eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.8هزار دنبال‌کننده
307 عکس
194 ویدیو
101 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
ملاصدرا و حکمت متعالیه 🍀🍀🍀 ✍حضور روش‌های سه‌گانه در مشرب حکمای مکتب اصفهان (مانند میرداماد، میرفندرسکی و شیخ بهائی) به قوت آشکار است. اما در این دوره به‌رغم این حضور، هنوز به ترکیب منطقی و طبیعی که وحدت یگانه‌ای بین این مشرب‌ها ایجاد کند نرسیده‌ایم. آنها با استفاده از هر روشی به نتیجه‌ای می‌رسیدند. اما هنوز ثمره ویژه این تلفیق مشارب آشکار نشده بود. این مرحله‌ای بود که تاریخ حکمت اسلامی برای رسیدن به آن باید تا ظهور ملاصدرا به انتظار می‌نشست. او بود که توانست همه جویبار‌های معرفت را در رود واحدی به هم پیوند دهد و مابعدالطبیعه‌ای متعالی بنا کند که در آن استدلال برهانی و کشف عرفانی در سایه وحی قرآنی راه کمال انسانی را به‌تصویر بکشد. هرچند اساتید ملاصدرا زمینه‌ساز تکامل این رویکرد در ملاصدرا گردیدند، اما در اندیشه او بود که نتیجه‌ منطقی این ترکیب مشرب‌ها آشکار گردید. ملاصدرا بر میراث فکری اسلامی در حوزه‌های مختلف تسلط داشت. ... او نه‌تنها حامل میراث عظیم تفکر ما‌بعد‌الطبیعه اسلامی است، بلکه اهل سیر و سلوک باطنی و تجارب معنوی و الهامات الهی نیز هست. اگر کسی در این امر تردید کند و دعاوی او را نپذیرد، باری کسی را یارای آن نیست که قوت نظری و منطقی او را مورد سؤال قرار دهد. او به‌خوبی به سرچشمه‌های حکمت دست‌رسی دارد؛ هم با وساطت علوم موروث از پیشینیان، هم با استنباط نظری و تدقیق عقلانی و هم بی‌واسطه و با اتصال به باطن. تقوی و تعقل، قوت والای تفکر نظری و ذوق و حال و مراقبت عملی موجب گردید که او فهم فیلسوفانه و یافت عارفانه و فهم مفسرانه را جمع کند. حاصل آن معارفی است که کسی از پیشینیان بدان دست نیافته است. افکار او حاصل و نتیجه طبیعی تفکر و تأمل هزار ساله مسلمین است. در او فارابی و ‌ابن‌سینا و غزالی و طوسی و ابن عربی و سهروردی و سید حیدر عاملی و میرداماد جمع‌اند. در داستان معروف ملاقات ابوعلی سینا با بوسعید ابی الخیر شنیده‌ایم که بوعلی می‌گوید "آنچه را که من می‌دانم او می‌بیند" و بو سعید می‌گوید "آنچه را که من می‌بینم او می‌داند". اما حکیم متألهی چون ملاصدرا ذوالعینین است. او خود آنچه را که به برهان می‌داند، به عیان می‌بیند و بالعکس. لذا بوعلی و بوسعید در وجود او جمع می‌شوند. 🍀🍀🍀 برگرفته از کتاب تفکر فلسفی ص ۱۳۴ نوشته محمد فنائی اشکوری 🌺🌺🌺 https://eitaa.com/dreshkevari
روش تحصیل معرفت و راه وصول به حقیقت از دیدگاه ملاصدرا ✍ملاصدرا شناخت عامیانه و تقلیدی را معتبر و هادی به حقیقت نمی‌داند. در نظر او مجادلات و منازعات کلامی هم جز به تیرگی دل و دوری از حقیقت نمی‌انجامد. به همین جهت وی از اینکه قسمتی از عمرش را در مطالعه و مباحثه این‌گونه مقالات گذرانده، تأسف می‌خورد. بحث نظری محض را نیز چیزی جز ظلمت متراکم و حجاب حقیقت نمی‌شمارد؛ ظلماتی که بعضِها فوقِ بعض است. سخنان بی‌پایه و بی‌مایه عوام از صوفیه نیز ره به جایی ندارد... در نگاه ملاصدرا، حقیقت معرفت و معرفت حقیقی نوری است که خداوند در دل آن کس که اراده کند قرار می‌دهد و شرط دریافت چنین نوری نیز ایمان و طاعت، اندیشه و عبادت و سلوک و مراقبت است. این نور با بصیرت عقل و چراغ وحی و پرتو اشراق حاصل می‌شود. برای حکیم متأله، هم حکمت لازم است و هم تأله. چنین حکمتی نه‌تنها ناسازگار با شریعت نیست، بلکه خود محصول شریعت است. لذا صدرالمتألهین از فلسفه‌ای که مخالف کتاب و سنت باشد، اعلام بیزاری می‌کند.... حکمت بدون مجاهدت به‌دست نمی‌آید. او می‌گوید:«بر اثر مجاهده و ریاضت چنان درونم شعله‌ور شد که انوار ملکوت و اسرار جبروت در آن تابیدن گرفت و اسرار بر من مکشوف گردید؛ به‌گونه‌ای که هر آنچه از قبل از طریق استدلال و برهان می‌دانستم، با شهود و عیان یافتم.» توجه و تضرع به درگاه باری‌تعالی است که زمینه فتح مبین قلبی می‌شود. راه تعلم و فهم این یافته‌ها نیز همین است و متعلم هم باید چنین کند و به صرف مطالعه و آموزش‌های ظاهری نمی‌تواند به آنچه من رسیده‌ام برسد. خواننده کتاب اسفار از حیث دانش فلسفی باید بر آرای فلاسفه احاطه داشته باشد و آثار آنها را دانسته باشد. اما نباید بپندارد که تمام حقیقت همان چیزی است که او دانسته است و باید منکر نادانسته‌های خود نشود... حکمت، حاصل سلوک عملی و نظری است که باید با طی اسفار چهارگانه عقلی و شهودی و تحول و تطور جوهری نفس به آن رسید. جست‌وجوی حکمت، سیری وجودی و حرکتی استکمالی است. حکمت جز با تطهیر و تهذیب نفس همراه با تعلم و تدبر به‌دست نمی‌آید. بدون ترک تعلقات و خالی کردن خانه دل از اغیار، محال است چراغ حکمت در دلی روشن شود... فرق حکمت متعالیه با عرفان و حکمت اشراقی در اینجاست. برای عارف، اساس شهود است و به برهان عقلی اعتنای چندانی ندارد، جز برای تنبیه متعلمان. برای برخی از حکمای اشراقی نیز اصل شهود است و پس از آن برای تبیین و بیانش به برهان متوسل می‌شوند. دریافت «شهودی» است، اما ارائه و عرضه «برهانی» است. اما برای ملاصدرا هر دو اهمیت و ضرورت دارند؛ آن‌هم نه فقط در مقام ارائه، بلکه در مقام وصول. مشاهده بدون برهان یک معرفت شخصی است و قابل انتقال نیست و معرفت عرفانی فقط برای عارف معتبر است، نه برای غیر. عمده مباحث کلامی نیز درون‌دینی هستند و فقط برای مؤمنان سودمندند. استدلال محض هم برای اهل باطن کافی نیست، اما حکمت متعالیه که همه وجوه ایجابی این مشرب‌ها را در‌بر دارد، همه تشنگان معرفت را سیراب می‌کند. هر چند ‌ابن‌سینا در کنار فلسفه‌اش جایی هم برای ذوق عرفانی باز می‌کند، اما ذوق عرفانی او دخالت صریحی در حل معضلات فلسفی ندارد. سهروردی هم هر چند از هماهنگی عقل و اشراق سخن می‌گوید، اما کمتر از منابع دینی استفاده می‌کند و حکمت او از غنای عرفانی که در حکمت متعالیه دیده می‌شود برخوردار نیست. تبحر ملاصدرا در مباحث عرفان نظری و تسلط وی بر آثار عرفا سهم مهمی در شکل دادن به فلسفه او دارد. اما ورزیدگی فلسفی‌اش او را قادر می‌سازد که دعاوی عرفانی را در جامه برهانی عرضه کند و به صرف بیان ذوقی اکتفا نکند. وی مدعی است که در فلسفه‌اش هیچ مدعای غیر برهانی را نیاورده است... ازاین‌رو مشرب او مشرب جدیدی است و فلسفه او حکمت بدیعی است که در قالب کلام، فلسفه و تصوف رایج نمی‌گنجد: «و هی لیست من المجادلات الکلامیة و لا من الفلسفة البحثیة المذمومة و لا من التخیلات الصوفیة». او نواقص و کمبودهای این روش‌ها را دیده بود. مجادلات کلامی، مباحثات بی‌حاصل فلسفی، تأویلات بی‌پایه صوفیانه و ظاهرگرایی قشریون و باطن‌گرایی و ظاهرگریزی باطنیون و نزاع‌های برخواسته از این یک‎‌سونگری‌ها را مشاهده کرده بود. افزون بر این، وی بذر گرایش جامع را در اندیشه‌های اساتیدش یافته بود و درواقع نه بر شانه غولان، که بر اوج قلل ایستاده بود. به‌علاوه، او تجربه عمیق فکری و شهودی هم داشت و این همه کافی بود که یک فرد پر اطلاع و هوشمند و اهل بصیرتی چون او را به چنین موضعی برساند. 🔰برگرفته از کتاب تفکر فلسفی ص ۱۳۵ نوشته محمد فنائی اشکوری https://eitaa.com/dreshkevari
🌷غایت حکمت از نظر ملاصدرا🌷 ✍توغّل در فلسفه برای ملاصدرا فقط یک مشغله و سرگرمی عقلانی نیست. حتی تحصیل معرفت و کشف حقیقت هم به‌تنهایی مقصود او نبوده است. غرض او صرف دانستن فلسفه هم نیست (فلسفه برای فلسفه)، بلکه برای رفع نقایص نفسانی و تحصیل کمال انسانی و کسب سعادت جاودانی است. چنین غایتی تنها با تفکر نظری حاصل نمی‌شود. سلوک باطن هم بدون پشتوانه عقلانی و هدایت وحیانی کامل نیست. اینجاست که به حکمت متعالیه می‌رسیم. در این مسلک هم تفکر لازم است و هم تعبد، هم فکرت و هم عزلت و عبادت، هم سلوک عقلانی و هم سفر روحانی. جمع غیب و شهود، معرفت به خدای سبحان و اسماء، صفات و افعال او، شناخت نفس، راه تکمیل آن، نهایت و رستاخیزش، و تهذیب آن، غلبه بر هوی، رهایی از تعلقات، انس با خدا، ریاضت، عبادت، تضرع و زاری در بارگاه حضرت باری است که طالب سالک را به‌سوی آنچه که غایت حکمت است نزدیک می‌کند. در‌های ملکوت را به‌سوی سالک می‌گشاید و او را جلیس عرشیان می‌کند. لذا در حکمت متعالیه صدرایی بین حکمت نظری و عملی پیوندی نظام‌مند و ضروری بر قرار است. فقر وجودی ماسوی مبنای فقر سلوکی عبد است. وحدت عینی هستی مبنای وحدت غایت و توجه به مراتب عالم، مبنای منازل و مدارج قرب است. 🍀🍀🍀 باید توجه داشت که حکیم اشراقی و بهره‌مند از حکمت متعالیه کسی است که خود اهل شهود است، نه کسی که فقط فلسفه شیخ اشراق و ملاصدرا را خوب می‌داند و در آن صاحب‌نظر است. بنابر این نمی‌توان گفت همه فیلسوفانی که پس از ملاصدرا آمده‌اند و فلسفه او را پذیرفته‌اند، حکیم اشراقی و دارای حکمت متعالیه هستند. حکیم اشراقی و صاحب حکمت متعالیه کسی است که علاوه بر قوت نظری، از تجربه شهودی نیز برخوردار است و دست‌کم حقایق کلان هستی‌شناختی‌اش را شهود می‌کند. اما کسی که خود اهل شهود نیست، بلکه حکمت متعالیه را می‌پذیرد و با آن موافق است و شهود را معتبر می‌داند و از شهود عرفا در فلسفه‌اش استفاده می‌کند، تنها می‌توان گفت که پیرو و طرفدار حکمت اشراقی و متعالیه است. 💐💐💐 🔰برگرفته از کتاب تفکر فلسفی نوشته محمد فنائی اشکوری https://eitaa.com/dreshkevari
رهاورد اسفار عقلانی و روحانی ملاصدرا ✍ازآنجاکه روش اتخاذشده توسط ملاصدرا در حکمت بدیع است، دست‌آوردهایش نیز بدیع است. مهم‌ترین نکته که به روش او مربوط می‌شود این است که او با سیره علمی و عملی خود به منازعات دیرینه «عقل و عشق»، «عقل و دین» و «تعقل و ایمان» پایان داد و نشان داد که نه‌تنها این روش‌ها و منابع ناسازگار و متعارض نیستند، بلکه هماهنگ و مؤید یکدیگر بوده و نتایج و دست‌آوردهای آنها نیز با هم سازگار است. تعارض «عقل و ایمان»، «عقل و عشق» و «علم و دین» که در برخی فرهنگ‌ها مطرح است، در حکمت اسلامی ملاصدرا جای خود را به هماهنگی و یگانگی داده است. مبنای مابعدالطبیعی این تلفیق این است که جهان حقیقت واحدی است؛ هر چند چهره‌ها و مراتب مختلف دارد. یک حقیقت است که در مظاهر مختلف جلوه کرده است: «و کل الی ذاک الجمال یشیر». به‌حق باید گفت که روش ملاصدرا با روح تعالیم اسلامی بسیار نزدیک‌تر از سایر مشرب‌هاست. قرآن بر عقل، قلب، تدبر در آفاق و انفس و تهذیب ظاهر و باطن و تبعیت از خدا و رسول تأکید می‌کند. این روش‌ها را نه معارض، بلکه مؤید و مکمل یکدیگر می‌شمارد. بسیاری از عناصر فلسفه ملاصدرا در مکتب‌های پیش از وی دیده می‌شود. اما اینها اولاً در جایگاه طبیعی و واقعی خود نیستند، ثانیاً وحدت یگانه و نظام‌مندی را که در فلسفه او یافتند، در مکتب‌های پیشین ندارند. بسیاری از آراء ویژه ملاصدرا ملهم از تعلیمات عرفاست؛ اعم از تصریحات، فحاوی و استلزامات مقالات آنان. در این‌گونه موارد هنر او دریافت هوشمندانه، برهانی نمودن و تفسیر عقلانی کردن و در یک نظام منسجم فلسفی گنجاندن آنهاست. اصالت وجود و وحدت آن اساس و استن مابعدالطبیعه ملاصدرا است. سهروردی از مجعولیت ماهیات سخن می‌گوید و میرداماد به اصالت ماهیت قائل می‌شود. اما ملاصدرا اصالت را از آن وجود اعلام می‌کند. اصالت وجود رأی ابتکاری اوست. وحدت وجود در عرفان ریشه کافی دارد، اما تفسیر ملاصدرا از وحدت وجود ویژه اوست. تشکیک را سهروردی در نور مطرح می‌کند، اما ملاصدرا آن را تنقیح می‌کند و در وجود قرار می‌دهد. هر چند منطقاً اصالت وجود مقدم بر وحدت وجود است، اما شاید بتوان در مقام انتقال، اصالت وجود را از تأمل در وحدت وجود عرفانی استنباط کرد. اگر شهود عرفانی وحدت وجود را افاده می‌کند و کثرات را کسراب می‌بیند، پس آن حقیقت واحد اصیل وجود است (و ما سوی ذلک اسماء سمّیتموها انتم و آبائکم). به‌عبارت دیگر، اصالت ماهیت مستلزم تحقق کثرت محض است و چون عارف وحدت را دیده است، پس ماهیت نباید اصیل باشد. 🍀🍀🍀 🔰برگرفته از کتاب تفکر فلسفی نوشته محمد فنائی اشکوری https://eitaa.com/dreshkevari
🎧 | ☑️ حکمت متعالیه و کارآمدی آن در جامعه 👤 دکتر محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 📥 (اینجـا بشـنوید) 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲 وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام https://eitaa.com/dreshkevari
1_4955960821.mp3
16.85M
🎧 | ☑️ حکمت متعالیه و کارآمدی آن در جامعه 👤 دکتر محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) هدف از فلسفه 1:00 سه شاخه اصلی فلسفه 16:35 محدود نبودن فلسفه 21:05 کافی نبودن فلسفه 30:40 انتظار از فلسفه 37:15 ابعاد اندیشه‌های امام 54:00 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام https://eitaa.com/dreshkevari
20240530_175542.mp3
7.93M
🌴غمخوار ملت و شهید خدمت رییس جمهور فقید رضوان الله علیه🌴 محمد فنائی اشکوری https://eitaa.com/dreshkevari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدیو / اونجلیست ها چگونه از یاجوج و ماجوج و ماجرای ایران استفاده می کنند؟ @amniatemeli
مست صهبا را هوا اندر سر است مست جاه از مست صهبا بدتر است هر که شد از جام منصب باده نوش بامداد حشر می آید به هوش از شاعر معاصر عابد تبریزی
امام صادق علیه السلام: 🔹لاَ تَغْتَبْ فَتُغْتَبَ وَ لاَ تَحْفِرْ لِأَخِيكَ حُفْرَةً فَتَقَعَ فِيهَا فَإِنَّكَ كَمَا تَدِينُ تُدَانُ. 🔸غيبت نكن تا غيبت تو را نکنند،و براى برادرت چاه مكن كه خودت در آن خواهی افتاد، زيرا تو هر طور كنى با تو همان شود. 📚 امالی صدوق (باب الخامس و الستون ) جلد ۱ صفحه ۴۲۰ ⬅️ با نشر این حدیث در ثواب آن شریک هستید. 🌐 @imamsadegh_ir
🌷برکات برخورد مهرآمیز🌷 🍀قال الرضا (ع): مَن تَبَسَّمَ فی وَجهِ أخیهِ المُومِنِ کتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً؛ ومَن کتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً لم یعَذِّبهُ.🍀 حضرت امام رضا (ع) فرمود: هر کس با خوشرویی با برادر مؤمنش روبرو شود، خداوند، برایش حسنه ای می نویسد و کسى که خدا برایش حسنه ای بنویسد، عذابش نمى کند. 🔰کلینی، الکافي ، جلد۲ ، ص۲۰۵. ✍از این حکمت شریف استفاده می شود که خوشخویی و خوشرویی گامی در راه کسب رضای خدا و راهی برای نجات از عذاب است. https://eitaa.com/dreshkevari
از بزرگی نقل است که گفت: ☀️ چیزی که نمی‌توانی در قیامت از آن دفاع کنی، نه ببین، نه بشنو، نه بگو، نه بنویس!
سوال: چگونه می توان بر اساس فلسفه تمدن ساخت? Mohammad. A. K.
هدایت شده از 
505.7K
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴سوز و نوای عارفانه علامه طباطبایی، عارف واصلی که از روی تفنن شعر نمی بافد، بلکه پرتوی از حقیقت مشهود و تجربه زیسته اوست که از درون سینه سوخته اش از روزن تنگ زبان به عالم بیرون می تابد. او از سفری آسمانی و ماجرایی ملکوتی حکایت می کند.🌴 https://eitaa.com/dreshkevari
در آیین نکوداشت استاد صدوقی سها دکتر محمد فنایی اشکوری از استادان دانشگاه، اظهار داشت: منوچهر صدوقی سها آثار ارزشمندی در تاریخ فلسفه و فلسفه دارد. این سوال مطرح می شود که جایگاه تاریخ فلسفه در دانشی به نام فلسفه کجاست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ مدعایم این است که فلسفه بدون تاریخ مدون فلسفه ناقص است. معتقدم تاریخ فلسفه هم بخشی از فلسفه است. بدون تاریخ فلسفه، فلسفه را آن طور که شایسته است نمی توان فهمید. وی افزود: شرط فلسفه ورزی، داشتن تاریخ فلسفه بالغ و رشد یافته است. فکر فلسفی در خلأ زاییده نمی شود. تفکر فلسفی با زمانه و زمینه ای که ظهور پیدا می کند، ارتباط دارد. با دو نوع پژوهش و پژوهشگر در عرصه فلسفه مواجه هستیم. یکی پژوهش مورخانه که در آن به عنوان مورخ رویدادهای مرتبط با فلسفه را کشف و استخراج می کنند ولی در پژوهش دوم، کار فیلسوفانه هم انجام می شود. صدوقی سها هم مورخ فلسفه و هم فیلسوف است. https://eitaa.com/dreshkevari
فکر فلسفی در خلاء زاییده نمی‌شود فنایی اشکوری سخنران بعدی این مراسم درباره جایگاه تاریخ فلسفه در دانش فلسفه و ضرورت پرداختن به آن صحبت کرد. وی گفت: تاریخ فلاسفه هم جزو تاریخ فلسفه است اما فلسفه را آنگونه که شایسته است بدون تاریخ فلسفه نمی‌توان فهمید. ممکن است با عقاید فلاسفه آشنا شویم اما نقشه جامع فلسفه بدون سیر تاریخی به دست نمی‌آید بنابراین فلسفه آموزی، فلسفه ورزی و فلسفه پژوهی با داشتن تاریخ فلسفه قابل و بالغ است. این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: فکر فلسفی در خلاء زاییده نمی‌شود، تفکر فلسفی با زمانه و زمینه ارتباط دارد و ما اگر از این دو (زمینه و زمانه) طلاع نداشته باشیم درک درستی از فلسفه نخواهیم داشت. پژوهشگر در عرصه تاریخ فلسفه در دو سنخ پژوهش می‌کند، مورخانه و فیلسوفانه. فنایی اشکوری در پایان تصریح کرد: تاریخ فلسفه باعث می‌شود ما فیلسوفان را به درستی بشناسیم و با جایگاه و تأثیرات شأن آشنا شویم. علاوه بر فیلسوفان، شارحان هم خیلی مهم هستند و چراغ حکمت را روشن نگه می‌دارند. اگر شارحان نبودند خیلی از فلاسفه شناخته نمی‌شدند. علاوه بر این فهم پاره‌ای از مسائل فلسفی بدون دانستن تاریخ فلسفه امکان پذیر نیست، مثل موضوع عقل و عشق. تاریخ فلسفه سنت فلسفی را قوام می بخشد و شناخت مکتب‌های فلسفی بدون دانستن تاریخ فلسفه امکان پذیر نیست. شناخت ماهیت فلسفه و امکان نوآوری و پیشرفت در فلسفه هم از دیگر دلایل اهمیت تاریخ فلسفه است. بسیاری از نوآوران و مؤسسان بزرگ فلسفه مثل کانت، نوآوری‌هایشان در گروی نگاهشان به گذشته بوده است. https://eitaa.com/dreshkevari
حکمت و حکایت جوانمردی نگاهی به آیین فتوت در فرهنگ ایرانی و عرفان اسلامی اثر محمد فنائی‌ اشکوری از انتشارات چاپ و نشر بین الملل منتشر شده است. جوانمردی یا فتوّت به عنوان جریانی اجتماعی و فرهنگی پیشینه‌ای غنی در تاریخ جهان اسلام به ویژه ایران دارد. این جریان فرهنگی و اجتماعی در عرصه‌های گوناگون جوامع اسلامی در ابعاد مختلف فرهنگی، اخلاقی، معنوی و سیاسی بسیار اثرگذار بوده است. قلمرو این اثرگذاری از جهت جغرافیایی به گستردگی جهان اسلام و حتی بیش از آن و از جهت تاریخی به درازای تاریخ اسلام بوده است و البته در برخی نقاط از جمله ایران پیشینۀ آن به پیش از اسلام میرسد. «حکمت و حکایت جوانمردی» پژوهشی دقیق و جامع از پیشینه‌ی فتوت در آیین اسلام و فرهنگ ایرانی. مولف با تامل در آثار ادبی، عرفانی و تاریخی هر آنچه که از فتوت و جوانمردی در قرون متمادی جریان داشته را با تحلیل و تبیین به نگارش درآورده است. تطبیق فتوت در فرهنگ ایران و اسلام از موارد مهمی است که مولف بدان پرداخته و حقایق آشکاری را مقابل چشم پژوهشگران و علاقه‌مندان به این موضوع قرار داده است. کتابی که می توان برای هر ایرانی و مسلمان ارمغانی ارزشمند به حساب آورد. اطلاعات کتاب • ●زبان کتاب:فارسی • ●سال نشر:1402 • ●چاپ جاری:1 • ●نوع جلد:جلد نرم • ●قطع:رقعی • ●تعداد صفحات:320 • ●ناشر:شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی • ●نویسنده:محمد فنایی اشکوری علاقه‌مندان به حوزه‌های میان‌رشته‌ای ادبیات و عرفان، جامعه‌شناسی و تاریخ، اخلاق و دین از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. https://eitaa.com/dreshkevari
دولت جوانمردی «کسی را باید به عنوان رئیس دولت انتخاب کرد که از خصال جوانمردی برخوردار باشد.» به مناسبت انتخاب رئیس دولت چهاردهم ✍در آخرین بخش کتاب حکمت و حکایت جوانمردی مفهوم «دولت جوانمردی» معرفی شده است. در قسمتی از این بخش آمده است: چون امروزه بیش از هر دوره ای سرنوشت مردم به دست حکومت ها است و شیرین کامی و تلخکامی مردم در حد زیادی به بینش و منش و کنش حاکمان و مدیران وابسته است، احیای فتوت در حاکمان و دولتمردان بیش از هر طبقه ای ضروری است و البته به همان اندازه دشوارتر. از این رو باید گفت از شرایط تصدی مناصب دولتی و حکومتی، علاوه بر تعهد و تخصص، مروت و جوانمردی و برخورداری از خصالی است همچون راستی، راستگویی، وفای به وعده های انتخاباتی، امانت داری، شجاعت در مقابل بیگانه، ضعیف نوازی، و دوری از رشوه و اختلاس و پارتی بازی و ویژه خواری و رانت خواری و زندگی اشرافی و... نجم الدین زرکوب می نویسد: وقتی سیاحی را که عالَم گشته بود، به بسیار صحبت‌ها رسیده، سؤال کردند که در همه جهان که گردیدی چند مرد را دریافتی؟ گفت: مردان حق را بسیار به خدمت رسیدم. اما آن که بر مردی او اعتماد تمام کردم، مردی را دیدم در نظامیه بغداد (حماه الله تعالی من الآفات) فقیهی بود متدین، با امانت و مرا با او صحبتی بود. خلیفه را وزیری نماند. فرمود مستعدی را طلب کنید که صاحب علم و امانت باشد تا وزارت بدو دهم. فی الجمله آن فقیه را لایق دانستند؛ او را ببردند و وزارت خلیفه بدو دادند. در حال او را تجربه کردم؛ نه خوردن بگردانید، نه پوشیدن مبدل کرد. از آن حال اول هیچ متغیر نشد. من بر مردی او اقرار آوردم. از مرتبۀ ادنی به مقام اعلا رساند. https://eitaa.com/dreshkevari