#به_وقت_دلتنگی
مهدےجان❤️
از اشک مسیر گونهها فرسودهست
انـگـار دعـاهـای هـمــه بـیـهـودهست
یکـبـار تـو را نـدیـدهایـم از بـس کـه
در شـهــر تمـام چشـمهـا آلـودهست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
📕#داستان_کوتاه
فوقالعادهحتمابخونید!
در زمانهای گذشته، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد.
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بیتفاوت از کنار تخته سنگ میگذشتند؛ بسیاری هم غر میزدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بیعرضهای است و... با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمیداشت
نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد.
ناگهان کیسهای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکههای طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود:
"هر سد و مانعی میتواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد."
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#بیو
مَنکانلِلّٰه،کاناللهُلَه...
توبرایخداباش؛ 🌱
خداوهمهملائکهاش،
برایتوخواهندبود❣️
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#پروفایل
اگر پوسیده گردد استخوانم
نگردد مهرت از جانم فراموش
میلاد باسعادت امام علی علیهالسلام گرامی باد
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
اگر زمانه به نام تو افتخار کند
تو در زمانه مکن فخر جز به نام پدر
#رهی_معیری
#روز_پدر_مبارک
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#شعر
عرش را داده بها، سیزدهِ ماه رجب
وعده ی اهل ولا، سیزده ماه رجب
از دل کعبه نمایان شده بر اهل زمین
وجه باقی خدا، سیزده ماه رجب
ما به شکرانه ی ناز قدمش معتکفیم
عشق شد قسمت ما، سیزده ماه رجب
بهترین بنده رسیده است اگر که شده است
بهترین وقت دعا، سیزده ماه رجب
چه بسا از برکاتش، برسد دست گدا...
روزی کرب و بلا، سیزده ماه رجب
صدفِ قلب کسی که شده دُرّش حیدر
فاطمه کرده سوا، سیزده ماه رجب
سیزده، آیت نور است برای عشاق
بهره مند است ازین نور تمام آفاق
کعبه بر غیر علی سینه دریده؟ هرگز
دلم از بندگی اش، دست کشیده؟ هرگز
باب هر علم، علی باشد و لقمان حتی
به الفبای علومش نرسیده هرگز
هر که از جام علی مست شد و عاشق شد
باده ای خوش تر از آن را نچشیده هرگز
جز به شوق نجف و دیدن انگور ضریح
بین سینه دل تنگم نتپیده هرگز
علی آن است که بهتر ز غلامان خودش
جامه ای بهر خودش هم نخریده هرگز
یک نفر بود و گل سر سبد خلقت بود
مثل او را به خودش خاک ندیده هرگز
علی آن جلوه ی نورانی ذات صمد است
"قل هو الله احد" را سندی مستند است
ذکر مدحش به لب جن و ملک گل کرده
به علی ختم رسل نیز توسل کرده
نه فقط تکیه ی عرش است به دستان علی
آسمان با نظرش، حفظ تعادل کرده
بارها گشت نبی بی کس و با یک لشگر...
یک تنه حیدر کرار، تقابل کرده
به همه خیر رساند و به همه روزی داد
از همه طعنه شنیده است و تحمل کرده
سفره دار کرمش بود حسن، با این حال
خودش از نان جوی خشک، تناول کرده
پدری کردنِ بر اهل ولا را ز ازل
حضرت حیدر کرار تقبل کرده
آن که زهرا به وجودش شده خرسند، علیست
برترین اصل، در آیین خداوند علیست
شد علی، معجزه و آیت عظمای نبی
شد صدایش شب معراج تسلای نبی
دیگران راه دگر رفته ولی شیر خدا
قدمش بود فقط جای قدم های نبی
بود احمد همه جا مست تماشای علی
بود حیدر همه جا مست تماشای نبی
در شب فتنه که بودند پی قتل رسول
همه دیدند که خوابیده علی جای نبی
شد ابالفضل اگر یک تنه سقای حسین
پدرش بود فقط یک تنه سقای نبی
بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلی...
بود ذکر بِعَلی، ذکر گوارای نبی
علی از هر جهتی بی مثل و تک بوده
نام او نام خداوند تبارک بوده
لشگر از جنگ هراسان شده، می پرهیزد
او سه دفعه ولی از جای خودش برخیزد
شاهکاری که علی کرد به جنگ احزاب
شعف و شور مرا یکسره برانگیزد
کار دشوار که می گشت، نبی بی وقفه
با توکل به خدا روی به حیدر می زد
عجبی نیست اگر پشت ندارد زرهش
هیچ کس نقل نکرده است علی بگریزد
تا علی نعره زند رو به صفوف دشمن
سپر و تیغ و زره روی زمین می ریزد
به چنین جلوه ی طوفانی و غرنده ی خود
بر همه، فخر و مباهات نماید ایزد
حق به دستان علی قدرت خود را رو کرد
پسر عبدود افتاد و ملک هو هو کرد
علی آن است که طبق سند روز غدیر
نزد هر مؤمن و هر مؤمنه ای هست امیر
علی آن بنده نوازی است که هنگام جلوس
بنشیند عوض مرد غنی، نزد فقیر
علی آن است که تا طفل یتیمی در شهر
نشود سیر، به والله نمی خوابد سیر
علی آن است که بر پیرهنش وصله پُر است
گرچه دارد ز عوالم همه را در تسخیر
علی آن است که با نور ولایش یک عمر
کرده دل های محبان خودش را تطهیر
علی آن است که گرچه حرمش در دل ماست
دل ما را به فراق نجفش کرده اسیر
"ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر؟!" حیدر کیست؟!
درک او کار به جز فاطمه ی اطهر نیست
#محمدجواد_شیرازی
#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #اهل_بیت_النبوه
خوشم که عاقبتم گره به زلف تو خورد
به دلبری که تویی نمیشه دل نسپرد...
💐 ولادت حضرت علی علیهالسلام و روز پدر مبارک و گرامی باد
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#رفیقانه 👌
انسان حق ندارد عیب کسی را بگوید. حالا بعضیها میگویند آقا ما دیدهایم که میگوییم، ندیده که نمیگوییم.
جواب این است که *چون دیدی و میگویی #غیبت است، اگر ندیده باشی که #تهمت است.*
هیچ عیبی نداری؟ مریضی، همهاش عیب این و آن را میگویی که فلانی چنین، فلانی چنین!...
چه کار داریم که فلانی بد است یا خوب، به ما چه؟ ما ببینیم خودمان چه کاره هستیم.
خطبه ای در نهج البلاغه راجع به غیبت است که مولا علی علیه السلام می فرمایند:
*«اگر شما هیچ عیبی نداشته باشید همین که عیب مردم را میگویی، همین بزرگترین عیب است.»*
#آیت_الله_مجتهدی (ره) ✨
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#دلبرانه💞
کیستی
که من اینگونه به جِد
در دیار رویاهای خویش با تو درنگ میکنم؟
#احمد_شاملو
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
#شعر
تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت
نیمهی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت
روضه خوانت بودهام یکسالونیم ای بیکفن
از صدای نالهی زینب دل دنیا گرفت
گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است
تا که شمر آمد به مقتل کار دل بالا گرفت
جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم
خواهر غمدیدهی تو بوسه از رگها گرفت
هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت
انتقام خویش را از ما بنیالزهرا گرفت
دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند
بر فراز نیزه خون چشمان سقا را گرفت
تا که بر گهوارهی نیزه بخوابد اصغرت
مادر بیشیرخواره نغمه لالا گرفت…
#محمدحسین_مهدی_پناه
#وفات_حضرت_زینب سلاماللهعلیها تسلیت باد🖤
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°
.
📣📣رمان جدید #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت به قلم #طاهره_سادات_حسینی در راه است‼️
‼️کاملا واقعی‼️
🔞اگر دل خوندنش رو داری منتظر خوندنش باش و دوستانت رو هم خبر کن!🔞
°•♡@downloadamiran_r♡•°
°•♡@downloadamiran♡•°
هدایت شده از 🇮🇷دانلودکده🛰امیران🎭
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#نویسنده : #خانم_ط_حسینی
#قسمت_اول 🎬
#دانلودکده_امیران
#مثبت_هیجده 🔞
بسم الله القاصم الجبارین...
به نام خداوندی که بهترین انتقام گیرنده از ظلم کنندگان است,به نام خداوندی که مهربان ترین بربنده های ضعیف ومنتقم ترین بربنده های ظالم است....
درخانواده ای ایزدی درموصل عراق چشم به دنیا گشودم ,هدیه ی ایزد یکتا که دراعتقادما الهه ی تمام خوبیها ومالک تمام اسمانها وزمین است ,به پدرومادرم,چهار فرزند بود,اول برادر بزرگم طارق که بیست ویک ساله,است وپس ازان خودم سلما ,هیجده ساله وبعداز من,خواهرم لیلا پانزده ساله واخرین بچه هم عماد زیبا وشیرین زبانمان که چهارسال بیشتر نیست که پا دراین دنیای خاکی نهاده است,البته یک برادر دیگر هم بین من ولیلا بوده که به گفته ی مادرم درکودکی دراثربیماری و تب بالا ازدنیا میرود.
امسال اولین سال خانه نشینی ام بود ,چون به قول بابا به حدکافی,باسواد شده بودم وبابا اجازه تحصیلات عالیه را به من نمیدهد ,اخه همزمان شده با حملات گروه منحوسی به اسم داعش,درست است که هنوز پایشان به شهرما بازنشده است اما پدرم معتقداست که جایمان درخانه امن تراست.
محله ای که در ان زندگی میکنیم معروف به محله ی ایزدیها است چون اکثرا ایزدی مذهب هستند اما چند تایی هم مسلمان, همسایه مان است,نمونه اش همین همسایه سمت راستی مان که نامش ابوعمراست ما گهگاهی باهم امدورفت داشتیم وحتی من وخواهرم به ابو عمر,عمو میگفتیم ,تااینکه یک روز زن ابوعمر که به او ام عمروخاله هاجر میگفتیم به خانه مان امد ومرا برای پسربزرگش عمر خواستگاری کرد.....
خاله هاجر از عشق پسرش به من برای مادرم صحبت میکرد ومن ولیلا هم از پشت پرده ای که دوتا اتاق راازهم جدا کرده بود گوش میکردیم.
لیلا ریز ریز میخندیداز بازویم ویشگون میگرفت ,اما من اصلا از عمر خوشم نمیامد ,ازنظر من چشمان عمر مثل دوزخ سوزان بود وچهره اش,مثل ابلیس ترسناک☺️
البته اگر پای علی درمیان نبود شاید ,طوری دیگر راجب عمرقضاوت میکردم وکمتراورابه,شکل ابلیس,میدیدم...
راستی نگفتم,علی پسر خاله ام است,خاله ام مثل پدر ومادرم ایزدی بوده اما بعداز ازدواجش بایک مرد مسلمان شیعه,خاله صفیه هم شیعه میشود,علی پسربزرگ خاله است ودوسال از طارق بزرگ تراست وتازگیها با طارق زیاد رفت وامد میکند ,علی رانمیدانم اما من دل درگرو مهر علی داده ام....
از مطلب دور نشویم....خاله هاجر ,خلاصه کلام را به مادرم گفت وخیلی هم عجله داشت تا ما زودتر جواب دهیم وسریع مراسم عروسی رابگیرند ,گوییا عمر سفری درپیش دارد که قبل ازمسافرت میخواهد نوعروسش رابه خانه ببرد...
اما....
#ادامه_دارد ...
📚 @downloadamiran 📚
📚 @downloadamiran_r 📚
#به_وقت_دلتنگی
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) 🌱
سلام ای قرار دل بیقرار
سلام ای طلوع شب انتظار
بیا ای عزیز دل فاطمه
رو زخم دل شیعه مرحم بزار...
🌷أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌷
❄️برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عج) صلوات❄️
°•♡ @downloadamiran ♡•°
°•♡@downloadamiran_r♡•°