بسمربالشهداوالصدیقین
علیاکبرمحمدحسینی
مثل امام حسین
با تانکهای عراقی درگیر بودیم. یکی از تانکهای دشمن آتش گرفت سرباز عراقی سرآسیمه خودش را از تانک شعلهور بیرون انداخت.
کاملا گیج بود. کمی به راست و چپ رفت ناگهان ایستاد و قمقمه آب را به دهانش برد.
یکی از بچهها او را نشانه رفت، اکبر دست زیر اسلحهاش زد و گفت:
«مگر نمیبینی آب میخورد؟!»
اجازه نداد به سویش شلیک کنند. بعد هم سفارش کرد:
«شما مثل امام حسین (ع) باشید، نه مانند دشمنان امام حسین (ع)».
سه روز از عملیات طریقالقدس گذشته بود. به خاکریز چسبیده بودیم، از هر طرف گلوله میآمد.
بچهها تشنه و گرسنه بودند. مهمات و آب و آذوقه به سختی میرسید.
اکبر این طرف و آن طرف میدوید، روی خاکریز میرفت، آرپیجی میزد و بچهها را به مقاومت تشویق میکرد.
تشنگی طاقت همه را گرفته بود و سرانجام یکی از بچهها به صدا درآمد:
«این چه وضعیه؟! چرا آب نمیآورند؟»
اکبر آرپیجی را روی زمین گذاشت. لبهایش خشک خشک بود. زیر رگبار گلولهها و انفجار خمپاره و ترکش توپها شروع به دویدن کرد، چیزی نگذشت که نفس زنان برگشت، یک بیست لیتری آب همراهش بود.
ظرف آب را پشت خاکریز گذاشت. آرپیجی را برداشت و روی خاکریز پرید، بچهها آب خوردند.
اکبر فرصت آب خوردن پیدا نکرد. چند بار از روی خاکریز پایین آمد ولی آب نخورد تا شب با لبهای خشک جنگید.
#شب_قدر
#امام_زمان #امام_حسین
#شهدا
بسمربالشهداوالصدیقین
شهیدی که امام رضا و حضرت زهرا به او اذن دادند که حاجت بدهد....
مادر شهید سعید چشم براه می گفت:
🔹قبل از کرونا قسمت شد مشرف شدیم مشهدالرضا؛ یک شب در عالم رویا دیدم سعید پشت سر امام رضا(ع) ایستاده است.
امام فرمودند: من و مادرم(حضرت زهرا) به ایشان اذن دادهایم هر کس بر سر مزارش برود، حاجتش را بدهد؛ مگر اینکه به مصلحتش نباشد.
🔹 من که داشتم به فرزندم نگاه میکردم، پرسیدم: عزیزم اینجا چه میکنی؟ گفت: مادر، نوکر کارش نوکری است
مزار: گلستان شهدای اصفهان
#شهدا #امام_زمان #امام_حسین
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیاز به کمک و مشورت داری؟
به این شهید بزرگوار که خودش قول داده هرکسی سر مزارش بره یا ازش کمک بخواد، حاضر میشه.... رجوع کن!
#شهید سجاد زبرجدی #امام_زمان #امام_حسین
بسمربالشهداوالصدیقین
شهید یوسف فدایی نژاد
به ذکر صلوات بسیار علاقه داشت و هر چه قدر که می توانست به تکرار آن مداومت می کرد، اگر شرایط را مهیا می دید شروع به نوشتن صلوات می کرد و ذکر صلوات را با تمام زیر و زبرهایش به دفعات می نوشت.
مجسم کنید که یک نفر در گوشه ای بنشیند و بارها و بارها ذکر صلوات بنویسد. یوسف مست صلوات شده بود! هر مشکلی که برایمان پیش می آمد و قادر به حل آن نبودیم می گفت: «صلوات راه حل این مشکل است، چند صلوات بفرستید تا آرامش داشته باشید». از صلوات هم سیر نمی شد؛ پس از غسل و وضو، از اول شب، عبا به دوش گوشه ای می نشست و تسبیح هزار دانه اش را که بالغ بر سه متر طول داشت به دست می گرفت و شروع به صلوات فرستادن می کرد.
🌸شادی روح شهدا صلـــــــــــوات 🌸
#دلانه #شهدا #امام_زمان #امام_حسین
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید تورجیزاده ۵ اردیبهشت سال ۶۶ در ارتفاعات شهر بانه، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ حین فرماندهی گردان یا زهرا(س) در سنگر فرماندهی به شهادت رسید. جراحتی که سبب شهادت وی شد همچون حضرت زهرا(س) بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکشهایی مانند تازیانه بر کمر وی
شهادت در آسمانها مبارک باشه.
شهید بزرگوار محمد رضا تورجی زاده
مهمان کنیم به ذکر صلوات
اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَ وَعَجِّلْاَلِوِلَیِکَ ٱلِفَرَجِ 🍃
#شهدا #امام_زمان #امام_حسین
#رفیق_شهید_من
بسمربالشهداوالصدیقین
در عملیات والفجر دو همه مهمات خود را گم کرده بودیم. مهم تر از آن راه را هم، گم کرده بودیم. دست مان از همه اسباب ظاهری قطع بود.
رو به بچه ها گفتم: «بچه ها! فقط یک راه وجود دارد. ما یک امام غایب داریم که در سخت ترین شرایط به دادمان می رسد. هر کسی در یک سمتی رو به دل بیابان حرکت کند و فریاد «یا صاحب الزمان» سر دهد. مطمئن باشید یا خود آقا تشریف می آورد و یا یکی از یاران شان به دادمان خواهد رسید».
همه در دل بیابان با حضرت مأنوس شده بودیم. دیدم چند نفر با لباس پلنگی به سمت ما می آیند. پشت درختان و صخره ها قایم شدیم. وقتی جلوتر آمدند، شناختم شان. برادر نوذری از فرماندهان گردان یا زهرا (س) بودند.
خطاب به بچه ها گفتم: دیدید امام زمان (عج) ما را تنها نگذاشت.
شهــــــــــــید تورجی زاده✨🌸
#شهدا #امام_زمان #امام_حسین
عجیب اما واقعی…
#احمد_علی_نیری شهید بزرگمردی که ایت الله حق شناس در مورد ایشون میگن که تمام تهران رو بگردید مثل نیری پیدا نمیکنید
آدرس مزار:بهشت زهرا قطعه ۲۴ پشت مقبره شهـید چمران
#شهدا #امام_زمان #امام_حسین
بسمربالشهداوالصدیقین
سید حمید میرافضلی اسطوره ی رفسنجان
شب ها با پای برهنه بر روی خارها راه می رفت و صدای ناله و زمزمه اش بلندد بود تا اینکه برهنگی پا برایش عادی شد. در تمام عملیات ها پا برهنه بود؛ چه تابستان که از شدت گرما، بخار از همه جا بلند بود و چه در سرمای زمستان که سایرین با پوتین هم سردشان بود.
هر وقت از پابرهنگی اش می پرسیدیم، بحث را عوض می کرد. می گفت: این طوری راحت ترم. اصرار که می کردیم، می گفت: دلم نمی آید در مناطقی که خون مطهر دوستانم ریخته با پوتین تردد کنم.
یک بار در کرخه نشسته بودیم و صحبت می کردیم. سید گفت: من هیچ آرزویی ندارم، جز اینکه یک گل.وله مستقیم بیاید و به قل.بم بنشیند و شهید شوم. این طوری از شر گناهانم راحت می شوم.
#اربعین #امام_زمان #امام_حسین #شهدا #رفیق_شهید_من
3.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکی مثل من بی قرار کربلاس متوسل بشه به این شهید بزرگوار🥺
اول از همه به عشق کربلا بگو یا حسین💕
شهید علیرضا کریمی
#اربعین #امام_زمان #امام_حسین
3.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افتادنی که اوجِ پرواز بود!
و صورتش بود که زمین را بوسید...
نه برای اینکه خاکی شود،
که تا ابد خاک را شرمنده کند!
و آسمان، قامتِ بیدستش را در آغوش کشید...
'شهید حسین خرازی'
#اربعین #امام_زمان #امام_حسین
#شهدا
الهی ...
هر آنچه خواهم ، از کَرَم ات می دهی ،
و هر آنچه خواهی ، از بنده ات نبینی !
.
#شهدا #امام_زمان #امام_حسین
.
@delanh
@khodahafez_refigh4_5821367839428182801.mp3
زمان:
حجم:
2.3M
چقدر که این مسیرِ اتصال را
ساده پنداشتیم و غرق در خیال شدیم!
#نماز
#روایت_عاشقی
#امام_زمان #امام_حسین