🕊 🌺🕊🌺
🌺
🕊
سَـھم شآن از سفره انـقلابـ
دو قوطے ڪنسرو بود!
گرفتــند
وبا اخلاص رفتند.. 😔💔
#مردان_بی_ادعا |✋🏻
👇👇
🕊 @dosteshahideman 🕊
🌺
🕊
🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺
🍃🌼🌼🌼🍃
#شهیدی که دوست داشت حرّ #امام #حسین علیه السلام باشد
#شهید_محمد_تقی_شمس
خواندن #زیارت #عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که #چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت #عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت #عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: #بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟گفتم: روزعاشورا...
گفت : دعاکن من هم امروز #حٌرّ امام حسین بشم...
⚫️⚫️⚫️⚫️
ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعدهم گفت :برایم سوره ی #فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ... به آیه
«یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد...
هنوز #سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز...
گفت:پس #خداحافظ...
قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده...
تازه ظهرشده بود...ظهرعاشورا...
عاقبت حر حسین شد 😭😭
#مردان_بی_ادعا
🌼| @dosteshahideman
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🔸 #مــردان_بی_ادعــا
✍بعد از شهادت ایشان پیش امام خمینی رفتم ڪه آن زمان قم بودند. #امام آمد و روی یڪ پتو نشست و من روبرویش نشستم.
نوشته ای را برای امام خواندند و او سرش را پایین انداخت و بنا ڪرد #اشڪ ریختن و گفت: من برای شهید نیک بخت ناراحت شدم. موقعی که مصطفای خودم شهید شد، اینقدر ناراحت نشدم؛
برای اینڪه این #جـوان شخصی بود که وقتی با تلفن با من حرف می زد، گفتم: چرا نمی آیی ڪه شما را زیارت کنم؟👈 گفت: آقا من نمی خواهم #مـزاحـم شما شوم. من می خواهم ڪاری ڪه اینجا انجام می دهم، استفاده اش برای شما باشد. شما هم خوشحال باشید.
من برای این #ناراحت شدم ڪه این شخص می توانست نصف ایران را بچرخاند، ولی او به هدف خودش رسید. همچنین فرمودند: این چنین شخصیت هایی خیلی دیر به وجود می آیند. زمانی ڪه همه چیز را با هم داشته باشند؛ هم #تقوی، هم #تخصص و هم #ایمان و همه چیز راداشته باشند. اینها مانند یڪ ستون می توانستند برای مملڪت ڪار ڪنند.
#شهید_مهندس_ولی_الله_نیکبخت
#شهادت:۵۸/۵/۱۶،ترور توسط اشرار ضد انقلاب،شهرستان خاش
🌸| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
مردانـہ
راهی میدان شدند ...
وقتــی ڪہ
دلشان رَسته بود از دنیا !
و پرواز ڪردند
پروازے عاشقـانہ
رو بہ سوے خدا ...
#مردان_بی_ادعا
#شهید_مدافع_حرم #شهید_محمود_رضا بیضایی
صبحتان منور به نور شهدا
🔲| @dosteshahideman
✨﷽✨
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
اولین برخورد من با آن بزرگوار در فاو بود .
بنده در گردان مهندسی رزمی بودم که ایشان سرزده وارد سنگر ما شد، ما در سنگر حدود چهارده نفر بودیم، نماز ظهر و عصر را پشت سر ایشان اقامه کردیم و سفره ناهار را بنده انداختم، قبل از غذا خوردن یکی یکی خود را معرفی کردیم که بنده سید یونس کاظمی بودم، نمی دانم کاظمی بودن یا سید بودن نظر ایشان را جلب کرد، گفتن شما سید هستین
غذا را خوردیم و بعد از غذا دعای سفره خواندیم چون من آنروز شهردار سنگر بودم طبق معمول ظرف ها را جمع کرده و رفتم که بشورم، مشغول شستن بودم، حاجی خدا بیامرز سر رسیدن و بنده را از شستن ظرف ها منع کردن و فرمودن من راضی نیستم سید اولاد پیغمبر ظرف غذای بنده را بشوره و با اجبار بنده را کنار کشیدن و خودشان مشغول شستن ظروف شدن ولی بچه های سنگر جمع شدن و نگذاشتن حاجی ظروف را بشوره، ایشان گفتن ما در سنگرهای دیگر سادات رو از شهردار شدن منع کردیم.
راوی :
سید یونس کاظمی
#مردان_بی_ادعا
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•