eitaa logo
دوتا کافی نیست
50.7هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
32 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۶۲۸ ما سال ۹۳ ازدواج کردیم و به واسطه شغل همسرم همون اول زندگی از خانواده دور شدیم و تو یه شهر دیگه زندگیمون رو شروع کردیم. با وجود اینکه دانشجو بودم و سرم خیلی شلوغ بود، ۶ ماه بعد از ازدواج، تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم اما بعد از یک سال اقدام متوجه شدیم که مشکل ناباروری داریم. چند بار آی وی اف کردیم و نشد، هربار که جنین ها رو انتقال می‌دادن ۱۴ روز باید استراحت می‌کردم و بعدش می‌رفتم واسه آزمایش... همه ی کسایی که تجربه کردن می‌دونن که این ۱۴ روز، اندازه ۱۴ سال طول میکشه، همش استرس اینکه میشه؟ نمیشه؟ بعد که بی بی چک منفی میشد انگار دنیا رو سرم خراب میشد، تا چند هفته همش گریه و زاری 😭 دفعه چهارم که انتقال دادم در کمال ناباوری بی بی چکم مثبت شد.😊 و کل بارداری رو من باید استراحت می‌کردم و از جام تکون نمی‌خوردم، چه روزای خوشی بود، کل فامیل برامون خوشحال بودن، خدا یه دختر ناز بهم داده بود.😍 ۴ ماهه بودم و شب ولادت امام زمان، یه دفعه یه دل درد عجیبی اومد سراغم، کیسه آبم پاره شد و بیمارستان که رفتم گفتن بچه باید سقط بشه، هیچ آبی دورش نمونده و اگه بخوای نگهش داری، برات خطرناکه، فقط خدا میدونه که چه حالی داشتم 😭😭😭 تا ماه ها هر وقت یادم میفتاد زار زار گریه می‌کردم. دوباره بیخیال نشدیم و اقدام کردیم، البته اقدامی که میگم طبیعی نبود، دکتر گفته بود که من طبیعی هیچ وقت باردار نمیشم و حتما باید آی وی اف کنم. دوباره بی بی چک های منفی شروع شد تا یکدفعه فکر آوردن بچه از پرورشگاه به سرمون زد.😊 گفتیم ما این بچه رو میاریم و دوباره خودمون هم پیگیر میشیم. خلاصه واسه بچه پرورشگاه اقدام کردیم و بعد از یه مدت علی آقا رو بهمون دادن 😍😍😍 الان علی ما ۱ سال و نیمشه، خدا میدونه که وقتی میاریش تو زندگیت دیگه هیییییچ فرقی با بچه خودت نداره. من علی رو یه معجزه تو زندگیم میدونم، اون شبی که دخترم سقط شد، هیچ وقت فکر نمی‌کردم که قسمت و روزی ما این طفل معصومه و خدا می‌خواد که ما سرپرستی این بچه رو به عهده بگیریم. باورتون نمیشه از وقتی اومده زندگیمون از این رو به اون رو شده، همسرم که انگار ده سال جوون تر شده😄 خواستم بگم کسایی که آرزوی مادر شدن دارن، به این موضوع هم فکر کنند، مطمئنم که پشیمون نمیشن، به نظرم خدا کسایی رو که خیلی دوست داره همچین برکتی رو تو زندگیشون قرار میده 😊 البته ما کماکان پیگیر درمان هستیم و محتاج دعای خیر همتون که خدا چند تا برادر و خواهر ناز به علی آقای ما هم بده 🤲☺️ و نکته آخر هم اینکه با اینکه خودم نمیتونم بچه دار بشم ولی تو هر مهمونی که میریم کلی در مورد فرزندآوری و محاسنش صحبت میکنم و با خودم میگم با اینکه از راه بچه دار شدن نمیتونم به حرف رهبرم عمل کنم و دل امام زمان رو شاد کنم ولی شاید بتونم چند نفر رو تو این راه کمک کنم. همسرم هم یه طرح تو فامیل گذاشتن که هرکی فرزند سومش رو باردار بشه از اول بارداری تا ۲ سال ماهانه یه کمک هزینه ای رو به حسابشون واریز میکنه 😊 اینا کارهایی هست که از دستمون برمیاد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌«همدم امروز ، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨مدیریت بحران به سبک بانوان.... 🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌸🌸🌸🌸🌸 مامان های گل تو خونه 🤱🤱🤱 کدبانوهای هنرمند 😎😎😎😎😎 شماها که هم مدیرید 💼 هم ناظم👓 هم معلم📄 هم دکتر، هم پرستار💉🌡💊 هم مهندس ⚙⚙⚙و ...... 🖼🖼🖼🖼 این چندروز نقش بابا برقی و مامور گاز رو هم به دوش بکشید و حواستون به مصرف برق و گاز خونه هاتون باشه💡⌛️🖥🔕 🌧🌦❄️🌨☃⛄️☔️⛈⛈⛈ ✅ لباس گرم و جوراب پاپوش روسري يا كلاه حتما داشته باشيم 🧤🧣🧦. ✅ غذاهايي كه نياز كمتر به مصرف گاز دارن بپزيم. آب رو جوش آورديم، داخل فلاكس بذاريم سماور يكسره روشن نمونه. ☕️☕️☕️یا یک غذا حجم بیشتر بپزیم در طول روز استفاده کنیم نیاز به پخت و پز مجدد نباشه ...🍚🍜🍚 ✅ تغذيه مون خوراكيهاي باطبع گرم باشن چاي زنجبيل و دارچين ......نبات .....ارده شيره عسل🍯🌰🥛 گردو .....بنظرم با همينا ديگه پخت و پز لازم نيست 🙈😉😅نهايتا نيمرو 🥚🍳☺️ ✅ غذاهاي طبع سرد و مدر رو حذف كنيم كه هي لازم نشه بريم ..... يخ كنيم😬😬😬 بيايم بچسبيم به بخاري ✅تعطيلات هست نگيم خونه تكاني رو شروع كنيم پرده و فرش اينا رو بديم بشورن خونه رو خالی كنيم بعد بيشتر سررررررد بشه❄️❄️❄️❄️ ✅ به جاش حتما كتاب بگيريم دستمون كنار خانواده يك تكان به سرانه مطالعه بديم..... 💬💬📺 بازيهاي قديمي و شاد و مهیج رو كنار بچه هامون تجربه كنيم تا ان شاالله اين چندروزي رو هم پشت سر بذاريم. ✅ از سر بيكاري سراغ پخت كيك و شيريني و اينام نريم🍰🍪🥟🍩🥧 ⭕️⭕️⭕️⭕️😋 هم چاق ميشيم تيپمون واسه خريد لباس عيد به هم ميريزه😁 هم مصرف گاز ميره بالا🤨 ✔️✔️✔️✔️دوستون داریم، ممنون که هستید و همراهی می کنید، مثل همیشه 🎁🎁🎁🎁 👌نشر حداکثری.... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ یه مسابقه هیجان انگیز... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۶۲۹ من متولد ۶۰ هستم، تیر ۷۹ ازدواج کردم و مهر ۸۰ با یه عروسی معمولی و یه جهیزیه کاملا کاربردی، رفتیم خونه خودمون، شوهرم راننده بود، و با ماشین پدر شوهرم هم امرار معاش می کردن. بعد از ۸ ماه اجاره نشینی، نتونستیم اجاره بدیم، به همین خاطر جهیزیه مو جمع کردم رفتم خونه مامانم، تو یه اتاق ۱۲ متری زندگی کردم. شوهرم راضی به بچه دار شدن نمی شد ولی من اصرار داشتم هرچه زودتر بچه دار بشیم با وجود اینکه حتی نمی تونستیم یه خونه اجاره کنیم ولی من برای بچه دار شدن اقدام کردم و ۹ ماه بعد، خدارو شکر باردار شدم. تو دوران بارداری با فروختن بعضی از لوازم جهیزیه که کمتر استفاده می‌شد مثل قالی، چرخ خیاطی، سرویس چاقو، پتو و...... یه زمین خریدیم البته تو یه روستا دور از شهر ولی از مستاجر بودن بهتر بود. خلاصه با وام و قرض و قناعت تونستیم تا ماه آخر بارداری بسازیمش... البته نتونستیم تکمیلش کنیم، ولی از بی خونگی بهتر بود. خلاصه آبان ۸۲ پسرم تو همین خونه روستایی بدنیا آمد. ناگفته نماند بعضی وقتها انسان ها مورد امتحان الهی قرار می‌گیریم، حالا با هر چیزی خدا هم مارو امتحان کرد، بهمون خونه داد، بچه سالم داد ولی روزی که از بیمارستان مرخص شدم شوهرم رو به خاطر اینکه یه روز غیبت داشت برای کار های بیمارستان، اخراج کردن... شوهرم تا ۹ماهگی پسرم، بیکار بود و هر جا میرفت کار گیرش نمی اومد. اون زمان خانم ها سازگار بودن و با هر شرایطی زندگی می کردن، من که دختری بودم تو شهر بزرگ شده بودم با موقعیت خوب حالا باید تو یه روستا با نفت بدون آب گرم و حمام با یه بچه کوچیک و شوهر بیکار می ساختم. پول نداشتیم پوشک بخرم ولی با آبرو زندگی کردیم. پسرم که ۳ ساله شد، شوهرم دیگه تقریبا کارش درست شده بود و ۲ سالی بود که تو شرکت الکترو استیل کار می کرد. من تصمیم گرفتم یه بچه دیگه بیارم چون پسرم خیلی تنها بود و بی تابی میکرد، بد غذا هم بود. البته اون موقع یه بچه هم زیاد بود فقط به خاطر اینکه انگ نازایی بهت نزنن یه دونه می آوردن و بس به من می گفتن زوده بذار پسرت ۷ ساله بشه بره مدرسه یه دختر بیار و تمام بسه تونه، ولی من خدا خدا می کردم این بچه دیگه هم پسر باشه که به بهانه اینکه دختر ندارم، یه دونه دیگه بتونم بیارم که همین طور هم شد. پسر دوم شهریور ۸۶ به دنیا اومد یه پسر آروم خوش اخلاق و خیلی دوست داشتنی و شد همبازی برادرش، اوایل پسر بزرگم خیلی حسودی میکرد ولی از لحاظ بد غذایی خیلی بهتر شده بود چون می دید من به برادرش غذا میدم، اونم اشتهاش باز میشد با داداش کوچیکه شریک می شد. بچه ها وقتی بیشتر باشن، اشتهاشون به غذا خوردن بیشتره و نمیخواد هی بهشون اصرار کنیم برای خوردن. ۳ سال بعد دوباره بچه دوست داشتم ولی مگه اون موقع میتونستی اسم بچه سوم رو هم بیاری، انگار جنایتی بود برای بار سوم باردار بشی، فامیل کلی سر کوفت میزدن و بی کلاس تصور می کردنت، دکتر ها که فاز منفی میدادن، می خوای چی کار، هر گلی بزنن همین دو تا میزنن، مرکز بهداشت که دیگه نگم براتون بعد از اینکه گفتم برای بار سوم باردارم با وجود اینکه من فقط برای تشکیل پرونده اونم برای واکسن بچه ها مرکز بهداشت می رفتم، یادمه کلی دعوام کردن طوری که وقتي برگشتم، گریه کردم ولی با خودم گفتم مگه اونا می خوان خرج بچه مو بدن، شوهرم که خوشحال بود، پس خودمو دلداری می دادم. خداروشکر شهریور ۹۰ دخترم به دنیا اومد اون موقع هنوز قانون حمایت از خانواده نبود یعنی شرکت ها فقط دو تا بچه رو حق اولاد میدادن و بیمه هم بچه چهارم رو دفترچه بیمه نمیداد. منو شوهرم تصمیم گرفتیم دیگه بچه دار نشیم و تا ۱۰ سال جلوگيري کردیم الان یه ساله تصمیم دارم یه بچه دیگه بیارم ولی اینقدر مشکل پیدا کردم که باردار نمیشم فکر میکردم اگه جلوگيري کنم، هر وقت بخوام میتونم باردار بشم ولی این طوری نیست، رحم تنبل میشه و ممکنه دیگه اصلا باردار نشی. دخترم همیشه دعا میکنه که من براش یه خواهر یا برادر دیگه بیارم از تنهایی در بیاد با وجود اینکه دو تا برادر داره ولی اونا بزرگ شدن دیگه اکثرا دنبال درس خوندن هستن و چون هم جنس هم نیستن نمی تونن همبازی خوبی برای دخترم باشن. الان که ۱۱ سال از آخرین زایمان من میگذره میگم کاشکی همین طور ۴ سال یکی بچه می آوردم، هم خودم اذیت نمیشدم، هم بچه ها باهم سر گرم میشدن ولی جو حاکم بر کشور ما طوری بود که علاوه بر مشکلات بارداری و‌‌ زایمان باید غرغر و سرکوفت های اطرافیان رو هم تحمل می کردیم، پس بی خیال می شدیم از شما می خوام برای بچه دار شدن مجدد من دعا کنین و همین طور برای خانم هایی که مثل من آرزوی مادر شدن رو دارن، امیدوارم همه زن های سرزمینم به واسطه بچه آوردن سالم و سر حال و همیشه جوان و پویا باشن... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075