🌸🌸🌸🌸🌸﷽🌸🌸🌸🌸🌸 🌱معرفی دکتر فاطمه علیزاده وقاصلو https://eitaa.com/dr_f_alizadeh/4 🌱ویزیت حضوری https://eitaa.com/dr_f_alizadeh/472 🌱ویزیت مجازی https://eitaa.com/dr_f_alizadeh/473 🌱 حق‌الزحمه ویزیت‌ کامل و مشاوره کوتاه تلفنی https://eitaa.com/dr_f_alizadeh/474

صدای من رو از قم میشنوید 🥰🤲 🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴▪️🏴 السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ 💞@dr_f_alizadeh💞

🌱 کارگاه پرسش و پاسخمون دیروز برگزار شد الحمدالله 👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻🥰 یک گروه در بله و یک گروه مجزا در ایتا داشتیم. در ابتدا نکات‌کلی در قااب فیلم و صوت و مکتوب برای عزیزان ارائه شد🎞🎧✍️ در ادامه دوستان سوالاتشون را ارسال کردند و تمامی سوالات پاسخ داده شد. بازخورد های اولیه الحمدالله خوب بود.👌 با ایمان قلبی میگم💝 با عمل به همین تدابیر ساده‌ی درمانی🤗 تاثیر فوق العاده خوبی 💗 در سلامتی کودکان خواهید دید. 😇 ان شا الله 🤲 💞@dr_f_alizadeh💞

اینم یک‌ نمونه😊

الحمدالله چقققققدر ادم خوشحال میشه یک کودک از درد بیماری خلاص بشه. خدایا بداد دل مادرای غزه برس 😭😭😭

الحمدالله چشم حتما در اولین فرصت 🥰 موصوعات پیشنهادیتون را هم بفرمایید.

🌱 آموزش پیش دبستانی ها😅👆👆👆 با گوشی پزشکی صدای قلب خودشون را شنیدند 🤩🩺 با مفهوم پزشک آشنا شدند. فهمدیدند که پزشک نه فقط مرجعی برای درمان یا پیش بینی و چک آپ بیماری است. بلکه کار اصلی پزشک پیشگیری از بیماری و حفظ سلامتی است.☘🌱 ◀️◀️◀️در منابع طبی مکتب طب ایرانی گفته میشود پزشکی پیشه ای است که تندرستی آدمیان را نگاه دارد و چون رفته بُوَد باز آرَد به علم و عمل😎 ▶️▶️▶️ اینجا که درازکشیدن روی زمین، دارن تنفس طبی شکمی را آموزش میبینن😁 تازشم نحوه ی شستشو و استنشاق بینی را هم آموزش دادم. 🤧🚿🛁 ان شا الله هرروز سه مرتبه انجام بدن بیماری های عفونی این روزها ازشون دور بمونه. 😊 💞@dr_f_alizadeh💞

🥰🥰🥰🥰 با این لینک میتونید نظراتتون را به عنوان فرد ناشناس بفرمایید. لینک نظردهی👇👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16983530632711 ❤️❤️❤️❤️

الحمدالله رب العالمین🥰🤩 پیشنهادی انتقادی هم داشتید پذیرا هستیم با آغوش باز. 🤗

#آرمان_عزیز_ما زن پشت ماشین حمل جنازه می‌دوید و صدایش می‌زد: «آرمان جان! بمیرم برات! بمیرم برای لحظه‌های غریبیت! آرمان جان! بمیرم برات!» گمان نکنم آشنایش بود. بنظرم آشنایی‌اش با آرمان، همان‌قدر بود که من آرمان را می‌شناسم. اما آرمان، دلش را سخت سوزانده بود. مثل دل من. روی سینه می‌‌کوبید و با سوز، صدایش می‌زد. شاید اینکه دیر به پیکر رسیده بود، اینکه در لحظات آخر خودش را پشت شیشه ماشین رسانده بود و بعد ماشین رفته بود و او مانده بود، نمکی در صدایش ریخته بود که زخم دلم را ریش‌تر می‌کرد. شاید برای او هم، آرمان ترازویی شده بود و نشانش داده بود که وزن آرمان‌خواهی‌اش، چقدر آب رفته است. آرمان بالای قله بوده و او در دامنه‌های پست اطراف، چه بسا پشت به قله سرگردان به هر سو می‌رفته. برای من که این طور بود. شهادت آرمان، سیلی سنگین پدرانه‌ای بود بر گوشم. همیشه گفته‌ام: «من از روضه شهدا به روضه امام حسین(ع) می‌رسم» و این بار هم ماجرا همین است. من از یاد و خاطره آرمان و روح‌الله به روضه علی‌اکبر(ع) می‌رسم. این داغ زندگی‌بخش، هرگز سرد نمی‌شود. در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن می‌گوید، از آفاق تا انفس...🌱 http://eitaa.com/janojahanmadarane https://ble.ir/janojahan https://rubika.ir/janojahaan