eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.8هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۳۸ من تقریبا ۶ سال پیش، وقتی دانشجوی یک شهر دیگه بودم، بواسطه فعالیت های فرهنگی که داشتم با یه آقایی آشنا شدم، اوایل ارتباط مون بیشتر بخاطر هماهنگی کارهای دانشگاه بود ولی کم کم این ارتباط باعث شد من بفهمم این آقا خیلی از معیارهایی که من میخوام رو دارن و بنظرم میومد ایشون همون بقول معروف نیمه گمشده من هستن. من و ایشون به مدت دو سال بخاطر کارهای دانشگاه باهم ارتباط کاری داشتیم، تا اینکه ایشون یه شب با من تماس گرفتن و از من خواستگاری کردن... خب من با ذهنیتی که نسبت به ایشون داشتم، فکر میکردم بهترین انتخاب هستن، اما وقتی ایشون با خانواده ام تماس گرفتن، خانواده من مخالفت کردن، ایشون خیلی پیگیر بودن حتی گفتن من میام شهر شما زندگی میکنم ولی خانواده من به هیچ وجه راضی نشدن.. از اون موقع روز و شبم شده بود گریه و غصه و توسل و چله که ما دونفر به هم برسیم... همش میرفتم پیش شهدای گمنام و دعا میکردم ما باهم ازدواج کنیم.. تا اینکه دانشگاه من تموم شد و برگشتم به شهر خودم و از اون موقع حالم بدتر شد.. هرخواستگاری که زنگ میزد من فقط گریه میکردم که جور نشه... تا اینکه به یقین رسیدم خانواده من حاضر به این ازدواج نیستن، هم چنین خانواده اون آقا، بنابراین تصمیم گرفتم از ایشون فاصله بگیرم و تمام ارتباط هامو با ایشون قطع کردم با اینکه واقعا از نظر روحی به هم ریخته بودم. کم کم دیگه فراموششون کردم. حدود دوسالی گذشت و این دو سال خواستگارهای مختلفی اومدن و رفتن.. تا اینکه اوایل امسال یه موردی اومدن خواستگاری که واقعا شرایطشون همون چیزی بود که من میخواستم و خداروشکر من ازدواج کردم (البته این ازدواجم خودش داستانی داره و خانواده سختگیری هایی داشتن ولی خب وقتی مصلحت خدا باشه بنده ها نمیتونن کاری بکنن) الان که چندماهه از ازدواجم گذشته و همسرم رو بیشتر شناختم فهمیدم واقعا خیلی از معیارهایی که من میخواستم ایشون بهتر هستن و الان همش خداروشکر میکنم که چند سال پیش اون چیزی که خودم میخواستم رو بهم نداد و البته بیشتر وقت ها واقعا شرمنده خدا میشم. اینا رو به شما جوان های عزیز گفتم که بدونید اگه با کلی توسل و چله و دعا به چیزی که خودتون میخواید نمیرسید، هیچ وقت،هیچ وقت،هیچ وقت از رحمت خدا ناامید نشید، شاید همون موقع جواب نگیرید ولی مطمئن باشید خدا همیشه بهترین ها رو برای بنده اش میخواد... من رفتار والدین شما رو تایید نمیکنم ولی اگه شما و اون آقا قسمت همدیگه باشید که به هم میرسید ولی اگه قسمت هم نباشید قطعا صلاح هر دونفرتون در این هست. و یه نکته دیگه اینکه همیشه تو دعاها و چله ها و توسل هاتون مرتب بگید که خدایا من نمیدونم صلاح و مصلحتم چیه، فقط تو میدونی بهترین صلاح من چیه پس خودم و زندگی مو می سپارم به دست خودت تا به بهترین نحو هدایتش کنی. همیشه (حتی اگه واقعا از ته دلتونم نیست) ذکر «الحمدلله» رو بگید.. همین زبونی هم که بگید کم کم به جایی میرسید که هر اتفاق تلخی هم براتون بیفته دیگه ایمان دارید که خدا اینو براتون خواسته و قطعا یه حکمت و مصلحتی داشته. انشاءالله که همه جوون ها بتونن ازدواج کنن و خانواده ها اینقدر سختگیری نداشته باشن. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1