهربان باش❤️
@ostad_shojae