دُمــوع¹²⁸
ای اشک چله گرفتم که محترم باشم؛ خداکند که شب اربعین حرم باشم چله زیارت عاشورا | روز پنجم
ای اشک چله گرفتم که محترم باشم؛
خداکند که شب اربعین حرم باشم
چله زیارت عاشورا | روز ششم
تعریف عشق؛
به صد دلیل باید ازش بدم بیاد..!
به هزار دلیل باید ازش متنفر باشم..!
ولی نیستم..
نیستم..!(:
[دیالوگ]
دُمــوع¹²⁸
ای اشک چله گرفتم که محترم باشم؛ خداکند که شب اربعین حرم باشم چله زیارت عاشورا | روز ششم
ای اشک چله گرفتم که محترم باشم؛
خداکند که شب اربعین حرم باشم
چله زیارت عاشورا | روز هفتم
دُمــوع¹²⁸
_
غم توبرده قرار از دل ما می دانی؟
که فراقت زده آتش دل طوفانی را
توکه رفتی گل وگل زار و دمن پژمردند
مپسند این همه زاری و پریشانی را
عملت پیروی از راه رسول الله است
تو نمودی به جهان آیه ی قرآنی را
رخ توجلوه حق بود و خدا می دانست
که به ما داده بشارت مه شعبانی را
نفست چون دم عیسای مسیحا می داد
به همه مرده دلان مستی و حیرانی را
همه ی نقشه ی تو نقش خداوندی بود
که به هم بر زده هر نقشه ی شیطانی را
تو که رفتی غزلت بر لب مردم جاری است
تو به ما داده ای آن مکتب عرفانی را
به بلندای وجودت قسم ای روح الله
که خدا داده به تو آن همه پیشانی را
دُمــوع¹²⁸
_
دوباره ز طوفان غمها
ببین سَرو ِ صبرم خمیده
شده نیمهی ماه خرداد
عزای خمینی رسیده
به غیر از دل غصه دار و
به جزدیده ی تر نداریم