#قصه_نازیلا
#قسمت_اول
نازیلا دختر بیست ساله قصه ما حدود ۵ سال پیش قبل از شروع کرونا تو ایران مدرسه می رفت. خانوادشون تنها ایران بودن. پدر و مادر و سه دختر که نازی بزرگترینشون بود.
پدرش سرایدار جایی بود و فقط هفته ای یک شب میتونست بیاد خونه،
مادرش هم به شدت مریض و از کار افتاده.
بابا با همون کارش یک زندگی معمولی و ساده ای رو برای خانواده ۵ نفره اش فراهم کرده بود
نازی کلاس نهم بود که کرونا شروع شد و مثل همه مردم ایران چند ماهی خونه نشین شدن.
همون موقع ها بود که به وسوسه و تشویق دوتا عمه هاش که چند سالی بود به آلمان پناهنده شده بودن تصمیم به مهاجرت و پناهندگی گرفتن
کجا؟ بهشت پناهنده ها یعنی آلمان!
یکی از اصلی ترین مسیر ها برای سفر قاچاق ترکیه است.
به هر زوری که بود و پول قرض کردن های بسیار خودشون رو رسوندن ترکیه!
اخ یادم رفت بگم قبل مهاجرت با پسر داییش که افغانستان بوده نامزد میکنن و شش نفری میان ترکیه!
اونجا میفهمن که سفر از ترکیه به سمت آلمان اونجوری که فکر میکردن راحت و ارزون نیست و ترکیه به شدت مرزها رو کنترل میکنه.
اینجوری میشه که مجبور میشن یه مدتی ترکیه بمونن و کار کنن و پول برای قاچاقبرها جمع کنن
خودش میگه تو ترکیه فقط تو استانبول کار هست پس اومدن به این پیِ کار.
۴ سال ترکیه موندن و همشون جز مامانش که خیلی مریض احواله کار کردن
چه کاری؟ بسته بندی لباس
۵ روز هفته روزی ۱۲ ساعت یک نفس و شنبه ها نیمه وقت. یکشنبه هم تعطیل.
حقوق پایان ماه؟ به یورو اون موقع میشد ۳۰۰ یورو ( گمونم گفت ۱۲۰ هزار لیر)
این حقوق وحشتناااک پایینه ولی خب زندگی و کار قاچاقی بهتر از این نمیشه.
به خاطر کار و بدون مدرک بودن هر سه دختر مجبور شدن ترک تحصیل کنن.
البته خواهر کوچیکه خیلی دوست داشته بره مدرسه اما چون مدرک شناسایی نداشته مدرسه ها قبولش نکردن ( کلاس اولی بوده) و تا الان که ده سالشه هنوز بی سواده😔
خودش میگه خواهرم مدام میگه من میخوام درس بخونم و ...
بعد چهار سال کار کردن و کلی قرض گرفتن تونستن پول جور کنن برای اومدن به آلمان اما فقط برای سه نفرشون.
نازی و شوهرش و خواهر دومی
نفری ۵۰۰۰ یورو!!!
میگه حدود ۱۲ هزار یورو قرض کرديم از دوست و فامیل
الان ۱۱ ماه میشه که اومدن آلمان و همه تلاشش اینه که بتونه پول جمع کنه خانواده اش رو بیاره در حالی که در آلمان مجوز کار نداره...
ادامه دارد
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
#قصه_نازیلا
قسمت_دوم
تا اونجایی گفتم که پول جور شد و نازی و همسرش و خواهر ۱۵ ساله اش راهی آلمان شدن و مامان و بابا و خواهر ۹ ساله اش مجبور شدن بمونن ترکیه.
در راه رسیدن به آلمان خدا رو شکر مشکل جانی براشون پیش نیومد، ( میدونید که خیلی از قایق ها تو دریا غرق میشن، همچین چند ماه پیش یه لنج پر پناهنده دچار حادثه شد نزدیک ایتالیا و دولت ایتالیا ایستاد و تماشا کرد تا همشون غرق شدن) اما تو یکی از کشورهای بین راه انگشت نگاری شدن و این تو پناهندگی یعنی فاجعه.
پناهنده ها اینطوری اصطلاحا دوبلین میشن و این کار پناهندگیشون رو بسیار مشکل میکنه و دقیقا همین اتفاق براشون افتاده.
اول یه دوره شش ماهه دوبلین شدن، و الان برای بار دوم دوباره تمدید شده .
میگفت وکیل گرفتیم و امیدواریم دیگه تمدید نشه اما تو این مدت شش ماه هر لحظه ممکنه بیان هایم ( محل زندگی پناهنده ها) و ما رو برگردونن افغانستان
مشاور امور پناهندگی بهشون گفته اگر پلیس ها بیان هایم و یکیتون نباشین نمیتونن اون یکی رو تنها برگردونن.
حالا دنبال یک پانسیونی میگردن که این شش ماه رو یکیشون بره اونجا زندگی کنه. تا گیر پلیس نیافتند.
راستش دلم نیومد بگم من یکی رو میشناسم که نزدیک چهل ساله که دوبلینه. و هر شب رو با این استرس میگذرونه. مرادی رو که یادتونه؟
کلیت قانون دوبلین اینه که میگه شما به اولین کشوری که در اروپا رسیدی باید همونجا پناهنده بشی ولی خب چون کیفیت زندگی در آلمان برای پناهنده ها بهتره همه سعی میکنن به هر سختی هست خودشون رو برسونن آلمان و ...
خب اگر جایی مدرکی نباشه میتونن بگن ما دست قاچاق بر بودیم و نفهمیدیم ولی وقتی انگشت نگاری بشی تو یک کشور دیگه نمیتونی حاشا کنی
پرسیدم حالا شرایط زندگیتون تو هایم چطوره؟
گفت اول که رسیدیم آلمان چند ماه رفتیم کمپ اونجا خیلی بد بود. فقط اجازه داشتیم دوبار در هفته از کمپ خارج شیم. اجازه آشپزی نداشتیم و باید غذای بدمزه اونا رو میخوردیم ( غیر حلال) و بهمون پول نمیدادن.
ولی الان چند ماهه که اومدیم هایم یه اتاق دادن به من و شوهرم و خواهرم و ماهی حدود ۳۰۰ یورو به هر کدوممون پول میدن ( برای خورد و خوراک و پوشاک و ...) و اجازه رفت و آمد دست خودمونه. میتونیم خودمون غذا بپزیم و ...
نازی در به در دنبال کار میگرده که بتونه پول جمع کنه و پدر و مادرش و خواهرش رو بیاره آلمان
فعلا پایان
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
#قصه_نازیلا
قسمت چهارم
یادتونه قصه نازیلا رو تا کجا گفته بودم؟
تا اونجا که تعریف کرده بوده ده سال پیش هم یکبار به یونان پناهنده شده بودن
اون موقع نازی ده ساله بوده
تا اینجا رو داشته باشید
برگردیم به این یکسالی که اومدن آلمان
پرسیدم ازش این یکسال رو چیکار کردی؟
مدرسه یا کلاس زبان میری؟
چون اینجا کلاس زبان خیلی گرونه ولی دولت پول کلاس رو برای پناهنده ها ميده
گفت نه!
من خیلی غصه میخورم مامانم اینا نیستن برای همین نمیتونم درس بخونم! همین !
همینقدرررر راحت😳
یه دختر بیست ساله که کلا ۹ کلاس سواد داره، الان پناهنده شده و حتی رایگان هم حاضر نیست بره زحمت بکشه زبان یاد بگیره
یکسال از عمرش رو به هیچ گذرونده!
وای که من چقدر وقتی راحت طلبی بعضی ها رو میبینم حرص میخورم
یعنی بقیه که درس میخونن و زحمت میکشن غصه و استرس ندارن؟
حالا در شرایطی که اجازه کار نداره دنبال کار میگشت، تا بتونه پول جمع کنه برای آوردن مامان و باباش
بهش اینجا میگن کار سیاه!
غیر قانونیه، درآمدش کمتره ولی در عوض مالیات نمیدی
من هیچ وقت نگفتم مهاجرت بده ولی پناهندگی قطعا بده!
ازش پرسیدم پناهندگی با این همه سختی هایی که گفتی می ارزید؟ به آب کرم دار خوردن؟
بین حرفاش گفته بود خیلی نگران تربیت دینی بچه های اینده اش هست.
سنی مذهب بودن
پرسیدم به برگشتن دوباره به ایرانم فکر کردین؟ تو میگی زندگیت تو ایران خوب بوده، خیلی بهتر از اینجا
گفت خب الان نفری ۵۰۰۰ یورو پول دادیم تا اینجا رسیدیم! برگردیم یعنی همه این پول هیچی شده...
حالا گفتیم یکم بمونیم شاید چند سال دیگه برگشتیم🙄
واقعا این یکی از تله های مهاجرته، تو هی جلو میری و چیزهای بیشتری فدا میکنی و دیگه دلت نمیاد همه اون زحمت ها رو به باد بدی و برگردی...
ولی نکته مهم تر حرفاش این بود که می گفت اگر همون ده سال پیش مونده بودیم الان همه چیزمون درست شده بوده.
الان خونه خودمون رو داشتیم هر کدوم ماشین خودمون رو داشتیم و بارمون رو بسته بودیم
الانم میگیم ده سال بمونیم به همه چی میرسیم😐
وای که فقط خدا میدونه چقدر خودم رو کنترل کردم تو اون لحظه.
پرسیدم نازی جان چجوری با خودت حساب کردی که تو ده سال به همه اینا برسی؟؟ اونم از ده تا بیست سالگی
تو دلم ادامه دادم مخصوصا اونم با این همه زحمت و سختی که تو و شوهرت برای درس خوندن و کار کردن میکشین!🙄
این وسط باز این به خاطر پدر و مادرش می گشت دنبال کار، شوهرش که دنبال کار هم نبود با همون حقوق پناهندگی سر میکرد و برای خودش تمام روز بیکار می چرخید😔
با یه تهجب عجیبی پرسید یعنی نمیرسیدم؟
اینجا بود که میخواستم دو دستی بزنم تو سرم
گفتم عزیزم آلمانی ها خودشون بالای ۵۰ درصدشون مستاجر هستن. بعد من و تو خارجی ...
ولی بقیه جمله ام رو خوردم
نمیخواستم الکی روحیه اش رو خراب کنم یا خدایی نکرده چیزی بگم که احساس تحقیر کنه
هدف من فقط این بود کمکش کنم تا بهتر شرایط رو ارزیابی کنه و تصمیم درست تری برای زندگیش بگیره. خیلی تشویقش کردم که حداقل بره زبان بخونه!
این وسط اصلا اشاره نمیکنم اون ده سالی که میخواسته به همه چیز برسه و به شدت حسرتش رو میخورد، از ده سالگی تا بیست سالگیش بوده😳
وقتی بهش گفتم عزیزم کسی تو این سن اصولا از درآمد خودش به خونه و ماشین نمیرسه انگار تازه به این جنبه توجه کرده بود!
اینم یکی دیگه از باگ های مهاجرت و مخصوصا پناهندگیه.
اغلب پناهنده ها رو که نگاه میکنی میبینی حساب کتاب ها و برنامه هاشون اصلا با واقعیت زندگی جور در نمیاد کلا تو رویا زندگی میکنن انگار!
نازی کسی بود که سه روز موقع جابه جایی اومد خونه ما برای کمک با هزار بدقولی...
بعد مامانش از ترکیه بهش زنگ زده بود برای چی میری سر کار به خودت فشار میاری، خوش بگذرون
وای که الان که دارم مینویسم هم حالم بد میشه از این تفکری که در ما مسلمان ها بعضا وجود داره، تفکر راحت طلبی و تن پروری و بی عاری تا کجا ها که نفوذ نکرده در ما
مادری به دختر ۲۰ سالش اینطور بگه خوش بگذرون! نه کاری، نه درسی، نه خونه داری، نه بچه داری فقط خوش بگذرون و به خودت فشار نیار...
البته باید همین تیپی باشی که بتونی با پناهندگی و شرایطش کنار بیای ( استثنا هم داریم)
از اون طرف میگفت من باید حدود ۱۲ تا ۱۴ هزار یورو پول جمع کنم. تو همین دو سه ماهه باید کار کنم و در بیارم؟!😱😳
دلم میخواست بگم دختر خوب چجوری با خودت حساب کتاب کردی که ماهی سه_ چهار هزار یورو بتونی در بیاری و پس انداز کنی؟! اینجا متوسط درآمد آدم ها شامل همه تحصیلکرده ها مثل وکلا و مهندسین و پزشکان و.... دوهزار و پونصدتاست
بعد تو میخوای چهار هزارتا ماهی پس انداز کنی؟!
دیگه صحبتمون رو همینجا تموم کردم
احساس کردم بیشتر از این فایده نداره که انرژی بگذارم...
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
نشر فقط با ذکر منبع