eitaa logo
دکتر موسی نجفی
4.6هزار دنبال‌کننده
912 عکس
376 ویدیو
12 فایل
کانال اطلاع رسانی اندیشه ها و آثار دکتر موسی نجفی, استاد, مولف و محقق عرصه های علوم سیاسی, تاریخ معاصر, هویت و تمدن
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بازدید از موزه ملی ایران بخش ایران باستان ✅این چند شی که در تصویر دیده می شود نوعی تراش ابتدایی اثر دست انسان عصر پارینه سنگی قدیم را بر روی خود دارد و مربوط به ۸۰۰ هزار سال پیش است 🔴در این موزه اشیا و آثار بسیاری از دوران قدیم وجود داشت که نشان از وجود تحرک و تلاش اولیه انسان در هماهنگی و درک از طبیعت است ۰بر طبق اسناد و شواهد موجود در این موزه اولین روستاها و اولین شهرنشینی های ایرانیان به تاریخ نزدیک به ده هزار سال پیش بر میگردد ۰ 🔵چند منطقه ایران از سایر مناطق در این تکوین تمدنی نقش بیشتری داشته اند : خوزستان و بخصوص منطقه شوش ایلام منطقه کاشان و تپه سیلک منطقه سیستان و بخصوص شهر سوخته منطقه لرستان http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
🔰با توجه به تاریخ باستانی متمدانه ایران به نظر می رسد می توان برای رسیدن به ظرفیت های ایران و البته انقلاب اسلامی در عصر حاضر به سه سطح و نگرش پرداخت : ایران جغرافیایی ایران سیاسی ایران فرهنگی با توجه به اسناد و مدارک تاریخی زیادی که در دست است و بخشی از آنها هم در موزه ایران باستان نگهداری می گردد "ایران فرهنگی " می تواند ملت های زیادی را در بر بگیرد و نفوذ قابل توجهی برای ما در این مناطق داشته باشد۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
دکتر موسی نجفی
🔰بازدید از موزه ملی ایران بخش ایران باستان ✅این چند شی که در تصویر دیده می شود نوعی تراش اب
🔰نقد علمی یکی از مخاطبین محترم ✅سلام در پیام آخر به جای هشت‌هزار سال اشتباها هشتصد هزار سال درج شده 🔴نجفی : 🔵جواب : 🔶با تشکر از نکته سنجی شما ، ولی مطلب هشتصد هزار سال صحیح است این سنگ با برش هایی که بر روی آن خورده شده قدیمی ترین شیء تاریخی در موزه ایران باستان است ؛ اما همان طور که نوشتم آیا این انسانهای اولیه نسبت به انسانهای هوشمند ( فاصله بین ۱۰ هزار تا ۴۰ هزار سال ) و انسان جدید ( از ۱۰ هزار سال به این طرف ) چه نسبت و ارتباطی داشته اند بحث دیگری است ۰ آنچه در این اثر قدیمی در ایران مشهود است نوعی فهم ابزار سازی ابتدایی انسان اولیه ساکن ایران است و همین ابزار سازی و شعور ابتدایی است که آنها را از حیوانات متمایز می نموده است ۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
🔰اظهار نظر علمی یکی از محققین محترم در مورد مسئله نسبت انسان اولیه و انسان جدید ✅ سلام علیکم. انسان اولیه نسبت تمهیدی برای انسان هوشمند داشتند و انسان هوشمند نسبت تربیت پذیری از حضرت آدم علیه السلام داشتند که بنا به برآوردم در «کتاب آفرینش» ایشان حدود 10~9 هزار سال پیش آفریده و تعلیم داده شدند و مسجود ملائکة قرار گرفتند و سپس مبتلا به هبوط و بعد هم خلیفه و نبی شدند. سبقت گونه یا گونه های ابتدایی بشر تا حدود 2 میلیون و ششصد هزار سال پیش برآورد شده است که چند سال پیش به 3/3 میلیون رسید. انسان مورد اشاره شما احتمالأ همان نسناس هستند که توانایی شناختی کمی داشتند و دارای اراده و اختیار بودند که به إفساد در زمین و سفک دماء مورد اشاره ملائکه میپرداختند و به امر خدا منقرض شدند. دانشمندان دوران پارینه سنگی را به سه قسمت تقسیم میکنند: پیشین (زیرین) تا 300 هزار سال پیش، میانین 300هزار تا 40 هزار سال پیش و پسین از 40 هزار سال پیش. در این دوران از سنگ استفاده و شاید در آن تغییراتی ایجاد میشد، ولی به معنای دقیق ابزارسازی در دوره نوسنگی انجام شد که به دو دوره نوسنگی شامل دو دوره نوسنگی بدون سفال آ (حدود 11500 تا 10000) و بدون سفال ب (10000 تا 8500 سال پیش) و نوسنگی باسفال (حدود 8500 یا 8هزار تا 6500 سال پیش تقسیم میشود و نوسنگی با فلز (قسمت مشترک عصر نوسنگی و عصر فلز) در حدود 6500 سال پیش زمان حضرت نوح علیه السلام بود. پاره سنگهای ماقبل نوسنگی ابزار محسوب نمیشوند گرچه تغییر شکل یافته باشند. در عصر نوسنگی از سنگ، سرنیزه و ظرف و... ساخته میشد. به استدلال بنده، قابیل در دوره نوسنگی هابیل علیه السلام را ترور کرد (مثلا با نیزه). قدیمیترین سایت باستان شناختی نوسنگی بدون سفال شناخته شده در محل شهر اریحای باستانی (فلسطین اشغالی) قرار دارد که بنی اسرائیل گفتند: انّ فیها قومأ جبارین.(26 مائده). به نظر بنده نسل انسان چهل هزار سال پیش در زمان حضرت آدم علیه السلام وجود داشت و عده ای از آنها با بنی آدم ازدواج و توالد و تناسل نمودند و فرهنگ آنها غیروحیانی بود که منطق قابیل همان است. آدم علیه السلام در زمین از حدود ده هزار سال پیش، انقلاب شناختی ایجاد کرد(واللّه یعلم). 🔴مصطفی امه طلب http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
‏⚽️ مدیر رسانه‌ای تیم ملی: از اسکوچیچ ممنونیم اما دیگر کی‌روش سرمربی است 🆔️ @naslechaharome چرا باید این قدر در مقابل خارجی خود را ضعیف نشان بدهید پس شعار عزت بخش رهبری که فرمودند : "ما میتوانیم" چه شد ؟ مگر ورزش از انرژی هسته ای،و برنامه موشکی پیچیده تر است؟ چرا روی سرمایه و استعدادهای داخلی سرمایه گذاری نمی کنید ؟ به هر حال شعار راهبردی "ما می توانیم" مربوط به همه جنبه های زندگی ایرانی هاست ۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
🔰پرسش یکی از مخاطبین محترم ✅چه تفاوتی بین وزیر مختار و سفیر در دوره پهلوی وجود داشته؟ یعنی آیا وزیر مختار ایران در فرانسه به معنی همان سفیر ایران در فرانسه بوده است؟ و اینکه به نظر حقیر کشور استعمارگر می توانسته به کشور مستعمره خود وزیر مختار بفرستد؛ لذا طبیعتا ایران نمی توانسته وزیر مختار به بریتانیا بفرستد و این فرستاده طبیعتا نقش سفیر را داشته نه وزیر مختار 🔴جواب 🔵نجفی 🔶با تشکر از پرسش دقیق شما ، معمولا وزیر مختار و سفیر و سفیر کبیر در یک محدوه و مسئولیت دیده می شوند و نماینده دیپلماسی یک کشور در کشور دیگر بوده اند و این مسئله ربطی به بزرگی و کوچکی و نا برابری و برابر بودن دو کشور نداشته است ؛ ولی در یک نگاه علمی تر علیرغم اشتراک ماموریت ، باهم از نظر رده بندی تفاوت هایی هم دارند ؛ مثلا سفیر کبیر همان سفیر است و اختیارات او را دارد ولی سفیر کبیر از طرف شخص پادشاه منصوب می شده و نه صرفا وزیر امور خارجه ، مثل سفیر کبیر ایران در امریکا ، و لذا سفارت ایران هم سفارت کبرای ایران در امریکا نامیده می شده است ۰ وزیر مختار در جایی که سفیر نباشد وظایف سفیر را انجام می داده است ولی در یک رتبه پایین تر ؛ از این نظر هم بین ایران با سایر کشورها تفاوتی نبوده است ؛ یعنی هم ایران مثلا در انگلیس وزیر مختار و یا سفیر کبیر داشته و هم روس و انگلیس و فرانسه در ایران با این عناوین مختلف نماینده اعزام می نموده اند۰ این مطلب در دوره قاجار با پهلوی در هر دو دیده می شود ۰ موفق باشید۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
🎙 | ظرفیت‌سازی تمدنی در راه‌پیمایی اربعین گفتاری از دکتر موسی نجفی: 🔹تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راه‌پیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیه‌السلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیه‌السلام) است. مطلب دیگری که در تمدن دیده می‌شود و خیلی مهم است، گسترش جغرافیایی است. راه‌پیمایی اربعین، راه‌پیمایی ملی نیست؛ برای کشور خاصی نیست و جنبه‌ای فراملی دارد. این خود، نشان‌دهنده یک زیست تمدنی است. 🔸در راه‌پیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه می‌کنند. پس اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوه‌های امروزش در جامعه‌ی مدرن، راه‌پیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. به نظرم مهم‌ترین بحث راه‌پیمایی اربعین جلوه‌ای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد. 🔍 مطالعه متن کامل👇 http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=43702 @Farsna http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبلی👆👆 🔰دکتر نجفی : ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت اول 🔴 بحث اینجانب درباره ظرفیت‌سازی تمدنی راه‌پیمایی اربعین است. پیش از ورود به بحث لازم است به این شُبهه پاسخ داد که بعضی‌ می‌گویند: «شما هر چیزی را به هر چیز دیگر نسبت می‌دهید و می‌چسبانید. مردم راه‌پیمایی می‌کنند‌، این چه ربطی به تمدن دارد؟ و چگونه می‌توان آنها را به هم مرتبط ساخت؟» این در حالی است که اربعین یکی از نمادهای تمدن نوین اسلامی است. برای پاسخ، باید مقدمتاً به دو سؤال دیگر پاسخ داد: ✅ نخست آنکه، تمدن چیست؟ ✅ دیگر آنکه، مراد و منظور از تمدن نوین اسلامی چیست؟ 🔴این دو بحث را باید حل کنیم. وقتی صحبت از تمدن می‌شود، نزدیک‌ترین واژه به آن، فرهنگ است. این دو با یکدیگر سنخیت و هماهنگی دارند. اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم که «چگونه فرهنگ به تمدن تبدیل می‌شود؟»، باید گفت که اگر راهی را در نظر بگیریم، فرهنگ ابتدای آن و تمدن انتهای آن است. در حقیقت تمدن نمونه‌ی عالی فرهنگ است. شهید مطهری تعبیری دارند که تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، این تعبیر شهید مطهری است. اگر بخواهیم جمله ایشان را تفسیر نموده و بسط دهیم، می‌توان گفت: وقتی فرهنگ ظهور و جلوه‌ی اجتماعی پیدا می‌کند، تمدن می‌شود. 🔴تمدن نمونه‌ی عالی فرهنگ است. تمدن، جنبه مادی فرهنگ و فرهنگ، جنبه معنوی تمدن است، وقتی فرهنگ ظهور و جلوه‌ی اجتماعی پیدا می‌کند، تمدن می‌شود. ما در مناسبات اجتماعی هم می‌توانیم معنای این کلام را جستجو کنیم؛ مثلاً در فرهنگ خانواده فرهنگ «مَحرم و نامحرم» داریم که این جلوه‌ی تمدنی خود را در شهرسازی نشان می‌دهد، به گونه‌ای که وقتی ما در خانه‌سازی و شهرسازی همین فرهنگ را نشان دهیم، خانه‌های ما به سبک خاصی ساخته می‌شود یا مثلاً یکی از مسائل فرهنگی ما، پاکیزگی و طهارت است، این وقتی در شهرسازی وارد می‌شود و می‌خواهد شهر اسلامی بنا بشود، حمام ساخته می‌شود که محلی برای غسل و پاکی است. همان فرهنگ است ولی ظهور اجتماعی پیدا کرده است. یعنی، همان فرهنگ در روابط اجتماعی و زندگی اجتماعی دیده می‌شود. بنابراین فرهنگ ظهور اجتماعی پیدا می‌کند، این، تمدن می‌شود. تمدن ویژگی‌های زیادی دارد؛ نظم، قانون و غیره. 🔶اما، سه ویژگی در تمدن خیلی برجسته‌تر است: 🔶اولین ویژگی تمدن، ساخت ابزار متناسب با آن است. این، بیشتر در میان غربی‌ها ظهور و بروز پیدا کرده و به آن افتخار می‌کنند. جلوه‌ی آن در غرب، رفاه و ابزار پیشرفته ساختن است. البته در تمدن اسلامی نیز ساخت ابزار وجود داشته است. به‌عنوان مثال، در اسلام نماز خواندن را داریم. برای خواندن نماز می‌بایست قبله را تشخیص داد. در قدیم، ابزارهای پیشرفته برای تعیین قبله وجود نداشت؛ بنابراین، اُسطرلاب و وسایل نجومی ساخته شد. این، همان ابزارِ لازم برای این کار بوده است، این ابزارسازی است که مثال‌های زیادی می‌توان برای آن پیدا کرد. اینها ابزارهایِ ظهور و بروز اجتماعیِ تمدن است. 🔶دومین ویژگی تمدن، عقلانیت است. یعنی، جایی که فرهنگ و تمدن وجود دارد، عقلانیت رشد می‌کند. بر سر هر موضوعی که به رشد عقلی می‌رسیم، یکسری مطالب را بهتر درک می‌کنیم. وقتی رشد عقلی پیدا کنیم، دیگر قانون‌گریز نمی‌شویم و رفتارهایمان، رفتارهای متمدنانه می‌شود. حد و حدود خودمان را می‌دانیم. عقلانیت برکات زیادی دارد. جایی که وحشی‌گری، ناامنی و تجاوز به حقوق دیگران باشد تمدن شکل نمی گیرد۰ 🔴سومین جلوه‌ی تمدن فضائل اخلاقی است، همان نقطه‌ای که ما به تمدن غربی نقد جدی داریم. بدین معنا که اگرچه غرب در رشد ابزار و تکنیک، پیشرفت نموده است و در عقلانیت هم -به زعم خود- عقل پیشرفته‌ای دارد، ولی در فضائل اخلاقی حرفی برای گفتن ندارند. رشد ابزار، عقلانیت و فضائل معنوی به عنوان سه رُکن مهم همه‌ی تمدن‌ها در نظر گرفته می‌شود. اینها، جلوه‌های تمدن هستند. 🔴ادامه 👇👇 http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبلی 👆👆 🔰دکتر نجفی : ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت دوم 🔴نظریه‌ی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. در بیانِ چیستیِ مفهوم تمدن نوین اسلامی، نظری دارم که پس از بیانِ مقدمه‌ای در رابطه با انقلاب اسلامی آن را عرض خواهم کرد. در انقلاب اسلامی می‌توان دو نظریه را مقابل هم قرار داد: نظریه‌ی پیوستگی و نظریه‌ی گسستگی. نظریه‌ی پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سربرآورده است. انقلاب اسلامی، مدرن نیست، حتی پست مدرن -آن‌گونه که میشل فوکو می‌گوید- هم نیست، انقلاب اسلامی یک انقلاب سنتی است. اما اگر سنتی است پس در عالم مدرن چه کار می‌کند؟ از نظرگاه تاریخ غربی قرار نبود سنت در عصر مدرن احیا شود! 🔴نظریه‌ی پیوستگی را با انقلاب اسلامی توضیح می‌دهیم. انقلاب اسلامی گسستگی در میراث اسلامی نیست. همان مقدار که خودش را به میراث گذشته متصل می‌کند، با میراث آینده نیز ارتباط برقرار می‌کند و این دو حلقه را به هم وصل می‌کند. بنابراین، در انقلاب اسلامی همان مقدار که به میراث گذشته و انسان ۲۵۰ ساله -به تعبیر حضرت آقا- برمی‌گردیم، آینده را نیز در مهدویت می‌بینیم. در نظر برادران اهل تسنن، این پیوستگی وجود ندارد. آنها به سَلَفِ صالح و گذشته برمی‌گردند اما برای آینده حرفی ندارند. انقلاب اسلامی، پیوستگیِ این دو سر تمدن است، این دو را به هم وصل می‌کند. اگر انقلاب میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده می‌کند. حال اگر انقلاب این میراث گذشته است، پس نوین بودنِ تمدن کجا است؟ احیای گذشته که نوین نمی‌شود! امری از گذشته آورده‌اید، نوین بودن آن کجاست؟ من تعبیر خودم را بیان می‌کنم، نظر من با خیلی‌ها اختلاف دارد. بنابراین، قرائت خود را -که البته آن را هم قبول دارم- بیان می‌کنم. تمدن گذشته‌ی اسلامی همین‌طور راحت نمی‌تواند به آینده متصل شود. تمدنِ گردن کُلفتی بنام تمدن غربی این وسط است. از این‌رو نمی‌توان تمدن غرب را نادیده گرفت و مدام این حرف را تکرار کرد که ما با آن تقابل داریم. بالاخره باید نسبت‌سنجی با این تمدن بکنیم. به نظر من تمدن اسلامی نه موافق تمدن غربی و نه مخالف با آن است؛ بلکه از آن برتر است. وقتی برتر باشد، از آن استفاده می‌کند. امروزه، تمدن غربی به حالتی ایدئولوژیک تبدیل شده است. تمدن اسلامی، آن را به ابزاری که بوده است، برمی‌گرداند. در زندگی خودمان از برخی ابزارهای تمدن غرب استفاده می‌کنیم؛ اما ابزار است، ایدئولوژی برای ما نیست. تمدن اسلامی میراث گذشته را می‌آورد، تمدن غرب را می‌بیند و از آن عبور می‌کند. در نهایت، یک تمدن نوین ایجاد می‌کند. اگر بخواهیم مثالی طرح نماییم، می‌توان به نظریه‌ی ولایت فقیه اشاره کرد. این نظریه، نظریه‌ای در سنت گذشته‌ی ما و در فقه بوده است، با تمدن جدید، که جمهوری است، برخورد می‌کند و جمهوری اسلامی می‌شود. البته، اینجا منظور من التقاط نیست. نظریه‌ی ولایت فقیه، امر سنتی است اما با برتری تمدن اسلامی با امر مدرن برخورد می‌کند، آن را سر جایش می‌نشاند و با آن نسبت جدید برقرار می‌کند. حالا در قضیه‌ی اربعین ما این را چطور می‌توانیم نگاه کنیم؟ 🔵ادامه👇👇 http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
ادامه قبل👆👆 🔰دکتر نجفی ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت سوم 🔴اربعین دو قسمت دارد: یک قسمت زیارت اربعین است که چیز جدیدی نیست و مربوط به گذشته است. زیارت اربعین را از گذشته داشته‌ایم. چه بسا، زیارت عاشورا و زیارت عرفه در متون اسلامی اهمیت بیشتری هم از آن داشته باشد. قسمت دیگر، راه‌پیمایی است که این نیز از گذشته وجود داشته است. عکس‌های تاریخی‌ای موجود است که بزرگان و علما را در میانه‌ی راه نجف تا کربلا در حالی که پیاده می‌رفتند، نشان می‌دهد. البته این پیاده‌روی منحصر در اربعین نبوده است. امری سنتی بوده است که در اربعین پُررنگ‌تر شده است. اینکه راه‌پیمایی اربعین ناگهان بعد از سقوط صدام گستردگی می‌یابد، امری جدید است و به این صورت، سابقه نداشته است، پیداست که نفحات انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است. پیداست که این تأثیرگذاری را در احیاگری آن سنت -به شکلی که فرهنگ، ظهور اجتماعی پیدا کرده است- داشته است. 🔶تمدن‌ها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، بزرگترین شعار آن هم، قدسیت‌زدایی از عالَم بوده است، منتها راه‌پیمایی اربعین، قُدسی است. نقطه‌ی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیه‌السلام) است. حالا فرهنگ اربعین در شکل اجتماعی و سیاسی، خود را نشان می‌دهد. اول، ناقص‌تر بود ولی هر سال که گذشت، کامل‌تر شد. اربعین به‌عنوان امری که هنوز احیای سنت است رگه‌هایی از جنبه‌های جدید را در آن می‌توانیم ببینیم. به این نکته باید توجه داشت که تمدن اسلامی ویژگی‌ای دارد که در تمدن غربی نیست. بیان شد که تمدن‌ها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی. تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بُعدی است، تمدنی مادی و ناسوتی است. بزرگترین شعار آن هم، قدسیت‌زدایی از عالَم بوده است، منتها راه‌پیمایی اربعین، قُدسی است. نقطه‌ی آخر و مرکزیِ آن، زیارت امام حسین(علیه‌السلام) است و خودِ این زیارت، یک کانون قُدسی است. 🔵ببینید فَرق شهر اسلامی و غیر اسلامی در چیست؟ همان فرق تمدن اسلامی با تمدن غیر اسلامی است. در شهر اسلامی‌ای مثل مشهد، اولین سؤالی که هرکس وقتی می‌خواهد جایی را اجاره کند می‌پرسد این است که آن محل چقدر تا حرم فاصله دارد؟ یعنی مرکز مشهد حرم امام رضا(علیه‌السلام) است. اما در تهران این‌گونه نیست که اگر کسی بخواهد خانه اجاره کند، بپرسد که مثلاً تا مُصلی چقدر راه است؟ چرا که تهران، شهری اسلامی نیست، مرکزش هم، مکان مقدس نیست. لکن کربلا، نجف، مکه، مدینه و قم شهرهایی هستند که یک قلبِ قدسی در آن شهر زده می‌شود و همه را با آن می‌سنجند. ممکن است حاشیه‌ها، حاشیه‌های مدرن باشد -شاید بازارهای مشهد حتی از بازارهای تهران هم مُدرن‌تر باشد- اما یک کانون قدسی در این شهرها دیده می‌شود. در شهر اسلامی، این وجود دارد، در تمدن اسلامی هم همین‌طور است. 🔴تمدن اسلامی، یک مرکز قُدسی دارد. در راه‌پیمایی اربعین، مرکز قُدسی همان امام حسین(علیه‌السلام) است. مردم به سویی روان هستند که امام حسین(علیه‌السلام) است. می‌روند که وارد شهر کربلا بشوند، زیارت بخوانند و سلام بدهند. راه‌پیمایی نمی‌کنند که کوهنوردی و یا پیاده‌روی کرده باشند. انتهای راه‌پیمایی محلی قُدسی است. لذا در طول مسیر نیز، اگر آب و غذا می‌دهند برای امام حسین(علیه‌السلام) است، هر کاری که می‌کنند، به خاطر امام حسین(علیه‌السلام) است. این قُدسیت در همه‌ی آن دیده می‌شود. پس، اینجا دقیقاً مقابلِ تمدن غرب قرار می‌گیرد، آن، قُدسیت‌زدایی از عالم می‌کند و این، نه به شکل یک فرهنگِ فردیِ بسته بلکه به شکل یک فرهنگِ اجتماعیِ عظیم در قالب راه‌پیمایی و تظاهرات -که خودش امر جدیدی است- بروز قُدسی پیدا می‌کند. 🔵این، حرف جدیدی در عالَم است. ما به ماهیت آن که مدرن هست یا نیست، کاری نداریم. این سبک راه‌پیمایی قبل از انقلاب اسلامی نبوده است. این راه‌پیمایی، قُدسی است. خود این قُدسیت نشان می‌دهد که راه‌پیمایی اربعین، فرهنگی چند ساحتی دارد. این، در مقابل تمدنِ تک‌ساحتی غرب قرار می‌گیرد. این جلوه‌های مختلفی است که نشان می‌دهد علی‌رغم اینکه تمدن غربی قُدسیت‌زدایی کرده و سُنت را تمام شده می‌دانسته است، این سُنت –راه‌پیمایی اربعین- بعد از مدرن دوباره زنده شده است. جلوه‌های تمدنی‌ آن در حوزه‌ی فضائل اخلاقی خیلی شدید است: عدالت، معنویت و محبت خیلی زیاد است. http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
هدایت شده از دکتر موسی نجفی
. ادامه قبل👆👆 🔰دکتر نجفی : ظرفیت سازی تمدنی در راه پیمایی اربعین ✅قسمت پایانی 🔴راه‌پیمایی اربعین، راه‌پیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقی‌هاست، نه برای ایرانی‌ها و نه برای لبنانی‌ها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبه‌ای فراملی دارد. این خود، نشان‌دهنده یک زیست تمدنی است. مطلب دیگری که در تمدن دیده می‌شود و خیلی مهم است، گسترش جغرافیایی است. راه‌پیمایی اربعین، راه‌پیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقی‌هاست، نه برای ایرانی‌ها و نه برای لبنانی‌ها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبه‌ای فراملی دارد. این خود، نشان‌دهنده یک زیست تمدنی است. در تمدن غرب هم، این را می‌بینیم. تمدن غرب متعلق به یک ملت نیست، آلمانی‌ها، انگلیسی‌ها، آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها و دیگران همه مدعی آن هستند. تمدن اسلامی هم، این‌گونه است. تمدن اسلامی هم، زیست جغرافیایی محدود ندارد و خیلی وسیع است. این زیست، در راه‌پیمایی اربعین دیده می‌شود؛ زبان‌های متنوع، نژادهای متعدد و غیره. 🔵در تمدن‌ها یک امر مهم دیگری نیز هست. از آقای کسینجر در کتاب «نظم جهانی»‌اش خواندم که می‌گوید: «دلیلی که اسلام می‌تواند نظم جهانی حاصل از قرارداد وستفالیا -که نظم اروپایی و غربی تحت تأثیر آن شکل گرفته است- را تحت تأثیر قرار داده و به هم بزند، قضیه دارالاسلام و دارالکفر و دارالحرب است که مسلمان‌ها به این قائل هستند». تمامِ حرفِ کسینجر این است که مسلمانان می‌توانند با این تقسیم‌بندی‌ها، با همه نسبت برقرار کنند؛ مومنین با غیر مؤمنین و با کسانی که داخل جامعه‌ی اسلامی زندگی می‌کنند اما مسلمان نیستند. تکلیف همه را مشخص می‌کنند. البته این را با صراحت نمی‌گوید و این برداشت من از متن ایشان است. 🔶راه‌پیمایی اربعین می‌تواند با فرهنگ‌های دیگر نسبت برقرار کند. اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوه‌های امروزش در جامعه‌ی مدرن، راه‌پیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. در راه‌پیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه می‌کنند. آنجا فضای سکولار نیست و تکلیف همه معلوم است. سبک زندگی مقدس دیده می‌شود و همه با آن نسبت دارند. برادران اهل تسنن و حتی از مذاهب دیگر مثل ارتدوکس‌ها و کاتولیک‌های مسیحی هم به این مراسم می‌آیند و منعی برای ایشان جهت شرکت در این راه‌پیمایی نیست. این نشان‌دهنده‌ی آن است که راه‌پیمایی اربعین می‌تواند با فرهنگ‌های دیگر نسبت برقرار کند. پس اصولاً تمدن اسلامی -که یکی از جلوه‌های امروزش در جامعه‌ی مدرن، راه‌پیمایی اربعین است- قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد. البته با برتری سبک زندگی اسلامی، نظم مؤمنانه و آن کانون مقدسی که در آن وجود دارد. 🔷به نظرم مهم‌ترین بحث راه‌پیمایی اربعین جلوه‌ای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد. به طوری که برخی از محققین در آمریکا بحث کرده بودند که راه‌پیمایی اربعین، طرح خاورمیانه‌ی جدید آمریکا را کاملاً به هم زد و ملت‌های ایران، عراق، لبنان، سوریه و غیره را در یک ترکیب جدید قرار داد. نه تنها این کشورها تجزیه نشدند بلکه وحدتی مؤمنانه را در راه‌پیمایی اربعین تجربه کردند. http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi
🔰شاخص ارزیابی؟ ✅موسی نجفی: 🔴برخی جریانهای سیاسی محروم از امکانات قوای مجریه و مقننه و البته شوراهای شهر در این تحلیل اصرار می ورزند که وضعیت کشور را نسبت به دولت قبل بدتر و بحران اقتصاد را به بحران سیاسی مبدل سازند ۰ در این مورد می توان گفت مشکلات معیشتی و مالی این دولت غالبا میراث سیاست های اقتصادی دولت قبلی است و اما در بین شاخص های مختلف یک تراز به نظرم بسیار مهم است و آن این است که از سطح ریاست جمهور گرفته تا وزرا و مدیران ارشد و متوسط غالبا خط جریان طرفدار غرب و مذبذب بین انقلاب و غرب در دولت سیزدهم کم رنگ شده و در اکثر سطوح اجرایی و فکری نیروهای مومن به هویت دینی و فرهنگ انقلاب اسلامی و ضد غرب کارها به دست گرفته اند این بدان معناست که جبهه گسترده نیروهای نیمه پنهان طرفدار غرب و حتی منتظر استحاله انقلاب اسلامی از مدیریت ها کنار زده شده اند و جای پای غرب از بدنه مدیریتی خالی گشته است به نظرم این صورت مسئله همان شاخصی است که معادله نابرابر انقلاب با غرب را که در دولت قبلی با شکست برجام شگل گرفته بود در این دولت به سمت نوعی معادله قدرت به نفع جبهه گسترده انقلاب اسلامی سوق داده و می دهد۰ ظاهرا جیغ بنفش های داخلی و حیرت و عجز خارج از کشور در از دست دادن این جا پای مهم دارد ۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi