#تحریف_فرهنگ_اسلامی
#لغت
#حَبَّةُ_الحَمقَاء (بقلة_الحمقاء)
#بقلة_فاطمة
#کینۀ_فاطمه_زهراء سلام الله علیها
یکی از کارهای بنی امیه (علیهم لعنة الله) #تحرف و تغییر #فرهنگ_جامعۀ_اسلامی بود.
برای توضیح این نکته مثالی می آورم که در همۀ کتاب های درسی و غیر درسی ما موجود است.
حتما شما هم ترکیب #حَبَّةُ_الحَمقَاء (یا #بقلة_الحمقاء ) را در #باب_اضافه در بحث #امتناع اضافۀ شیء به نفس را خوانده اید.
مقدمه:
قبل از توضیح مقصود اصلی مقدمه ای پیرامون این مثال ذکر می کنم:
با توجه به اینکه هدف از اضافۀ معنویه ؛ تخصیص مضاف یا تعریف آن است، سؤالی ذهن نحویین را به خویش مشغول ساخته است:
آیا اضافۀ یک واژه به واژۀ دیگری که در مصداق با هم متحدند، جایز است؟
کوفیین می گویند:
«اختلاف لفظی» برای جواز اضافه کفایت می کند. مانند: یوم الخمیس (روز پنجشنبه) و #حبة_الحمقاء (بذر حمقاء) و مسجد الجامع
ولی بصریین می گویند:
تخصیص یا تعریف یک چیز با واژۀ دیگری که از نظر معنایی و مصداقی با مضاف متحد است امکان ندارد و لذا باید مثال های فوق را تأویل برد.
#وجه_نام_گذاری #بقلة_الحمقاء
در زبان فارسی #خُرفه نام گیاهی است که عرب آن را #فَرفَخ (پَر پَهن) می نامد و نام های دیگرش #بقلة_الحمقاء و #رِجلَة است.
مرحوم کلینی (متوفی329) در کافی ؛ و برقی (متوفی274 یا 280) در کتاب محاسن بابی به نام فرفخ نگاشته اند و احادیثی در این باره نقل نموده اند. نیز در باب #هندباء (کاسنی) نیز از این سبزی یاد کرده اند.
ادیبانی که به بررسی این مثال پرداخته اند می گویند:
این سبزی را #بقلة_الحمقاء می گویند زیرا در مسیل (محل عبور آب) می روید و لذا پیوسته آسیب می بیند و نمی تواند زیاد رشد کند.
#مقصود_اصلی
#بقلة_الحمقاء در #روایات
اما وقتی به روایات مراجعه کنیم برای این سبزی چند ویژگی نقل می کنند:
1. پیامبر اسلام برای مداوا از آن استفاده کرده است.
2. این سبزی به خاطر خاصیت درمانی اش #محبوب حضرت فاطمه سلام الله علیه قرار گرفت.
3. #مسلمین_اولیه این سبزی را #بقلة_فاطمة می نامیدند زیرا حضرتش این سبزی را دوست می داشت.
4. سند برخی از روایات متعدد مربوط به این سبزی که در بابهای مختلف کتابهای حدیثی قرن سوم نیز یافت می شود ، سند حسن است و برخی نقل کلینی و برقی را برای اعتماد کافی می دانند.
#مهم:
5. تغییر و #تحریف_فرهنگ رایج در #جامعۀ_اسلامی
بنی امیه به خاطر کینه ای که از حضرت زهراء در دل می پروراندند نام این سبزی را از #بقلة_فاطمة به #بقلة_الحمقاء تغییر دادند.
متن برخی از روایات:
1. عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ بَقْلَةٌ أَشْرَفُ وَ لَا أَنْفَعُ مِنَ الْفَرْفَخِ وَ هُوَ #بَقْلَةُ_فَاطِمَةَ ع ثُمَّ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ #بَنِي_أُمَيَّةَ هُمْ سَمَّوْهَا #بَقْلَةَ_الْحَمْقَاءِ بُغْضاً لَنَا وَ عَدَاوَةً لِفَاطِمَةَ ع.
2- عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: وَطِئَ رَسُولُ اللَّهِ ص الرَّمْضَاءَ فَأَحْرَقَتْهُ فَوَطِئَ عَلَى الرِّجْلَةِ وَ هِيَ الْبَقْلَةُ الْحَمْقَاءُ فَسَكَنَ عَنْهُ حَرُّ الرَّمْضَاءِ فَدَعَا لَهَا وَ كَانَ يُحِبُّهَا ص وَ يَقُولُ مِنْ بَقْلَةٍ مَا أَبْرَكَهَا.
3. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «بَقْلَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْهِنْدَبَاءُ، وَ بَقْلَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ الْبَاذَرُوجُ، وَ بَقْلَةُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ الْفَرْفَخُ .
#بغض_اهل_بیت علیهم السلام
#باب_اضافه
#اضافۀ_شیء_به_نفس
@DUROUS_ALSHABAB
#قهوة در #روایات
#حدیث
محمد بن علی کَراجُکِی (متوفای 499 هجری) در کتاب «مَعْدِنِ الْجَوَاهِرِ وَ رِيَاضَةِ الْخَوَاطِر» روایتی از پیامبر نقل می کند و شیخ حر عاملی نیز آن روایت را در «وسائل الشیعة» از او نقل می کند:
قَالَ النَّبِيُّ ص خَمْسَةٌ لا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ وَ هُمُ النَّائِمُونَ عَنِ الْعَتَمَاتِ وَ الْغَافِلُونَ عَنِ الْغَدَوَاتِ وَ اللَّاعِبُونَ بِالشَّامَاتِ وَ الشَّارِبُونَ #الْقَهَوَاتِ وَ الْمُتَفَكِّهُونَ بِشَتْمِ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ.
یعنی:
در روز قیامت، خدای تعالی به پنج کس نگاه نمی کند (و رحمتش را بر آنها نمی گستراند) و آنها را از آلودگی (گناهان) پاک نکرده (و نجات نمی دهد) در حالی که برایشان عذابی دردناک مهیاست:
1. کسانی که بدون ادای نماز عشاء می خوابند.
2. کسانی که از نماز صبح غافل اند (و آن را ترک می کنند)
3. کسانی که با #شام_ها بازی می کنند. (#ترجمۀ فارشی #شامات و شرح آن را در پیام بعدی خواهم گفت.)
4. کسانی که #شراب می نوشند.
5. کسانی که سخن به بدگویی پدران و مادران می گشایند (و آنها را دشنام می دهند).
نتیجة:
#قهوة در زبان عربی به معنای #خمر (شراب) است.
قها یقهو قهوا و نیز قهی یقهی به معنای بی اشتها شدن است. از آنجا که شراب نوشنده اش را به پرنوشی و در نهایت پر شدن معده از شراب می کشاند، به آن قهوة می گویند، چون وقتی شکمش پر شد میل به خوردن غذا و هر چیز دیگری نخواهد داشت.
#جایگاه_نماز
#جزای_شرابخواری
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#اصول
منظور از #علم و #قطع در علم اصول و فقه و روایات چیست؟
آنچه می خوانید می تواند جرقه ای برای روشن شدن آتش شوق و تحقیق بیشتر باشد.
شیخ طوسی در کتاب العدة فی اصول الفقه بابی در تعریف علم از دیدگاه اصولیان و فقهاء و فرق آن با ظن باز نموده است و در تعریف علم می گوید: (العلم هوما یقتضی سکون النفس) علم یعنی چیزی که سبب آرامش نفس انسان است.
سید مرتضی در الذریعه نیز همین را می گوید.
شهید آقا مصطفی خمینی در کتاب
«تحريرات في الأصول ؛ ج6 ؛ ص140» می نویسد:
از جستجوی در آثار و روایات چنین به دست می آید که منظور از «علم» و «قطع»ی که در روایات آمده، قطع و علم اصطلاحی منطقی ها و فلاسفه نیست. زیرا از دیدگاه دانشمندان منطق و فلسفه علم یعنی چیزی که احتمال خلاف ندارد. (ليس ما هو مصطلح أهل المنطق الّذي لا يحتمل الخلاف)
منظور #روایات از علم اعم از #علم_عقلی و #علم_عرفی و #علم_تعبدی است.
در دوره معاصر بابی تحت عنوان #اطمینان نیز در کتب برخی از اصولیان باز شده است. منظور از اطمینان همان #علم_عرفی است که اگر چه عقل احتمال خلاف می دهد ولی عقلاء این احتمال را منتفی می دانند زیرا برای نفس، سکون و آرامش حاصل شده است. در این زمینه می توانید به حلقات و الفائق و تقریرات عبدالساتر از درس شهید صدر مراجعه کنید.
برخی از گزارههایی که #قطع را در معنای #علم_عرفی به کار برده اند:
#تواتر مفید قطع است
#اجماع به خاطر تراکم ظنون مفید قطع است.
#سیره قطع آور است.
#نتیجه:
علم در اصطلاح اصولیان #لا_بشرط از یقین عقلی است.
#نتیجه دیگر اینکه اطلاق علم بر أمارات توسط نائینی به معنای #علم_تعبدی است
و نتیجه دیگر اینکه
قطع اصولی به اعتبار عقیده قاطع است نه به اعتبار مطابقت با واقع که یقین فلسفی است. و لذا در ادامه #تجری و نیز قطع قطاع مطرح می شود.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#ظهور_صیغه_امر
#معالم
#اجمال معنای صیغه امر در کلام امامان معصوم
صاحب معالم پس از اثبات ظهور صیغه امر در وجوب
بین ظهور صیغه امر در (قرآن و حدیث پیامبر) و (حدیث اهل بیت) فرق می گذارد.
او می گوید:
بر پایه #لغت و #آیات و #روایات باید بگوییم: «موضوع له صیغه امر وجوب است».
اما با توجه به کثرت استعمال امر در استحباب از سوی ائمه اطهار ،
نمی توان بلافاصله و با تمسک به اصل حقیقت، امر در کلام اهل بیت را بر معنای حقیقی (وجوب) حمل کرد.
زیرا
کثرت استعمال صیغه امر برای استحباب در زبان ائمه،
مانع اجرای #اصالة_الحقیقة است.
به عبارت دیگر:
در
#تعارض بین #اصالة_الحقیقة و #مجاز_مشهور
هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد.
پس برای ترجیح یکی از وجوب و استحباب، باید به قرائن خارجی تمسک کرد و عند عدم القرینه کلام مجمل خواهد بود.
منبع:
معالم الدین، ص ۵۳
و يستفاد من تضاعيف احاديثنا المروية عن الائمة : ان استعمال صيغة الأمر في الندب كان شايعاً في عرفهم، بحيث صار من المجازات الراجحة المساوى احتمالها من اللفظ الاحتمال الحقيقة عند انتقاء المرجح الخارجي، فيشكل التعلق في اثبات وجوب أمر بمجرد ورود الأمر به منهم.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB