eitaa logo
🇮🇷کانال دوست🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
28.1هزار ویدیو
86 فایل
🇮🇷از هر چه می رود سخن دوست خوشتر است🇮🇷 موضوعات جالب رو براتون به اشتراک میذاریم... کپی مطالب با رضایت کامل میباشد😊 http://eitaa.com/joinchat/2150105099C9478d3116b گروه دورهمی دوست👆 @dost_an 📮ارتباط با ادمین : @Mim_Sad139
مشاهده در ایتا
دانلود
•﷽• راستی عبادت چیست؟! احساسی که در آن تمام ذرات وجود به ارتعاش در آید ، جسم می‌ سوزد ‌، قلب می ‌جوشد ، اشک فرو می ‌ریزد ، روح به پرواز در می آید و جز خدا نمی ‌بیند و جز خدا نمی خواهد... « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » @dost_an
روز عیدفطر بود و طبق رسوم ما ، همهٔ اقوام و فامیل در خانهٔ پدر مهمان بودند و من نیز از مصطفی خواستم که با هم به این مهمانی برویم. ولی مصطفی گفت ، شما بروید ، من نمی‌توانم بیایم ، من تنها به مهمانی رفتم. شب هنگام که مطابق عادت خودمان ، مسائل و مشکلات را با مصطفی در میان می‌گذاشتم ، از او پرسیدم که چرا امروز به مهمانی نیامدید؟ مصطفی پاسخ داد ، امروز روز عید بود و بیشتر بچه‌ های مدرسه نیز برای دیدن اقوام و خویشان خود از مدرسه بیرون می‌روند. ولی حدود ۳۰ نفر از بچه ‌های یتیم هستند که هیچ فامیلی ندارند و به ناچار در مدرسه باقی می‌مانند. وقتی بچه‌ هایی که برای تفریح و دیدار اقوام خود رفته بودند بر می‌گردند ، برای بچه‌ های باقی مانده در مدرسه از دیدار فامیل و بازی‌ ها و سرگرمی‌ های خود تعریف می‌کنند. برای اینکه این بچه‌ های یتیم نزد آنها احساس خجالت و افسردگی نکنند ، من امروز در مدرسه ماندم و برای آنها غذا درست کردم و با هم بازی کردیم و من با سرگرمی‌ هایی آنها را شادمان کردم ؛ تا هنگام برگشت آن بچه ‌ها از بیرون ، اینها هم بتوانند از بازی و سرگرمی و تفریح شان در روز عید تعریف کنند..... راوی خانم غاده جابر همسر 📕 یادگاران « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » @dost_an
یه لات بود توی مشهد. داشت می‌رفت دعوا ، دکتر چمران دیدش ، دستش ‌رو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم جبهه !! به غیرتش برخورد و به همراه چمران رفت جبهه. توی جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش توی اتاق چمران. رضا شروع میکنه فحش دادن به چمران ، وقتی دید که چمران به فحش هاش توجه نمی‌کنه ، یه دفعه داد زد ، کچل با توأم! چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ ، چیه آقا رضا ، چه سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید !! رضا که تحت تأثیر رفتار چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! کشیده ای ، چیزی! چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ، تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه! چمران: اشتباه فکر می‌کنی! یکی اون بالاست ، هرچی بهش بدی می‌کنم ، نه تنها بدی نمی‌کنه ، بلکه با خوبی بهم جواب میده. هی آبرو بهم میده. گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده بگم بله عزیزم ، یکم مثل اون بشم !! رضا جا خورد و رفت توی سنگر نشست و زار زار گریه می‌کرد ، اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود ، سر نماز موقع قنوت صدای گریه اش بلند بود ، وسط نماز ، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد ، رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...! 📕 یادگاران « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 💠@Dost_an