eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.7هزار دنبال‌کننده
292 عکس
174 ویدیو
85 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5854945047639755334.pdf
317.3K
شیخ اجل سعدی: زبان رسای اخلاق جوانمردی 🔈 گفتاری از فنایی‌اشکوری در روزنامه فرهیختگان http://eitaa.com/dreshkevari ◽️
تکفیر مسلمان از نظر صاحب قابوسنامه از ویژگی های عالم جوانمرد (نه هرعالمی) سعۀ صدر و دور بودن از تعصب و تنگ نظری است. عالِم جوانمرد خود را مدار حق و باطل نمی‌داند و به صرف اختلاف نظر با کسی، دشمنی با او نمی‌کند و به آسانی فتوا به کفر کسی نمی‌دهد. در قابوس نامه آمده است: عالِم وقتی جوانمرد است که ... «واجب نکند که در تعصبِ مذهب کس را کافر خواند، که کفر خلاف دین است نه خلاف مذهب. و بر کتابی و علمی غریب انکار نکند که نه هر چه او نداند کفر بود». بنابراین، تکفیر پیروان مذاهب اسلامی از سوی هرکسی که باشد عملی است متعصبانه و تنگ نظرانه و دور از فتوت. http://eitaa.com/dreshkevari
فتوّت و جوانمردی از نگاه خواجه عبد الله انصاری خواجه عبد الله انصاری هروی در باب نهم از بخش چهارم کتاب گرانسنگ منازل السائرین، که از متون اصلی در عرفان عملی است، تحت عنوان اخلاق از فتوت به عنوان سی ونهمین مقام سلوک بحث و نکات نابی را در این باره ذکر می‌کند که عین بیان خواجه را در اینجا می‌آوریم. قال الله عزّ و جلّ: "إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى." نکتة: الفتوّة أن لاتشهد لک فضلا، و لاتری لک حقا. و هی علی ثلاث درجات: الدرجة الأولی، ترک الخصومه، و التغافل عن الزلّة، و نسیان الأذیّة. والدرجة الثّانیة: أن تقرب من یقصیک، و تکرم من یؤذیک، و تعتذر إلی من یجنی علیک، سماحا لاکظما، و براحا لامصابرة. و الدرجة الثالثة، أن لاتتعلق فی المسیر بدلیل، و لاتشوب اجابتک بعوض، و لاتقف فی شهودک علی رسم. وإعلم ان من احوج إلی شفاعة و لم یخجل من المعذرة الیه، لم یشم رائحة الفتوة. ثم فی علم الخصوص، من طلب نور الحقیقة علی قدم الإستدلال، لم یحل له دعوی الفتوة ابدا. حاصل کلام پیر هرات دربارۀ فتوت این است که جوهرۀ فتوت دو چیز است: نخست خود را از دیگران برتر ندیدن؛ دوم، خود را در برابر دیگران ذی حق ندانستن. فتوت همچون دیگر منازل سالکان سه درجه دارد: درجۀ اول مشتمل است بر: الف. ترک ستیزه جویی، ب. چشم پوشی از لغزش دیگران، ج. فراموش کردن آزار خلق. درجۀ دوم جوانمردی مستلزم سه امر است: الف. نزدیک شدن به کسی که تو را از خود دور می¬کند، ب. اکرام و نیکی به کسی که به تو آزار می رساند، و ج. پوزش خواهی از کسی که بر تو ستم کرده است. جوانمردی اقتضا دارد که این رفتارها را از روی نرمخویی و طیب خاطر و نه از سر فروخوردن خشم و فشار صبر انجام دهی. درجۀ سوم فتوت که با معرفت توحیدی مرتبط است این است که: الف. برای معرفت حق از راه دلیل و برهان سیر نکنی، بلکه با پای شهود گام برداری، ب. خدا را بدون غرض و توقعِ عوض پرستش کنی، ج. در شهود حق به غیر او توجه نکنی. به این بیان، معرفت شهودی حق تعالی و پرستش خالصانه او اوج فتوت است. کسی که حق تعالی را به نور دل نبیند و همچنان در بند برهان و استدلال باشد، او را نرسد که دعوی فتوت کند. از لوازم جوانمردی، گذشت کریمانه از خطاهای دیگران است. کسی که دشمنش را به شفاعت وادارد و از پوزش خواهی او شرمنده نشود بویی از جوانمردی نبرده است. جوانمردی اقتضا دارد که انسان پوزش خطاکار را بپذیرد و بالاتر از آن بدون اینکه از خطاکار توقع پوزش خواهی داشته باشد او را ببخشد و از عذرخواهی دیگران شرمنده شود. اما خواجه از این فراتر می‌رود و می‌گوید باید از کسی که بر تو ستم کرده عذرخواهی کنی. به نظر می‌رسد بیان اخیر زیاده روی باشد و اینکه انسان از کسی که به او ستم کرده عذرخواهی کند به هر توجیهی وجه مقبولی ندارد. http://eitaa.com/dreshkevari
اخلاق جوانمردی جوانمردی در اصل برخورداری از برخی فضایل روحی است که از کیفیات و احوال درونی انسان هستند، مانند شرافت، کرامت، عزت نفس، خیرخواهی، دگردوستی، همراه با شجاعت و قدرت اراده و عزم بر عمل. شاید با تأمل بتوان ریشه این فضایل را در یک فضیلت بنیادی یافت که گوهر جوانمردی برخورداری از آن فضیلت است و سایر صفات از فروع و شاخه ها و ثمرات آن فضیلت است. شجاعت و قوت اراده و عزم بر عمل برای آن است که فضایل و آرمان های اخلاقی در خارج فعلیت یابند و به ثمر بنشینند. فعلیت یافتن خارجی این صفات مسلتزم جود و بخشندگی، عفو و بخشش، دستگیری و یاری رسانی، و سلحشوری و رزم آوری برای کمک به مظلوم و مقابله با ستمگر است. پیوند جوانمردی با اخلاق و دگردوستی رکن مقوم و ذاتی جوانمردی است. بهتر آن است که بگوییم جوانمردی نوعی اخلاق و منش است، نه چیزی که با اخلاق پیوند دارد. انسان مطلوب در آئین جوانمردی کسی است که برخوردار از سلامت جسمی، فکری، اخلاقی و معنوی باشد. چون جوانمردی حاوی عنصر خیرخواهی برای دیگران است بعد اجتماعی می یابد. هنگامی که افراد متعدد و متکثری با داشتن چنین روحیه و اهداف اجتماعی در جایی باشند، طبعا برای رسیدن به این اهداف با یکدیگر همکاری می کنند و بدینسان جوانمردی ظهور گروهی و نمود اجتماعی پیدا می کند و سازمان جوانمردی شکل می گیرد. شجاعت و قوت اراده و عزم بر عمل و سلحشوری صفات اختصاصی جوانمردی نیست. ممکن است افراد خودکامه و ناجوانمردی هم از برخی از این صفات برخوردار باشند. پس هر جوانمردی این صفات را دارد، اما هرکس که این صفات را داشته باشد لزوما جوانمرد نیست. این صفات واسطۀ بین فضایل درونی و اهداف بیرونی و خارجی هستند. هر کسی که اهداف بزرگی دارد و در پی تغییرات اساسی در بیرون است به شجاعت و قدرت و اقتدار نیازمند است، چه آن اهداف مقدس و در جهت خیر عامه باشد و چه نباشد. بنابر این شجاعت و سلحشوری به تنهایی ممیز جوانمردی از غیر جوانمردی نیست و هر جنگاور و شوالیه ای جوانمرد نیست. لشکریان مغول هم شجاع و سلحشور بودند، اما بویی از جوانمردی نبرده بودند. صفات و احوالی مانند شجاعت و رزم-آوری در هرحال و بطور مطلق فضیلت و ارزش مثبت نیستند، بلکه بسته به آن است که در خدمت چه هدفی باشند. جوانمرد کسی است که این توانایی ها را در خدمت اخلاق و معنویت و دگردوستی بکار می گیرد. اما صفتی همچون خیرخواهی بطور مطلق و در همه جا فضیلت است. جوانمرد در عمل غمخوار و خدمتگذار خلق است، نه فقط در سخن و شعار. بسیارند کسانی که شعار جوانمردی و غمخوار ی و ایثار می دهند، اما در زندگی عملی آنها اثری از این صفات به چشم نمی خورد؛ بلکه از همین شعار کسب اعتبار می کنند و با همین شعار به نان و نام می رسند. افراد ریاکار، خودخواه، جاه طلب، متکبر، متعصب و لجوج، خشمگین و خشن، تنگ نظر، نمام و غیبت کننده، بدبین، اهل تکفیر و تفسیق که خود را معیار مطلق حق و باطل می دانند هرگز نمی توانند جوانمرد باشند. بسیارند کسانی که غرق در این رذایلند اما زشتی خود را نمی بینند. چنین کسانی حتی اگر در ظاهر در صف حق و در جمع مؤمنان باشند از جوانمردی بدورند. http://eitaa.com/dreshkevari
آیین جوانمردی، میراث اخلاقی-معنوی فرهنگ ایرانی-اسلامی آیین جوانمردی پیشینه ای بلند در تاریخ ایران و اسلام دارد. جوانمردی در اصل جریانی اخلاقی و اجتماعی با گرایش انسان دوستانه و عدالت خواهانه و دفاع و حمایت از ضعیفان و ایستادگی در برابر ستمگران است. این جریان با پیوندش با اسلام صبغۀ دینی یافت و پیشوایان دینی را به عنوان پیشگامان فتوت و نمونه های اعلای آن معرفی کرد. با آمیزش فتوت با تصوف و عرفان اسلامی از سویی بُعد الهی و معنوی این آیین پررنگ تر شد، و از سوی دیگر جهت گیری اجتماعی و انسان دوستانۀ عرفان و تصوف تقویت گردید، چنانکه این امر به ویژه در میان عارفان ایرانی مکتب خراسان برجسته است. آیین فتوت با تأکید بر معنویت و دگردوستی از سویی از اخلاق مادیِ بیگانه با معنویت، و نظام اجتماعی صرفاً مبتنی بر مناسبات سودجویانه مادی و دنیامدار فاصله میگیرد و از سوی دیگر دینداری و زهدِ زندگی ستیز و تصوف عزلت گرا و جامعه گریز را کنار می نهد. این جریان در پی آن است که بین نیازهای مادی و معنوی فردی و همچنین بین کمال فردی و پیشرفت و سعادت جامعه تعادل و توازن برقرار کند. آیین فتوت اسلامی مذهب یا فرقه ای جدید و متمایز از اسلام و مذاهب اسلامی نیست؛ بلکه جنبشی است در درون امت اسلام برای فرادید آوردن و تأکید ورزیدنِ آن بخش از آموزه های اساسی دین که در مواردی و از سوی کسان بسیاری مغفول مانده و یا به حاشیه رانده شده است. تأکید آیین جوانمردی بر فضایلی همچون عدل و احسان و ایثار با پشتوانۀ آگاهی و ایمان و توحید می تواند نقشی بی بدیل در تربیت انسان های متخلق به فضایل اخلاقی و معنوی ایفا کند و زمینه را برای شکل گیری جامعه ای اخلاقی و معنوی و کمال گرا فراهم سازد. از آنجا که آیین جوانمردی هم بعد اخلاقی و معنوی فردی دارد و هم از ظرفیتی نیرومند برای اصلاح و تعالی اجتماعی برخوردار است، بازشناسی و احیای آن میتواند زمینه ساز بازگشت انسان امروز به اخلاق و معنویت و نویدبخش استقرار عدالت و اخوت در جامعۀ بشری باشد. برگرفته از مقاله: اخلاق و معنويت در آيين فتوت نوشته محمد فنائی اشکوری (ماهنامه معرفت، شماره 306، خرداد 1402، ص 21) 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/dreshkevari
چرا باید جوانمرد بود؟ پرسش عامتر این است که اساسا چرا باید اخلاقی بود و اخلاقی زیست. انسان بطور طبیعی حب ذات دارد و در پی تأمین منافع و لذایذ خویش است. چه بسیار رخ می دهد که آدمی برای تأمین نیاز و استیفای حقش با دیگران می جنگد. با توجه به این امر این پرسش پیش می آید که چرا باید جوانمرد بود. چرا باید از حق خود گذشت و به فراتر از تکلیف عمل کرد و دیگران را بر خود مقدم داشت؟ چرا باید ایثار کرد و از حق خود بخاطر افراد و اهداف دیگر صرف نظر نمود؟ البته "باید" در اینجا به معنای الزام نیست، چرا که کسی ملزم نیست رفتار جوانمردانه و ایثارگرانه داشته باشد. البته انسان خود می تواند خویشتن را ملزم به رفتار جوانمردانه کند؛ اما چرا چنین می کند؟ بر اساس مبانی گوناگون پاسخ های متفاوتی می توان به پرسش فوق داد. جوانمردی باید کرد چون خوب است. نفس خوبیِ چیزی علت تامه برای التزام به آن است. پاسخ دیگر این است که جوانمردی مقتضای عواطف انسانی است. بر اساس دیدگاهی، دیگران هم من هستند و بین افراد جدایی ذاتی وجود ندارد و نفس فردی توهم و غیر اصیل است. با شکستن مرزهای تفرد و تکثر، خیرخواهی برای هرکسی و هرچیزی درواقع خیرخواهی برای خود است. چون خود را دوست دارم و کمال خود را می طلبم دیگران را هم دوست دارم، چراکه آنها هم من هستند و من آنها هستم. پاسخ دیگر این است که ایثار و دگردوستی اجر و پاداش الهی و اخروی دارد. سخن دیگر این است که ایثار و دگردوستی مقتضای عشق به خدا است. چون محبوب مطلق خداست و دیگران جلوه های اسمای او هستند، به آنها نیز عشق می ورزم. یا چون به خداعشق می ورزم و خدا ایثار و خیرخواهی را دوست دارد، پس ایثار می کنم. و بالأخره بیان دیگر این است که انسان طالب کمال خود است و ایثار و خیرخواهی و رفتار جوانمردانه انسان را به کمال برتر می رساند. گرچه می توان مبانی برخی از این دیدگاه ها را نقد کرد، اما جوهر و روح بسیاری از این پاسخ ها یکی است و منشأ و انگیزۀ اصلی جوانمردی رهیدن و فرارفتن از ظلمت نفسانیت و سودجویی نازلِ خودخواهانه و دیدن نور حقیقت، خیر و زیبایی و پرکشیدن به سوی آن است. https://eitaa.com/dreshkevari
توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل؛ «حکمت و حکایت جوانمردی» به کتابفروشی‌ها آمد «حکمت و حکایت جوانمردی» به کتابفروشی‌ها آمد حوزه/ کتاب «حکمت و حکایت جوانمردی» نوشته محمد فنایی اشکوری توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «حکمت و حکایت جوانمردی» نوشته محمد فنایی اشکوری به تازگی توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر و روانه بازار نشر شده است, این کتاب به تحلیل و بررسی آیین‌های فتوت و جوانمردی در برهه‌های زمانی مختلف از تاریخ پرداخته است. 🔰فتوت و جوانمردی آیینی از حکمت است که ممزوج شده با ملیت و دین بوده و پس از اسلام در ایران به واسطه عارفان اسلامی و ایرانی در مسیر گسترش اخلاق و معنویت رواج پیدا کرده است. فتوّت پس از اسلام و حقایقی از فتیان و جوانمردی با محوریت حضرت رسول و حضرت علی (ع) از جمله مواردی است که با درنگ در منابع اسلامی و تأثیر آن در فرهنگ و ادبیات منثور و شاعرانه ایران از جمله آثار بزرگانی همچون فردوسی، سعدی و حافظ ریشه‌یابی شده است. https://www.hawzahnews.com/news/1150009 این کتاب با ۳۲۰ صفحه و قیمت ۱۶۰ هزار تومان عرضه شده است.
کتاب «حکمت و حکایت جوانمردی» را می توانید از غرفه انتشارات بین الملل در نمایشگاه کتاب تهیه کنید.
برخی از ویژگی های کتاب حکمت و حکایت جوانمردی از پرسشهایی که یکی از محققان در زمینه آیین جوانمردی در نمایشگاه کتاب از مولف درباره کتاب حکمت و حکایت جوانمردی پرسیدند این بود که این کتاب با کتابهای دیگری در این موضوع نوشته شده است چه تفاوتی دارد؟ این پرسش شاید برای دیگران نیز مطرح باشد. در اینجا برخی از خطوط کلی آنچه در این کتاب آمده است را ذکر می کنم تا تفاوت آن با دیگر آثار قدیم و جدید در این زمینه روشن شود. دراین کتاب فتوت به عنوان روایت و قرائتی از حکمت عملی که دربردارندۀ یک نظام اخلاقی، یک نوع سبک زندگی و یک نظام اجتماعی و سیاسی است عرضه شده است. مبانی اخلاقی، دینی و عرفانی آیین جوانمردی تبیین شده است. آیین جوانمردی به عنوان رکن اصلی در عرفان عملی اجتماعی معرفی شده است. به پیشینه آیین جوانمردی در ملل مختلف و تاریخ قدسی آن پرداخته شده است. از نقش ایران و اسلام در شکل گیری و رشد جریان فتوت بحث شده است. گزارش و تحلیل مفصلی از دیدگاه عرفا درباب فتوت ارائه شده است. به بعد جهانی، فراملیتی و فرامذهبی این آیین پرداخته شده است. پیشگامان اندیشه جوانمردی در عرفان و ادب فارسی و اندیشه های آنان در این باب معرفی و تحلیل شده است، کسانی مانند قشیری، خواجه عبدالله انصاری، غزالی، ابن عربی، فردوسی، سعدی و حافظ. نسبت آیین جوانمردی با اخلاق و عرفان تبیین شده است. نسبت جوانمردی با جنسیت و نقش زنان در این آیین بحث شده است. از جوانمردی در عصر جدید بحث شده و برخی از جوانمردان معاصر معرفی شده اند. به انحرافات و لغزش ها در تاریخ فتوت اشاره شده است. برخی آراء سنتی و رایج در تعریف و تحلیل جوانمردی نقد شده است. به کارکرد جوانمردی در دنیای جدید اشاره شده است. تشکیل سازمان ها و تشکل های جوانمردی در دنیای معاصر پیشنهاد شده است. برای نخستین بار مفهوم دولت جوانمردی و ویژگی های آن طرح شده است. ارکان اصلی منشور جوانمردی طرح شده است. این کتاب فقط به توصیف فتوت به عنوان یک سنت در گذشته نمی پردازد، در واقع در این کتب چند کار صورت گرفته است: 1. معرفی و تحلیل آیین فتوت، 2. اصلاح فتوت، 3. احیای فتوت، و 4. بازسازی و روزآمد کردن آن. به این مسائل هم از بعد نظری و هم از بعد عملی توجه شده است. https://eitaa.com/dreshkevari
دولت جوانمردی «کسی را باید به عنوان رئیس دولت انتخاب کرد که از خصال جوانمردی برخوردار باشد.» به مناسبت انتخاب رئیس دولت چهاردهم ✍در آخرین بخش کتاب حکمت و حکایت جوانمردی مفهوم «دولت جوانمردی» معرفی شده است. در قسمتی از این بخش آمده است: چون امروزه بیش از هر دوره ای سرنوشت مردم به دست حکومت ها است و شیرین کامی و تلخکامی مردم در حد زیادی به بینش و منش و کنش حاکمان و مدیران وابسته است، احیای فتوت در حاکمان و دولتمردان بیش از هر طبقه ای ضروری است و البته به همان اندازه دشوارتر. از این رو باید گفت از شرایط تصدی مناصب دولتی و حکومتی، علاوه بر تعهد و تخصص، مروت و جوانمردی و برخورداری از خصالی است همچون راستی، راستگویی، وفای به وعده های انتخاباتی، امانت داری، شجاعت در مقابل بیگانه، ضعیف نوازی، و دوری از رشوه و اختلاس و پارتی بازی و ویژه خواری و رانت خواری و زندگی اشرافی و... نجم الدین زرکوب می نویسد: وقتی سیاحی را که عالَم گشته بود، به بسیار صحبت‌ها رسیده، سؤال کردند که در همه جهان که گردیدی چند مرد را دریافتی؟ گفت: مردان حق را بسیار به خدمت رسیدم. اما آن که بر مردی او اعتماد تمام کردم، مردی را دیدم در نظامیه بغداد (حماه الله تعالی من الآفات) فقیهی بود متدین، با امانت و مرا با او صحبتی بود. خلیفه را وزیری نماند. فرمود مستعدی را طلب کنید که صاحب علم و امانت باشد تا وزارت بدو دهم. فی الجمله آن فقیه را لایق دانستند؛ او را ببردند و وزارت خلیفه بدو دادند. در حال او را تجربه کردم؛ نه خوردن بگردانید، نه پوشیدن مبدل کرد. از آن حال اول هیچ متغیر نشد. من بر مردی او اقرار آوردم. از مرتبۀ ادنی به مقام اعلا رساند. https://eitaa.com/dreshkevari
حکمت و حکایت جوانمردی 🟢یکی از جریان های اخلاقی و معنوی نیرومند و اثرگذار در تاریخ اسلام و فرهنگ ایرانی آیین فتوت و جوانمردی است که اساس و گوهر آن اهتمام به معنویت و اخلاق انسان دوستانه با رویکرد اجتماعی است. دگردوستی، فداکاری، وفاداری، بخشندگی، عدالت خواهی، انصاف، ظلم ستیزی و ستم سوزی، ایثار، شجاعت، پاکی، غیرت، عزّت، کرامت و شرافت از اصول اخلاق جوانمردی است. با پیوند جوانمردی با دین اسلام و معنویت اسلامی عناصری همچون معرفت، ایمان، توحید، تقوا و عبودیت به آن افزوده شد و نظام اخلاقی و معنوی خاصی شکل گرفت که از سرچشمه های فطرت، خرد، وحی و شهود و اشراق سیراب می شود. این جریان با فراز و فرودی که در تاریخ اسلام و ایران داشته توانسته است در ابعاد گوناگون اخلاقی، معنوی، اجتماعی و سیاسی دارای آثار مثبت و مبارک در جهان اسلام باشد. شناخت این سنت ارزشمند و غنی و احیای آن در جهان امروز که از بحران اخلاقی و معنوی رنج می برد می تواند بسیار سازنده و برکت خیز باشد. 🔰در این اثر مؤلف در حد بضاعت مزجاتش کوشیده است با استفاده از منابع اصیل این سنت و بهره گیری از اقوال و نکته سنجی های عالمان علم فتوت و جوانمردان وادی معرفت، این سنت و آیین را معرفی کند، اصول و ارکان آن را بازشناسی نماید و متناسب با فضا و نیاز زمانه عناصری را بر آن بیفزاید و در جامه و قالبی نو آن را عرضه کند. ضعف اخلاق و بحران معنویت در دنیای امروز چنان عرصه را سخت و تنگ کرده است که براستی زندگی دشوار و ملال آورشده است و هر انسان حق طلب و خیرخواهی احساس می کند که کاری باید کرد و «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی.» از این رو این پژوهش و نگارش نه صرفاً از روی کنجکاوی و تحقیق برای مقاصد علمی و آکادمیک محض، بل برای برداشتن گامی هرچند کوچک در جهت بسط و تعمیق معنویت و اخلاق انسان دوستانه است. آنچه در این اثرآمده است برگرفته از متون کهن فرهنگ اسلامی-ایرانی و برخاسته از منابع دینی، شهود اخلاقی و تجربۀ زیستۀ خردمندان و عارفان و جوانمردان این فرهنگ است. امید است جوانان این عصر با این میراث ارجمند و ارزش های آن آشنا شوند و در ساخت شخصیت، منش و سبک زندگی خود از آن بهره گیرند و فعالان و گروه های اثرگذار اجتماعی با رجوع به این سنت اصیل و آموختن از حکمت ها و تجربه های خردمندان عرصۀ فتوت، گامی در جهت ایجاد دنیایی بهتر بردارند. ✍این نوشتار حاصل عشق و امید است؛ عشق به فرهنگ متعالی اخلاق و معنویتِ جوانمردی که از ارکان قویم تاریخ و فرهنگ افتخارآمیز گذشتۀ ما بوده است و امید به اینکه بتوانیم این فرهنگ متعالی را احیا و اصلاح کنیم و بسط دهیم و شاهد روی آوردن نسلهای حال و آینده به سوی آن باشیم. گرچه جوانمردانه زیستن دشوار است، اما سخن گفتن از جوانمردی شیرین است و نویسنده نیز همچون هرکس دیگری اگر متخلق به اخلاق فتوت نیست، باری سخت به آن باورمند و دلبسته است و در آرزوی دنیایی است که منش و سلوک جوانمردانه در آن زنده باشد. «اُحبّ الصالحین و لستُ منهم.» گر نیم زیشان از ایشان گفته ام خوش دلم کین قصه از جان گفته ام 🌎برگرفته از کتاب «حکمت و حکایت جوانمردی» نوشتۀ محمد فنائی اشکوری ((این کتاب را می توانید از طریق انترنت و همچنین از کتابفروشی های نشر بین الملل در سراسر کشور و در قم از کتابفروشی نشر بین الملل جنب مصلای قم تهیه کنید.)) https://eitaa.com/dreshkevari
امام حسین (ع) ابرجوانمرد تاریخ! شجاعت و ایثار و آزادگی که از برجسته ترین صفات جوانمردی است در وجود امام حسین (ع) سید الشهداء و سرور آزادگان جهان به جایی رسید که فراتر از آن متصور نیست. میتوان گفت بزرگترین حماسۀ جوانمردی که تاریخ بشر ثبت کرده حماسۀ سیدالشهداء در عاشوراست. این واقعه از جهات بسیاری از جمله عمق و گسترۀ جوانمردی و پیوندش با معنویت و عرفان بینظیر است و علت نفوذش در دل ها نیز همین است. او برای اینکه زیر بار ذلّت بیعت با حاکم ستمگر و فاسدی همچون یزیدبن معاویه نرود همۀ داشته هایش را فداکرد. امام حسین از جان گرامی خود و عزیزانش گذشت اما حاضر نشد به عزتش خدشه ای وارد شود. او مرگ را بر ننگ بیعت با یزید ترجیح داد؛ چنانکه به ولید والی مدینه فرمود: «مثلی لایبایع مثله»؛ همچو منی با کسی همچون یزید بیعت نخواهد کرد. و در برابر توصیۀ خیرخواهانه برادرش محمد حنفیه، که امام را از مقابله با یزید منع میکرد، فرمود: «یا اخی لو لم-یکن فی الدنیا ملجاء و لامأوی لما بایعت یزیدبن معاویة.» برادرم، اگر در همۀ دنیا هیچ پناهگاه و ماوایی نداشته باشم باز هم با یزید بیعت نخواهم کرد. او هراسی از مرگ ندارد تا تسلیم یزید شود. هنگامی که حرّبن یزید ریاحی راه را بر امام می بندد و به امام دربارۀ عاقبت مقاومتش هشدار میدهد، میفرماید: آیا مرا از مرگ میترسانی؟ من کسی نیستم که از مرگ به هراسم. «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام: أَ فَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِی‌؟» امام حسین شهید عزت است. او با شعار "هیهات منا الذلة" و شهادت خود و یارانش و اسارت اهل بیتش، اوج ایثار و آزادگی را به نمایش گذاشت، چنانکه دشمنانش ناجوانمردی را به نهایت رساندند. هنگامی که لشکر دشمن را تشنه یافت به آنها آب داد و حتی حیواناتشان را هم سیراب کرد، اما وقتی نوبت به دشمن رسید: از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا یکی از جلوه های جوانمردی او پذیرش توبۀ حربن یزید ریاحی است. حرّ کسی بود که پیشنهادهای امام حسین را برای اجتناب از درگیری نپذیرفت و راه را بر آن حضرت بست و زمینه را برای شهادت امام حسین فراهم کرد و هنگامی از کرده اش پشیمان شد و شرمنده و سرافکنده به سوی امام حسین شتافت که توبه اش سودی برای امام حسین (ع) نداشت؛ اما امام نه تنها توبه اش را پذیرفت، بلکه همچون عزیزی او را در آغوش گرفت و دلداریش داد و در وصفش سخنانی بلند فرمود. طبق نقلی هنگامی که در روز عاشورا ناجوانمردیِ دشمن به اوج رسید خطاب به آنها فرمود: «یا شیعة آل ابی سفیان، اِن لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیاکم.» «ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، در دنیایتان آزاده باشید» و بهره ای از آزادگی داشته باشید که از صفات جوانمردی است. برترین گذشت و بالاترین مرتبۀ ایثار و جوانمردی بذل جان است که سالار شهیدان در این میدان پیشرو است. چنانکه میبدی مینویسد: «مال در راه دين بر وفق شريعت خرج كردن، كار مؤمنان است. جان در راه مشاهده ي جلال و جمال مولي از روي حقيقت بذل كردن، كار جوانمردان است.» امام حسین در آخرین لحظات و سخت ترین آنات حیاتش در محضر خداوند عرض میکند: «الهی رضا بقضائک.» این سخن نشان میدهد که او از آنچه پیش آمده راضی است و از نگاه او این رنجها و مصائب برای حفظ آن ارزش های متعالی و برتر از همۀ آنها قرب به خدا می ارزد. او نباخته و شکست نخورده، بل از این ماجرا سربلند بیرون آمده است. برادر رشید امام حسین حضرت ابوالفضل العباس (ع) ستارۀ درخشانی دیگر در آسمان جوانمردی است که شجاعت و وفاداری و ایثارش عالمیان را تا امروز در حیرت فروبرده است. او با خشم، امان نامه شمر را رد کرد. طبق نقل هنگامی که با لب تشنه به آب رسید و خواست جرعه ای از آن بنوشد تشنگی اهل بیت برادرش را به یاد آورد و آب را بر آب ریخت. به دريا پا نهاد و تشنه لب بيرون شد از دريا فتوّت بين، جوانمردي نگر، غيرت تماشا كن آنگاه از میان باران تیر و محاصرۀ دشمن به سمت خیمه ها حرکت کرد که آب را به لب‌تشنگان رساند بطوری که حتی با قطع شدن دستانش کوتاه نیامد، تا اینکه لب تشنه شربت شهادت نوشید. بنا بر نقلی شعار او یا زبان حال او در آن هنگام این بود: والله إن قطعتموا یمینی إنی احامی ابداً عن دینی یا رب مدد کن این فرس برانم تا آب را به خیمه گه رسانم 😭😭😭😭😭😭 🔰برگرفته از کتاب: حکمت و حکایت جوانمردی نوشته دکتر محمد فنایی اشکوری https://eitaa.com/dreshkevari