#حسین_مروتی
📌پیمانکاران پروژه تحدید نسل
- سه گروه عمده کنترل جمعیت را در ایران به پیش بردند. نخستین گروه و در واقع آغازگر پروژه تحدید نسل ایرانیان، #اقتصاددانها و به خصوص مسئولان سازمان برنامه و بودجه بودند. دغدغه این افراد بودجه کشور و نگرانیهای اقتصادی بعد از اتمام جنگ بود و این مسئله آنها را به کنترل جمعیت علاقهمند کرده بود. البته مسئله مهمتر این بود که بانک جهانی، اعطای وامهای بینالمللی را مشروط به کنترل جمعیت کرده بود. در واقع دولت آقای هاشمی برای دریافت این وامها زیر بار پذیرش صفر شدن رشد جمعیت رفته بود، هدفی که در تضاد کامل با منافع ملی است.
- گروه دوم مسئولان وقت #وزارت_بهداشت هستند که مهمترین ابزار تحدید نسل را در اختیار داشتند، شبکه بهداشت و سلامت تا دورترین روستاهای کشور گسترده شده و با عموم مردم ارتباط چهره به چهره داشت. مهمترین کاری که این شبکه کرد، این بود که با همان شعارهای معروف «دو بچه کافیه» و «فرزند کمتر، زندگی بهتر»، کم فرزندی را به ارزش اجتماعی و «فرزندآوری زیاد» را به ضدارزش تبدیل کرد. خانوادههایی که فرزندان بیشتری میخواستند توسط کارکنان این شبکه تحقیر و بازخواست میشدند که متاسفانه همچنان رسوبات آن طرز تفکر در بین این افراد وجود دارد. وزارت بهداشت برای کنترل جمعیت از تمام ابزارهای ممکن استفاده کرد. از کار گسترده فرهنگی گرفته تا ارائه ۱۳ روش مجانی ضدبارداری، عقیمسازی رایگان و ایجاد محدودیت در سن بارداری زنان.
- گروه سوم، #جمعیت_شناسان هستند. که در مقاطع مختلف سوء عملکردهای عجیبی داشتهاند. به عنوان نمونه برخی از آنها با استناد به رشد بالای جمعیت در سرشماری سال ۱۳۶۵، دست به بزرگنمایی زدند و گفتند که جمعیت کشور به بیش از یک میلیارد نفر خواهد رسید! این دسته از کارشناسان واقعیات آماری جمعیت را به اطلاع عموم نرساندند و نیز بابت افت بسیار شدید نرخ باروری در کشور هشدار ندادند.
🔻خلاصه آنکه اقتصاددانها کنترل جمعیت را کلید زدند، جمعیت شناسان توجیه آماری آن را فراهم کردند و پزشکان از طریق شبکه بهداشت آن را اجرا کردند.
حمایتهای بینالمللی و غرب زدگی دلایل اصلی رویکرد ضدجمعیتی این سه گروه می باشد:
اقتصاددان تحصیل کرده آمریکا، پزشک تحصیل کرده آمریکا و جمعیتشناس تحصیل کرده آمریکا، کار را جلو بردند. افرادی که اگرچه خدمات زیادی دارند، ولی به هر حال تربیت شده غرب و خروجی «دیپلماسی علم» آمریکاییها هستند.
#کنترل_جمعیت
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ٢۵٠
#فرزند_آوری
من ۲۱ ساله بودم که ازدواج کردم و همسرم ۲۴ ساله❤️ یک سال بعد از عروسیمون بخاطر امر امام خامنه ای عزیز، تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم. اما چون دانشجوی سال سوم دندانپزشکی بودم مادرم شدیدا مخالفت کردند و گفتند هیچ کمکی به من نمیکنن.😔
من تصمیم گرفتم تغییر رشته بدم که بتونم به زندگیم برسم و مادر بشم.👨👩👧👦
اما مادرم، منو تهدید کردند که: اگه تغییر رشته بدی، دیگه اسمت رو نمیارم و مادرت نیستم!!
تا اینکه بعد از گذشت دوسال و سه ماه از عروسیمون، باردار شدم😍 اما وقتی به مادرم گفتم باردارم، ایشون اصلا خوشحال نشدن😒 و گفتن: تو گواهی نامه رانندگی تو نگرفتی، درستم مثل گواهینامه، رها میکنی! حالا ببین!
اما شاید باور نکنید، من از ترمی که باردار شدم مرتب معدلم بالاتر رفت. توی بارداریم، امتحان جراحی عملی دو دادم و نمره اول کلاس شدم، خودمم باورم نمیشد😱
دخترم که یکساله شد، گواهینامه رانندگی هم گرفتم👍
متأسفانه مامانم همونطور که قول داده بود، قبول نکرد دخترمو نگه داره ولی هزینه مهدکودک بچه مو تقبل کردن، که از کمک مالی شون سپاسگزارم🌺
منم برای اینکه به مادرم ثابت کنم به درسم لطمه ای وارد نمیشه، از دانشکده مرخصی نگرفتم.
بخاطر پیدا نکردن پرستار مطمئن و مذهبی، مجبور شدم از پنج ماهگی دختر نازم رو بذارم مهد کودک، هر روز صبح زود با غصه دختر ناز پنج ماهه مو میبوسیدم و میذاشتمش تو بغل مربی مهد😭
ترم آخر دخترم دو ساله بود و دیگه مهد رو قبول نمیکرد و از صبح تا ساعت سه عصر جیغ و داد و گریه... و مربی ها به سختی تحملش میکردن😨
منم در یک حرکت جهادی، وقتی آخرین بخش عملی مو به پایان رسوندم، دخترمو از مهد گرفتم و امتحانات ترم آخرمو با دخترم تو خونه خودمون خوندم، برا دخترم کتاب شعر میخوندم و بازی میکردیم 😅 بعدش بکوب درس میخوندم و جالبه که معدل اون ترم بالای هفده شد.
خلاصه آخرین امتحانات رو دادم و
تصمیم گرفتم پایان نامه مو ترم بعد دفاع کنم. بعد از امتحانات، یک کارگاه عملی داشتیم که آخرین روز دانشکده محسوب میشد.
.
بدون هیچ وقفه ای، همون روز که اومدم خونه، نماز طلب فرزند خوندیم و...
بعد از گذشت مدتی، بالاخره نتیجه آزمایش بارداریم مثبت شد و ما بسیاااااار خوشحال❤️
اما از هفته ششم بارداری ویار و تهوع وحشتناک به سراغم اومد😢
من که برای بچه اولم هیچ مرخصی از دانشکده نگرفته بودم و یک ماه بعد زایمان اولم سرجلسه امتحان حاضر شده بودم، حالا از پس کارهای ساده زندگیم برنمیومدم😭
همسرم که اغلب دیر وقت به منزل میرسید به تمیز نبودن خونه و ظرف های نشسته اعتراض میکرد.🙊
دخترم دوست داشت باهاش بازی کنم.😢
مادرم تماس میگرفت و بابت عقب انداختن دفاع و سرکار نرفتن بهم اعتراض میکرد و کار به جر و بحث میکشید.😤
اطرافیانم مخصوصا خانواده شوهرم مستقیم و غیر مستقیم به جنسیت بچه و اسم گذاری و... حساسیت نشون میدادن😨
و من خسته و عصبی و داغون بودم😤😨😢
تا اینکه متوجه شدم پدرم دچار حمله قلبی شدن...اون شب فشار عصبی زیادی بهم وارد شد، وقتی ایشون در بیمارستان بستری بودن، من هم بستری شدم و جنینم رو از دست دادم.😭
الحمدلله، پدرم از بیمارستان مرخص شدن، من هم بعد از مرگ جنین و سقط، مرخص شدم. 😔 اما چون مادرم مشغول پرستاری از پدرم بودند، به منزل مادر همسرم رفتم. و بعد از سه روز، افسرده و مغموم به منزلمون برگشتم.😞
یک ماه و نیم بعدش، از پایان نامه ام دفاع کردمو درسم تمام شد🌸
حالا مادر و پدرم منتظر بودند که من مشغول کار شوم!! و بحث های مفصلی در گرفت😢
اما من محتاج مادر شدن بودم👼
چهار و نیم ماه از سقط جنینم میگذشت که پزشک زنان، باتوجه به شرایط روحی ضعیفی که داشتم، بهم گفتن باید هرچه زودتر باردار بشی و گذشت سه ماه از سقط کافی بوده نیاز نبوده این همه مدت صبر کنم!
این در حالی بود که همه ی اطرافیانم من رو از بارداری تا یک سال آینده منع میکردند!!!
من که از این همه دخالت به ستوه آمده بودم، تصمیم گرفتم این بار چراغ خاموش پیش برم و به هیچ کس نگم که باردارم. این خبر تا هفته بیستم بارداری، به حول و قوه الهی پنهان موند😊 و بعد از اونم با تمام کسانی که میخواستن توی زندگیم دخالت کنند، محترمانه و قاطع برخورد میکردم و اصلا بحث نمیکردم👍
همسرم توی این مدت بعد از سقط، خیلی مراقبم بودن و توی کارهای منزل واقعا عالی به من کمک میکردن❤️ خدا حفظشون کنه
الحمدلله فرزند دوممون به دنیا اومد😍
اما هنوز نگاه متعجب خانواده و دوستان، روی زندگیم متمرکزه که چرا سرکار نمیرم!!!
نیت کردم إن شاء الله تا مدرسه رفتن همه بچه هام، اونا رو زیر پر و بال خودم بزرگ کنم تا مثل بچه های پرورشگاهی در مهد کودک،حسرت آغوش مادر نداشته باشند.
از خدا میخوام بهم توفیق خوب مادری کردن و فرزندآوری مجدد عطا کنه، لطفا شما هم با یک صلوات برام دعا کنید.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#حسین_مروتی 📌پیمانکاران پروژه تحدید نسل - سه گروه عمده کنترل جمعیت را در ایران به پیش بردند. نخست
#مشاهدات_یک_بهورز
📌با مینی بوس خانم ها رو می بردیم بیمارستان و عقیم می کردیم...
#کنترل_جمعیت
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
دوتا کافی نیست
🚫مرقاتی خویی را بیشتر بشناسید ❌وی پیش از این گفته بود: «اینکه دختر و پسر با هم دوست باشن، بحران نی
#استاد_قرائتی
♨️شوخی هم نداریم...
🔥 رابطهی دختر و پسر حرام است. شوخی هم نداريم، بله بچهها كه با هم رابطه دارند، ميخواهند بازی كنند، تاجرها هم كه با هم رفیق میشوند، میخواهند تجارت کنند. دختر و پسر جوان چه رابطهای دارند جز اینکه میخواهند خوش باشند؟!
🔥 یا ساعت اول گناه میکنند، یا اگر دختر، دختر سلمان باشد، پسر هم پسر ابیذر، ممکن است یک هفته، دو هفته، نیتشان سالم باشد.
🔥 اميرالمؤمنين (علیه السلام) فرمود من به زن جوان سلام نمیكنم، برای اينكه میترسم جواب سلامش دل علی را تكان بدهد، آن وقت شما میخواهيد دو ساعت با هم بنشينيد و گپ بزنيد ...
#سبک_زندگی
#تربیت_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ «سند ۲۰۳۰» هرچی رشته بود، پنبه شد...
#یا_حسین
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۲۵۱
#فرزندآوری
#قدردان_همسرم_هستم
#معرفی_پزشک
متاسفانه با اینکه چندسالی از صحبت ها و بیانات مقام معظم رهبری میگذره در خصوص فرزند آوری اما باز هم تو جمع خانواده ها حتی مذهبی ها هم این فرهنگ جا نیفتاده...
ما سال ۹۴ ازدواج کردیم و فرزند اولمون سال ۹۵ به دنیا آمد. با اینکه دکتر بهم گفته بود ممکنه بچه دار نشی. ولی خداوند و امام رضا علیه السلام عنایت کردند و دخترم به جمع ما اضافه شد.
سال ۹۶ پسرم به دنیا آمد. وقتی همه شنیدن که دومی رو باردار هستم سرزنش ها و تمسخرها شروع شد. فقط در جمع دوستان حزب الهی تبریک و تحسین میشدیم. تحمل شرایط سخت بارداری خودش به کنار، تحمل حرف های منفی دیگران یک طرف دیگر... ولی باز خداروشکر پسرمم صحیح و سالم به دنیا آمد.
همه میگفتن دیگه مواظب باش بچه دار نشی و کلی حرف شنیدیم. وقتی بچه سوم را باردار شدم، جرات نمیکردم به هیچ کس بگم حتی پدر و مادر خودم. اما سر بچه سوم یاد گرفتم برای حرف دیگران زیاد خودم را ناراحت نکنم. و طوری رفتار کنم که به خودشون اجازه ندن در مسائل خصوصی ما دخالت کنند.
راستی میخواستم از دکتر عزیزم سرکار خانم کرمانی (بیمارستان نجمیه) کمال تشکر رو داشته باشم. دکتر بسیار خووب و درجه یک و مذهبی هستن. ایشون الگوی بنده هستن. خودشون ۵ تا بچه دارن. و خیییلی به من روحیه میدن. تازه سه تا بچه آخرشونم مثل من پشت سر هم هستش. هیچ وقت منو سرزنش نکردن و همیشه هر وقت بارداری بهم فشار می آورد بهم روحیه هم میدادن.
به همه عزیزان توصیه میکنم محکم و مقاوم باشن تو این مسیر...
ما سر هر بچه مون خداوند عنایت و لطف خاص و ویژه ای رو بهمون عنایت کردند. رزق هر بچه جلو جلو قبل خودش می اومد. خداروشکر تو این شرایط اقتصادی لنگ نموندیم. تازه روابط و همکاری بین من و همسرم هم خییییلی بیشتر از قبل شده.
یک صحبتی هم با آقایون محترمی داشتم که دوست دارند بچه زیاد داشته باشند. اگر در منزل همکاری بیشتری با همسر داشته باشند این مسئله خیلی راحت تر برای مادر پیش میره.
بنده خودم در شرایط سخت باردار شدم با ویار و شرایط سخت بارداری. با بچه هایی که سر از شیر گرفتن و دیگر مسائل خیلی اذیت کردن. اما همه این مشکلات و سختی ها رو تونستم پشت سر بذارم چون همسرم خداروشکر کنارم بودن و کمکم کردن. در زمینه خوابوندن بچه ها ، حمام بردنشون، عوض کردن شون، غذا دادن و حتی کمک تو کارهای خونه. تازه کار همسر من طوری هست که صبح تا شب خونه نیستن و فقط جمعه ها منزل هستن و گهگاهی هم پنجشنبه ها.
برای یه خانم مهم این هست که تنها نمونن و همسرشون کنارشون باشن. چون واقعا بزرگ کردن بچه های پشت هم و حتی فاصله سنی مناسب، کار آسونی نیست.
الان همسرم طوری شرایط آرامش منو فراهم کردن که زبان زد اقوام و خانواده خودم شدن. برای رفاه حال من یه ماشین به قسط و قرض تهیه کردند که بتونم بچه ها رو بیرون ببرم و مجبور نباشم همه اش خونه باشم. و ارزش این کارشون برای من خیییلی بالاست. سعی میکنن وقتی منزل هستن من برم تو اتاق استراحت کنم ولو برای یک ساعت و خودشون دو تا بچه دیگر رو مدیریت میکنن.
در زمینه مرتبی خونه یا پخت غذا بهم سخت نمیگیرن و از این لحاظ ها تحت فشار نیستم. چون تا بچه ها بزرگتر بشن نیاز هست آقایون توقعات خودشونو در این زمینه ها کم کنن. با اینکه ما جز افراد متوسط و رو به پایین جامعه هستیم ولی تلاششون رو میکنن هر وقت من لازم داشتم، هزینه کنند و نیروی خدماتی برای کمک به من به منزل بیان تا من کمی کارهایم سبک تر بشود.
حقیقتا میگم خودم فکر میکردم با بچه زیاد شرایط سخت میشه و از همسرم دورتر میشم و کلی مشکلات دیگه. اما الان وقتی روابط خودمونو با بقیه زن و شوهرهای فامیل و بستگان مقایسه میکنم بیشتر از بقیه احساس خوشبختی میکنم. هر جفت مون تو این مسیر رشد کردیم و منیت هامون رو کنار گذاشتیم ، صبرمون بیشتر شده و همچنین توکلمون. بچه داری به نظر من سخت ترین کار دنیاست و واقعا جهاد بزرگیه. از خداوند منان میخوام به واسطه ی این فرشته های کوچیک از گناهان ما بگذره و همه ما رو با صالحان و نیکان درگاهش محشور بفرماید.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#مقام_معظم_رهبری
✅ پایبندی به روشِ شرع
📌متأسفانه این پرداختن به تشریفاتِ ازدواج و مهریه های گران و جهیزیه های سنگین و مجالس آن چنانی، خیلی اخلاق ها را فاسد کرده است.
💎هر چه مراسم را کمتر و و ساده تر بگیریم، بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند، به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند، مأیوس نشوند. ساده برگزارکردن ازدواج - چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی - ننگ نیست.
💎خوشبختی عبارت است از آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت...
📌جشن و اسراف و زیادهروی، کسی را خوشبخت نمیکند. مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمیکند.
💎پایبندی به روشِ شرع است که انسان را خوشبخت میکند.
خطبه عقد ٧۵/٢/١٠
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۲۵۲
#غربالگری
بی تجربگی و نگرانی هایی که داشتم باعث شد مو به مو دستورات دکتر رو انجام بدم و هر دو غربالگری رو رفتم.
نزدیک به ۷۰۰ تومن هزینه کردم که هیچ، هر دو بار انقدرررر دکتر بهم استرس داد، که پدرم دراومد.
وقتی آزمایشو نشون دادم گفت چرا اینجا نشستی؟! همین الان برو فلان فوق متخصص و اگه مطبش نبود، توی بیمارستان پیداش کن ولی هرجور شده امروز باید بری پیشش!! گفتم اگه مشکلی باشه چی میشه؟ خیلی راحت گفت هیچی میندازیش!! بچه مونگول میخای چکار؟؟
از ساعت ۱۱ صبح تا ساعت ۱۴ که برم مطب آب شدم و خیلی حالم بد شد. مرخصی ساعتی گرفته بودم برای دکتر رفتن ولی زنگ زدم گفتم من دیگه امروز نمیام...
ماه رمضون بود و مطب متخصص شلووووغ... شاید ۵۰ نفر آدم منتظر بودن. با اون حال بدم سه ساعت و خورده ای توی مطب نشستم و شوهرم بنده خدا هم با زبان روزه و هوای گرم توی راه پله ها نشسته بود و قرآن و دعا می خوند و در ظاهر بهم دلداری میداد ولی بعدا گفت خودم از تو بیشتر نگران و دلواپس بودم...
خلاصه رفتم پیش دکتر ۵۰ تومن ویزیت گرفت ولی ۳۰ ثانیه هم بیشتر وقت نذاشت برام و گفت این که مشکلی نداره!! چرا انقدر شماها رو میفرستن پیش من؟؟
خلاصه تا برسیم خونه ۸ شب شد...
گذشت تا غربالگری دوم دقیقا همین اتفاق تکرار شد..
یعنی این همه پول بدی!! کلی هم استرس و نگرانی بکشی!! بخاطر هیییچ و پووچ...
تازه این در صورتیه که گفتن بچه مشکل نداره. فک کنین اگه مشکل داشت چیزی ازم نمیموند...
الانم پسرم کاملا سالمه خداروشکر...
پشت دستمو داغ کردم که دیگه طرف غربالگری نرم و هرکی خواست بره نذارم😕
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیام_مخاطبین
✅ به خودتون ببالید...
خیلی ناراحت میشم وقتی می بینم کسی برای بار سوم یا بیشتر، باردار که میشه همه خانواده یا اطرافیان ناراحت میشن و بنده خدارو تمسخر میکنن...
باید به این دسته از آدما گفت، مگه خدایی نکرده جرم انجام دادند یا گناهی کردن؟!!
باید خداروشکر کنیم که خدا بی منت بهمون از محبین اهل بیتش داده، بی منت سالم و سلامت بچه دارمون کرده..
چرا باید ناشکری کنیم؟؟؟-!!!
خیلیا آرزوی داشتن یه فرزند دارند یا اینکه میلیون ها تومن خرج میکنن تا بچه داربشن و از این نعمت بهره مند..
میخام بگم خانم گلا ناراحت نباشین و به خودتون ببالید که خدا بهتون توفیق داده محب اهل بیت تربیت کنید.
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1