eitaa logo
دکتر حامد نیکونهاد
156 دنبال‌کننده
179 عکس
63 ویدیو
37 فایل
دکترای حقوق عمومی اندیشه ورز پژوهشگر و معلم حقوق در دانشگاه شیفته اندیشه و منش شهید آیت الله دکتر بهشتی عضو هیئت مدیره انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران ارتباط با من @hamednikoonahad
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴۴ سال قبل در چنین روزی، مجلس بررسی نهایی قانون اساسی معروف به خبرگان قانون اساسی مرکب از نمایندگان منتخب مستقیم مردم برای بررسی و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل شد. نخبگان منتخب مردم طی حدود سه ماه کار فشرده، با جهاد و اجتهاد دسته جمعی، مبتنی بر آموزه‌های اصیل اسلامی و با توجه به تجارب تاریخی ملت ایران و دیگر ملتها، قانون اساسی جدید ایران را به عنوان مبنای اصلی برای ساماندهی نظامات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران به تصویب رساندند و برای تأیید نهایی به امام امت و ملت مسلمان عرضه کردند. شهید آیت الله دکتر بهشتی به عنوان متفکری ژرف نگر، اسلام شناسی دنیادیده و از انقلابیون اصیل، در قامت مدیر جلسات آن مجلس و نیز طراح بسیاری از اصول اساسی این قانون، نقش بی بدیلی در شکل گیری این سند بنیادین و تاریخی ایفا نمود که جای تحقیق و تأمل فراوان دارد. به دعوت موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی و به میزبانی معاونت قانون اساسی معاونت حقوقی ریاست جمهوری، در حد مجال جلسه نکاتی در خصوص تأثیرات شهید بهشتی بر فرایند تصویب و محتوای قانون اساسی کنونی و نیز ملاحظاتی در خصوص بهشتی پژوهی بیان کردم. راههای نرفته برای شناسایی و عملیاتی کردن احکام مقرر در قانون اساسی به عنوان نسخه اصیل و بومی حکمرانی در ایران زمین بسیار است. بازخوانی اندیشه های بنیانگذاران نظم سیاسی و حقوقی کنونی بر اساس اسناد تاریخی موجود و دیگر منابع دست اول، راهی است جایگزین ناپذیر برای بازگشت به قانون اساسی و بازگرداندن روال زمامداری به مدار این نسخه شفابخش @drhamednikoonahad
🔰نشست انقلاب اسلامی و نظام حقوقی 🔶با پیروزی انقلاب اسلامی در دو حوزه شکلی و ماهوی شاهد تحول و پیشرفت‌های عظیمی در نظام حقوقی کشور بوده‌ایم. در بعد ماهوی شاهد سیطره نگاه فقهی بر قوانین کشور بودیم. آموزه‌های فقهی که سال‌ها در حوزه‌های علمیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود، مجال یافتند تا در قانون تدوین شوند. البته این‌گونه هم نبود که انقلابیون تجارب ارزشمند حقوقی گذشته را به صورت کلی کنار نهند، بلکه با اقتباس علمی و منطقی از هنجارهای حقوقی مدرن، آن را به آموزه‌های فقهی آزمودند و منطبق بر ساختار مذهبی و اجتماعی جامعه به قوانین مختلف تبدیل کردند. 🔷از سویی با پیروزی انقلاب مبحثی تحت عنوان حقوق ملت و اصول مربوط به آزادی‌های فردی و اجتماعی در قانون اساسی جدی گرفته شد و برای اولین بار در قانون اساسی، حقوق اجتماعی در متن قانون پیش‌بینی شد. همچنین نحوه تعامل میان نظام فقهی و نظم حقوقی نیز به سمت اسلامی‌شدن سوق داده شد و قوانین خانواده، قصاص، دیات و … کاملا بر اساس قواعد فقهی پایه‌گذاری شد. 💢در بعد شکلی نیز مهم‌ترین تغییر در ساختار قوه قضاییه و تفکیک آن از سایر قوا اتفاق افتاد و قوه قضاییه از سیطره مجریه و مقننه خارج شد. همچنین شورای نگهبان قانون اساسی به منظور صیانت و پاسداری از قانون اساسی و به منظور تطابق و عدم مغایرت قوانین با اسلام تحولی بزرگ بود. با پیروزی انقلاب اسلامی نهادهای حقوقی برای نظارت و تقنینی به صورت نظام‌مندتری طراحی شدند، دیوان عدالت اداری از یک قانون متروکه به یک قانون مهم و اجرایی در کشور تبدیل شد. در سطح کلان نیز مجمع تشخیص مصلحت نظام با منظور حل اختلافات قوای سه گانه در نظام حقوقی کشور تعریف شد . یکی دیگر از تحولات حقوقی پیروزی انقلاب، رونق گرفتن قانون شوراها در اداره امور شهرها و روستاها بود؛ قوانینی که شاید کم و بیش، در رژیم گذشته حضور داشتند ولی به قدری در نهادسازی ضعیف عمل شده بود که آثار آن در کشور مشهود نبود ولی با پیروزی انقلاب به عنوان نهادی قانونی و مسلم کارکرد خود را ایفا می‌کنند. 🗓در همین راستا قصد داریم تا در روز یکشنبه ۵ شهریور ماه ساعت ۱۳ با حضور دکتر حامد نیکو نهاد نشستی تحت عنوان «انقلاب اسلامی و نظام حقوقی» برگزار نماییم. 🌐همچنین این گفتگو به صورت برخط در اسکای روم کانون اندیشه جوان به نشانی b2n.ir/d05397 برقرار است. 📌@canoon_org
اگرچه هر نوع محدودیتی برای نوع پوشش شهروندان لزوماً موجه و مجاز نیست ولی نوع پوشش افراد در جامعه و ملأ عام، حریم خصوصی محسوب نمی‌شود https://twitter.com/hamednikoonahad/status/1696240370269421601?t=V8JWR8SpSSU6sm-yAwabRA&s=35 @drhamednikoonahad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دعوت کانون اندیشه جوان ساعتی در باب نسبت و سخن گفتم مهمترین نکاتی که سعی کردم تبیین کنم از این قرار بود: ✅انقلاب اسلامی یک انقلاب اجتماعی بود برای برچیدن طاغوت و مناسبات و قواعد طاغوتی و نه صرفاً تغییر هیأت حاکمه ✅جامعه سازی مبتنی بر ارزش‌های دینی یا ایجاد نظام اجتماعی اسلامی، فلسفه انقلاب اسلامی است. ✅انقلاب اسلامی، مدار حق و تکلیف را آموزه‌های اسلامی قرار داد یعنی تنظیم زندگی اجتماعی مبتنی بر «ما أنزل اللّه» ✅انقلاب اسلامی بدون نظام سازی حقوقی متمایز و برخاسته از مکتب جامع و جاودانه اسلام در سطح شعار و آرزو می‌ماند ✅ارزشهای اسلامی و انقلابی اگر تبدیل به بایدها و نبایدهای حقوقی و ساختارهای متناسب با مبانی اسلامی نشود اثر لازم و مورد انتظار را در جامعه نخواهد گذاشت ✅اساساً قوام یک جامعه اسلامی و وجه تمایز آن از سایر جوامع ، قوانین و مقررات آن است و مسلمانانی که زندگی اجتماعی شان بر پایه‌ی ضوابط اسلامی نباشد، مسلمانی شان ناقص است و از همین جهت است که تشکیل حکومت اسلامی با نظامات حقوقی متناسب اجتناب ناپذیر است. @drhamednikoonahad
مکتب هیاهو می‌خواهد روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهد است. آن کسانی که می گویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمی فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده و نمی دانند یعنی چه، نمی دانند این گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را. الان هزار و چهار صد سال است که با این منبرها با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند، تا حالا آورده اند اسلام را. این عده از جوانهایی که اینطور نیست که سوء نیت داشته باشند، خیال می کنند ما حالا باید حرف روز بزنیم. حرف سیدالشهدا حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیدالشهدا آورده است دست ماها داده و سیدالشهدا را این گریه ها حفظ کرده است مکتبش را، این مصیبت ها و داد و قال حفظ کرده این سینه زنی ها و این دستجات و عرض می کنم اینها حفظ کرده. اگر فقط مقدسی بود و توی اطاق و توی خانه می نشست برای خودش و هی زیارت عاشورا می خواند و تسبیح می گرداند، نمانده بود چیزی. هیاهو می خواهد، هر مکتبی هیاهو می خواهد،باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود. ... امام خمینی ۱۷ تیرماه ۱۳۵۸ 📎صحیفه امام جلد 8 صص۵۲۶-۵۲۷ @drhamednikoonahad
🔸 فراخوان عضویت در انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران علاقه‌مندان به عضویت در انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران می توانند ضمن توجه به نکات ذیل از طریق لینک مذکور مراحل پیش ثبت‌نام خود را تکمیل نمایند: ۱. متقاضیان محترم بایستی به صورت دقیق همه مراحل فرم پیش ثبت نام برخط را تکمیل نمایند. ۲. ثبت نام نهایی پس از پرداخت حق عضویت توسط متقاضیان در مرحله آتی انجام خواهد شد. ۳. صدور گواهی عضویت بعد از مرحله ثبت نام نهایی انجام خواهد شد. ۴. شرکت کنندگان در مجمع عمومی و آیین آغاز به کار انجمن که پیشتر اطلاعات خود را ثبت کرده اند، نیازی به طی مراحل مذکور ندارند. 🖇️ https://survey.porsline.ir/s/NEZVzIcI 🔻انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران | IPLAI 🌐 @iplai_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بشنوید | تحلیل آیت‌الله خامنه‌ای از صلح حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام 💻 Farsi.Khamenei.ir
یک توئیت و توهم حقوق ملت آنچه این توئیت را از گزاره های عینی و علمی دور می سازد عبارت است از: ۱)توهم آنکه مرحوم صافی گلپایگانی، فقیهی است که الزام حکومتی بر حجاب را مغایر با حقوق ملت می‌دانست و یا حجاب را به عنوان یک فقیه سنتی قائل نبود؟! این در حالی است که در استفتائات مختلف، بر لزوم حجاب تاکید شده و ایشان بر جواز تعزیر نیز نظر دارند(به تصویر استفتاء از ایشان در پست بعدی دقت فرمایید).بالاتر آنکه مرحوم صافی، نه تنها بر رعایت حجاب شرعی نظر دارد بلکه حتی حجاب(ستر عورتی) که با حیای اسلامی همسو نباشد را در بعض صور تا حد حرام هم می‌داند! ۲)عفاف و حجاب در برابر حقوق ملت تفسیر شده؛ این در حالی است که حق بر امنیت روانی،حق بر هویت اسلامی جامعه، حق تقدم معنویات اجتماعی، حق بر کرامت زن نیز جزو حقوق ملت در کلام این فقیه است که عفاف و حجاب در پی تحقق آنهاست. ۳)در این توئیت، نویسنده تصور کرده که ذهنیت یک فقیه یا مفروضات ذهنی فقیه دیگر باید به جای شرع اصیل و حقیقت اسلامی بر یک نهاد فقهی مانند شورای نگهبان و تصمیم گیری آن اثر بگذارد! درحالی که این مطلب با موازین اجتهاد و نیز شأن نزول شورای نگهبان در تناقض است. ۴)نوعی تقابل میان مصلحت و حقوق ملت را این نویسنده توهم نموده است؛ این در حالی است که اولا فقه و هم حقوق بر اساس مصالح مردم بنا شده، ثانیا همین فقیه(مرحوم طصافی)، در جلد دوم کتاب "جامع الاحکام، ص 80"، به استناد «مصلحت»، فتوا داده اند که اگر تذکر زبانی به افراد بدحجاب موثر نبود، فعلا مصلحت بر این است که زدوخورد را به حکومت واگذار کنید. کانال عصر حقوق بشر https://eitaa.com/HumanRightsInWorld
1229332226_1733450462.pdf
201.4K
📄 وصایای اساسی؛ تأملی در باب یک گنجينه مهجور 🖊دکتر حامد نیکونهاد 🔻انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران | IPLAI 🌐 @iplai_ir
مسلمان غیرایرانی، در ایران بیگانه نیست کتاب خدا و سنت رسول خدا با کمال صراحت اعلام می دارد که محور همه حقوق سیاسی و مدنی، چه در میدان سیاست خارجی و چه در میدان سیاست داخلی، فقط اسلام است. هیچ حکومت محلی حق ندارد یک مسلمان را از هر کجای عالم که باشد در قلمرو حکومت محلی خود بیگانه به شمار آورد. مسلمان به هر جا از سرزمین اسلام برود وطن اوست و در آنجا بیگانه نیست. این وضعیت که با یک مسلمان اهل ایران یا عراق یا سوریه یا مصر یا پاکستان یا ترکیه یا اندونزی در مناطق اسلامی چون یک بیگانه رفتار بشود بدون شک برخلاف نص تعالیم اسلام است. ۱۰ دی ۱۳۴۵ - هانوفر - آلمان منبع: اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا؛ (۱۳۸۶) ص۳۰ @shahiddoctorbeheshti
📎📎ناشدنی ای به نام حق بر گمنامی (The right to anonymity) در فضای مجازی➡️ ✍️✍️چالشها هنوز بر سر شناسایی این حق، حتی در عالم نظری وجود دارد؛ مخالفان این حق معتقدند که این حق با نوعی ساقط شدن حس مسئولیت نسبت به آنچه توسط فرد ناشناس منتشر شده همراه خواهد بود و از سویی این حق به افزایش سوء استفاده ها و هرزه نگاری کودکان و بلاتکلیف و بلامسئول ماندن بسیاری از نوشته های غیرقانونی منتهی خواهد شد. اما در مقابل، مدافعان این حق، ناشناس ماندن را راهی برای جلوگیری از سانسور دولتی و تقویت آزادی بیان میدانند؛ امری که به نوعی ادامه سنت قضایی قدیمی «در خصوص پنهان ماندن هویت شاهد» به منظور صیانت او از خطرات مختلف جانی میتواند باشد. با این حال، در عمل، پارلمان فرانسه در قانونگذاری جدید خود در خصوص فضای مجازی، این حق را به رسمیت نشناخته و در جلسه این هفته، قرار است که کاربران شبکه های اجتماعی را به لزوم ثبت هویت واقعی خود الزام کند. کانال عصر حقوق بشر https://eitaa.com/HumanRightsInWorld
فلسطین و حق موسوم به "حق بر بازگشت" 🧷یک روز پس از صدور منشور جهانی حقوق بشر در ۱۱ دسامبر ۱۹۴۸، قطعنامه مشهور 194 مجمع عمومی سازمان ملل متحد صادر شد که در آن آمده است: «آوارگان فلسطینی حق بازگشت به سرزمین خود را دارند». 🖊همچنین سازمان ملل از سال ۱۹۴۸ تاکنون بیش از ۱۳۵ بار بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی تاکید کرده است. 🖌بر اساس حقوق بین الملل کوچ اجباری و اخراج فلسطینیان از خانه و کاشانه خود و سرزمین مادری‌شان از مصادیق پاکسازی نژادی محسوب می‌شود و مسئولیت کیفری عاملان و مسئولیت بین‌المللی رژیم غاصب را محقق می کند. "حق بر بازگشت"، در تبصره 2 ماده 12 منشور جهانی حقوق بشر به طور جدی تاکید شده است: «هر فردی حق ترک کشور خود را دارد اما این حق را نیز دارد که به سرزمین خود بازگردد». براساس قطعنامه 194 مجمع عمومی سازمان ملل، مبانی حقوقی و اجرایی عملیاتی کردن حق بازگشت عبارتند از: - بازگشت به همان مکان و نه هیچ منطقه‌ دیگری (منازل و خانه‌هایی که از آنها اخراج شده‌اند) - تکیه بر گزینه حق بازگشت تمام آوارگان به صورت فردی - تعیین زمان بازگشت در قطعنامه (نزدیک‌ترین تاریخ یا کمترین زمان ممکن) - مکلف شدن "اسرائیل" به فراهم کردن شرایط بازگشت آوارگان - قابلیت انطباق قطعنامه بر تمام آوارگان فلسطینی کانال عصر حقوق بشر https://eitaa.com/HumanRightsInWorld
اتفاق آرا بر حمایت همه جانبه از مستضعفان جهان اصل 154 به اتفاق آرای نمایندگان مجلس بررسی نهایی قانون اساسی (مجلس خبرگان قانون اساسی) حاضر در جلسه بررسی این اصل به تصویب رسید. نائب رئیس مجلس () در پی تصویب این اصل با این نصاب بالا چنین گفتند: « اين اتفاق آرا دليل و شاهد بر اصالت انقلاب ماست و نيز به جهانی بودن انقلاب و اينكه انقلاب آنطور هم كه بعضي ها می‌گويند قرار نيست در داخل مرزها محصور بماند» منبع: شهیدبهشتی صورت مشروح مذاكرات قانون اساسى، ج3: صص 1521-1520 اصل۱۵۴ قانون اساسی: جمهوری اسلامی ايران سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود مي داند و استقلال و آزادی و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می‌شناسد. بنابراين در عين خودداری كامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای ديگر از مبارزه حق‌طلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت می‌كند. @shahiddoctorbeheshti
📄 بیانیه جامعه حقوقی کشور در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین جهت امضا و حمایت از بیانیه به لینک زیر مراجعه کنید: https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScrteFpWQF-tclQk7VbJ0sEQH3mizN7_hY-ZzQ5jdPDaxC58Q/viewform?usp=sf_link 🔻انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران | IPLAI 🌐 @iplai_ir
📄 بیانیه جامعه حقوقی کشور در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین بسم الله الرحمن الرحیم سخنی با اساتید، وکلا و فعالان حقوقی در سراسر جهان 🔻تاریخ صحنه نبرد ظالم و مظلوم بوده و این نبرد است که تحولات تاریخ را رقم زده است. دوران معاصر نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره نزاع میان ظالم و مظلوم جاری بوده است. از جمله بغرنج‌ترین این نزاع‌ها، مسئله فلسطین است که در جریان آن یک طرف به پشتوانه قدرت‌های جهانی علیه ملت مسلمان فلسطین مرتکب جنایات بسیاری شده و در رأس این جنایات، نادیده انگاشتن هویت یک ملت مستقل و نجیب است. متأسفانه در جریان درگیری‌های اخیر، رژیم غاصب، وحشی‌گری را به اوج رسانید. بمباران بیمارستان المعمدانی غزه، که ملجأ و پناهگاه زنان، کودکان و مجروحان بود بیش از همه جوهره جنایت‌پیشگی این رژیم خون‌ریز را فاش کرد و بار دیگر تداعی‌کننده جنایات بزرگی همچون قتل‌عام فلسطینیان در دیر یاسین، صبرا، شتیلا و طنطوره بود. 🔻اغراق نیست اگر گفته شود هیچ اصل حقوق بشردوستانه‌ای نیست که این رژیم جانی اقدام به نقض آن نکرده باشد. از نقض اصول تفکیک نظامیان از غیرنظامیان (قاعده 12 از مجموعه قواعد عرفی حقوق بشردوستانه)، اصل ضرورت (بند 3 ماده 41 پروتکل اول الحاقی 1977 به کنوانسیون‌های ژنو)، اصل تناسب (بند 5 ماده 51 پروتکل اول الحاقی 1977 به کنوانسیون‌های ژنو)، اصل احتیاط (بند 1 ماده 13 پروتکل دوم الحاقی 1977 به کنوانسیون‌های ژنو)، اصل منع حملات کورکورانه و بی‌هدف (بند 4 ماده 51 پروتکل اول الحاقی 1977 به کنوانسیون‌های ژنو) گرفته تا سایر اصول قراردادی یا عرفی مطرح در حقوق بشردوستانه، همچنین ارتکاب جرایمی همچون هدف قرار دادن اماکن مورد حمایت (ماده 18 کنوانسیون چهارم ژنو)، هدف قرار دادن و قتل عامدانه غیرنظامیان (بند 2 ماده 51 پروتکل اول الحاقی 1977 به کنوانسیون‌های ژنو)، قتل جمعی (بندهای A و B ماده 7 اساسنامه رم) و نسل کشی (کنوانسیون نسل کشی 1948) همگی گواه جنایت پیشگی این رژیم نامشروع است. 🔻تا به اکنون اما جز اقدامات نمایشی و محکومیت‌های بی‌نتیجه، واکنش درخوری به این نقض‌های فاحش از سوی مجامع حقوق بشری اعم از بین‌الدولی و غیردولتی داده نشده است. واکنش‌هایی که می‌توان پیشه کردن جنایت توسط این رژیم را منتسب به این بی‌عملی‌ها دانست. ناگفته پیداست حساسیت نابرابر در قبال نقض قواعد حقوق بشردوستانه و دوگانگی رفتاری همواره در طرف مظلوم تولید خشم می‌کند. چراکه نمایانگر ناکارآمدی حقوق است؛ همان ملجأ و دادگاهی که می‌توان بدان از ظلم ظالم دادخواهی کرد. لذا این بی‌عملی به‌هیچ‌روی موجه نبوده و نخواهد بود. 🔻به دنبال این جنایات، جمعی از اساتید، وکلا و فعالان حقوقی بر آن شدند تا با نگارش نامه حاضر، انجمن‌ها و مجامع حقوقی در کشورهای مختلف را به شکستن سکوت خود و طرح مطالباتی چند دعوت نمایند: 1)توقف کامل جنایات: دشمن صهیونیستی در این چند روز ضمن ادامه جنایات، خود را پشت دیوار مظلوم‌نمایی و وتوی کشورهای هم‌دست خود پنهان کرده بود. در این زمینه تجربه، نمایانگر آن است که ماشین کشتار دشمن صهیونیستی جز با کاربست زور متوقف نمی‌شود. فشار بین‌المللی کشورها علی‌الخصوص کشورهای اسلامی (در قالب وضع تحریم‌های اقتصادی و سیاسی) می‌تواند دیوار محکمی در برابر انسان ستیزی این رژیم باشد. در این زمینه دولت‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد عدالت‌خواه نقش عمده‌ای ایفا می‌کنند. 2)تعقیب کیفری سران جنایتکار صهیونیستی: متأسفانه در سایه بی‌عملی دیوان کیفری بین‌المللی و سایر مراجع و متعاقباً بی‌کیفرمانی این رژیم جانی، جنایات اخیر ارتکاب یافته است. لذا در اسرع وقت پیگرد کیفری سران جانی این رژیم باید در دستور کار دیوان کیفری بین‌المللی قرار گیرد. اضافه می‌شود که حکم مأموریت دادستان دیوان کیفری بین‌المللی راجع به جنایات جنگ 22 روزه غزه همچنان معتبر است. 3)حمایت آشکار از حق مقاومت (Right to Resistance) گروه‌های فلسطینی در برابر این ماشین کشتار وحشی و اشغالگر، مادام که شرایط اشغالگری تداوم دارد. تا زمانی که اشغال و اشغالگری وجود دارد، اساساً امکان سخن گفتن از طرف مسالمت‌آمیز اختلافات بیشتر به شوخی شباهت دارد. 🔻انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران | IPLAI 🌐 @iplai_ir
موضع راجع به تسخیر سفارت آمريكا و گروگانگيرى كاركنان آن سفارتخانه به وسيله گروهى از دانشجويان به عنوان اعتراض به دسيسه هاى دولت آمريكا در ايران ❗️ملت وقتی بی‌تاب شد مهارشدنی نیست❗️ امروز لابد از طريق اخبار راديو مطلع شديد كه عده اى از جوانان باايمان و برآشفته ملت كه پذيرش شاه جنايتكار را از طرف آمريكا به‌حق توهين بزرگى به انقلاب و ملت انقلابى ما مي‌دانند، بيش از اين تاب نياوردند و به عنوان اعتراض را تصرف كردند و چند نفر از كاركنان آنجا را به گروگان گرفتند، ما هميشه به عنوان كسانى كه احساس مسؤوليت می‌كرديم به آمريكا و ساير قدرتهاى استعمارگر گفته ايم كه بدانيد با فرد طرف نيستيد با افراد هم طرف نيستيد، با شخص امام هم طرف نيستيد، با علماى انقلابى و رجال انقلابى طرف نيستيد، با شوراى انقلاب و دولت موقت انقلاب طرف نيستيد بلكه با يك ملت طرف هستيد. موفقيت ايران را درك كنيد و بدانيد كه «ايران» ملتى دارد كه خط انقلاب خودش را شناخته است، ... حالا هم براى‌شان می‌گوييم كه شما انتظار نداشته باشيد كسى بتواند ملت بپاخاسته ما را در برابر همه كارهاى ناپسند و زشت شما مهار كند ملت در برابر برخى از اين توهينها مهارشدنى نيست گويا آمريكا و قدرتهاى ديگر جهانى فقط را بلد هستند و هنوز را ياد نگرفته اند و با اين زبان آشنا نشده اند ولى مردم ما و دوستان ما به بركت اين انقلاب به خوبى با اين زبان آشنا شده اند و می‌دانند كه هر كلمه‌اى و هر سخنى، هر نوشته‌اى در انقلاب چه معنى می‌دهد. ما در عين اينكه می‌پذيريم كه سفارت يك كشور و اتباع يك كشور بايد در يك كشور ديگر امنيت داشته باشند و در عين اينكه قانون اسلام چنين امنيتى را تأكيد و تضمين می‌كند، در عين حال می‌خواهيم بگوييم اين زبان انقلاب هم يك زبان راست و صريح و روشن است و چيزهايى را بيان می‌كند. اگر آمريكا و كشورهاى ديگر جهان زبان انقلاب ايران را هنوز ياد نگرفته ايد و نمی‌توانيد درك كنيد خوب است سر عقل آييد و درك كنيد. همان وقتى كه گفتيد اين بيمار هيچ جاى دنيا جز آمريكا براى معالجه‌اش نبوده (آن هم اگر واقعاً بيمار باشد) وقتی‌كه پذيرفتيد بايد می‌دانستيد كه پیامدهاى سختى به دنبال خواهد داشت. جوانهاى ما امروز به سفارت آمريكا رفته اند و گفته اند كه اين شاه خائن و دشمن ملت را بدهيد و اين كاركنان سفارت را كه به گروگان گرفته ايم از ما بگيريد، چون هر چه به زبان منطقى گفتند كه دشمن ملت را چرا در خانه خودتان پناه داديد؟ گفتند اين از لوازم اومانيسم است و يك نفر بيمار به ما پناه آورده است، انسان‌دوستى و اومانيسم جهانى و اخلاق انسانى ايجاب می‌كند كه ما بيمار را پرستارى كنيم. آيا شما هنوز هم نفهميده ايد و نميتوانستيد بفهميد كه محمدرضا دشمن خون‌آشام يك خلق است و او بايد به دست دادگاه عدل و انتقام سپرده شود؟ بسيار خوب. نتوانستيد بفهميد، جوانان انقلابى كشور ما ناچار می‌شوند كه با اين زبانها به شما بفهمانند، اميد ما اين است كه درس عبرت بگيريد و با ملت انقلابى ما طورى برخورد نكنيد كه ديگر ملت ما براى گفتگو با شما ناچار به استفاده از اين زبانها بشوند و اگر شما همچنان به لجاجت خودتان ادامه بدهيد هيچكس نمی‌تواند به شما تضمين بدهد كه مردم انقلابى ما ديگر از اين زبان استفاده نمی‌كنند، ما هم تأكيد می‌كنيم كه وظيفه انسانى و انسان‌دوستى آمريكا (اگر آمريكا به‌راستى انسان‌دوستى را می‌فهمد) اين است كه اين دشمن خلق را تحويل دادگاه عدل و انتقام اسلامى ايران بدهد و بيش از اين خودش و ملت ما را به دردسر نيندازد. اين تشخيص ما است. نمی‌دانم نمايندگان محترم ملت هم تشخيصشان همين است يا نه (نمايندگان- همين است) منبع: صورت مشروح مذاکرات قانون اساسی؛ جلسه ۵۹؛ ۱۳۵۸ صص ۱۶۰۹-۱۶۱۰ @shahiddoctorbeheshti
انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران با همکاری گروه محام (مطالبه گران حقوق اساسی مستضعفان) برگزار میکند: 1️⃣ موضوع کرسی دوم: ظرفیت نظریه حقوق عامه برای احقاق / احیای حقوق مستضعفين 🕰 زمان: شنبه 13 آبان ماه 1402 - ساعت 16:00 مکان: خانه اندیشه‌ورزان (ضلع شمال غربی تقاطع خیابان ولی‌عصر (عج) و خیابان انقلاب اسلامی، پلاک 907، کافه کناری، سالن غربی) با ارائه گواهی معتبر حضور در نشست علمی و ثبت نام در انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران لطفا جهت ثبت نام مشخصات خود را به کاربری زیر در پیام‌رسان بله یا ایتا یا تلگرام ارسال فرمایید. @abolfazlkondori ظرفیت شرکت حضوری محدود است 🌐 لینک شرکت در جلسه مجازی: https://www.skyroom.online/ch/p_edalat/neshast 🔻انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران | IPLAI 🌐 @iplai_ir
چندتا بچه پررو! قسمت نخست: یک دعوت خاص غروب پنجشنبه است. شماره ناشناس روی گوشی می افتد. پاسخ که دادم معلوم شد طرف ناشناس نیست. یکی دوبار تلفنی و یکبار حضوری در حاشیه نشستی علمی‌ صحبت کرده بودیم - سلام استاد. از بسیج دانشکده حقوق تماس‌ می‌گیرم =سلام جوان. کدام دانشگاه؟ -شهید بهشتی حدس می‌زنم نشستی میزگردی چیزی می‌خواهند تدارک کنند در باب غزه و جنایات رژیم کودک کش ولی مرصاد بی مقدمه‌ شگفتانه را رو می کند -می‌خواهیم آخر هفته بعد بریم اردو! بسیج، اردو! وسط جنگ غزه! لابد اردویی زیارتی و شايد راهيان نور. چقدر دلم لک زده برای مناطق جنگی. مخصوصا غرب. پاوه مریوان سنندج. و شایدم راهيان قدس! خيلی مؤدب است و اصلا پررو! نیست ادامه می‌دهد که بناست دانشجويان را ببرند برای بازديد از برخی اماکن و تأسیسات و تجهیزات خاص در بندرعباس با سفر هوایی. ذهنم به سمت گردش‌ علمی می‌رود ولی‌ نمی‌دانم چرا اینها را به من می‌گوید. از پايان دوره‌ دانشجویی‌ام که ۸ سال گذشته اگرچه اسما دانشجو نیستم ولی رسما تا ابد ز گهواره تا گور دانش‌ب‌جوی منتظرم نمی‌گذارد. می‌گوید می‌خواهیم در اردوی راهیان پیشرفت، از اساتید هم همراهمان بیایند. پنجاه درصد را درست حدس زده بودم: راهیان تفاوت در نور و پیشرفت است که البته بی ربط به هم نیستند. تاریخ دقيق را که می‌پرسم کاشف به عمل می‌آید که با برنامه دیگری که تازه هم هماهنگ شده بود در یکی از شهرستانها تلاقی دارد قولی نمی‌توانم بدهم ولی می‌گویم اگر توانستم آن برنامه ديگر را تغییر دهم تا شنبه خبر می‌دهم. سفری دانشجویی از طرف بسیج به اندازه کافی ذهنم را قلقلک میدهد. یادآوری اردوی راهيان نور بهمن ۱۳۸۳ در منطقه جنوب از طرف بسیج دانشجویی دانشگاه قم‌، هوایی‌ام می‌کند. محشور شدن دو روزه با جوانان‌ دهه هشتادی انگیزه را بالا می‌برد. آبان بندرعباس هم که آغاز بهار است. وعده سفر هوایی شلیک آخر است. ظاهرا مقاومت‌ در برابر اين پيشنهاد بی‌فایده است. تسلیم می‌شوم. از باب تعامل حداکثری با خانواده موضوع را طرح و با یک نرمش قهرمانانه، موافقت سفر مجردی را می‌گیرم خبر خوب را شنبه به دانشجوی شناس که دیگر شماره‌اش ناشناس نیست می‌دهم. تغییر تاریخ آن برنامه دیگر را که‌ می‌شنود خوشحال می‌شود و تشکر می‌کند. مشخصات و شماره کد ملی را می‌گیرد لابد برای‌ تهیه بلیط. تاريخ تولد را خودم اضافه می‌کنم. برای بليط هواپیما لازم است قرار می‌شود خبر دهد که کِی و کجا وعده ديدار ما ادامه‌ دارد ... @drhamednikoonahad
چند تا بچه پررو! قسمت دوم: ایلیوشین خروس‌خون پنجشنبه ۱۸ آبان به هر زحمتی که بود از جا کندم و عازم فرودگاه شدم. دیشب مرصاد، همان جوان مؤدب، زنگ زد و سفارش‌های نهایی را تلفنی یادآوری کرد و سین سفر را مرور: - لطفا حداکثر ۶ صبح ترمینال ۴ مهرآباد باشید ما هم با بچه‌ها از دانشگاه میاییم، وسائل شخصی و سبک بیارید. اول می‌ریم بندرعباس و از تأسیسات ... بازدید می‌کنیم بعد می‌ریم پالایشگاه ...، بعد نيروی دریایی ... بعد قشم و پايگاه هوایی سپاه و ... جمعه آخر شب هم برمی‌گردیم. وسائل ممنوعه! هم همراهتون نیارید. خیالش رو راحت می‌کنم که اسلحه نخواهم آورد! می‌خندد و بر همراه داشتن کارت ملی تأکید می‌کند. سروقت رسيدم فرودگاه. در راه با خودم فکر می‌کردم که با چه تصویری مواجه خواهم شد. خب بسیج می‌خواهد ببرد اردو. پس بروبچز حزبل را چفیه به گردن و تسبیح به دست با زمزمه سوی دیار عاشقان ملاقات خواهم کرد و سالن فرودگاه هم بایستی شبیه پادگان اعزام به جبهه شده باشه. کوله‌برپشت و تسبیح دردست وارد سالن فرودگاه که شدم همون تیپ بچه‌ها رو خيلی زود پیدا کردم البته بدون چفیه. ولی اندک اندک جمع مستان تکمیل شد. حدود دويست دانشجوی عمدتا دهه هشتادی جمع شده بودند. اما نه تسبیحی و نه چفیه ای. تیپ‌های روز و متنوع ردیف شده بودند حتی برخی سرووضع‌های منشوری؛ گوشی دردست و هندزفری درگوش و برخی هم دخانیات در جیب. همه خوش‌تیپ ولی هیچکدام بچه پررو به نظر نمی‌رسیدند. کارت‌ملی‌دردست‌ چشم‌چشم می‌کنم تا کانتر بندرعباس را پیدا کنم برای گرفتن کارت پرواز. مرصاد مقوای کوچک زردرنگی که فقط سه شماره مشابه با خودکار آبی روش نوشته شده می‌ده دستم. یا خدا! يعنی کارت پرواز همینه؟ نه اسمی، نه شماره‌ صندلی، نه شماره پروازی هیچی هیچی. وقتی از کانتر کنترل بدون نشان دادن کارت ملی و فقط با اشاره‌ بروبچز بالا رد شدیم و حتی ساکها را تحویل باربری پرواز ندادیم شستم خبردار شد که خبری در راه است. این یک سفر معمولی نیست. اگر بدون بازرسی گیت سپاه‌ رد می‌شدیم یقین می‌کردم که سفرمان را بازگشتی نیست که الحمدلله برادران سبزپوش از عهده مسؤولیت خطیر خود به احسن وجه برآمدند و انگیزه ادامه مسیر را زنده نگه‌داشتند. از سالن پرواز با اتوبوس‌های فرودگاه راهی هواپيما می‌شویم. مسافت، بیشتر از حد معمول و انتظار است. از لابلای هواپیماهای ریز و درشت زیادی عبور می‌کنیم ولی هنوز آن دلربا رخ ننموده. خوشگذرانی و شوخی‌های دهه‌هشتادی‌ها که حالا دیگه چشم و چالشان هم باز شده اوج می‌گیرد. از سردادن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا که معلوم نیست مسخره بازیه یا نه، تا ترانه‌خوانی و عکاسی. حاج آقا، که طلبه جوانی است، را که کنار يکی از هواپیماهای روی باند می‌بینند غریو شادی سر می‌دهند و یافتن طیاره سفر را به هم تبريک می‌گویند. اما این طیاره! غولی عظیم‌الجثه که مشابهش را در به‌وقت شام حاتمی‌کیا دیده بودم. در که نه، دهانش را باز کرده تا ببلعدمان. دهه‌هشتادی‌ها در طرفه‌العینی دهها موقعیت تصویربرداری خلق می‌کنند. ما هم جوگیر، فیلم و عکسی می‌گیریم تا بعدا مجازی‌مان خالی نماند. جناب ایلوشین، غول پیکری است که گویا بیشتر برای مأموریت‌های ترابری و نظامی استفاده می‌شود. اما حالا شبیه اتوبوس دوطبقه شده. صندلی هم که نه، سکوهای به‌هم چسبیده حکم صندلی هواپيما را پیدا کرده‌اند. با دریافت اولین وعده غذایی سفر، یونس‌وار پای در شکم این ماهی پرنده می‌گذاریم. جوانان‌ گرسنه همچون قحطی‌زدگان، طوری مشغول تناول شده‌اند که صدای کرکننده طیاره را گویی نمی‌شنوند. برحسب عادت دنبال‌ کمربند ایمنی و دو در درجلو و دو در درعقب و مهماندار می‌گردم ولی زهی خيال باطل. این یک سفر خاص است با يک پرنده خاص. از همان‌ کارت پرواز معلوم بود که پروتکل‌های این طیاره هیچیش به بقیه نرفته. اساسا پروتکلی در کار نبود. همینطور رها نشستی روی سکو کنار بغل‌دستی. باز صد رحمت به بشقاب پرنده‌های پارک ارم، اقلا دستگیره‌ای چیزی داره. بعیده که زین پس چشم‌غره‌های مهمانداران هواپیماهای مسافربری که برای تذکر رعايت دستورات ایمنی به سمت مسافر نشانه می‌روند تأثیری بر من بگذارد؛ برگرداندن تکیه‌گاه صندلی به حالت عادی و توجه به علامت‌ نکشیدن سیگار و بستن کمربند ایمنی که هیچ؛ شاید دیگر گوشم به پیام‌های مکرر قراردادن گوشی‌های همراه در حالت خاموش یا پرواز هم دیگر بدهکار نباشد. طیاره که آماده حرکت می شود احساس می‌کنی در غاری نشسته‌ای و زلزله‌‌ای برپا شده. موقعیت کاملا توحیدی است. اذکار گوناگون پی‌درپی لقلقه زبان است تا طیاره جاکن شود یعنی تیکاف کند. صدای نامفهوم جوانی که سعی می کند از بلندگوی طیاره به گوش مسافران برسد در میان غرش ایلوشین گم می‌شود. ایلوشین با لرزش و غوغای فراوان پرید و ما هم رفتیم سراغ صرف صبحانه و بچه‌ها هم مشغول‌ گوشی و عکس و بازی. ادامه دارد ... @drhamednikoonahad
چندتا بچه پررو! قسمت سوم: و تو چه می‌دانی که دریا چیست؟ طیاره خاص با سلام و صلوات و با چند تکان ایمان‌افزا در فرودگاه بندرعباس به سلامت نشست. حوالی ۱۰ صبح. کمربندهای ایمنی را که نبسته بودیم به کناری می‌زنیم تا کوله پشتی ها را به کول بکشیم. برادرانی که کف هواپیما خوابیده بودند کم‌کم بيدار می‌شوند تا راه خروج باز شود. دهان ایلیوشین که باز می‌شود بچه‌ها متوجه می‌شوند که در چک کردن وضعیت آب‌وهوا باید بيشتر دقت می‌کردند. وسط پاییز تهران پریدیم و اواخر تابستان‌ بندرعباس بر زمين نشستيم. خروج از هواپیما همان و تنگ شدن چشمها همان و ذکر هماهنگ چقدر گرمه همان. عکس و فیلم‌برداری رسمی و غیررسمی در جريان است. بچه‌ها طاقت ندارند. کرم‌های ضدآفتاب به سرعت دست به دست خیرات می‌شود. پوست دهه‌هشتادی‌ها حساس است. بالاخره الکی بهشان نگفتند نسل عموپورنگ و خاله شادونه. در محوطه فرودگاه به پنج گروه تقسیم می‌شویم بر اساس رشته تحصیلی. معلوم می‌شود پنج‌تا اتوبوس منتظرند تا ما را به محل موعوداول برسانند. - از بچه‌های کمیته‌ای هم در اردو هستند. این را يکی از بچه‌های بسیج، آهسته در گوشم می‌گوید. با خودم می‌گویم خدا خیرشان دهد که به فکر محرومان و مستضعفان هم هستند و برای حفظ آبرویشان جار هم نمی‌زنند. بالاخره بسیج قرار بود بسيج مستضعفين باشد. ولی ادامه صحبت نشان می‌دهد که ظاهراً باز هم پنجاه درصد را درست حدس زدم. هر کمیته‌ای که کمیته امداد امام نیست. - بله استاد، در قضایای پارسال کمیته انضباطی رفته بودند. اشتباه مهلک، خيلی زود در ذهن اصلاح شد الحمدلله. دوست دارم با کمیته‌ای‌ها صحبت کنم ولی نشد یعنی نمی‌دانم که شد یا نشد. با خیلی‌ها در اردو صحبت کردم. شاید برخی کمیته‌ای بودند. خبر خوبی است که تنوع فکری اهالی اردو مورد توجه بوده. سفر خاص‌تری شد. بعد از حدود يک ساعت اتوبوس‌سواری، با راننده‌ای جوان که ناشی نشان می‌داد، رسیدیم به مقصد نخست. ساختمانی اداری در سازمان بنادر و کشتی‌رانی بندرعباس. در بندر شهید رجایی. خدا بر مقامات آن شهید بیفزاید. وارد سالن کنفرانس می‌شویم. سالن بزرگی است. بناست مهندس زارعی که جوانی است لاغراندام، سبزه، خوش‌سخن، با چندتا لیسانس و فوق لیسانس فعال و پرکار از خطه جنوب، در مورد دریا برایمان سخن بگوید. اما اول آقا جواد روی سن می‌رود. جوانی است خوش‌صدا با شکل و شمايل بسیجی‌ استاندارد و بیسیم به دست. متولی اردوهای راهيان پیشرفت یا همان‌ روایت گمشده در سازمان بسيج دانشجویی. بعد از سلام و خوش‌آمد و خیرمقدم، سعی می‌کند برنامه اردوی یکی‌دو روزه را طوری اعلام کند تا هم جذاب باشد و هم جنبه‌های شگفتانه‌اش حفظ شود. زبان دهه‌هشتادی‌ها را بلد است و علاوه بر صلوات، از آنها کف مرتب هم می‌گیرد. در جمعيت دنبال بچه پرروها و شلوغ‌کارها می‌گردد. انگار اردو را بیشتر برای آنها تدارک دیده‌اند. بعد از چنددقیقه صحبت، ترییون را به مهندس زارعی می‌سپرد. مهندس جوان با پاورپوینت همگام می‌شود تا ما را با دریا بيشتر آشنا کند. لهجه جذابی دارد و مداماز این سو به آن سو جابجا می‌شود. هم تسلطش بر مطلب‌ خوب است و هم برقراری ارتباطش با نسل زد(Z). نهایت تلاشش را می‌کند تا ما را متوجه ظرفیت‌های پرشمار دریا کند. آره همین دریا که ماهی و آبتنی‌اش را بیشتر تجربه کرده‌ایم. از مرز دریایی طولانی ایران و همسایگان آبی می‌گوید، از سواحل مکران و خزر، از تنگه هرمز و خلیج همیشه فارس تا ثروت‌های سرشار موجود در بستر و زیر بستر دریا. از فرصت‌های متنوع تجاری، اقتصادی، تفریحی گردشگری، سیاسی، نظامی امنیتی و ... دریا آن‌قدر گفت و گفت که از این همه غفلت و کم‌کاری نسبت به اين نعمت خدا واقعا شرمنده شدم. باید توبه کنیم برگردیم و جبران کنیم این همه‌ قدرنشناسی را. با خود فکر مي‌کنم واقعا برای‌ پیشرفت ایران عزیز همین دریا کافی نیست؟ یاد سیاست‌های کلی توسعه دریامحور افتادم که همین چند روز قبل توسط رهبر ابلاغ شده بود. به مرصاد که کنار دستم نشسته همین را می‌گویم. با تعجب ابرو بالا می‌اندازد. برنامه‌های بسیج همه حساب‌شده است بالاخره. ارائه سرپای مهندس که ترکیبی از تاریخ و جغرافیا و دریاشناسی و حقوق بین‌الملل و تجارت بین‌الملل بود حدودا یک ساعت طول کشید و با اذان ظهر تلاقی و از آن هم عبور کرد. صدای اذان از گوشی‌ها که عمدتا با افق تهران (یعنی نیم‌ساعت بعداز اذان بندرعباس) تنظیم بود در فضای سالن پیچید و پخش شد و بلافاصله قطع. کسی سراغ نماز اول وقت را نگرفت. خدا رحمت کند شهید رجایی را که می‌گفت به نماز نگوئید وقت کار است به کار بگویید وقت نماز است. نماز را با تأخیر اما به جماعت خواندیم. کمی جبران شد بلافاصله راهی ایستگاه بعدی می‌شویم. اما جوانان گرسنه‌اند و غرولندهای زیر لب کم‌کم دارد بلند و بلندتر می‌شود. نزدیک ساعت ۲ بعد از ظهر است و بچه‌ها ناهار می‌خواهند. ادامه‌ دارد ... @drhamednikoonahad
چند تا بچه پررو! قسمت چهارم: ایزوایکو در گرمای ۳۰-۳۵ درجه بندرعباس تشنه و گرسنه عازم مقصد بعد هستیم. له‌له‌زنان بعد از حدود يک ساعت اتوبوس سواری با همان‌ راننده ناشی که گاه پشت فرمان چرت می‌زند، وارد یک مجموعه صنعتی می‌شویم: مجتمع كشتی‌سازی و صنایع فراساحل ایران(ایزوایكو ISOICO) منطقه ویژه اقتصادی است که در زمینه طراحی، ساخت و تعمیر انواع شناورها و تأسیسات دریایی فعالیت می‌کند. اول از همه، خلع سلاحمان می‌کنند. مرصاد شب قبل از حرکت گفته بود که برای بازديد از این اماکن خاص محدودیت‌هایی هست. گوشی‌ بی‌گوشی. دهه‌هشتادی‌ها به سختی از این پاره تن دل می‌کنند و با کمی غرغر تسلیم می‌شوند. ازآنجاکه جماعت گرسنه، پيشرفت و پسرفت و روایت گمشده و پیداشده برايش فرقی ندارد، مسیر اتوبوس به سمت سالن غذاخوری ایزوایکو کج می‌شود. همانجا از اولين شگفتانه رونمایی می‌شود. بچه‌ها که شکمشان را برای پلوماهی با ترشی محلی و دورچین جنوبی صابون زده بودند، با تحویل گرفتن ظروف یکبار مصرف عدس‌پلو و نوشابه کورذوقی می‌گیرند. عدس‌پلو و نوشابه به‌دست‌، می‌روم کنار مهندس زارعی می‌نشینم که با رفیقش گپ می‌زند و به قاشق‌های آخر غذا رسيده. از مهندس بابت ارائه مطالب ارزنده تشکر می‌کنم. متواضع است. از رشته و مقطع تحصیلی‌ام می‌پرسد. مطابق انتظار دانشجو می‌پندارد مرا. بزنم به تخته. با اتوبوس در محوطه فنی کارگاهی یا به قول خودشان یارد می چرخیم تا در کنار دو سازه عظیم‌الجثه پیاده می‌شویم. مابین دو عدد پایه سکوی نفتی و خود سکو حلقه می‌زنیم تا مهندس مربوطه برای ادای پاره‌ای توضیحات فنی بیاید. آقاجواد با شوروحرارت‌ مقدمه‌چینی می‌کند تا بچه‌ها بدانند در کجا ایستاده‌اند. در جایی ايستاده‌ایم که تا پيش از اين اجازه حضور داده نمی‌شد حتی به اهالی محلی آنجا. مسؤول HSE توصیه‌های ایمنی را یادآوری می‌کند و بچه‌های تیم تصویربرداری دائم دوروبرمان می‌چرخند برای‌ شکار لحظه‌ها. مهندسی مکانيک‌خوانده به ما ملحق می‌شود. جاافتاده مردی است لباس‌کارمخصوص بر تن با لهجه شیرین جنوبی. ظرف بیست دقيقه به‌ لحاظ فنی سازه‌ها را تشریح می‌کند با کلی عدد و رقم. نصف بیشتر کلماتش فارسی نیست. سعی می‌کنم با اشارات و قرائن موجود در محل بفهمم چه می‌گوید. یک‌دست بلندگو و یک‌دست در جیب تنگ شلوار لی، از اقتدار متخصصان ایرانی در ساخت و به آب اندازی سازه‌ها می‌گوید، از خاطرات خودکم‌بینی برخی مديران سال‌های نه‌چندان دور و بی‌اعتمادی‌شان به توانمندی جوان ایرانی در مقایسه با شرکت‌های اسم ورسم‌دار اروپایی شکوه می‌کند. از شرکت هلندی روايت می‌کند که وسط کار، پروژه آب‌اندازی را به بهانه تحریم رها می‌کند و دستها را تو پوست گردو می‌گذارد. از ناامید نشدن و خودباوری و همت جوانان‌ غیور ايرانی در شکستن رکوردهای جهانی در ساخت انواع سازه‌ها و شناورهای دریایی آن هم در شرایط تحریمی می‌گوید. بچه‌ها گوش می‌دهند، سؤالاتی می‌پرسند، برانداز می‌کنند و به فکر فرو می‌روند. هربار که بچه‌پررو به یکی از افتخارات و ابتکارات جوانان ایرانی اشاره می‌کند با تشويق حضار مواجه می‌شود. سوار بر اتوبوس به سوی ديگری از مجتمع روانه می‌شویم. بچه‌ها فرصت ناب چرت را از دست نمی‌دهند. با عبور مارپیچی از لابلای کانتینرها و کانکسها و انواع سازه‌ها، اسکله‌ای نمایان می‌شود و کشتی‌های غول پیکری که قبلا فقط در تلویزیون ديده بودم. مدام یاد حضرت نوح می‌افتم. عجب مخلوق باهیبتی است کشتی. صندلی‌هایی به شکل هلالی شکل در چندردیف چیده شده رو به کشتی و پشت به دریا. میان‌وعده هم تدارک شده تا انرژی بچه‌ها نیفته. نسل زد محروم از گوشی و فجازی و سلفی، کیک و آبمیوه را برداشته و سلانه سلانه خود را به صندلی‌ها می‌رسانند. زیرآفتاب شرشر عرق می‌ریزند و دنبال‌ سایه‌ای می‌گردند که نیست. آقاجواد برای معرفی محیط با بلندگوی سیاری که شارژش روبه اتمام است می‌رود کنار تابلوی بزرگی که رویش درشت نوشته《می‌گفتندنمی‌توانیم》می‌ایستد. رو پنجه بالا و پایین می‌رود و حسابی از حنجره‌اش خرج می‌کند تا به جوانان‌ برساند آن شب‌بیداری‌ها و دوری از خانواده‌ها و سختی‌ها که ی عده بچه پررو به جان خريدند تا خودشان این شناورها و سازه‌های دریایی را در شرایط تحریمی بسازند و تعمیر کنند. از دهه‌هشتادی‌ها می‌خواهد بچه پررو باشند کم نیاورند و آیه یأس نخوانند. دو مهندس بی زبان هم که مشخص است مرد عمل و میدان هستند تا اهل حرف و سخنرانی، در چند دقيقه کوتاه، دستاوردهای مختلف صنعت بومی کشتی‌سازی را به زبان فنی توضیح می‌دهند. از فشردگی برنامه‌ها حوصله بعضی سررفته و نچ و نوچ می‌کنند و چشم انتظار پایان مراسمند. موقع رفتن که تقريبا زور آفتاب افتاده، عکس یادگاری می‌گیریم با یک شناور غول پیکر وطنی در کنار همان‌ تابلوی خاص تا يادمان بماند که‌ اگرچه‌ می‌گفتند نمی‌توانیم ولی خواستیم و توانستیم. ادامه دارد... @drhamednikoonahad