eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
944 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست شــ❤ـهـید من
▪️بخوان به نام حاج‌احمد ♻️غربزده‌ها چشم‌انتظار مکرون‌اند اما امانوئل در خود فرانسه هر شنبه لعن می‌شود غربزده‌ها امام‌زاده‌ای دارند به نام ایفل از جنس آهن و نذر کرده‌اند اگر مکرون سالم رسید بروند پاریس زیر برج لفت و لیس غربزده‌ها خیال می‌کنند خرمشهر را ژاک شیراک آزاد کرد غربزده‌ها از روحانیت متنفرند اما به یک روحانی رأی می‌دهند غربزده‌ها هر روز به سلمان فارسی فحش می‌دهند اما با بن‌سلمان در یک جبهه‌اند غربزده‌ها از اعراب متنفرند ولی با بلیط دوبی در دست غربزده‌ها توهم زده‌اند ۱۴۰۰ سال است که عمرسعد حاکم ری است غربزده‌ها مدعی‌اند که ذلت هزینه ندارد اما ذلت بنی‌صدر خاک را داد و مقاومت حاج‌احمد خاک را پس گرفت و خرمشهر آزاد شد غربزدگان عزیز! توجه فرمایید خر پیش شما پروفسور است و شما را فقط باید مسخره کرد و صدالبته محاکمه دولت‌تان این بود؟! برجام‌تان این بود؟! این جور زبان دنیا را بلد بودید؟! من که ۹۲ به قالیباف رأی دادم اما این انگشت حواله‌ی شما که آمریکا ظریف را تحریم کرد لیکن جلیلی را نه و این است هزینه‌ی ذلت مکرون هنر داشت پاریس را جمع می‌کرد بگذار فاش بگویم؛ ما در تحریم غربزده‌ها هستیم نه غرب غربزده‌ها در سپاه نیستند و سپاه با وجود حتی تحریم سیم‌خاردار سامانه‌ی سوم خرداد می‌سازد و برجک طیاره‌ی مافوق مدرن را می‌آورد پایین اما به خداوندی خدا قسم همه‌ی تحریم‌ها هم اگر بالمره لغو شود باز کلید شیخ غربزده‌ها هیچ قفلی را نخواهد گشود بگذارید از آمریکا دفاعی بکنم بی‌عرضگی روحانی نه ربطی به اوباما داشت نه مربوط به ترامپ است این لامپ سوخته را غربزده‌ها خریدند از سمساری انگلیس با شکمی‌ترین رأی ممکن آهای غربزده‌ها! رئیس‌جمهورتان بنا دارد غنی‌سازی را برگرداند از جیب که؟! اگر جنگ شد چه؟! اگر آمریکا حمله کرد؟! شانس آوردید جلال مرد و الا فحش خواهر و مادر نثارتان می‌کرد که ۶ سال تلف کردید وقت این ملت را روی ویلچر ظریف باندباز صددرصد عشق است ویلچر مادر حاج‌احمد مادر صددرصد چشم‌انتظار یوسف تف به بچه‌های بی‌عفت که روز تاسوعا رفتند جت‌اسکی خرس‌گنده‌های لتیان خاطرات زیرآبی آقای هاشمی! این هم دولت حسنک آقای خاتمی! این هم نتیجه‌ی تَکرار مکرراتت به خدا خیلی زشت شده‌ای سلام بر ۲ سید زیباروی فاطمی خمینی خامنه‌ای و سلام بر حاج‌احمد و سلام بر مادر صبورش مکرون بوی گاز خردل می‌دهد اما متوسلیان عطر نرگس دارد و ما منتظر حاج‌احمدیم نه مکرون آهای سران نظام! اگر مکرون آمد سرفه‌های سینه‌ی جانبازان شیمیایی را با اشک‌آور ساخت فرانسه به رخش بکشید نیز شنبه‌های شرم‌آور فنارسه را... @dosteshahideman🕊
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ اَلا ای شمس تبریزی #فقط_شهیدمحمودرضابیضائی_بخواند آهای محمودرضا! این هم دفعه‌ی بعد! سرحال
⚘﷽⚘ 🍃🌸بس بود دیگر! اندازه‌ی کافی زُهد به خرج دادم! اینک موسم سپیده‌ی وصال است! سحر عشق! صبح آشتی! _محمودرضا! این هم دفعه‌ی بعد! سرحال آمده‌ام جبران کنم! شرط است بگذاری اول از همه دستت را ببوسم، اسلحه‌ات را، کُلاه چتربازی‌ات را، کوثرت را! کوثر... کوثر مقاومت... دختربچه‌ای که زود تنهایش گذاشتی! تو هم اهل حدیث نفس بودی! و نفس تو عاشق شهادت بود! آخیش! چقدر راحت بود حرف‌زدن با تو! بیخود این همه سال، خودم را اذیت کردم! 🍃🌸یادم باشد از برادرت بپرسم شهادتت چه روزی بود؛ هر هفته آن روز عکست را ببوسم! و هر هفته آن روز، متنی در مدحت بنویسم؛ برای خودم، نه مخاطب و نه حتی خدا! فقط برای خودم و برای خودت! برای تو یعنی برای خدا! چون تو تا پذیرایی خانه‌ی خدا رفتی! چون تو پروانه‌ای بودی که از بال زیبایی‌هایت، از بال زندگی‌ات، از بال زنت، از بال کوثرت، از بال برادرت احمدرضا و از بال مادرت گذشتی... 🍃🌸 گذشتی و همه‌ی ما زمینیان را جا گذاشتی! و حالا خنده‌هایت کاغذی نیست! چشم‌هایت حتی! جانی! جان شده‌ای! بازی می‌کنی با دل آدم! زنده می‌کنی، می‌کُشی، اشک می‌گیری، می‌خندانی! کاش عوض صورت زیبای تو، تیر تکفیری‌ها قلب آلوده‌ی مرا هدف می‌گرفت! کاش می‌شد فقط یک‌بار دیگر، تو را در مسجد ارک، زیارت کنم! همان اطراف است دادگاه مطبوعات! والله هر بار که پایم به محکمه باز می‌شود، یاد آن شب رویایی می‌کنم! شبی که شمس داشت! و شمسی که بچه‌ی تبریز بود! بگذار بگویند؛ مراد مولانا از شمس، امام‌زمان بود! بگذار مرا در مدح تو به غُلُو متهم کنند! یا حتی بگذار بگویند؛ دارد از بیضائی برای خودش نان می‌تراشد! دقیقا درست است! نانِ من تویی! و نام من هم! 🍃🌸قول گرفته‌ام از برادرت که خودم برایت و خاطراتش را فقط به خودم بگوید، خیلی بیشتر از این «تو شهید نمی‌شوی»! تو شهید می‌شوی! تو شهید می‌کنی! تو دیوانه می‌کنی آدم را! جادو دارد چشمت، مست‌کننده است! کاش بروی و در بهشت، نشان بدهی این متن جهنمی را به ! به حرارت آتش دوزخ، داغم، گرمم، ملتهبم... و هیچ برایم مهم نیست فرجام این عشق! جنون جذابی است، چه آن همه سال که هیچ از تو ننوشتم، چه الساعه که از می‌خواهم دهد پر چادرش را ببوسم! فدای مادران شهدا و مادر تو! فدای پدران شهدا و پدر تو! هیچ دقت کرده‌ای برادر که در «دمشق» یک «عشق» مستتر است؟! هیچ دقت کرده‌ای چقدر از زن و مرد و دختر و پسر را عاشق خودت کرده‌ای؟! عاشق کدام بسکتبالیست لیگ آمریکا بودی تو که عکسش را بزنم در دیوار اتاقم؟! عاشق چشمان کدام حاج‌همت بودی تو؟! همت غرب یا همت جنوب؟! همت پاوه یا همت طلائیه؟! کاش یک‌روز در ترافیک اتوبان همت، ماشین کناری، ماشین تو باشد و برداری باز به من بگویی؛ «سرحال نبودیا داداش‌حسین! دفعه‌ی بعد باید جبران کنی!😉» دفعه‌ی بعدی وجود ندارد برادر! برو جلو! دارند پشت‌سری‌ها بوق اعتراض می‌زنند! برو و بگذار من هم پشت‌سرت بیایم! گم کرده‌ام در این شهر شر، خانه‌ام را، اینجا جای زندگی نیست! نشانی را اما تو بلدی! تو بلدچی آسمانی! هر کجا تحصن کنی، من پایه‌ام! هر کجا جمع‌تان جمع باشد، من آماده‌ام! ببینم! میرزابنویس نمی‌خواهی؟! مگر نگفته بودی؛ قَلَمت را خریدارم؟! 🌷 | @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ♻️یادداشت احمدرضا بیضائی👇 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 💠به افتخار مادرم . ▪️چرا محمودرضا به من زنگ نمی‌زند؟ . 🌸مادر، هر بار که یک دل‌سوخته‌ای از راه دور زنگ می‌زند و جویای احوالش می‌شود، می‌گوید: «این عظمتی که خدا به شهدا داده را به هیچ‌کس نداده، حتی به هیچ عارف و مجتهد و مؤمنی نداده. آن دخترخانمی که از بوشهر زنگ می‌زند یا آن مادر گرفتاری که از مشهد و همدان و... زنگ می‌زند و با التماس از من می‌خواهد دعا کنم تا حاجتش روا شود، به‌خاطر من که زنگ نمی‌زند، به‌خاطر عظمت شهید زنگ می‌زند. شهدا چه کار کرده‌اند که خدا این‌قدر به آنها عظمت داده؟» می‌گویم: «مادر! شهدا با خدا معامله کرده‌اند، خدا هم به آنها عظمت داده».می‌گوید: «چه بگویم؟» و سکوت می‌کند... . ▪️اما حال مادر همیشه این نیست. باید «روز مادر» باشد، باید روز اول سال و تحویل سال باشد، باید روز تولد محمودرضا باشد تا بیایی و ببینی مادر محمودرضا بودن یعنی چه و احمدرضای این مادر بودن چقدر سخت است. روز مادر که می‌شود پشت تلفن آنقدر گریه می‌کند تا خسته می‌شود، بعد هم هزا بار از من معذرت‌خواهی می‌کند که: «پسرم گریه کردم و سرت را درد آوردم. ببخش». . ▪️کسی چه می‌داند وقتی مادر پشت تلفن می‌گوید: «امروز روز مادر است، چرا محمودرضا به من زنگ نمی‌زند؟» یعنی چه و دنیا چطور روی سر من خراب می‌شود. . ▪️وقتی محمودرضا داشت می‌رفت نیروی قدس سپاه، من ضمانت محمودرضا را برای مادر کرده بودم. گفته بودم؛ «شما نگرانش نباشید، من ضمانت می‌کنم محمودرضا طوری‌اش نشود». با این‌همه وقتی خبر شهادت محمودرضا را به مادر دادیم، می‌گفت: «رفت و به آرزویش رسید، پسرم رفت پیش امام حسین، پسرم رفت به آرزویش رسید. خوش به حالش». . ▪️وقتی خبر شهادت محمودرضا توی محله پیچید، زن‌های همسایه آمدند پیش مادر. مادر، آن روز گوشه‌ی اتاق نشسته بود و زن‌ها دور اتاق حلقه زده بودند. درست مثل وقتی که محمودرضا متولد شده بود. اما محمودرضا حالا دیگر مثل آن روز پیش مادر نبود. مادرم اشکش بند نمی‌آمد و مرتب می‌گفت: «یوسفم رفت...». . ▪️پ.ن: این یادداشت را برای شماره چهارم روزنامه‌دیواری که حاصل زحمات است نوشته‌ام. در این شماره، ۸ صفحه به محمودرضا اختصاص داده شده. فایل pdf را در سایت این روزنامه دیواری و کانال تلگرامی قطعه ۲۶ ببینید. http://haghdaily.ir t.me/ghete26 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•