مانند حرمت ازدواج موقت ،حذف حی علی خیر العمل از اذان،حذف الصلاه خیر من النوم از اذان،بازگرداندن فدک و ...
🗯پاسخ؛
❗️حضرت علی بارها مخالفت خود را با خلفای گذشته اعلام کرده بود.از جمله در روز شوری آنجایی که به علی علیه السلام گفته شد به شرطی با تو بیعت می کنیم که بر اساس سیره ابوبکر و عمر حکمرانی کنی .حضرت در پاسخ فرمود:
« من تنها بر اساس کتاب خداوند و سنت پیامبرش بر شما حکمرانی می کنم »
📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162
📚مسند احمد ج1 ص75
📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162
📚بحار الانوار ج31 ص368
👌حضرت علی پس از خلافت نیز سعی در، از بین بردن بدعت های خلفای سابق را داشت اما با مخالفت مردم زمان مواجهه شد و ترس آن بود که اگر حضرت علی به زور مردم را از آن بدعت ها جدا کند فتنه و آشوب سراسر جامعه اسلامی را فرا گیرد و اسلام در معرض سقوط واقع شود لذا حضرت علی مصلحت را در آن دید که انان را به حال خود واگذارد.
👌شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که حضرت علی پس از به خلافت رسیدن برای مردم خطبه خواند و فرمود:
«خلفای پیشین رفتاری داشتند که در آنها به عمد با پیامبر خدا مخالفت کردند و پیمان او را شکستند و سنتش را دگرگون ساختند.اگر مردم را بر کناره گیری از آن دارم و آن را به جایگاه خود در دوران پیامبر خدا برگردانم لشکریان از من دوری می جویند و من تنها می مانم به همراه گروهی اندک از پیروانم که برتری و پیشوایی مرا بر پایه کتاب خدا و سنت پیامبر باور دارند.
❗️اگر فرمان دهم که مقام ابراهیم را به جای خود که پیامبر نهاده بود برگردانم و فدک را به فرزندان فاطمه بر گردانم ...داوری های ستمگرانه را بر هم زنم ...مسح بر کفش ها را حرام سازم ،بر نوشیدن شراب کشمش حد جاری سازم و متعه حج و ازدواج را حلال گردانم و مردم را وادار کنم تا بسم الله الرحمان الرحیم را در قرائت بلند ادا کنند ...و مردم را بر حکم قرآن و طلاق بر پایه سنت واگذارم ...و وضو و غسل و نماز را به زمان و جایگاه اولیه و احکام شرعی اش بر گردانم ...آن گاه مردم از اطرافم پراکنده شوند.
👌سوگند به خداوند که به مردم دستور دادم که در ماه رمضان جز نمازهای واجب را به جماعت نخوانند و انان را اگاه کردم که جماعت در نماز مستحبی بدعت است .ناگهان گروهی از لشکر که به همراه من در نبرد بودند فریاد بر آوردند که « ای اهل اسلام سنت عمر دگرگون شد .ما را از خواندن نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارد»
❗️با مشاهده تفرقه و جدایی و پیروی از پیشوایان گمراهی و تبعیت از داعیان به آتش در این امت بیمناک شدم و« اگر این دستور را لغو نکنم» بخشی از سپاهم شورش کنند.
📚 الکافی ج8 ص58
📚الاحتجاج ج1 ص626
📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص718
🗯در روایت دیگر آمده است؛
❗️ «وقتي امير مومنان به کوفه آمدند به حسن بن علي دستور دادند که در بين مردم ندا دهد که در ماه رمضان در مسجد ، نماز تراويح جماعت نخوانند ؛ پس حضرت در بين مردم همان را که امير مومنان فرموده بودند اعلام کردند ؛ وقتي مردم کلام امام حسن را شنيدند ، فرياد زدند که «واي عمر واي عمر»- زيرا نماز تراويح از بدعت هاي عمر بود- وقتي امام حسن به نزد امير مومنان باز گشتند به ايشان فرمودند : اين چه صدايي است ؟ پاسخ فرمود : اي امير المومنين ، مردم فرياد مي زنند واي عمر واي عمر ؛ امير مومنان فرمودند به ايشان بگو نماز بخوانيد «شما عمر را بيشتر از سنت رسول خدا قبول داريد و سنت را نمي خواهيد»
📚التهذیب ج3 ص70
🔷خداوند می فرماید:
« مومنان هر گاه سخن لغوی را بشنوند ( و عمل باطلی را ببینند) از آن روی بر می گردانند و می گویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای خودتان»
🔷قصص 55
❗️خداوند نیز به پیامبر گرامی دستور می دهد حال که از تو تبعیت نمی کنند خطاب به انان بگو:
«آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم»
🔷کافرون6
❗️یعنی حال که دعوت حق را لبیک نمی گویید من دست از آیین و مسیر حق خویش بر نمی دارم آیین شما به خودتان ارزانی باد و به زودی عواقب نکبت بار آن را خواهید دید
📚تفسیر نمونه
سوال
ایا امام علی پشت سر خلفا نماز میخونده یا خیر
✅پاسخ
در مورد اینکه آیا امام علی پشت سر خلفا نمازمی خوانده است یا نه باید گفت:
❗️ اهل تسنن برای مشروع جلوه دادن حکومت خلفا از بعضی روایات استفاده کرده اند که امام علی در جماعت آنها شرکت می کرده است.
در این زمینه روایات مختلفی وجود دارد:
♦️از بعضی منابع استفاده می شود که امام علی در جماعتشان شرکت می کردند؛ ولی نمازشان را فرادا می خواندند
❗️ چنانکه درتفسیرقمی آمده است:
«حضر المسجد و وقف خلف ابى بکر و صلّى لنفسه»
امام علی در مسجد حاضر میشد و پشت سر ابی بکر میایستاد؛ اما نمازرا فرادی میخواند
📚تفسیر قمی ج2 ص158
♦️روایت دیگر از طبرسى در احتجاج است که می نویسد:
«و حضر المسجد و صلّى خلف ابی بکر»،
«امام علی در مسجد حاضر می شد و پشت سر ابوبکرنماز
❓پرسش
❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد
💠پاسخ؛
1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که :
1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود.
❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد.
📚الذریه الطاهره ص157
2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد .
👌امام علیه السلام فرمود:
«ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار»
📚الکافی ج5 ص360
👌امام صادق فرمود:
«هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است»
📚التهذیب ج3 ص177
3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود:
«این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید»
🔷هود78
❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد.
4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید.
🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود:
« زمانى كه عمر بن الخطاب از امّكلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّكلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زادهات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينهام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمىگذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مىانگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.»
📚الکافی ج5 ص346
❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت
📚مستدرک الوسائل ج14 ص443
🔶وفرمود:
« ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند»
📚الکافی ج5 ص346
5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است .
❗️ابن سعد نقل می کند:
«علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...»
📚طبقات ابن سعد ج8 ص464
6⃣سید مرتضی می نویسد:
«آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)»
📚رسائل المرتضی ج3 ص149
❗️شیخ مفید می نویسد:
« امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید »
📚المسائل السروریه ص91
7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس .
🔶امام صادق فرمود:
« هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد»
📚الکافی ج6 ص115
❗️مرحوم نوبختی می گوید:
«ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد»
📚بحار الانوار ج42 ص91
👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند
📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9
❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
❔پرسش
❓چرا حضرت علی در زمان خلافتش بدعت های خلفای قبلی را اصلاح نکرد
می خواند»
📚الاحتجاج ج 1 ص126
👌در جواب باید گفت:
سند این روایت مرسل است؛ زیرا طبرسی روایت را مستقیماً و بدون ذکر واسطه از حماد بن عیسی از امام صادق نقل میکند؛ در حالی که حماد بن عیسی متوفای 19 هـ و خود طبرسی متوفای 548 هـ است.
❗️برفرض قبول این روایات نمی شود گفت این عمل دلیل بر مشروع شمردن حکومت خلفا بوده؛ بلکه بنا بر مصلحت جامعه و برای جلوگیری از اختلافات در جامعه نوپای اسلام بوده است. و امام علی هم مصالح اسلام را برهر چیز مقدم میداشتند. چرا که آن حضرت در مساله امامت که مهمتر از موضوع نمازبود، به خاطر مصالح اسلام و مسلمانان اقدام عملی نکردند هر چند بارها استدلال بر امامت خود کردند که ما در پاسخ های گذشته کانال به آن اشاره کرده ایم
❗️لذا در برخی روایات امده که حضرت از باب تقیه و حفظ مصالح اسلام اقدام به چنین کاری می کردند
📚وسائل الشیعه،ج8 ص298
❗️ علاوه بر آن منطقی به نظر نمی رسد که مثلا امام 25 سال در آن جامعه زندگی کرده باشد و پشت سر هیچ یک از خلفا نمازنخوانده باشد، و هیچ مشکلی هم برایش پیش نیامده باشد و منابع هم هیچ اشاره ای به این موضوع نکرده باشند.
و از طرف دیگر در آن زمان به علت محدود و کوچک بودن شهرها و هم به دلیل فضای معنوی جامعه و تاکید بر ارزش فراوان نمازجماعت تقریبا اقامه نمازدر مسجد و به امامت خلیفه مسلمین یک سنت بود و همه مردم نمازرا به جماعت در مسجد اقامه می کردند. از این رو عدم شرکت امام در مسجد با توجه به تمام موارد ذکر شده به علاوه همسایه مسجد بودن، یک مساله عادی نیست که بشود به راحتی از کنار آن گذشت.
❗️و بنابر هر دو صورت حضور امام علی در مسجد، نمی تواند تاییدی بر مشروع بودن خلافت خلفا باشد.
❗️اهل سنت معتقدند که هر انسان فاسق و فاجری می تواند پیش نماز گردد چنان که روایت می کنند که پیامبر فرمود:
« نماز پشت سر هر انسان فاسق ویا غیر فاسقی از اصول دین است»
📚سنن الدار قطنی،ج2 ص57
❗️پس بر اساس مبانی اهل سنت امام جماعت بودن فضیلتی را ثابت نمی کند به همین رو از اقتدا کردن حضرت امیر به خلفا نمی توانند فضیلتی را برای خلفا اثبات کنند
👌در عصر حاضر نیز مراجع عالیقدر، به زایرانی که به مدینه و مکه مشرّف میشوند، تاکید میکنند که درنمازجماعت آنان شرکت نمایند و بدون عذر، از شرکت در نمازجماعت دریغ نورزند، هر چند که فرقه های اسلامی، اختلاف نظر هایی دارند، اما مصلحت اسلام در این است که همه مسلمانان در مقابل دشمن مشترک با هم متحد شوند.
#پاسخ_به_شبهه_وهابی_در_مورد_امامت_امامان_علیهم_السلام
🤔#پرسش
❔سؤالی که قرنهاست کمر علمای شیعه را شکسته و باعث هدایتِ بسیاری از عوامشان شده است...
❎ شیعیان ادّعا دارند که امامتِ ائمهشان، بالاتر و شریفتر از نبوّتِ انبیای ما مسلمین است.
و از طرفی مدّعی هستند که حضرت علی (وسایر ائمه) بخاطر حفظ اتحاد جامعه و جلوگیری از خونریزی، از حقّ خودشان دفاع نکردند و آنرا به خلفا سپردند.
اینک سؤال ما :
اگر امامت، بالاتر از نبوّت است؛ پس چرا حضرت علی 👈🏻برای حفظ اتحاد و جلوگیری از خونریزی👉🏻 از این حقّ خود گذشت و آنرا به شیخین سپرد؛
اما پیغمبرﷺ نیز 👈🏻برای حفظ اتحاد جامعه و جلوگیری از خونریزی👉🏻 از حقّ خود نگذشت! و حقّ خود را به ابوجهل و ابولهب و مسیلمه نداد؟!
شاید بگویند : جامعهی حضرت علی، مسلمان بودند و جامعهی پیامبر، کافر.
اما اینجا، سؤال بزرگتری میآید :
چرا انکار نبوّت، بلااستثنا باعث کفر است. اما انکار امامت، باعث کفر نیست؟! مگر امامت، بالاتر و مهمتر از نبوت نبود ‼️
و اگر امامت را پایینتر از نبوت بدانند؛ اینک عقیدهی ما اهلسنت را اثبات نمودهاند. که امامت وخلافت را یک امرِ شورایی (وغیر الهی) میدانیم.
💠#پاسخ💠
👌ما معتقدیم که امامت ادامه دهنده نبوت است و امام همان وظائف پیامبر گرامی را برعهده دارد .
❕مثلا يك دانشمند سنى امامت را چنين تعريف مى كند ؛
«امامت رياست و سرپرستى عمومى در امور دين و دنيا به عنوان جانشينى از پيامبر اسلام است».
📚شرح تجرید قوشچی ص 472
❕مطابق اين تعريف، «امامت» يك مسؤوليت ظاهرى در حد رياست حكومت است، منتها حكومتى كه شكل دينى دارد، و عنوان جانشينى پيامبر (جانشينى و نيابت در امر حكومت) را به خود گرفته است و طبعاً چنين امامى مى تواند ازسوى مردم برگزيده شود و اگر حکومت به او داده نشود ، از امامت ساقط می شود .
🔸شيخ مفيد در «اوائل المقالات» در بحث عصمت چنين مى گويد: «امامانى كه جانشينان پيامبران در اجراى احكام و اقامه حدود و حفظ شريعت و تربيت مردم هستند معصوم (از گناه و خطا) هستند، همچون معصوم بودن انبياء»
📚اوائل المقالات ص 74
❕مطابق اين تعريف كه با اعتقاد پيروان مكتب اهلبيت هماهنگ است امامت چيزى فراتر از رياست و حكومت بر مردم مى باشد؛ بلكه تمام وظايف انبياء- بجز دريافت وحى و آنچه شبيه آن است- براى امامان ثابت است و به همين دليل شرط عصمت كه در انبياء مى باشد در امام نيز هست.
❕از اين رو در شرح احقاق الحق، امامت در نزد شيعه چنين تعريف شده ؛ «امامت يك منصف الهى و خداداى است كه تمام شئون والا و فضايل را در بر دارد جز نبوت و آنچه لازمه آن است».
📚احقاق الحق ج 2 ص 300
❕مطابق اين تعريف، امام از سوى خداوند و به وسيله پيامبر مى شود، و همان فضايل و امتيازات پيامبر (جز مقام نبوت) دارد، و كار او منحصر به حكومت دينى نيست. به همين دليل اعتقاد به امامت جزئى از اصول دين محسوب مى شود، نه يكى از فروع دين و وظايف عملى و حکومت شانی از شوون امامت است که اگر نباشد ، امامت ساقط نمی شود .
👌بنابراین امامت جانشینی از نبوت است و همان وظائفی که پیامبر گرامی بر عهده داشتند ، امام هم بر عهده درد . پیامبر گرامی در زمان حیات شریفشان چهار وظیفه حساس و مهم را بر عهده داشت ؛
🔶1- قرآن را تفسیر کرده و مقاصد و اهداف و رموز و اسرار آن را برای مردم بیان می کرد چنان که می فرماید:
« قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی »
🔶نحل 44
🔶2- احکام الهی را به مردم می رساند و آن ها را با حلال و حرام و واجبات و محرمات آشنا می ساختند .
🔶3- به شبهات و اشکالات وارده بر تعالیم اسلامی پاسخ می گفت .
🔶4- دین و آیین الهی را از تحریف و زیاده و کم حفظ می کرد .
❕امام بعد از پیامبر ، این وظائف را اجرایی می کند و امامان ما هیچگاه این وظایف را به دیگر واگذار نکردند . آنچه واگذار شد یک شان از شوون امامت یعنی حکومت و خلافت ظاهری بوده است که همانطور که پیامبر حاکم و خلیفه ظاهری بود ، امام هم این شان را داراست ، این شان بعد از پیامبر گرامی به واسطه عدم حمایت مردم و غصب حکومت ، از امام سلب شد ، چنان که این شان در مدت سیزده سال حضور پیامبر در مکه نیز از ایشان سلب شده بود ، اما نبوت ایشان باطل نشد .
❕پیامبر اسلام در زمان سیزده ساله که در مکه بودند ، در برابر مکیان و مشرکین حکومت ظاهری نداشت ، زیرا یار و یاور کافی نداشت ، اما نبوتش باطل نشد . امامان ما هم به واسطه عدم یاور ، خلافت ظاهری نداشتند ، اما امامتشان باطل نشد . اگر امامان ما نیروی لازم را داشتند ، قیام می کردند و شان حکومت داری را نیز اجرایی می کردند ، چنان که پیامبر وقتی به مدینه هجرت کرد و قدرت یافت ، قیام کرد و حکومت ترتیب داد .
❕شیخ کلینی روایت می کند که علی علیه السلام به سی گوسفندی که مشغول چرا بودند اشاره کرد و فرمود ؛
« به خدا
سوگند ، اگر به تعداد این گله گوسفند یار و یاور داشتم ، حتما قیام می کردم »
📚الکافی ج 8 ص 33
❕از امام سوال کردند که چرا علی علیه السلام با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام #خلافتش با دشمنانش جنگید؟ امام علیه السلام پاسخ داد ؛
« او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و 9 ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد ، با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
📚بحار الانوار، ج29 ص 435
❕« امیر مومنان بعد از جنگ نهروان در مجلسی نشسته بود و مردم سخن می گفتند تا آنجا که خطاب به ایشان عرضه داشتند چرا با ابوبکر و عمر نبرد نکردی چنان که با طلحه و زبیر و معاویه نبرد کردی❓ چرا با شمشیرت آنان را نزدی و حقت را از آنان نگرفتی❔
❕حضرت علی فرمود:
«من به شش پیامبر اقتدا کردم که آنان به خاطر خوف و هراس ( و کمی یاران ) از نبرد با دشمنانشان خود داری کردند .نوح و لوط و ابراهیم و موسی و هارون و محمد زمانی که در مکه بود و به غار پناه برد.»
📚بحار الانوار ج29 ص417
🔸پیامبر گرامی خطاب به علی علیه السلام فرمود ؛
« ای پسر ابوطالب، سرپرستی امت من حق تو و از آن توست، اگر مردم با سلامت و خوبی بر تو اتفاق نظر داشتند ، #زمام امور آنها را به دست بگیر و حکومت را عهدهدار شو. اگر درباره تو اختلاف کردند آنها را رها کن با هر چیزی که خودشان میخواهند، خداوند برای تو #گشایشی قرار خواهد داد.»
📚مستدرک الوسائل ج11 ص78 _بحار الانوار ج30 ص15
👌بنابراین امامان ما ، وظیفه امامت را به دیگری واگذار نکردند ، آنچه به دیگران واگذار شد ، شانی از شوون امامت یعنی حکومت ظاهری آن هم به واسطه عدم یار و یاور بوده است ، چنان که پیامبر گرامی در مدتی که در مکه بودند ، شان حکومت ظاهریشان ، به کفار واگذار شده بود ، آن هم نه به خاطر حقانیت کفار بلکه به خاطر کمی یار و یاور .
👌🔸وهابی اشکال دیگری مطرح کرده و می گوید ؛
« انکار نبوت بلا استثناء باعث کفر است اما انکار امامت باعث کفر نیست ، مگر امامت بالاتر و مهم تر از نبوت نبود »
👌پاسخ وهابی روشن است . انکار امامت هم به مانند انکار نبوت موجب کفر است ، چرا که امامت اصلی از اصول دین است
❔حال اهل سنت که امامت را قبول ندارند کافرند ❗️
👌پاسخ این سوال هم روشن است . آنان اصلی از اصول دین را منکرند و روز قیامت فرقی با کفار ندارند و هیچ گونه عمل خیری از آنان پذیرفته نمی شود ، چنان که از کفار پذیرفته نمی شود ، که تفصیل ادله در این رابطه را در سه نمایه بالا می توانید بخوانید .
👌امام باقر علیه السلام فرمود:
« هر کس با عبادت خداوند خود را خسته کند در حالی که معتقد به امامی از جانب خداوند نباشد سعی و تلاش او غیر مقبول است و چنین فردی گمراه و متحیر محسوب می شود .خداوند از بین #برنده اعمالش است و اگر در چنین حالی بمیرد به مرگ کفر و نفاق مرده است »
📚الکافی ج1 ص183 _ وسائل الشیعه ج1 ص118
🔷و فرمود:
« اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر #اعمالش را ندارد»
📚الکافی ج2 ص18
👌اما با این وجود ، امامان ما در دنیا احکام اسلام را بر آنان جاری کرده اند و به ما امر کرده اند با آنان معامله مسلمان کنید و آنان را مسلمان معرفی کرده اند تا همبستگی ظاهری در برابر کفاری که از اساس اسلام را قبول ندارند حفظ شود و اسلام سست و فشل نشود ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«اسلام شهادتین واقامه نماز وزکات وانجام حج وروزه ماه رمضان است اما ایمان معرفت ولایت امامان است وکسی که #ولایت را نداشته باشد مسلمان گمراه است»
📚الکافی ج2 ص25
👌و در نقل های دیگر به ما سفارش کرده اند با آنان حسن رفتار داشته باشیم و در مساجدشان حاضر شویم و ...
❕ ما معتقدیم که مقام امامت از مقام نبوت بالاتر بوده و بسیاری از انبیاء و پیامبران اولوالعزم ، امام هم بوده اند و پیامبر اسلام هم امام بوده است و امامت امامان ما ، ادامه دهنده مسیر انبیاء گذشته و پیامبر اسلام است و مقام امامان ما از تمام انبیاء ، حتی آن پیامبرانی که به مقام امامت هم رسیده اند بالاتر است جز پیامبر اسلام که مستند این اعتقاد ما آیات قرآن و روایات فریقین است
👌و امامت ادامه دهنده نبوت است و همان صفاتی که در نبی شرط است در امام هم شرط است و همانطور که نبی را خدا تعیین می کند ، امام را هم خدا تعیین می کند و امامت « شورایی » از اساس باطل و غیر قابل قبول است و امامت « منصبی الهی » است ، چنان که نبوت « منصبی الهی است »
سوال:آیا مطالب زیرکه درکانالها نشریافته است صحیح است؟!؟!
سلام فردا روز سعد اكبر است روزى كه دعا درحق فرزندان به اجابت ميرسد... امشب تلاوت آيه29و30سوره فاطر باعث نزول بركت است. شما هم مثل من برای دوستاتون ارسال کنید.
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم
إِنَّ الَّذِینَ
یَتْلُونَ
کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ
وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ
سِرًّا وَعَلانِیَةً یَرْجُونَ
تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ ﴿٢٩﴾
لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ
وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ
إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ( ۳۰)
سُبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ
وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج
هَـمّی وَ يَسّر اَمری
وَ ارحِم ضَعفی
وَ قِلَـّةَ حيلَتی
وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب
يا رَبَّ العالَمين
حضرت محمد(ص) فرمودند هر کسی این دعا را بین مردم پخش کند گرفتاریهایش حل شود...
فقط امشب
*با این دعاء براى فرزندانتون ،ان شاء الله در حفظ و مراقبت الله قرار خواهند گرفت.🚩 هر پدرومادری:این دعاء را در این روزها تکرار کنند:*
بجای نقطه چین (( نامهای فرزندانتون بگویید))
*بار الها تو….... را بدون اینکه من قدرت و توانایی داشته باشم به من داده ای پس آنها را در پناه خودت بدون قدرت و توان من حفظ بفرما.*
*بار الها آنها را از هر بدی و شر و ضرری حفظ بفرما.*
*خداوندا آنها را از مریضیها حفظ بفرما.*
*خداوندا آزمایش و امتحان من را در آنها قرار مده.*
*بار الها آنها را در آزمایشات پنهانی و آشکار مأجور بفرما.*
*خداوندا آنها را از بندگان صالح خودت و حافظان کتاب خودت قرار بده و آنها را از نظر دین و عبادت و اخلاق بهترین مردم و از نظر زندگی خوشبخترین مردم و بهترین زندگی قرار بده*
*بار خدایا آنها را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر تو بی نیازشان بگردان.*
*خداوندا همانطور که کتابت را تا قیامت حفاظت می کنی آنها را از شیطان رانده شده محفوظ بدار .*
*بار الها دوستی با بهترین افراد و خصلتها ی پاک و توکل بر خودت را نصیبشان بفرما یا قادر و یا جبار.*
*بار الها تمامی مرضهای قلبی و بدنی از آنها دور بفرما و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره آنها نائل بگردان یا کریم یا منان.*
*بار الها مرا از احسان و نیکی آنها در حیاتم برخوردار بفرما و با دعایشان بعد از مرگم مرا خوشحال بگردان.*
*(بار الها فرزندانم را ، تکه ای از قلبم را به تو سپرده ام در مکانی که از. دیدگان من پنهان هستند اما از دیدگان تو پنهان نیستند ،پس آنها را با حفاظتی که لائق عظمتت می باشد حفظشان بفرما) و همّ و غم آن کسی که این پیام را برای من فرستاده است را برطرف بفرما و هر آنچه را که آرزو دارد نصیبش کن.*
آمین
*هر کس این دعاء دریافت کرد،به دوستان عزیزش هدیه کنه ،صدقه جاریه باشد از من و پدر و مادرم .
🌺
🌺🌺
🌺🌺🌺
بابررسی به عمل آمده موارد زیر درخصوص متن بالا تقدیم می گردد
۱. مفهومی به نام "سعد اکبر" در هیچ یک از کتب روایی از معصومین(ع) نقل نشده و اعمالی هم برای آن بیان نگردیده است! ضمن اینکه در شایعه زمان مشخصی هم برای آن تعیین نشده است!
2. در باب سعد یا نحس بودن برخی ایام مانند سعد بودن نوروز روایاتی موجود است، اما نماز ادعا شده در متن، در کتب ادعیه شیعه مانند مفاتیح الجنان و اقبال الاعمال یافت نشد!
3. روایتی از شب خاصی که دعای والدین برای فرزندان اجابت شود موجود نیست! در روایات مرتبط هم استجابت دعا محدود به هیچ زمانی نشده است!
4. اعمال مستحب باید مطابق دستور و روایت باشد وگرنه بدعت محسوب شده و عمل به آن حرام می باشد!
5. مطلب ادعا شده در مورد آیات ۲۹ و ۳۰ سوره فاطر یافت نشد و در خواص این آیات فقط مطلبی با موضوع رشد سود و تجارت بیان شده است!
6. عبارت "سبحان الله یا فارج..." دعایی با سند مشخص نیست و ادعای رفع گرفتاری منتشر کننده آن از قول پیامبر اکرم (ص) نیز کذب و فاقد اعتبار است !
7. دروغ بستن بر دیگران از زشتترین انواع گناهان کبیره است؛ زشتى افترا بسته به شأن فرد مورد اتّهام می باشد و دروغ بستن بر خدا و پیامبر(ص)، از بدترین گناهان کبیره است!
✅غالبا در روضه ها از سه بانو در تاریخ به عنوان کنیز حضرت فاطمه(س) یاد می شود :
1⃣اسماء بنت عمیس
2⃣امّ ایمن بنت ثعلبة
3⃣فضّة نوبیه
حال صحت این ادعا را بررسی می کنیم.
💠أسماء بنت عمیس :
او از همان ابتدای مسلمان شدنش، حرة بوده و کنیز نبوده است.
اسماء ابتدا همسر جعفر بن ابی طالب(ع) بوده است و از وی سه پسر به نام های عبدالله و محمد و عون به دنیا آورد.
بعد از شهادت جعفر در جنگ موته، اسماء در سال نهم به تزویج ابوبکر ابن ابی قحافه درآمد.
پس؛ هنگامی که حضرت فاطمه(س) لحظات آخر عمر شریف خود را سپری می کرد، اسماء همسر ابوبکر بوده است و حتی از او فرزندی به نام محمد داشته است.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند :
📋《رَحِمَ اللّهُ الأَخَواتِ مِن أَهلِ الجَنَّةِ!》
♦️خدا خواهران بهشتی کند مورد مرحمت قرار دهد!(۱)
که منظور حضرت(ص)؛
اسماء دختر عمیس همسر جعفر بن ابی طالب(ع)، و سلمی دختر عمیس همسر حمزة سیدالشهداء(ع) و میمونةُ دختر حارثِ همسر نبی اکرم(ص) و ام فضل دختر حارث همسر عباس بن عبدالمطلب بود که همگی از یک مادر متولد شده بودند.
در اینجا لازم به ذکر است که؛ اسماء در سال هفتم بعثت همراه همسرش جعفر به حبشه هجرت کرد و بعد از ده سال در سال هفتم هجری همراه دیگر مهاجران، به مدینه بازگشته است.
پس اینکه برخی مداحان اسماء را که در شب ازدواج فاطمه(س) به عنوان کمک کار ایشان، ذکر می کنند، دروغ است، چون او در آن سال در مدینه نبوده است.
به هر حال؛ پس اسماء کنیز فاطمه(س) نبوده و از باب علاقه و ارادتی که به این خاندان داشته است، به حضرت فاطمه(س) در امور منزل کمک می کرده است.
تا جایی که امام باقر(ع) از امام علی(ع) روایت می کند که ایشان فرمودند :
📋《أَوْصَتْ إِلَیَّ فَاطِمَهُ(س) أَنْ لَا یُغَسِّلَهَا غَیْرِی، وَ سَکَبَتْ عَلَیَّ الْمَاءَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ》
♦️فاطمه(س) به من سفارش کرد؛ غیر از من، کسی او را غسل ندهد و اسماء بنت عمیس، آب بریزد.(۲)
بعد از شهادت حضرت فاطمه(س) اسماء با امام علی(ع) ازدواج کرد و از زمان دقیق وفات اسماء اطلاعی در دست نیست.
💠امّ ایمن :
بَرَکة دختر ثعلبة مشهور به امّ ایمن، کنیزی حبشی و متعلق به عبدالله بن عبدالمطلب، پدر رسول اکرم(ص) بوده و سپس به پیامبر اکرم(ص) ارث رسیده است و و پیامبر(ص) پس از ازدواج با حضرت خدیجه(س) او را آزاد کرد.
ام ایمن همچنین پس از درگذشت آمنه، مادر حضرت محمد(ص) در ابواء، وظیفه مراقبت از پیامبر(ص) را تا ورود به مکه و پس از آن تا سنین بلوغ و رشد، بر عهده داشت.
ام ایمن پیش از اسلام در مکه با عبید بن عمرو ازدواج کرد و از او فرزندی به نام أیمَن به دنیا آورد که در غزوه حنین در سپاه اسلام بود و کشته شد.
پس از درگذشت عبید بن عمرو، پیامبر(ص) روزی در بین اصحاب فرمود :
📋《مَن سَرَّهُ أَن يَتَزَوَّجَ امرَأَةً مِن أَهلِ الجَنَّةِ فَليَتَزَوَّج أُمَّ أَيمَنَ》
♦️هر کس میخواهد با زنی بهشتی ازدواج کند، ام ایمن را به عقد خود درآورد.(۳)
پس؛ ام ایمن با زید بن حارثه ازدواج کرد و اسامة بن زید، فرزند آن دو است.
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) ام ایمن همچنان به خانه حضرت فاطمه(س) تردّد داشت و حتی به همراه امام علی(ع) برای بازپس گرفتن فدک از ابوبکر، شهادت داد که پیامبر(ص) فدک را به فاطمه(س) بخشیده است.(۴)
پس ام ایمن نیز کنیز حضرت فاطمه(س) نبوده است.
💠فضّه :
در منابع آمده است که؛ حضرت على(ع) و حضرت فاطمه(س) در ابتدای ازدواجشان از رسول خدا(ص) خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند.
📋《فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیٍّ(ع) بِمَا خَلْفَهُ》
♦️پیامبراکرم(ص) نیز کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه(س) و کارهاى بیرون خانه را براى على(ع) تعیین کرد.
حضرت فاطمه(س) در این باره فرمود :
📋《فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُ بِاِکْفائى رَسُولُ الله(ص) تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ》
♦️جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و مشکل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.(۵)
بعد از اینکه بچه های این دو بزرگوار به دنیا آمدند، کارهای منزل بر حضرت فاطمه(س) سخت شد و از آنجایی که امام علی(ع) مدام در جنگها شرکت می کرد، پس در غنایم جنگی سهم داشت.
روزی؛ حضرت فاطمه(س) به پیشنهاد امام علی(ع) قصد داشت از رسول خدا(س) خادمی برای خانه بخواهد، اما پیامبر اکرم(ص) در پاسخ به درخواست ایشان، فرمود :
📋《یَا فاطِمَه(س)! ﺃُﻋَﻠِّﻤُﻜُﻤَﺎ ﻣَﺎ ﻫُﻮَ ﺧَﻴْﺮٌ ﻟَﻜُﻤَﺎ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺨَﺎﺩِﻡِ؟》
♦️ای فاطمه(س)! آيا بهتر نيست چيزى به شما تعليم نمايم كه از خادم براى شما بهتر باشد؟
ادامه مطالب :👇
سپس تسبیحات را به ایشان آموخت و فرمود :
📋《ﺇِﺫَﺍ ﺃَﺧَﺬْﺗُﻤَﺎ ﻣَﻨَﺎﻣَﻜُﻤَﺎ ﻓَﻜَﺒِّﺮَﺍ ﺃَﺭْﺑَﻌﺎً ﻭَ ﺛََﻼﺛِﻴﻦَ ﺗَﻜْﺒِﻴﺮَﺓً، ﻭَ ﺳَﺒِّﺤَﺎ ﺛََﻼﺛﺎً ﻭَ ﺛ
ََﻼﺛِﻴﻦَ ﺗَﺴْﺒِﻴﺤَﺔً، ﻭَ ﺍﺣْﻤَﺪَﺍ ﺛََﻼﺛﺎً ﻭَ ﺛََﻼﺛِﻴﻦَ ﺗَﺤْﻤِﻴﺪَﺓً》
♦️ای فاطمه(س)! هرگاه خواستید بخوابید، سی و سه مرتبه سبحان الله، و سى و سه مرتبه الحمدالله و سى و چهار مرتبه الله اكبر بگوييد.
سپس حضرت زهرا(س) از آموختن این تسبیح خرسند شد و فرمود :
📋《رَضِيتُ عَن اللهِ و عَن رَسُولِه》
♦️من از خدا و رسولش راضى شدم.(۶)
بعد از اینکه پیامبر اکرم(س) از مساعدت و دادن خدمتگزار به حضرت فاطمه(س) امتناع نمود و براى تقويت جسم و جان فاطمه(س) تسبيح هاى معروف را به دختر ارجمند خويش آموخت، طولى نكشيد كه آيه نازل شد و اين روحيه پيامبر(ص) را موجب رضايت پروردگار عالم و پاداش بزرگ الهى اعلام كرد، و در عين حال جلب رضايت و مساعدت فاطمه(س) را نيز مجاز و سبب خوشنودى خداوند دانست.
📋《وَ إِمّٰا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ اِبْتِغٰاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهٰا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُورَاً》
♦️و اگر به امید رحمتى که از پروردگارت جویاى آنى، از ایشان روى مى گردانى، پس با آنان سخنى به نرم بگو.(۷)
نقل شده است که؛
📋《فَلَمَّا نَزَلَت هَذِهِ الآیَةُ أَنفَذَ رَسُولُ اللهِ(ص) إِلَیهَا جَارِیَةً لِلخِدمَةِ وَ سَمَّاهَا فِضَّةً》
♦️هنگامی که این آیه نازل شد، حضرت رسول خدا(ص) کنیزی را به استخدام و خدمتگزارى فاطمه(س) مامور كرد و او را فضه نامید.(۸)
حضرت علی(ع) در مورد فضه فرموده است :
📋《اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِی فِضَّتِنَا》
♦️خدایا برای ما، فضه را مایه برکت قرار بده.(۹)
بعد از آمدن فضه، حضرت فاطمه(س) کارهای خانه را بین خود و فضه تقسیم می کرد؛ یک روز خود و یک روز فضه کارها را انجام میداد.
قطب الدین رواندی می نویسد :
روزی سلمان فارسی به خانه فاطمه(س) آمد.
آن حضرت(س) را دید که در کنار آسیاب نشسته و به آرد کردن جو برای خانواده مشغول است.
دست بانوی دو سرا، مجروح شده و پینه بسته و خونش بر چوب آسیا لخته بسته است.
در همان حال فرزند کوچکش امام حسین(ع) در گوشه ای از خانه از گرسنگی در اضطراب و گریه است.
سلمان گفت : ای دختر رسول خدا(س)! دست های شما از آسیاب کردن مجروح شده است.
فضّه خادمه تان حاضر است چرا این کار را به او نمی سپارید؟
حضرت(س) فرمود :
📋《اَوْصَـانى حَبيبِى رَسـُولُ اللهِ(ص) اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْماً وَلى يَوْماً فَكانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِها وَ الْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتى》
♦️رسول خدا(ص) به من وصیت کرده است که خدمت خانه یک روز با او باشد و روز دیگر با من و امروز نوبت من است.(۱۰)
فضه در ماجرای بیماری حسنین(ع)، که علی(ع) و فاطمه(س) نذر کردند در صورت بهبودی آنان سه روز روزه بگیرند، با آنان همراه شد و چنین نذری کرد.(۱۱)
امام علی(ع) هنگام دعوت به وداع فرزندان خود با پیکر مادر، فضه را هم خطاب قرار داده و فرموده است :
📋《یا أُمَّ كُلْثُومٍ(س) یا زَینَبُ(س) یا سُكَینَةُ یا فِضَّةُ یا حَسَنُ(ع) یا حُسَینُ(ع) هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُم》
♦️ای ام کلثوم(س)، ای زینب(س)، ای سکینه، ای فضه، ای حسن(ع)، ای حسین(ع)، بشتابید و بیایید با مادرتان وداع کنید.(۱۲)
فضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س)، به امام علی(ع) رسید و امام علی(ع) او را پس از آزادی به همسری ابوثعلبه حبشی درآورد و او از خانه امام(ع) خارج شد و بیست سال بعد از شهادت فاطمه(س) زندگی کرد.(۱۳)
تاریخ دقیقی بعد از این جریان در مورد او در دست نیست.
♻️نتیجه گیری :
اسماء و ام ایمن کنیز فاطمه زهرا(س) نبودند و
تنها کنیز فاطمه(س) فضه بود.
که حتی طبق قول یکی علمای معاصر که در قید حیات هستند، حتی فضه نیز هم کنیز نبوده و از دختران پادشاهان هم جوار بوده که شهرت فاطمه زهرا(س) را شنیده بود و خواستار آشنایی با قرآن را داشت و به این ترتیب، به مدینه آمد تا شاگرد قرآن فاطمه زهرا(س) باشد، ولی حضرت(ع) به خاطر مشغله خانه داری و بچه داری قبول نکردند، تا اینکه فضه گفت :
من در امور منزل تو را کمک می کنم، تا تو نیز به من قرآن یاد بدهی و حضرت(س) قبول کرد!
و این شد که؛ فضه پس از شهادت حضرت فاطمه(س) حدود بیست سال با آیات قرآن حرف میزد و به دیگران پاسخ میداد.
که به نظرم، صحت این قول بعید است.
📚منابع :
۱)خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۶۵
۲)اسد الغابه ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۶
۳)صحيح بخاری، ج۵، ص۲۱۴۰
۴)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۳۸
۵)وسائل الشیعه حر عاملی، ج۱۴، ص۱۲۳
۶)علل الشرائع شیخ صدوق، ج۲، ص۳۶۶
۷)سوره اسراء، آیه ۲۸
۸)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۴۳۴
۹)الثاقب فی المناقب طوسی، ص۲۸۱
۱۰)الخرایج و الجرایح راوندی، ص۵۳۰
۱۱)اعلام النساء المؤمنات حسون، ص۶۹۹
۱۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۹
۱۳)الحسین(ع) و بطلة کربلاء مغنیة، ص۲۸۷
👤📚👤📚👤📚👤📚👤📚👤
📆بیست و هفتم جمادی الاول سال هشتم عام الفیل، سالروز وفات #حضرت_عبدالمطلب_رحمه_الله جدّ بزرگوار حضرت رسول اکرم(ص) :👇
✅نام عبدالمطّلب شَیبَه و کنیهاش أبوالحارث بود.
در منابع، او را به القاب و نامهای دیگری نیز از قبیل عامر، سید البطحاء، ساقی الحجیج، ساقی الغیث، غیث الوری فی العام الجدب، أبو السادة العشره، عبد المطّلب، حافر زمزم، ابراهیم ثانی و فیّاض خوانده اند.(۱)
او جدّ حضرت رسول اکرم(ص) و بزرگِ قبیله قریش و همچنین از بزرگان شهر مکه بود.
درباره سبب شهرت او به عبدالمطلب نوشته اند :
چند سال پس از وفات هاشم، مطلب (عموی عبدالمطّلب)، او را از یثرب به مکه آورد.
وقتی مردم مکه و قریش عبدالمطلب را دیدند که همراه مطلّب وارد شهر میشود، به گمان این که او بنده خریداری شده مطلّب از یثرب است، او را «عبدالمطلب خواندند و این نام بعدها همچنان باقی ماند.(۲)
نسب عبدالمطلب(ع) به حضرت ابراهیم(ع) میرسد.
قول مشهور در بین سیره نویسان و مورخان، به این ترتیب می باشد :
📋《محُمَّدٌ رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنُ عَبْدِ اللهِ بْنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَيِّ بْنِ كِلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ كَعْبِ بْنِ لُؤَيِّ بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِكِ بْنِ النَّضْرِ بْنِ كِنَانَةَ بْنِ خُزَيْمَةَ بْنِ مُدْرِكَةَ بْنِ إِلْيَاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارَ بْنِ مَعَدَّ بْنِ عَدْنَان!》
به نقل از ابن عباس از حضرت رسول اکرم(ص) روايت شده است كه ایشان فرمودند :
📋《إِذَا بَلَغَ نَسَبِی إِلَى عَدْنَانَ فَأَمْسِکُوا》
♦️هر گاه نسب من به عدنان رسيد توقف كنيد.(۳)
عبدالمطلب(ع) رسول اکرم(ص) را خیلی دوست می داشت و به تنها یادگار فرزندش عبدالله می بالید.
نقل است که بعد از ولادت حضرت رسول اکرم(ص)، عبدالمطلب(ع) نوزاد را در آغوش گرفت و وارد خانه كعبه شد و در آنجا به دعا و نيايش پرداخت و از درگاه خداوند به خاطر عطاي چنين فرزندی، شكر بجا آورد و این شعر را سرود :
📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَعْطَانِي
هَذَا الْغُلامَ الطَّيِّبَ الأَرْدَانَ
قَدْ سَادَ فِي الْمَهْدِ عَلَى الْغِلْمَانِ
أُعِيذُهُ بِالْبَيْتِ ذِي الأَرْكَانِ
حَتَّى أَرَاهُ بَالِغَ الْبُنْيَانِ
أُعِيذُهُ مِنْ شَرِّ ذِي شَنَآنِ
مِنْ حَاسِدٍ مُضْطَرِبِ الْعَنَانِ》
♦️حمد وسپاس خداوند را كه اين پسر را به من داد كه اندامى خوشبو دارد و در گهواره بر همه پسران سیادت دارد.(۴)
عبدالمطّلب موحد و یکتا پرست بود و از پرستش بتها بر کنار بود، و خدا را به یگانگی می شناخت و به نذر وفا میکرد، و سنتهایی نهاد که بعضی از آنها در قرآن نازل گشت.
بنابر روایات تاریخی، ماجرای حمله ابرهه به مکه معروف به حمله اصحاب فیل در زمان عبدالمطلب روی داد.
وقتی ابرهه با لشکری از یمن به قصد تخریب کعبه به مکه حمله کرد، لشکریان ابرهه شتران قریش را به غارت بردند و میان عبدالمطّلب و ابرهه ملاقاتی صورت گرفت.
عبدالمطلب تنها آزادی شتران خود را درخواست کرد.
ابرهه گفت :
📋《عَجَباً لِقَوْمٍ سَوَّدُوكَ وَ رَأَّسُوكَ عَلَيْهِمْ حَيْثُ تَسْأَلُنِي فِي عِيرٍ لَكَ وَ قَدْ جِئْتُ لِأَهْدِمَ شَرَفَكَ وَ مَجْدَكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنِي اَلرُّجُوعَ عَنْهُ لَفَعَلْتُ》
♦️تعجب می کنم از اینکه قومت چگونه تو را به سروری قبولت کردند، در حالی که تو فقط شترانت را از من مطالبه می کنی، در حالی که من برای انهدام کعبه آمده ام که اگر از من درخواست بازگشت داشتی، بر می گشتم.
عبدالطلب پاسخ داد :
📋《أَيُّهَا اَلْمَلِكُ! إِنَّ هَذِهِ اَلْعِيرَ لِي وَ أَنَا رَبُّهَا فَسَأَلْتُكَ إِطْلاَقَهَا وَ إِنَّ لِهَذِهِ اَلْبَنِيَّةِ رَبّاً يَدْفَعُ عَنْهَا》
♦️ای پادشاه! من خداوندگار شترانم و این خانه نیز خداوندگاری دارد که از آن محافظت خواهد کرد.
سپس به مکه بازگشت، که روز بعد تودۀ عظیمی از پرندگان به لشکر ابرهه حمله کردند.(۵)
رسول اکرم(ص) هشت سال از عمر شریفش گذشته بود که عبدالمطلب از دنیا رفت.
از حضرت رسول اکرم(ص) سوال شد :
📋《أَ تَذْكُرُ مَوْتَ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ!》
♦️آیا مرگ عبدالمطلب را به یاد دارید؟
حضرت(ص) فرمود :
📋《نَعَمْ! أَنَا يَوْمَئِذٍ اِبْنُ ثَمَانِ سِنِينَ!》
♦️آری! آن وقت من هشت ساله بودم.
ام ایمن می گوید :
📋《رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) يَبْكِي خَلْفَ سَرِيرِ عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ 》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) را می دیدم که در کودکی پشت سر تابوت عبدالمطلب(ع) می گریست.(۶)
عبدالمطلب را در مکه در قبرستان (حُجون) که بعدها به نام قبرستان ابوطالب مشهور شد، دفن کردند.
📚منابع :
۱)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱
۲)تاریخ طبری، ج۳، ص۸۰۲
۳)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۲۱
۴)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۱، ص۸۲
۵)مستدرک الوسائل محدث نوری، ج۹، ص۳۴۰
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۱۵، ص۱۶۲
✅ابن شهر آشوب می نویسد :
وقتی لحظات آخر عمر عبدالمطلب(ع) فرا رسيد، پسرانش را ج
مع کرد و سفارش رسول اکرم(ص) را به آن ها نمود.
عبدالمطلب گفت :
📋《مُحَمَّدٌ(ص) يَتِيمٌ فآوُوهُ وَ عَائِلٌ فَأَغْنُوهُ اِحْفَظُوا وَصِيَّتِي فِيهِ》
♦️محمد(ص) يتيم است و او را سرپرستی کنيد و نيازمند است او را بي نياز کنيد و وصيت و سفارش مرا درباره او حفظ کنيد!
ابولهب گفت : من اين کار را خواهم کرد؟
عبدالمطلب به او گفت :
📋《كُفَّ شَرَّكَ عَنْهُ!》
♦️شرّت را از او بازدار!
عباس اظهار داشت : من اين کار را به عهده خواهم گرفت!
عبدالمطلب به او گفت :
📋《أَنْتَ غَضْبَانُ لَعَلَّكَ تُؤْذِيهِ》
♦️تو مرد خشمناکی هستی، می ترسم او را آزار بدهی!
ابوطالب(ع) گفت : من اين دستور را اجرا مي کنم و کفالت او را به عهده مي گيرم؟
عبدالمطلب به او گفت : آری! تو سرپرستی او را به عهده گير!
و سپس بدنبال اين سخن، خطاب به حضرت محمد(ص) گفت :
📋《يَا مُحَمَّدُ(ص)! أَطِعْ لَهُ!》
♦️ای محمد! از وی اطاعت کن!
حضرت محمد(ص) فرمود :
📋《يَا أَبَهْ! لاَ تَحْزَنْ فَإِنَّ لِي رَبّاً لاَ يُضِيعُنِي》
♦️پدرجان! غمگين مباش مرا پروردگاري است که تباهم نخواهد کرد و به حال خود وانخواهد گذارد.
📋《فَأَمْسَكَهُ أَبُو طَالِبٍ فِي حَجْرِهِ وَ قَامَ بِأَمْرِهِ يَحْمِيهِ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ وَ جَاهِهِ فِي صِغَرِهِ مِنَ اَلْيَهُودِ اَلْمُرْصِدَةِ لَهُ بِالْعَدَاوَةِ وَ مِنْ غَيْرِهِمْ مِنْ بَنِي أَعْمَامِهِ وَ مِنَ اَلْعَرَبِ قَاطِبَةً اَلَّذِينَ يَحْسِدُونَهُ عَلَى مَا آتَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلنُّبُوَّةِ》
♦️پس از آن پس، ابوطالب(ع)، رسول اکرم(ص) را در کنار خود گرفت و با جان و مالش از او حمايت کرد و او را از خطرات یهود و برخی از عموزادگان که حسادت رسول اکرم(ص) را به خاطر مقام نبوتی که نصیب ایشان شده بود، را در دل می پروراندند، حفظ نمود.(۱)
📚منبع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۵
🤔پرسش
❓شبکه های وهابی میگن شیعیان این قدر می گن مصحف فاطمه مصحف فاطمه واسمون بیارنش، مصحف فاطمه الان کجاست ؟ دست کیه❗️❗️❗️
💠پاسخ💠
❗️طبق روایات فراوانی نزد حضرت زهرا مصحفی بوده است که در بر گیرنده برخی اخبار و حوادث آینده می باشد . چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:
« فاطمه پس از رسول خدا هفتاد و پنج روز زنده ماند و نسبت به فقدان پدرش بسیار اندوهگین بود .جبرئیل نزد او می آمد و در سوگ پدرش او را دلداری می داد و از پدرش و جایگاه او و از آن چه پس از فاطمه در مورد ذریه او پیش خواهد آمد به او خبر می داد و علی آن ها را می نوشت .این مصحف فاطمه است»
📚الکافی ج1 ص241
🔷وفرمود:
« در مصحف فاطمه چیزی از کتاب خدا نیست بلکه آن در بردارنده مطالبی است که پس از فوت پدر بزرگوارش بر آن حضرت القاء شده است»
📚بصائر الدرجات ص195
❗️مصحف فاطمه مشخصات زیر را داراست؛
1⃣هیچ آیه ای از قرآن در آن نیست چنان که در روایت بالا گذشت .
🔷وفرمود:
« نزد ما مصحف فاطمه است که در آن چیزی از قرآن نیست»
📚بحار الانوار ج26 ص38
👌یا فرمود:
« از قرآن حتی یک حرف هم در آن نیست»
📚بحار الانوار ج26 ص39
2⃣هیچ گونه حلال و حرامی در آن نیست.
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« در مصحف فاطمه هیچ حکمی از حلال و حرام نیست»
📚الکافی ج1 ص240
3⃣جبرئیل در مصحف فاطمه خبر از مقام و جایگاه و جلالت پیامبر اکرم در بهشت به حضرت زهرا می داد .
📚بحار الانوار ج47 ص32
4⃣آینده ذریه حضرت زهرا در آن بیان شده است چنان که در ادامه روایت بالا آمده است:
« خبر می داد او را به آنچه بعد از وی بر ذریه اش وارد می شود»
📚همان مدرک
5⃣در مصحف فاطمه علم حوادث آینده نیز بوده است چنان که امام صادق فرمود:
« اما مصحف فاطمه در آن اموری است که در آینده اتفاق خواهد افتاد»
📚بحار الانوار ج26 ص18
📚الکافی ج1 ص240
6⃣اسماء تمام انبیاء و اوصیاء نیز در آن بوده است.
📚بحار الانوار ج47 ص32
7⃣اسماء پادشاهان زمین و پدرانشان تا روز قیامت در آن بوده است.
📚بحار الانوار ج26 ص18
📚الکافی ج1 ص242
8⃣مشتمل بر وصیت های حضرت زهرا نیز بوده است.
📚الکافی ج1 ص241
❗️نزول فرشته بر حضرت زهرا نباید مایه تعجب گردد زیرا ایشان از حضرت مریم یا همسر حضرت ابراهیم کمتر نیستند که فرشتگان بر آنان نازل شده و آن ها را مخاطب قرار می دادند.
🔶ال عمران 42
🔶هود 69-73
👌وقتی حضرت مریم و همسر ابراهیم خلیل محدثه هستند و فرشتگان با آن ها صحبت می کنند فاطمه که سرور زنان جهان است سزاوار تر است که فرشتگان با او هم سخن شوند .
🗯هم اکنون نیز آن مصحف به نزد امام زمان است چنان که امام رضا علیه السلام فرمود:
« از جمله نشانه های امام آن است که مصحف فاطمه به نزد او می باشد»
📚الفقیه ج4 ص419
#رضایت_خدا_از_صحابه
🤔#پرسش
❔اعلام رضایت همیشگی خداوند از حضرات ابوبکر و عمر و دیگر مهاجرین و انصار
👈وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَالَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم . التوبة / 100.
👈و پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و افرادي كه به نيكي از آن ها پيروي كردند، خداوند از آن ها خشنود گشت، و آن ها (نيز) از او خشنود شدند و باغ هايي از بهشت براي آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جاري است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است پيروزي بزرگ!.
بدون تردید حضرات ابوبکر و عمر رضی الله عنهما از بزرگان مهاجرین هستند و طبق این نص #صریح قرآن خداوند از آنان اعلام خشنودی همیشگی کرده است. لذا تهمت و افتراء افراطیون رافضی نسبت به مقام شامخ این بزرگواران ، چیزی از عظمت و بزرگی آنان نمی کاهد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌چگونه می توان گفت که تمام مهاجران و انصار و گروندگان به اسلام مشمول رضایت الهی و اهل #بهشت هستند در حالی که روایات متعددی از اهل سنت تصریح دارند که بسیاری از صحابه و مهاجران و انصار اهل دوزخ اند .
1⃣بخارى از پیامبر گرامی نقل می کند كه فرمود:
«من پيش از شما بر حوض وارد مى شوم، برخى از مردان شما از آن جلوگيرى مى شوند، سپس نزد من دچار آشفتگى مى گردند. مى گويم: خدايا اينان اصحاب منند. گفته شود نمى دانى پس از تو چه #بدعتها پديد آوردند.
📚صحیح بخاری ج4 ص227
2⃣و باز نقل می کند که فرمود:
«گروهى از اصحابم را از ورود به حوض كوثر باز مى دارند. تا آنكه من آنان را بشناسم و نزد من آشفته مى شوند. من مىگويم: آيا #اصحاب مرا مانع مىشوند؟ گويند: نمى دانى پس از تو چه كردند»
📚همان مدرک ص228
3⃣و باز نقل می کند که فرمود:
«من پيش از شما بر حوض وارد مى شوم. هر كه بر من بگذرد مى نوشد و هر كه نوشيد، هرگز تشنه نمى شود گروهى را هم جلوگيرى مى كنند كه آنان را مى شناسم، آنان هم مرا مى شناسند و ميان من و آنان #فاصله مى افكنند.»
📚همان مدرک
4⃣و باز نقل می کند که فرمود:
«گروهى از اصحابم روز قيامت بر من وارد مى شوند وآنان را از حوض كوثر محروم مى كنند و من مى گويم: خدايا، اصحابم مى گويد: تو نمى دانى پس از تو چه كردند، آنان به #جاهليت و به عقب برگشتند.»
📚همان مدرک
❕اگر تمام مهاجران و انصار و صحابی پیامبر بهشتی و مورد رضایت خداوند هستند تکلیف این نصوص و بسیاری دیگر از نصوص که دلالت بر انحراف #صحابیان پیامبر دارند چه می شود ❗️
👌آیه مذکور که مورد استدلال قرار گرفت مفهوم روشنی دارد .خداوند در آيه فوق مى گويد رضايت و خشنودى او شامل حال همه مهاجران و انصار نخستين كه داراى برنامه #صحيحى بودند و همه پيروان آنها است، نه اينكه مى خواهد مهاجران و انصار را چه خوب باشند و چه بد، مشمول رضايت خود قرار دهد.
❕بنابراین رضايت و خشنودى خداوند در آيه مورد بحث روى يك عنوان كلّى قرار گرفته و آن «#هجرت» و «#نصرت» و «#ايمان» و «عمل #صالح» است، تمام صحابه و تابعان مادام كه تحت اين عناوين قرار داشتند مورد رضاى خدا بودند، و آن روز كه از تحت اين عناوين خارج شدند از تحت رضايت خدا نيز خارج گشتند.
📚تفسیر نمونه ج8 ص108
👌بی شک کسانی که به #دخت پیامبر گرامی تعرض کردند و به خانه وحی هجوم بردند و هزاران جنایت دیگر را در تاریخ رقم زدند ، از مصداق آیه شریفه خارج هستند .