eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.5هزار دنبال‌کننده
293 عکس
166 ویدیو
81 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
جوانمردی و کتمان سرّ یکی از صفات جوانمردی و آزادگی کتمان سِرّ است، چنانکه افشای راز دیگران از مصادیق ناجوانمردی است و کسانی که به افشای اسرار مردم و غیبت و تهمت مبادرت می¬ورزند بی‌گمان ناجوانمردند. حضرت ثامن الحجج (ع) فرمود: «لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى تَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ: سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ ص وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمَانُ السِّرِّ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ (ص) فَمُدَارَاةُ النَّاسِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ (ع)‌ فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ.» شخص مؤمن نمی‌شود مگر دارای سه خصلت باشد: سنت و خصلتی از پروردگارش، سنتی از پیامبرش و سنتی از ولیّش. اما از سنت پروردگارش رازداری و عیب¬پوشی است؛ از سنت پیامبرش مدارا با مردم است؛ و از سنت ولیّش صبر در رنج‌ها و سختی‌ها است. شیخ مصلح الدین سعدی در این¬باره حکایتی دارد که آموزنده است: «یکی بر سر راهی مست خفته بود و زمام اختیار از دست رفته. عابدی بر وی گذرکرد و در آن حالت مستقبح او نظر کرد. جوان از خواب مستی سر بر آورد و گفت: «اذا مَرّوا بِاللغو مَرّوا کراماً.» اذا رأیت اثیما کُن ساتِراً و حلیماً یا من تُقَبِّح امری لِمَ لا تَمُرّ کریما متاب، ای پارسا، روی از گنهکار به بخشایندگی در وی نظر کن اگر من ناجوانمردم به کردار تو بر من چون جوانمردان گذر کن» جوانمرد عیب¬پوش است، نه عیب¬جو. «آن یکی پرسید که امامی در نماز چشم به موضع سجده نمی¬دارد، به چپ و راست می¬نگرد، نماز او ناقص باشد؟ گفت: نماز هردو ناقص باشد. گفت من از نماز امام می¬پرسم؛ این هر دو یکی است؟ گفت: یکی امام است که پراکنده می¬نگرد و حضور را تشویش می¬دهد؛ و یکی آن مقتدی است که چشم امام را موکل شده است، و مراقبت می¬کند و پیشک خود نمی¬نگرد.» «چنانکه هندویی در نماز سخن گفت. آن هندوی دیگر که هم در نماز بود، می¬گوید: هی، خاموش، در نماز نباید سخن گفتن.» کتمان سِر جایی است که عیبی را از دیگران دیدی و می پوشانی. افشای سر که از رذایل ناجوانمردان است جایی است که عیبی را کسی ببیند و افشا کند. اما جایی که عیبی را ندیده ای بلکه از غیبت کننده وتهمت زننده ای، که قطعا به حکم همین عملش فاسق است، شنیده ای و بازگو می کنی، آن نه افشای سر که تهمت و بهتان است. تهمت و بهتان از حق الناسی است که دشوار بتوان جبران کرد و کمتر کسی است که حاضر می شود ببخشد. حق الناس مالی را می توان با پرداخت مال جبران کرد، همینطور بسیاری دیگر از ستم ها حتی قتل را. اما تهمت و آبرو ریزی به راحتی قابل جبران نیست. کمتر کسی حاضر می شود تهمت زننده ای که آبرویش را ریخته ببخشد، زیرا با پیشیمان شدن و طلب بخشش اثر این گناه از بین نمی رود و نمی توان از ادامه انتشار آن مانع شد. غیبت و تهمتی که از دهان خارج شود دیگر در اختیار گوینده نیست و زبان به زبان می چرخد و گناه جاری و مدام است. این گناه صرفا با ارسال یک پیامک و عذرخواهی و طلب حلالیت به هنگام سفر زیارتی از بین نمی رود، چون خود آن ستم جاری است و اثر شومش در حال و آینده ادامه دارد و به ندرت کسی پیدا می شود که قلبا چنین ستمی را نادیده بگیرد و چنین ستمگری را ببخشد. این طلب برای شخص مظلوم می ماند تا در روز قیامت که دیر نیست مطالبه می شود و پیامد آن دامنگیر می شود. اعاذناالله من شرور انفسا و سیئات اعمالنا. 🔹http://eitaa.com/dreshkevari
منظومۀ معرفتی خدامحور در مرکز منظومۀ معرفتی آیت الله مصباح توحید قرار دارد. خدامحوری در همۀ ابعاد و اجزای اندیشه و حیات استاد مصباح سریان دارد: در فلسفه، الاهیات، عرفان، اخلاق، و علوم اجتماعی. هیچ یک از عناصر منظومۀ معرفتی او بدون خدامحوری نیست. در هستی ­شناسی خدا به عنوان تنها وجود غنی و مستقل در هستی شناخته می­شود و سایر موجودات عین ربط و فقر و وابستگی به او. در اعتقاد دینی توحید اصل الاصول و روح جاری در همۀ اجزای دین است. در انسان­ شناسی کمال انسان تنها در قرب به خداست. در نظام ارزشی و فلسفۀ اخلاق، قرب به خدا منشأ و معیار ارزش و ارزش اصیل و غائی است. در فقه و حقوق و سیاست و همۀ عرصه­ های حکمت عملی همۀ باید و نبایدهای زندگی از او نشأت می گیرد؛ تنها شارع و قانونگذار و آمر و ناهی و داور نهائی اوست. در سیاست تنها حاکم و منشأ مشروعیت اوست. در اقتصاد تنها مالک حقیقی خداست. بنابر این منظومۀ معرفتی استاد مصباح منظومه ­ای توحیدی است. البته هر مؤمن راستینی باید چنین باشد، اما در واقع و عمل همه چنین توجهی ندارند. در میان آنها هم که چنین توجهی دارند کمتر کسی می­ توان یافت که به تفصیل لوازم توحید محوری را اندیشیده و در آن باب نظریه ­پردازی کرده و در عرصه ­های گوناگون آثار و لوازم آن را تبیین و تنقیح کرده باشد. برگرفته از کتاب چراغ فروزان حکمت، ص 44 http://eitaa.com/dreshkevari
کتاب “تفکر فلسفی در چیستی و چرایی فلسفه و نسبت آن با دیگر علوم و معارف” اثر دکتر محمد فنائی اشکوری منتشر شد. فلسفه، تفکر عقلی روشمند دربارۀ پرسش‌های بنیادین بشر و از زیربنایی‌ترین عناصر سازندۀ فرهنگ و تمدن است. بسیاری از اثرگذارترین شخصیت های متفکر تاریخ در جوامع مختلف فیلسوفان هستند. از اینجاست که شناخت چیستی و چرایی فلسفه اهمیت بسزایی دارد. دربارۀ فلسفه، اهمیت و اعتبارش پرسش‌ها و ابهام‌های فراوانی مطرح است. برخی از این پرسش‌ها بدین قرار است: 1⃣ روش تفکر فلسفی چیست؟ 2⃣چگونه می‌توان در فلسفه نوآوری کرد؟ 3⃣ فلسفه با علوم و معارف دیگر چه نسبتی دارد؟ 4⃣ نسبت فلسفه با دین چیست؟ 5⃣فلسفه چه نقشی در زندگی بشر دارد؟ 6⃣ چرا گروهی با فلسفه مخالف هستند؟ نویسنده می کوشد در فصل‌های گوناگون کتاب به این پرسش ها پاسخ دهد. این کتاب توسط انتشارات حکمت اسلامی منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت توزیع در قم 1 بوستان کتاب 2 فروشگاه مجمع (پلاک 104) در مجتمع ناشران شماره فروشگاه . 02537842658 آقای پرهیزکار @dr_fanaei http://eitaa.com/dreshkevari
فلسفۀ اسلامی معاصر این کتاب، چنان که از عنوانش پیداست، به بحث دربارۀ جایگاه فلسفۀ اسلامی معاصر و دیدگاه‌های فیلسوفان اسلامی در ایران معاصر مي‌پردازد. این کتاب برای نخستین بار اندیشه‌های فلسفی دوازده تن از برجسته‌ترین فیلسوفان شیعه و ایرانی معاصر را بررسی مي‌کند. این فیلسوفان عبارتند از: امام خمینی، علامه سید محمد حسین طباطبائی، شهید مرتضی مطهری، مهدی حائری یزدی، سید جلال الدین آشتیانی، حسن حسن زاده آملی، عبدالله جوادی آملی، محمدتقی جعفری، شهید سید محمد باقر صدر، محمد تقی مصباح یزدی، سید حسین نصر، و سید احمد فردید. چاپ نخست این کتاب در سال 1389 به بازار آمد. ترجمه انگلیسی کتاب با عنوان زیر منتشر شده است. Mohammad Fanaei Eshkevari An Introduction to Contemporary Islamic Philosophy translated by Mostafa Hoda'i, London: MIU Press, 2012.
سلام آیا برای یادگیری فلسفه اسلامی به صورت تخصصی لزوما باید به حوزه علمیه رفت؟ علیکم السلام می توان گفت شیوه تحصیل حوزوی برای آموختن فلسفه اسلامی مناسب تر از شیوه های دانشگاهی است. اما امروزه بدلیل دسترسی به منابع، درسها و اساتید می توان بیرون از حوزه هم فلسفه اسلامی را آموخت. http://eitaa.com/dreshkevari
با سلام و تحیت بنظر شما مرحوم آیت الله مصباح در مباحث فلسفه اخلاق و اخلاق بیشتر متاثر از کدامیک از علما و بزرگان پیشین بوده اند؟ سلام علیکم. آیت الله مصباح رضوان الله تعالی علیه متفکری مستقل بود و در مواضعش کمتر اثرپذیری از دیگران دیده می شود. اما در حدی که بنده می توانم بگویم شاید بطور نسبی ایشان از ملاصدرا، علامه طباطبایی، امام خمینی، آیت الله بهجت و شهید مطهری رحمه الله علیهم بیش از دیگران متاثر بود. http://eitaa.com/dreshkevari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿طبیعت زیبای شهرستان املش گیلان
✅ علامه طباطبایی از پیشگامان فلسفه تطبیقی است. او از نخستین فیلسوفان اسلامی است که با برخی فلسفه‌های جدید غرب مقابله علمی کرده و به نقد و بررسی آنها پرداخته است. ✅ در نیمه نخست قرن 14 شمسی، به ویژه حدود دهه سی، فلسفه مارکسیسم در ایران به ویژه از طریق حزب توده منتشر می‌گردید و توجه بسیاری از روشنفکران را به خود جلب کرده بود. انتشارات حزب توده و به ویژه آثار تقی ارانی در این زمینه قابل ذکر است. ✅ اندیشه‌های فیلسوفان کلاسیک غرب، همچون دکارت و کانت نیز اندک اندک در محافل دانشگاهی و در میان تحصیل‌کردگان غربی مطرح بود. علامه طباطبایی که با این اندیشه‌ها از طریق آثار و ترجمه‌های فارسی و عربی آشنا بود، نخستین واکنش را با تشکیل جلسات درسی که حاصل آن، تألیف کتاب اصول فلسفه بود، نشان داد. وی در این کتاب، ضمن نقد فلسفه مارکسیسم، تقریری نو از فلسفه اسلامی ارائه داد. این اثر هم از جهت اشتمال بر آرای نو، هم از حیث روش طرح بحث و تبویب مباحث فلسفی و هم از نظر ادبیات فلسفی، بدیع و بی‌سابقه بود. ✅ این نخستین بار بود که یک فیلسوف اسلامی از نظریه معرفت به صورتی جدید و ابتکاری سخن می‌گوید و مباحث مابعدالطبیعی در باب هستی، حرکت، زمان و الهیات فلسفی را نیز در قالبی نو و ناظر به پرسش‌های فلسفی معاصر طرح می‌کند. اکثر فلاسفه معاصر ایران از شاگردان علامه طباطبایی هستند. پ ن: برشی از کتاب برخی از فیلسوفان معاصر اسلامی در حوزه علمیه، تالیف دکتر محمد فنایی اشکوری 🌸 کانال نخبگانی و متفاوت "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی" با حضور بیش از 1200 عضو فرهیخته.🌺 دنبال کنید👇 🆔 @mirkhalili
طبیعت زیبای املش گیلان
ریشه قساوت صهیونیسم شیوه مقابله صهیونیستها با مخالفان در تورات موجود (کتاب مقدس یهودیان) که مبنای اسراییل برای قلع و قمع فلسطینیان و مخالفان است. In the Old Testament God permits, in fact requires, the Israelites to engage in massacres. In the land God has given to the Israelites, the inhabitants of a city that surrenders will be enslaved, but if the city resists, “you shall not leave a single soul alive” (Deuteronomy 20:11, 16). “You must utterly destroy them; you shall make no covenant with them, and show no mercy to them” (Deuteronomy 7:2). If in some Israelite city some inhabitants practice idolatry, “you shall surely put the inhabitants of that city to the sword, destroying it utterly, all who are in it and its cattle” (Deuteronomy 13:16). Moses himself carried out a massacre of Israelites who had practiced idolatry (Exodus 32:25–9). Moses was angry when the Israelites spared women and children, and ordered them to kill all the prisoners except the virgins, whom they could keep for themselves (Numbers 31:13–18). Samuel was angry with Saul when the army let some animals live; for that sin, God deprived Saul of the kingdom (1 Samuel 15). Samuel himself hewed a prisoner to pieces (1 Kings 15:32–3). ترجمه: در عهد عتیق، خداوند به اسرائیلی‌ها اجازه می‌دهد که در قتل عام شرکت کنند. در سرزمینی که خدا به بنی اسرائیل داده است، ساکنان شهری که تسلیم می شود برده خواهند شد، اما اگر شهر مقاومت کند، «شما حتی یک نفر را زنده نگذارید» (تثنیه 20:11، 16). شما باید آنها را کاملاً نابود کنید. با آنها عهد نبند و به آنها رحم نکن» (تثنیه 7: 2). اگر در برخی از شهرهای اسرائیلی برخی از ساکنان بت پرستی کنند، "به یقین ساکنان آن شهر را به شمشیر بکشید و تمام کسانی که در آن هستند و چهارپایانش را نابود کنید" (تثنیه 13:16).[به گفته عهد عتیق] خود موسی قتل عام اسرائیلیانی را که بت پرستی کرده بودند انجام داد (خروج 32:25-9). موسی از زمانی که بنی اسرائیل از زنان و کودکان در امان ماندند عصبانی شد و به آنها دستور داد که همه زندانیان را بکشند به جز باکره‌ها که می‌توانستند آنها را برای خود نگه دارند (اعداد 31: 13-18).هنگامی که لشکر به برخی از حیوانات اجازه زندگی داد، سموئیل بر شائول خشمگین شد. به خاطر آن گناه، خدا پادشاهی شائول را محروم کرد (اول سموئیل 15). خود سموئیل یک زندانی را تکه تکه کرد (اول پادشاهان 15:32-3). این در حالی است که فرمان ششم از ده فرمان خدا به حضرت موسی این است که: Thou shalt not kill! قتل مکن. http://eitaa.com/dreshkevari
در این یادنامه از ابعاد گوناگون اندیشه های آیت الله مصباح یزدی رحمه الله بحث شده است. "رویکرد عرفانی آیت الله مصباح یزدی" عنوان بحث فنایی اشکوری در این مجموعه است که حاوی متن سخنرانی همراه با پرسش و پاسخ و مباحثه علمی است. http://eitaa.com/dreshkevari
عرفان و صلح مدعاي ما اين است که جهانبيني عرفاني الهام¬گرفته از تعاليم اسلامي جهانبيني صلح است. عناصر بسياري در عرفان هست که مقتضي و مشوق صلح و دوستي و برادري است و جنگ و خشونت در قطب مخالف عرفان قرار دارد. عناصر کليدي عرفان همچون عدالت، رحمت، عشق و محبت، تهذيب نفس و قطع تعلقات دنيوي، و سعه صدر مناسبترين زمينه را براي استقرار صلح و برادري فراهم مي کنند. جنگ و خشونت از ستمگري، خودخواهي، نفرت، ناپاکي، دلبستگي به دنيا، جهل، تعصب و تنگ نظري بر مي خيزد و سلوک عرفاني اساسا براي مقابله و خشکاندن ريشه هاي اين رذايل است. تنها با دروني سازي و نهادينه کردن اين ارزش هاست که مي توان به استقرار صلح حقيقي و پايدار دست يافت. هر نوع کوششي براي مقابله با جنگ و استقرار صلح از راه هايي همچون مذاکرات ديپلماتيک و معاملات سياسي بدون توجه به تربيت معنوي انسان بر اساس عناصر يادشده هر چند قابل ستايش است، اما چونان بريدن سطح ظاهر علف¬هرزهايي است که همچنان در خاک ریشه دارد و به محض مناسب شدن زمينه دوباره سر از خاک برخواهد آورد. از اين رو صلحي که صرفا بر مبناي منافع سياسي و اقتصادي و ناشي از محاسبه معادلات قدرت باشد هر چند ممکن است بطور مقطعي و موقتي شعله هاي جنگ را خاموش کند، اما خاکستر سوزان آن هر لحظه ممکن است با تغير شرايط و وزيدن نسيمي دوباره شعله ور شود. در کنار آنچه گفتيم بايد توجه داشت که مراد ما از صلح پذيرش ستم و تجاوز و تسليم و سکوت در برابر متجاوز و اشغالگر نيست. بلکه عارف پيش از ديگران و بيش از ديگران خود را موظف به مقابله و ستيز با ستم و تجاوز مي داند. عارف همانگونه که از ظلم و تجاوز نفرت دارد، از قبول ظلم و تجاوز نيز بيزار است. عارف اهل تجاوز و تهاجم نيست، اما در مقابل تجاوز و تهاجم نيز تسليم نمي شود؛ بلکه مدافعي شجاع و از جان گذشته است و نبرد دفاعي را به عنوان جهاد مقدس تکليف الهي خود مي داند. الگو و سرمشق عارفْ پيامبر خدا (ص) و اصحاب او همچون علي ابن ابي طالب (ع) است که ياور مظلوم و دشمن ظالم بودند. همانگونه که در ياري مظلوم ترديدي به خود راه نمي دادند در ايستادگي در مقابل ظالم و متجاوز نيز درنگ نمي کردند. متأسفانه امت اسلامي به دليل دوري از تعاليم اسلامي بويژه عرفان اصیل اسلامي امروزه مبتلا به هردو مشکل است. آنجا که بايد صلح و برادري حاکم باشد نفرت و خشونت حاکم است و آنجا که بايد دفاع و مقامت باشد تسليم و ذلت ديده مي شود. از يک سو برخي از گروه هاي مسلمان به جهت بي اطلاعي از اين تعاليم و به دليل فقدان تربيت معنوي و عرفاني گرفتار انواع اختلافات و جنگ هاي فرقه اي و قومي هستند و برادرکشي و خونريزي را در سرلوحه کار خود قرار داده اند. از سوي ديگر، برخي از مسلمانان بويژه دولت ها در مقابل تجاوز استکبار و صهيونيسم راه تسليم و ذلت را برگزيده و حتي براي سرکوب مسلمانان مبارز با استکبار جهاني همکاري هم مي کنند. آنها برخلاف آموزه های قرآنی نسبت به مسکبتران و متجاوزان تسليم و نسبت به مسلمانان شديد هستند. توجه مسلمانان به تعاليم عرفاني اسلام و بازگشت به سنت اصيل عرفان اسلامي و رواج فرهنگ عرفاني نقشي تعيين کننده در کاهش درگيري ها و اختلافات و برادر کشي ها از يکسو و تقويت روحيه ايستادگي در مقابل مستکبران و متجاوزان و دفاع از حقوق پايمال شده مظلومان و مستضعفان از سوي ديگر خواهد داشت. نتیجه مقاله عرفان و صلح نوشته فنائی اشکوری در فصلنامه الاهیات اجتماعی، شماره 3. http://eitaa.com/dreshkevari
حدیثی تکان دهنده برای مشتغلان به علوم دینی. دنیا طلبی فقط طلب مال نیست، بلکه شامل هرانگیزه غیر الهی بویژه طلب شهرت و جاه و محبوبیت می شود.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Islamic Perspective on Modern Approach to Religous Experience Presentation at Shia-Mennonite Dialogue 8 June 17-18, 2023 By Mohammad Fanaei Eshkevari Professore of Comparative Philosophy http://eitaa.com/dreshkevari
👆دیدگاه اسلامی درباره رویکرد مدرن به تجربه دینی مقاله ای که در نشست گفتگو بین شیعه و منونایت توسط فنایی اشکوری ارایه شد.
شهید چمران قهرمان و سرمشقی برای جوانان کمال جو یکی از جوانمردان شاخص روزگار ما شهید مصطفی چمران بود که به حق شایستۀ عنوان جوانمردی در این عصر است. او که در اوج موقعیت علمی و دانشگاهی قرار داشت، از همۀ مزایا و برخورداری‌های دنیا چشم پوشید و برای نجات مظلومان سلاح بدست گرفت و جانش را برای دفاع از حق و مقابله با متجاوزان ایثار کرد. او دانشمندی برجسته، عارفی عاشق و دلسوخته، سیاستمداری با بصیرت و مبارزی شکست ناپذیر در میدان نبرد بود، ترکیبی که نظیر آن را دشوار بتوان یافت. نبوغ علمی او چنان بود که در همۀ مقاطع تحصیلی شاگر اول بود. او دکترایش را در دانشگاه برکلی کالیفرنیا در رشته فیزیک پلاسما گذراند و نفر اول و برتر این رشته در زمان خود شد، که در پی آن برخی از معروف ترین شرکت های آمریکایی به او پیشنهاد استخدام با حقوق و مزایای بالا را دادند. همزمان با تحصیلش در آمریکا به همراه تنی چند از دوستانش انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا را تأسیس کرد که منشأ فعالیت های بیدارگرانه ای در آمریکا و اروپا شد. اما روح پرشور و بی قرار چمران نمی گذاشت او به این امور قانع باشد. چمران که از جوانی مبارزات سیاسی را دنبال می کرد، برای گذراندن آموزشهای چریکی به مصر رفت که در آن زمان تحت رهبری جمال عبدالناصر قطب مبارزه و آزادی خواهی در جهان اسلام و عرب بود. پس از گذراندن این دوره ها به لبنان رفت و به همراه امام موسی صدر جنبش امل را تأسیس کرد و شیعیان را که محروم ترین جمعیت لبنان بودند سر و سامانی داد و با تأسیس مدارس و آموزشگاه هایی به تجهیز جوانان شیعه از لحاظ علمی، فنی، دینی، سیاسی و مبارزاتی پرداخت. این فعالیت ها به رهبری امام موسی صدر و تلاش های دکتر چمران زمینه را برای خیزش معاصر شیعیان در لبنان و شکل گیری حزب الله فراهم آورد. با پیروزی انقلاب اسلامی دکتر چمران به ایران آمد و همۀ تجارب علمی، فنی، سیاسی و نظامی خود را در خدمت انقلاب اسلامی قرار داد و در مناصب مختلف سیاسی و نظامی انجام وظیفه کرد و تا لحظۀ پرشکوه شهادتش دمی نیاسود. چمران با نبوغ نظامیش نقش مهمی در سازمان دهی نیروهای مسلح برای دفاع و مقابله با دشمن و توقف پیشروی آن ایفا کرد. یکی از اقدامات او تأسیس ستاد جنگ های نامنظم بود. چمران از هر نظر یک استثنا بود. او سالها در حوزه علمیه با فراغ بال نزد اساتید علم و عرفان شاگردی نکرده بود و در فضای معنوی شور و حماسه انقلاب یا در صحنه های ایثار و جهاد دفاع مقدس چمران نشد، او زمانی چمران شد و در فضایی چنان شد که خبری از این ارزشها نبود. سرانجام در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ هجری شمسی در منطقۀ دهلاویه خوزستان بر اثر اصابت ترکش خمپارۀ دشمن در ۴۹ سالگی روح آسمانی این جوانمرد راستین به سوی ملکوت پر کشید. او که به همۀ فضایل آراسته بود با شهادتش به زندگی پربرکت و سراسر افتخارش مهر سعادت و نیکبختی زد. چمران باید برای ابد به عنوان یکی از قهرمانان ملی ایران و حتی جهان اسلام شناخته شود. https://eitaa.com/dreshkevari
| خلا نظریه سیاسی ایرانی هر کشوری برای پیشرفت واقعی و بقا در عرصه بین‌الملل، نیازمند چارچوب‌های نظری است تا با آن سیاست‌های منسجمی را برای بقا و پیشرفت اتخاذ کند. دوران گذار در نظام بین‌الملل از جمله بزنگاه‌هایی است که ما می‌بایست با استفاده از چارچوب‌های نظری بومی خود، منافع ملی کشور را تامین کنیم. اما متاسفانه هنوز چنین نظریه‌ای نداریم. مخاطرات مهیبی که تابحال از آن عبور کرده‌ایم بیشتر متکی به نبوغ و شایستگی‌های راهبری شخص ولی‌فقیه بوده است، تا بر اساس برنامه ای مدون و سیاستی طراحی شده. اما چیزی که کشور در سیرش به سوی پیشرفت به آن نیازمند است علوم سیاسی بومی است. «علم سیاست» که به دنبال شناخت واقعیت های اجتماعی-سیاسی است، دارای الزامات معرفتی است که بدیهی‌ترین آن «فلسفه علم سیاست» یا همان مباحث فرانظری ناظر به سیاست است. مباحث فرانظری، چارچوب و پایه‌های نظری را فراهم می‌کند که برای درک پدیده‌های سیاسی و تحلیل سیستم‌های سیاسی از آن استفاده می‌شود. از آنجا که فلسفه علم سیاست وابسته به نوع نگاه ما در جهان‌بینی و نظام ارزشی است، مکتب ها و فرهنگ‌های مختلف دیدگاه‌های فلسفی متفاوتی درباره سیاست و اجزائش دارند. بنابراین، محلی‌سازی یا بومی‌سازی علم سیاست (در معنای حداقلی آن) به معنای سازگارسازی نظریه‌ها، مفاهیم و روش‌های آن با زمینه و واقعیت‌های خاص هر کشور است. این امر به درک دقیق‌تر و جامع‌تری از پدیده‌های سیاسی کمک می‌کند و عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی خاصی را که سیاست در هر کشور را شکل می‌دهد، در نظر می‌گیرد. پایه‌ریزی یک علم بومی برای علم سیاست در ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفته است. در ادامه چند مولفه که بی‌توجهی به آن باعث تحقق نیافتن علم سیاست و روابط بین‌الملل بومی در ایران شده را ذکر میکنم: 🔸عوامل تاریخی: برای تدوین علم سیاسی بومی به درک عمیقی از بافت تاریخی کشور نیازمندیم، از جمله جنبش‌ها و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن. پاشنه آشیل درک تاریخی ایران، اختلالات و آشوب‌های سیاسی ، استعمار و تحولات فرهنگی وارداتی است که پیوستگی اندیشه‌های سیاسی ایرانی را مختل کرده و شکل دهی به علم بومی ایرانی را منحرف ساخته است. 🔸سنت‌های فکری: سنت‌های فکری و اندیشه های غالب در یک کشور می‌توانند به توسعه علم سیاست جهت دهند. اگر چشم‌انداز فکری یک کشور به طور قابل توجهی تحت تأثیر نظریه‌ها و الگوهای خارجی باشد، رویکرد بومی مغفول واقع میشود؛ مگر آنکه یک نابغه‌ای با کاریزمای بالا، ره صد ساله را یک شبه طی کند و علم بومی سیاست را بر کرسی بنشاند که تا اینجای کار چنین شخصی در ایران پیدا نشده است. 🔸جدی گرفتن نظریه‌پردازی و علوم انتزاعی: تأمین مالی تحقیقات و دایر نمودن مراکز پرورش علم بومی هم می‌تواند بر توسعه علم سیاست بومی تأثیر بگذارد. تخصیص منابع ناکافی یا عدم حمایت ممکن است توانایی محققان را در انجام تحقیقات عمیق و توسعه نظری محدود کند. فرانظریه بومی برای علوم سیاسی بومی می‌تواند به توسعه نظریه‌های بومی، رهنمودهای حکمرانی برای مقابله موثرتر با چالش‌ها و راهبرد‌هایی که برای پاسخ به نیازها و آرزوهای خاص ملت مناسب‌تر هستند، کمک کند. ضمنا، تفکر بومی، (به جای انفعال و وابستگی به نظریه‌ها و مفاهیمی خارجی) احساس مالکیت و قدرت را در میان محققان ایرانی تقویت می‌کند، چون حس خواهند کرد که در پیشبرد تمدن‌شان سهم داشته‌اند. ✴️اگر نمیخواهید تمام علوم انسانی را بومی کنید، و اسلامی‌سازی علوم انسانی را آرمانی دور از دسترس می‌دانید خود دانید؛ اما نظم دنیا تغییر کرده و تنها متکی بودن به خضر طریق و ولی‌فقیه برای همیشه عملی نیست. لازم است حداقل نظریه و رویکرد سیاسی بومی داشته باشیم تا در پیچ‌های تاریخی پیش‌روی مان سردرگم نباشیم و مملکت را به سلایق شخصی وزرا و معاونین و مشاورین و چهره های صاحب نفوذگره نزنیم. @JalaleddinFanaei
جایگاه خرد نزد خردمند پارسی حکیم ابوالقاسم فردوسی: خرد افسر شهریاران بوَد خرد زیور نامداران بود خرد زندۀ جاودانی شناس خرد مایه زندگانی شناس خرد چشم جان است چون بنگری تو بی چشم شادان جهان نسپری کسی کاو خرد را ندارد به پیش دلش گردد از کردۀ خویش ریش همیشه خرد را تو دستور دار بدو جانت از ناسزا دور دار به بیان الهی قمشه ای: درون‌مایه بنیادین این نمایشنامه (شاهنامه) پیکار مستمر انسان با دیوهای درون و بیرون است و جایگاه آدمی در این نمایش، گاه “دوزخ| است، یعنی “فرمان‌روایی دیو بر انسان|؛و گاه “برزخ” است،یعنی “ستیز آدمی با دیو” ؛ و گاه “بهشت” است،یعنی “پیروزی انسان بر دیو”. https://eitaa.com/dreshkevari
18 (22).pdf
272.1K
در روزنامه ایران. سهم فلسفه و نقش فیلسوف در گذار از بحران های اجتماعی فنایی اشکوری. http://eitaa.com/dreshkevari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه و چالش کارامدی 1 فنایی اشکوری 7/4/1402