هدایت شده از معارف اسلامی
قطعه ای از سیاسیات دیوان #صفا
با همّت است و صبر و بصر نی به ادّعا
کان کام مردمان همه شیرین کند چو قند
«گر جلوه مینمایی و گر طعنه میزنی
ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند» *
گفتا چنان کنم خود یارانه گیرها
آرند چهل و پنج تومن، جمله پس دهند از دولت امید جز این انتظار نیست
با مدّعی بگو برو بر ریش خود بخند
جمعی گریست زاتش بنزین ظلم او
او همچنان ز خندهی بیجاش دل نکند
سیلاب آتشی که به هر شهر شد روان
لطف خدا به حکمت مولاش کرد بند
گفتا که جمعه صبح چو بشنیدم این خبر
بس در شگفت گشتم و شد داد من بلند
تقصیر من نبود، سپردم به دیگری
عیب از منیژه نی، چو که بیژن زده ست گند
* این بیت از لسان الغیب حافظ شیرازی است.
هدایت شده از معارف اسلامی
به نام خدا
آن که سطحش هنوز مشکوک است
اجتهادش چگونه شد احراز؟!
آفتابه چو دزدد از طلاب
دکتر ار شد، رساله دزدد باز
کاشکی یک لباس دیگر داشت
این قبا هست بر تنش ناساز
آن چنان می رسد به روی و لبش
گوی برده ز دختری طناز
***
بیست سالی به رفت و آمد بود
نام و ویزاش همچنان یک راز
تابعیت گرفته از اسکات
زین سبب می کشد از آنها ناز
خون مردم درون شیشه بریخت
خون افزون طلب کند از آز
در دروغ و دغل رکورد اوراست
در وقاحت گذشته از اعجاز ***
او که با گاز انبری جفت است
هر که نقدش کند، بگیرد گاز
دوست بیند از او اهانت ها
دشمنان را کند بسی اعزاز
دل نکند از سفر، ککش نگزید
آن همه کشته پشته شد به حجاز
سیل آمد شمال کشور برد
رفت او کیش و گشت قایق باز
***
در فتاوای من در آوردی
هست شیخ الشیوخ او بن باز
گفته او را مراد مرحومش
ساز مخفی کمان و تیر انداز
هر زمان فتنه ای برانگیزد
نیست معلوم چیست او را فاز
بس که تحریف دین و قرآن کرد
می شمارد یهودی اش انباز
***
هر زمانی معیشت مردم
در نشیب ار که بود، داشت فراز
از زمانی که او پدید آمد
همه باشد نشیب و سوز و گداز
بس جوانان که جمله بی کارند
بس عروسان که مانده بهر جهاز
توبه ی گرگ مرگ شد، شاعر
تا بمیرد کنون، بسوز و بساز #قطعه_ای از سیاسیات دیوان #صفا کرمانشاهی
هدایت شده از معارف اسلامی
ابیاتی از #برجام_نامه از سیاسیات دیوان #صفا قفل کردی جمله درها را حسن
حال دادی #کدخدا را بس خفن
جمع کردی #هستهای را در #نطنز
شد #کلیدت مایه تلخند و ظنز
دفن کردی هستهای را در #اراک
گشت #فردو هم ز جاروی تو پاک
آنقدر گفتی ز برجام کلک
کر شد از برجام تو گوش فلک
چون امام المسلمین هشدار داد
از فریب دشمنت زنهار داد
گفت من خوشبین به #دشمن نیستم
گر نخوانم نقشهاش، پس کیستم؟
باد در غبغب، بلافیدی بسی
فکر کردی در سیاست یک کسی
باز گفتی: «من که بد بین نیستم
ایمنم از خصم، بر مین نیستم
در سیاست نیست معنایی برآن
پس تو خوشبینی و بد بینی مدان»
هر کجا راه هدایت باز کرد
نفس خبثت طعنهای را ساز کرد
هدایت شده از شعرستان
#در_رحمت
ای در بگشوده ی رحمت #حسین
ای نبی را دسته گل هم نور عین
ای عزیز فاطمه، #سبط_النبی
جلوه ی شیر خدا، پور علی
سرور جمله جوانان بهشت
میزبان میهمانان بهشت
در سخاوت ابر باران زاستی
در شجاعت ثانی مولاستی
اینت، «قدمناک بر حاجاتنا
از کرم بنما شفاعت بهر ما» #حسین_صفره #صفا https://eitaa.com/safapoemcity