خاطرات علم قسمت ۴
📖 کلک این دولت را بکنم...
از جمعه ۱۳۵۵/۴/۱۱ تا يكشنبه ۱۳۵۵/۴/۲۰: در ركاب والاحضرت همايوني از شوروي بازديد كرديم.با همهي پروپاگاندها، من معتقدم شوروي موفق نشده و نخواهد شد كه مردم را به رژيم مؤمن كند. به حكومت و كشور خود نژاد اسلاو پايبند است. ولي از حق نبايد گذشت كه سرويسهاي اوليه را به مردم رساندهاند، مثل سوادآموزي، حمل و نقل، تا حدي مسكن، آب و برق و اين بود كه باز سفر را بر من تلخ كرد، زيرا به فكر اينكه در مرز تمدن بزرگ، پايتخت كشور ما هنوز #خاموشي_برق داشته و #هيچ_ سرويس صحيحي، نه #آب، نه #برق، #حتي_در_پايتخت نتوانيم به مردم بدهيم، واقعاً #ننگ است، واقعاً #ننگ است. به اين دولت بيلياقت نفرين و لعنت كردم و به هرحال تصميم گرفتم ظرف امسال به هر صورتي هست كلك اين دولت را بكنم، نه اين كه خودم رئيس دولت بشوم، فقط از جهت خدمت به شخص شاهنشاه. يك همچو حقهباز بيهمهچيز كه همهي آبروي ما را به باد داده است... هر الاغي را شاهنشاه به نخستوزيري برگزيند، همينقدر كه قدري حميّت و حقيقت داشته باشد، كافي است كه وضع را نجات بدهد.(صص ۱۸۲ - ۱۸۰)
https://eitaa.com/drm_mirshamsi