eitaa logo
دوتا کافی نیست
48.2هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ جشن های خانگی نیمه شعبان کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥اما متّقين ... 📌بعضی وقت ها شما در مقابل يك طفل يك جمله بلند بگوييد او آرام می گيرد، ولی اين عادلانه نيست. ✅ بايد كظم غيظ کرد و ممكن است بعد از كظم غيظ تا بخواهيد وضع را اداره كنيد، يك ساعت باید تحمل كنيد. 🔻و قطعا راحت است که آدم يك جمله مي گويد خودش را خلاص مي كند اما متّقين اينطور نيستند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅میشه زیبا زندگی کرد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ جشن های خانگی نیمه شعبان کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨مقایسه ‌قربانیان سقط جنین با قربانیان کرونا ❌براساس اطلاعات سازمان جهانی بهداشت Who، از اول سال ۲۰۲۰ تاکنون حدود ۱۱.۵ میلیون سقط جنین در جهان انجام شده است. سالانه حدود ۴۵ میلیون سقط جنین در جهان اتفاق می افتد، یعنی روزی تقریباً ۱۲۵ هزار سقط. 📌روسیه با شاخص ۵۴% بیشترین تعداد سقط جنین جهان را دارد. در آمریکا نیز از هر ۱۰ مورد بارداری حدود ۴ مورد به سقط می انجامد. سقط جنین در ۵۸ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل، قانونی است. 👈 از ابتدای شروع کرونا، کلیه پتانسیل و امکانات بهداشتی بشریت به کار گرفته شده که جلو بیماری که تا الان حدود ۱۰۰ هزار کشته داشته، بایستند در حالی که در همین مدت بیش از ۷.۵ میلیون (۷.۵۰۰.۰۰۰) نفر کودک بیگناه سقط و کشته شده اند و هیچ کس حتی لحظه ای هم به فکر نجات این موجودات معصوم که قربانی خود خواهی بشر و مکاتب اومانیستی و فمینیستی شده اند نبوده است. 🔻تعداد آنلاین سقط جنین در دنیا: https://www.worldometers.info/abortions/ 🆔 @aboutwomens
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅نسخه معنوی برای درمان ناباروری 👈 نماز استغفار دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد، سوره‏ ي قدر را می خوانی و بعد از قرائت، ۱۵ بار می گویی: «استغفر الله ربی و اتوب الیه» و بعد به رکوع که رفتي آن را ۱۰ بار می گویی، از رکوع بلند شدی ۱۰ مرتبه، به سجده رفتی ۱۰ مرتبه، بین دو سجده ۱۰ مرتبه، در سجده دوم ۱۰ مرتبه، و بعد از سجده دوم هم ۱۰ مرتبه، و رکعت دوم نیز مثل رکعت اول اقامه می شود.» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ تدارک آذوقه فرهنگی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ ازدواج آسان به برکت کرونا 📌ما امسال تصمیم گرفته بودیم بعد از یک مراسم مجلل به خانه بخت برویم. راستش را بخواهید تا پیش از شیوع کرونا، نسبت به مراسم عقد و ازدواج شوقی آمیخته به ترس و دلهره داشتیم. شوق رفتن زیر یک سقف و گل گفتن‌ها و گل‌شنفتن‌ها از یکسو و ترس از حاشیه‌های پررنگ‌تر از متنِ آغاز این زندگی مشترک از سوی دیگر باعث می‌شد یک قدم جلو بگذاریم و یک قدم عقب. 📌با این شرایط نامساعد اقتصادی و هزینه‌های روزافزون تالار و لباس و ماشین و آتلیه و هزار و یک چیز دیگر روز به روز روی سکه دلهره برای آغاز این زندگی مشترک سنگین و سنگین‌تر می‌شد. خودمان هم می‌دانیم این‌ها زواید آغاز این زندگی مشترک هست و سنگ‌های بزرگی بر سر راه ازدواج است، اما چه کنیم با عرف و دهان مردم؟! چه کنیم با این موانع بزرگ برای تأسیس محبوب‌ترین بنیان نزد خداوند متعال؟! انگار قرار است برای یک امر خیر و حلال از هفت خان رستم عبور کنیم! 📌بیچاره هم ‌سن و سال‌های من! ترجیح می‌دهند بیخِ ‌ریش والدینشان حالا حالا‌ها بمانند و والدین هم ترجیح می‌دهند تا زمانی نامعلوم فرایند تربیت این کودکان ریشو را در خانه ادامه دهند! 📌با هزار و یک زحمت پولی برای برگزاری مراسم ازدواج جور کردیم که کرونا با آمدنش تمام کاسه کوزه‌ها را شکست و تالار‌های عروسی را هم به تعطیلی کشاند. انگار دیگر مثل قبل نمی‌توانستیم ریخت و پاش و بوق و کَرنا کنیم که «ما رفتیم»! شما هم اگر توانستید بیاید هنر کردید! ✅ حالا جور دیگری به کرونا نگاه می‌کنیم. او حالا می‌تواند تبدیل به فرصتی برای حذف این زواید و حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن زندگی مشترک شود. این بار تصمیم گرفتیم زندگی مشترکمان را با پیروزی آغاز کنیم. هم جشن عروسی نمی‌گیریم تا کرونا را شکست دهیم و هم زواید تأسیس زندگی مشترک را به راحتی شکست می‌دهیم. ✅ حالا دیگر نیازی به اجاره تالار پذیرایی، هزینه‌های آتلیه و ماشین عروس و ... نیست. اما از خیرِ کارت عروسی دیجیتال که نمی‌توان گذشت! همسرم پیشنهاد داد در کارت عروسی اینگونه بنویسیم: «با سلام خدمت شما دوست عزیز! بنا داشتیم مراسم عروسی بگیریم، امّا مراسم عروسی‌مان را در خانه برگزار کردیم. هزینه مراسم عروسی را هم به مداوای بیماران کرونایی اختصاص دادیم. إن‌شاءالله در آینده میهمانی مختصری می‌گیریم.» ✅ بالاخره به برکت کرونا، ازدواج ما آسان برگزار شد. حالا با ماندن در خانه بخت، ویروس تجمل‌گرایی را در کنار ویروس کرونا شکست دادیم. ✍ محمدرضا آرام، پژوهشگر حوزه خانواده کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ گشایش در کار و زندگی... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شادتر» 😍 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📣 پویش سرود خانوادگی 🔸 سرودهای فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» را هم‌خوانی کنید، فیلم بگیرید، برای عماریار ارسال کنید یا با هشتگ منتشر کنید و جایزه بگیرید. 📲 دریافت فایل سرودها و ارسال فیلم: @AmmarYarAdmin 🎁 جوایز: 4 کارت هدیه 200 هزار تومانی و 10 اشتراک رایگان عماریار به‌مدت یک سال 🎥 فیلم‌های ارسالی منتخب، در کانال عماریار منتشر می‌شوند. ⭕️ عرضه‌کننده آثار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 🆔 @AmmarYar_IR ✅ ما را دنبال کنید در: 🔶 https://t.me/Ammaryar_ir 🔷 sapp.ir/Ammaryar_ir
✅ جشن های خانگی نیمه شعبان کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ قدر خانومت رو بدون... 😂 مرجع تقلید آیت‌اللَه سید ابوالحسن اصفهانى، نسبت به خانواده‌هاى بى‌‏بضاعت خیلى حساس بود و هر یک از آنان که صاحب فرزند مى‌‏شد، یکصد تومان براى خرج زایمان همسرش به او مى‌‏داد. مردى نزد خود گفت: آقا سنش زیاد شده و هوش و حواس درستى ندارد و می‌توانم پول بیشتری از او بگیرم. اعیاد مذهبى که مى‌‏رسید در شلوغى خدمت آقا مى‌رسید و مى‌گفت: دیشب خداوند بچه‌‏اى به ما داده است، آقا هم صد تومان به او مى‌داد. آن مرد به دوستانش گفت: نگفتم آقا توجه ندارد. دوستانش گفتند: آقا توجه دارد، ولى براى حفظ آبروى تو تغافل مى‌کند. بالاخره وقتى براى گرفتن صد تومان هشتم خدمت آقا رسید، آقا پول را به او داد و آهسته کنار گوشش فرمود: قدر خانمت را داشته باش که در یک سال هشت بار برایت زایمان کرده است!! ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
عرض سلام و ارادت😊 ✅ با توجه به اینکه تجربه ۳۲۴ مفصل و طولانی است، ان شاء الله در چند قسمت، تا پایان این هفته، در کانال ارسال خواهد شد. از همراهی شما عزیزان سپاسگزارم 🌺🌺
۳۲۴ من متولد سال ۶۸ هستم. از همون ابتدای بچگی دختر پرانرژی و با روحیه ای بودم و معمولا تو جمع ها ناخودآگاه میشدم سرگروه هم سن و سال ها و بقیه به دنبالم... راهنمایی و دبیرستان تیزهوشان رفتم. همیشه توی زندگیم دنبال هدف خاصی بودم و دنبال اون «نقش خاصِ خاصی» بودم که خدا برام تعیین کرده چون همیشه معتقد بودم و هستم که خدا به هر فرد یک نقش خیلی خاص در زندگی میده که در تاریخ به هیچ کس داده نشده و چون همیشه بلند پرواز بودم، احساس میکردم نقش خاص من در دنیا نقشی هست که باید دنیا رو تغییر بده. از دوره ی راهنمایی میدونستم می‌خوام تو دانشگاه حقوق بخونم. به خاطر همین، با رتبه ی دو رقمی حقوق دانشگاه تهران قبول شدم. از همون اول هم میدونستم می‌خوام حقوق بین الملل بخونم. چون قصدم این بود که با یادگیری و استفاده از قوانین اسلامی، تئوری یک نظام حقوق بین الملل جدید رو بنویسم و به دنیا عرضه کنم... این شد که در کنار درسهای دانشگاه، درسهای مرتبط حوزه رو هم خودم می‌خوندم و زبان انگلیسی رو کامل یاد گرفتم و ... اما در تمام طول این مدت ته دلم راضی نبود، با اینکه هدف والایی رو برای خودم تعیین کرده بودم و براش تلاش میکردم، اما همیشه یک علامت سوال تو ذهنم بود: واقعا این بالاترین هدفیه که خدا برام تعیین کرده؟ واقعا خدا از من همینو میخواد؟ واقعا این همون «نقش خاص خاص» منه؟ خلاصه، تو این مدت خواستگارهای خیلی زیادی هم داشتم که دونه دونه به خاطر سختگیری های شدید پدرم رد میشدند، تا جایی که اطرافیان میگفتند پدر فلانی نمی‌خواد دختر شوهر بده و تعداد خواستگارها کم شد و من هم ناامید. سرتون رو درد نیارم، پیش خانم مشاور عزیزی میرفتم. همون ایام سفر کربلا قسمتم شد. اون خانم مشاور نازنین به من یاد داد که برو زیر قبه ی امام حسین علیه السلام و به خدا بگو خدایا، فرشته ای از میان فرشته های خودت نصیب من کن. من هم همین کار رو کردم، اما از اونجایی که همیشه دنبال بهترین ها بودم، به نظرم رسید که از فرشته بهتر هم داریم، پس در اوج ناامیدی از اسباب و واسطه ها، چنگ به دامن امام حسین علیه السلام زدم و از خدا یکی از ۳۱۳ یار امام زمان علیه السلام رو خواستم. بعد از این سفر دل من به طرز عجیبی آرام گرفت، دیگه حالا منتظر اون شاهزاده ی اسب سوار بودم😊 چیزی از سفر کربلا نگذشته بود که شاهزاده اسب سوار من هم رسید اما از جایی که هیچ وقت فکرش رو نمی کردم، از کانادا... ادامه در پست بعدی 👇👇 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۲۴ همسرم اون موقع دانشجوی دکتری بود و برای تحصیل چند سالی بود که کانادا زندگی میکرد. با یک بار تلفنی حرف زدن به این نتیجه رسیدم که در کلیات با هم توافق داریم و دیگه نیازی نمی‌دیدم در جزئیات بحث بیشتری بکنیم، دلم خیلی آروم بود. خدا واقعا همه چیز رو جور کرد. این رو هم بگم که این بین، برادرم نقش مهمی ایفا کرد. بعد از اینکه پدرم خیلی سخت گیری میکرد و به هیچ خواستگاری جواب مثبت نمیداد، کسانی که واسطه بودند، دیگه مورد جدید معرفی نمیکردند، چون می‌گفتند اینها دختر شوهر بده نیستند. من هم دچار افسردگی و دلزدگی شده بودم، طوری که به پدرم گفتم اگر ازدواج نکنم به زودی، دیگه ادامه تحصیل نمیدم و میمونم تو خونه، چون دیگه با این وضع توی اجتماع رفتن به دینم صدمه میزنه... خلاصه تو این شرایط، برادرم بدون اینکه به من بگه رفته بود با چند نفر انسان امین و معتمد صحبت کرده بود و شرایط من رو گفته بود و ازشون خواسته بود اگر مورد مناسبی میشناسند، معرفی کنند. آخر سر هم همین شد که اتفاقا برادرم شرایط من رو با دایی همسرم (که اون موقع استاد برادرم بود و از دوستان قدیمی خانوادگی) در میان گذاشته بود و نهایتا این وصلت سر گرفت. می خواهم بگم خیلی خوبه اطرافیان دختر، با رعایت حریم ها و حفظ حرمت دختر خانم واسطه گری کنند. و هم اینکه اگر خواستگارها رو بی جهت رد کنند، ممکنه درهای رحمت الهی بسته بشه و آدم تا آخر عمر مجرد بمونه یا مجبور بشه با موردی که عالی نیست ازدواج کنه. خلاصه، کارهای خواستگاری و عقد ما خیلی سریع پیش رفت و واقعا من دست معجزه گر امام حسین عزیزم رو در تمام مراحل می‌دیدم. همسرم تونست مرخصی دو هفته ای بگیره، اومد ایران و عقد کردیم. سر مهریه هم من با خانواده ام خیلی اختلاف داشتم، من می‌گفتم ۵ تا سکه، مامانم اینا میگفتن ۱۴ تا😂. آخرش هم مهریه ام شد ۱۴ سکه و سفر حج و عتبات، که البته الان مهریه ام رو تمام و کمال به همسرم بخشیدم (ان شاء الله بعداً میگم چرا). توی مراسم خواستگاری ما، الحمدلله به هیچ وجه حرفی از مادیات نشد، آقای داماد خونه داره؟ درآمدش چقدره؟ ماشین داره؟ اصلا این حرف ها نشد. حتی مادرشوهرم میخواستند ما رو دعوت کنند منزلشون، که مامانم گفتند: اگر منظور این رسم اینه که ما بیایم و خونه زندگی شما رو ببینیم، ما خودتون رو پسندیدیم و خونه زندگیتون برای ما مهم نیست. مراسم عقد هم گرفتیم که مراسمی فوق العاده زیبا و معنوی شد، نه تنها از آهنگ خبری نبود، بلکه یکی از قاریان خوب کشورمون که از فامیلهای همسرم بودن، برامون سنگ تمام گذاشتند و با صوت زیباشون مراسم ما رو غرق در نور قرآن و مدح اهل بیت کردند. من و همسرم نمی‌خواستیم مراسم ازدواج بگیریم، اما نهایتا به خاطر اصرار خانواده همسرم یک مهمانی زنانه توی تالار گرفتیم به عنوان عروسی و من هم سعی کردم به انتخاب های خانواده ایشون احترام بذارم و دخالتی در چگونگی برگزاری مراسم نکنم. مراسم ازدواج ما هم صورت گرفت اما همچنان همسرم کانادا بود و من ایران، چون هنوز نتونسته بودم ویزا بگیرم. باید بار سفر می بستم و میرفتم کانادا. اما متاسفانه دوری ما یک سال و نیم طول کشید و تو این مدت چند بار درخواست ویزای من رد شد. خلاصه بعد از یک سال و نیم عذاب آور، بالاخره زندگی مشترک ما رسماً در کانادا شروع شد. 👈 این تجربه ادامه دارد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1