eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.5هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
راهپیمایی روز قدس...🇵🇸 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فردای عید فطر... سال ۹۰ و آخرین سالی که شهید مصطفی کنار ما بود یک روز با زبان روزه به منزل آمد و درد عمیقی در ناحیه پهلو احساس میکرد به طوری که نفس کشیدن برایش سخت شده بود؛ فردای آنروز برای انجام یکسری آزمایشات مجبور شد روزه نگیرد. ولی فردای عید فطر قضای روزه اش را به جا آورد که من به او گفتم: مادر چه عجله ای داشتی؟ حالا فرصت داشتی بعداً می گرفتی. گفت: بدهی خداوند را باید به موقع به جا آورد، از کجا معلوم آدم تا کی زنده باشه که قضای روزه اش رو بگیره؟" ‌ ‌فکر می کنم مصطفی مثل نامش برگزیده بود و خدا از روز اول او را انتخاب کرده بود و ما نقشی نداشتیم. همیشه می خندید و می گفت هیچ نماز و روزه قضا ندارم، تازه کلی هم اضافه گرفتم، بدهکار که نیستم طلبکار هم هستم! کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده تراز.... یکی از مهم‌ترین آرزوهای هر زن و مرد داشتن خانواده مالامال از آرامش مبتنی بر دوستی و محبت است و از آنجایی که انسان برای رسیدن‌ به‌ هدف باید برنامه‌ داشته باشد، اگر شاخص‌های سیره اهل‌ بیت (ع)، را در دستور کار زندگی مشترکش قرار دهد و به آن عمل کند قطعاً خانواده‌ای ترازی خواهد شد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌 "همدم امروز، یاور فردا" کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
حُسن عاقبت... خدای متعال یک جمله فرموده که خیلی عجیب است: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عشر أمثالها»؛ هر كس بتواند یک حسنه را نزد ما بیاورد، مثلاً کسی که حج رفته، نماز شب خوانده، شب‌ها را احیاء گرفته، روزه گرفته و... اگر بتواند این اعمالش را نزد ما بیاورد و از غارت شیطان حفظ کند، ما ده برابر آن را به او پاداش می‌دهیم. پس آنچه مهم است، حفاظت از سرمایه‌ های معنوی و دستاوردهاست. این خیلی مهارت می‌خواهد که از غارت حفظ شود؛ وگرنه عاقبت انسان ختم به حُسن و خیر نمی‌شود. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فقط در یک جا فرمود: «فُرْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»، آن هم زمانی بود که کارش تمام شد و یقین کرد که بار به منزل رسید. این یعنی حُسن عاقبت! 📚 آداب سلوک کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۳۸ متولد ۷۵ هستم و سال ۹۵ با یک مراسم ساده با همسرم ازدواج کردم و رفتیم سر خونه زندگی خودمون بعد از ازدواج بلافاصله باردار شدم چون منو همسرم به بچه علاقه زیادی داشتیم، پسر اولم آقا محمدحسن شهریور ۹۶ به دنیا اومد، پسر خیلی آروم و خوبی بود، همین باعث شد که وقتی یک ساله بشه ما به فرزند دوم فکر کنیم و اقدام به بارداری کنیم و یکسال و نیمی پسرم مجدد باردار شدم😍 از اون جایی که پسر داشتیم، دوست داشتم دخترم داشته باشیم که خدای مهربون لطفش رو شامل حال ما کرد و یه دختر خوشگل ناز به ما هدیه داد😁 مائده خانم ما دی ماه سال ۹۸ به دنیا اومد، شد عزیز خونه، حالا دیگه همه میگفتن دختر داری، پسرم داری جنست جوره، نیاز به بچه دیگه ای نیست ولی از اون جایی که حضرت آقا در این زمینه سفارش فراوان داشتن، ما هم دوست داشتیم، سهم کوچکی در این راه داشته باشیم و یک سالگی دخترم، مجدد باردار شدم.😍 گل پسر دوم مون آقا امیرعباس آبان ماه ۱۴۰۰ به دنیا اومد و خوب حرف ها همچنان ادامه داشت، حالا دیگه به خودت استراحت بده، بسه، بذارید این بچه ها بزرگ بشن بعد اگر خواستید بچه بیارید. حرفای مردم رو هم که خودتون میدونید، تمومی نداره، ادامه نمیدم😉 وقتی امیرعباس دنیا اومد به خدا مهربونم گفتم ما میخوایم در این راه بمونیم، حرف حضرت آقا زمین نمونه، هر وقت خودت صلاح دونستی دوباره لطفت رو شامل حالمون کن🥰 ۱۵ ماهگی پسرم برای بچه چهارمم باردار شدم و بارداری چهارمم مصادف شد با کلاس اولی شدن پسر بزرگم محمدحسن، همه میگفتن سختت میشه، بچه ات دنیا بیاد که اینجور نشد☺️ خلاصه بچه چهارم ما محمدجواد عزیزم آبان ماه سال۱۴۰۲ به دنیا اومد😍 از نظر اقتصادی منو همسرم سعی کردیم قناعت در زندگیمون سرلوحه خودمون قرار بدیم، بخاطر همین خرج های الکی و اضافه نداریم. همسرمم کارمند هستند، برای خرج کردن از همون ابتدای زندگی برنامه می ریختیم و اولویت بندی میکردیم، بعد برای اون کار پول کنار میذاشتیم. همین الانم همینجور هست مخصوصا برای سفر رفتن. لباس بچه ها رو جنس خوب و قیمت مناسب میگیریم این که بریم برند بخریم که قیمتشون بالا هست نه اینجور نیستیم. لباس نوزادی بچه های بزرگتر که مونده الانم دارم، استفاده میکنم که هزینه اضافی نباشه. در مورد تربیت بچه ها، باید بگم که من خودم دوره های تربیتی استاد عباسی ولدی شرکت می کنم، که دوره های بسیار خوبی هست، اگر نمیخواین دوره شرکت کنید، کتاب های من دیگر ما رو مطالعه کنید. بچه‌ها دعوا میکنن ولی چون اختلاف سنی کمی باهم دارن، زود آشتی میکنن تا جایی که به هم آسیب نزنن، دخالت نمیکنم، خودشون مدیریت میکنن. مخصوصاً پسر بزرگم با اینکه ۶ ساله هست، هم کمک دست من هست، هم خواهر و برادرش رو داخل بازی مدیریت میکنه. و یه حرفی دوست داشتم همین جا به خواهرای گلم بگم، شاید بعضی از ماها فراموش کردیم خدا به چه مهربونی و بزرگی داریم که خودشون گفتن رزق و روزی بچه رو من بهتون میدم، خودم دستتون میگیریم، به من توکل کنید به من بسپارید وقتی خدا روزی ما ها رو میده قطعا فرزند جدیدی هم وارد زندگی ما بشه، روزی اون بچه رو هم میده. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاکید مجدد امام خامنه ای به اهمیت حفظ جوانی جمعیت در فاصله کمتر از یک هفته ( دیدار۱۵ و ۱۹ فروردین ۱۴۰۳) به نظر من جمهوری اسلامی می تواند آرمانهای خودش را ذیل دو عنوان کلّی خلاصه کند: عنوان اول: «اداره‌ی کشور به شیوه‌ی اسلامی» عنوان دوّم «ارائه‌ی یک الگو به مردم جهان برای اداره‌ی خوب یک کشور» این دو آرمان است. شما باید برای این دو آرمان تلاش کنید؛ شما باید روی راه‌هایی که می تواند این دو عنوان کلّی را تحقّق ببخشد فکر کنید، کار کنید... اداره اسلامی کشور که می گویم یعنی: عدالت؛ پیشرفت علمی؛ گسترش سلامت؛ "جوان نگه داشتن جمعیت" انواع سازندگی ها و امثال اینها... هرکدام از اینها یک سرفصل است باید برایش فکر، نظریه و برنامه آماده کرد از جامعه دانشجویی (نه فقط تشکل ها) چنین توقعی وجود دارد... امام خامنه ای، ۱۹فروردین۱۴۰۳ دیدار رمضانی با دانشجویان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۳۹ متولد دی ماه ۷۴ هستم، از یه خانواده مومن و ۸ نفره الحمدالله. سال ۸۸ در سن ۱۵ سالگی به صورت سنتی عقد و شهریور سال ۸۹ عروسی کردیم.😍 همسرم چون دانشجو بودن و سرکار نمی‌رفتن، طبقه بالا منزل پدر شوهرم در خانه ۴۵ متری زندگیمون شروع کردیم، اهل تجملات هم نبودیم، در خرید جهاز و خرید عروسی هرچیزی که لازم بود خریدار شد. سال ۹۱، برای اولین بار باردار شدم، حس فوق العاده خوبی بود، ولی در ماه دوم حنین سقط شد متاسفانه گذشت سال ۹۲ همسرم در یک مجتمع شروع به کار کردن با حقوق خیلی کم، پاییز همون سال برای بار دوم باردار شدم البته تحت نظر دکتر. این بارداری رو چند ماهی به کسی نگفتم چون میترسیدم بازم سقط بشه، الحمدالله لطف خدا شامل حال ما شد و تیرماه سال ۹۳، دختر تابستونی منم به دنیا اومد😍🥰 کار همسرم عوض شد همون اوایل بارداری و یه شغل بهتر و حقوق بالاتر نصیب شون شد به لطف خدا و برکت قدم دخترم. ما همون سال صاحب ماشین هم شدیم. همه بهم میگفتن یدونه سقط داشتی، سنی هم نداری سزارین هم شدی دیگه نیار. اما بهار ۹۵ آقا ابوالفضل به دنیا اومد. 😍 که پا قدمش شغل همسرم مجدد عوض شد، چون محیط محل کار خیلی برا همسرم مهم بود، الحمدالله محیط این کار خیلی خوب بود. خلاصه گذشت. دوسال بعد یعنی سال ۹۷ مجدد قصد بارداری کردم که متاسفانه سقط شد البته تشخیص دکتر خارج از رحم بود که گفتن باید عمل بشی احتمال این که به رحم و لوله آسیب برسه خیلی و امکان بارداری دیگه نیست. بستری شدم برا عمل، خیلی ترسیدم هم از عمل، هم این که میگفتن ریسک عملا بالا چون دوبار سزارین شدی ، متوسل شدم به امام حسین و شهدا. شب قبل از عمل درد خیلی بدی سراغم اومد، منو حاضر کردن برا عمل که خدا خیر بده یکی از دکترا گفتن مجدد سونو بشه بعد از در اتاق عمل منو بردن سونو، وقتی سونو داشتن انجام میدادم دکتر گفتن جنین دفع شد، نیازی به عمل نیست. خدارو شکر گذشت، ما همون سال صاحب خونه هم شدیم، یه خونه ویلایی ۸۰متری الحمدالله شکر خدا چون اون سری خارج از رحم شد برای بارداری بعدی خیلی استرس داشتم، در واقع ترس اینو داشتم اگه باز همچنین اتفاقی بیوفته چی خلاصه گذشت سال ۹۹ یه دکتر رفتم گفت بچه میخواهی چه کار داری دیگه از هر کدوم داری. یه سری آزمایش دادم، خوب بود، منم بی خیال دکتر و همه چی شدم، توکل کردم به خدا، البته پیاده روی میرفتم. چون شنیدم خیلی تاثیر داره قبل از بارداری موفق، پاییز همون سال من برای بار سوم باردار شدم بدون هیچ دکتر رفتنی. دو هفته بعد از متوجه شدن از بارداری، رفتم دکتر، چون شرایطم رو میدونستن خارج از رحم باردار شدم، گفتم باید سونو بشین، منو سونو کردن، گفتن پاشو خانم دوقلو بارداری😍😍 یه حس خیلیییی قشنگی بود، انشاالله قسمت همه آرزومندا، وقتی تلفنی به همسرم گفتم چند دقیقه صحبت نمی‌کردن 😄خیلی شوک عجیبی بود برامون دوقلوهای ما بعد از یه بارداری سخت و فراز نشیب های متعدد زندگی، به صورت اورژانسی با کرونای مثبت خودم، شهریور ماه ۱۴۰۰ به دنیا اومدن 😍😍😍 و شدن نور و امید خونه ما البته سختی های زیادی کشیدم به خاطر کرونا، چون قل اول مشکوک به کرونا بود پنج روز بستری شد خلاصه گذشت ... بزرگ کردن دوقلو ها واقعا سخت، لطف خدا شامل حال من شد، خدا عنایتی کرد، بنده و همسرم هر دو کمک حال هم بودیم برا دوقلو ها... ادامه کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۳۹ واقعا هم خودم، هم همسرم، دیگه اصلا به بچه فکر نمی‌کردیم، چون قل پسر(حسین آقا ) به شدت اذیت کرد ما رو، بچه هایی بودن که شبا گریه می کردم و به هیچ نوعی هم آروم نمی‌شدند. اینم بگم که از طرف بیت رهبری حضرت آقا 😍 هدیه هم به ما لطف کردن دادن که برکت مال و رزق روزی خونه مون شد الحمدالله 🌺 گذشت گذشت. دوقلو ها شدن ۲۲ ماهه، با وجود دختر پسرم دیگه اصلااا به فکر بچه دیگه ای نبودم. هم جسمی هم روحی نیاز به استراحت داشتم برا بارداری مجدد که لطف خدا مجدد شامل حال این بنده شد خرداد ماه ۱۴۰۲ برای بار چهارم بنده باردار شدم به صورت خدا خواسته😁😁😍😍 اونم بارداری که من فقط اشک می‌ریختم از ترس، جرات بیان کردنش رو پیش خانواده خودم وخانواده همسرم نداشتم 😂 فقط اشک بود که می‌رفت. البته از ترس سزارین چهارم خیلی استرس کشیدم خیلی چون هم سزارین چهارم بودم، هم سقط داشتم. یه دکتر رفتم گفت سعی کن بندازیش 😔😢 اما من نمی‌تونستم به فکر سقط باشم اصلا، نمی‌تونستم همچنین کاری کنم. به خواهرم که گفتم گفت چرا اینجوری کردی میدونی و... خلاصه سرکوفت بود که به سر بنده اومد، هرکسی شنید یه نیش زد و رفت. رفتم پیش دکتر خودم، خدا خیرش بده گفت اصلا نترس خودم سزارینت میکنم ... البته بارداری سختی داشتم، فشار خون ماه آخر، قند بارداری انسولین میزدم حساسیت به جفت، سختی های بارداری که بود. نگه داری از دوقلوها که به شدت سخت بود بدون هیچ کمکی، پسرم کلاس دوم، دخترم کلاس چهارم، درس مدرسه اونا، رسیدگی به خونه، غذا، نظافت و... که الحمدالله از پس همه شونم بر اومدم کمک هیچ کسی رو هم نخواستم، وایسادم رو پای خودم، با کمک همسرم و لطف خدا و اهل بیت زندگیمون مدیریت کردیم. ۲۳ بهمن ماه شب ولادت آقا جانم امام حسین😍 پسرم محمد زهیر به دنیا اومد و شد نوزاد ته تغاری خونه ما ☺️😍 و کلام آخر این که من خودم از سزارین چهارم به شدت ترس داشتم، طوری بود که شبا خواب نداشتم. همش استرس از حرف این اون که سزارینی هستی خدا بهت رحم کنه ، خلاصه متوسل شدم به خانم فاطمه زهرا امام زمان سزارین چهارم انجام شد، البته اینم بگم، بیمارستان و دکتر حاذق خیلی مهمه و انجام آزمایش و سونو قبل از زایمان دعا کنید که خدا به همه ما مادرا توان بده بتونیم سرباز برای امام زمان تربیت کنیم🌸 انشاالله در راه اهل بیت ثابت قدم و پایدار باشن. سرباز حضرت آقا جانمان باشن🌷 انشاالله خدا به همه چشم انتظاران هم اولاد سالم صالح قسمت کنه. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥چند ساعت بیشتر باقی نمانده... ✨وداع جانسوز آیت‌الله حاج‌آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه با ماه مبارک رمضان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💥 سخنرانی نیست، دستوره... گاهی که خدمت آقا می‌رفتیم، عید بود یا مناسبت‌های دیگر. می‌دیدم آقا که صحبت می‌کنند، صیاد تند تند یادداشت برمی‌دارد. ‏آخرین بار عید غدیر بود ... آقا که شروع به حرف زدن کردند، صیاد ... دفترچه‌اش را برداشت و شروع کرد به نوشتن. ‏وقتی مراسم تمام شد و داشتیم برمی‌گشتیم، ازش پرسیدم: «حاج علی، برای چی موقع سخنرانی آقا یادداشت برمی‌داری؟ ‏حرف‌های ایشون رو از تلویزیون پخش می‌کنند». گفت: «حاج ناصر، شما حقوق خونده‌ای، نه؟» گفتم: «بله، ولی چه ربطی ‏به سوال من داره؟» گفت: «ببینم، اجرای امر فرمانده برای ما لازمه؟» گفتم: «بله، لازمه». گفت: «تأخیر در اجرای امر ‏فرمانده برای ما قبح داره و زشته، مگه نه؟» با بی‌صبری گفتم: «بله، زشته، ولی جواب من رو ندادید».‏ گفت: «خیلی خب. من که باید از صحبت‌ها یادداشت بردارم، دیگه منتظر اخبار ساعت دو نمی‌شم، همون‌جا یادداشت می‌کنم. ‏بعد در فاصله‌ای که میشینم توی ماشین، این صحبت‌ها رو به دستورالعمل تبدیل می‌کنم. وقتی به ستاد کل رسیدم، میدم ‏برای تایپ و بعد هم اجرا. تو شاید این حرف‌های آقا رو سخنرانی تلقی کنی، ولی برای من این حرف‌ها سخنرانی نیست، ‏دستوره. از همون لحظه‌ای که می‌شنوم تکلیف به گردنم میاد که امری رو از فرماندهم گرفتیم و باید اجرایش کنم. تا ستاد کل ‏برسم وقت رو تلف نمی‌کنم»‏ 📚‏ خدا می‌خواست زنده بمانی – ص ۱۹۷ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075