#قرآن
#نقش_صرف در #ترجمۀ_قرآن
#نقش_بلاغت #باب_قصر #قصر_به_أل
#اسم_مفعول (#خلط اسم فاعل و اسم مفعول در ترجمه #المستعان )
#نقد_ترجمه_های_مشهور
ب. سوره #یوسف، آیه 18:
وَ جاؤُ عَلى قَميصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَميلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ
#نقد_ترجمۀ «اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ »
#مقدمه:
1- واژۀ #مستعان اسم مفعول است و اسم فاعلش #مستعِین می باشد.
2- این واژه با #علی و #من و #لام متعدی می شود و در اصطلاح بین #مستعان_منه و #مستعان_علیه و #مستعان_له فرق است.
3- خداوند #مستعان_منه است یعنی کسی که از او درخواست یاری شده است.
#فولادوند : «و بر آنچه توصيف مى كنيد، خدا يارى ده است» (ترجمۀ #اسم فاعل در حالی که #مستعان اسم مفعول است.)
#الهی_قمشه : « بر رفع اين بليّه كه شما اظهار مىداريد بس خداست كه مرا يارى تواند كرد.» (#مستعان به عنوان اسم فاعل ترجمه شده است ضمن اینکه عبارت (رفع این بلیه) ترجمۀ #ما موصوله دانسته شده و درست نیست.)
#مکارم : « و در برابر آنچه مى گوييد، از خداوند يارى مى طلبم!» (یاری می طلبم ترجمۀ #أستَعِینُ (مضارع متکلم وحده) است!)
#مشکینی : «و خداست كه بايد بر آنچه توصيف مىكنيد از او يارى جست.» (#المستعان را فعل امر به لام و مجهول ترجمه نموده است : #لِیُستَعَن مِن اللهِ . ضمنا جمله موجود در آیه یک #جملۀ_خبری است.)
#آیتی : « و خداست كه در اين باره از او يارى بايد خواست.» (همانند مشکینی)
#رضایی : « و در برابر آنچه وصف مى كنيد، تنها خداست كه (از او) يارى خواسته مى شود.» (#ترجمۀ_صحیح_تر)
#بلاغت:
برخی همانند آقای رضایی آیه را به گونۀ #حصر معنا نموده اند (تنها خدا - فقط خدا)،
#دلیل این ترجمه:
#ال در #المستعان برای دلالت بر #کمال یا استغراق است و لذا دلالت می کند بر حصر خبر در مبتدا (یعنی: حصر یاری خواستن در اینکه فقط از خدا باشد.)
@DUROUS_ALSHABAB
#قرآن
#نقد_ترجمه_های_مشهور
#نقش_لام_قسم
#حرکت_انواع_لام قسم و جرّ و امر
برخی از ترجمه ها از آیۀ «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ » (عنکبوت: 3)
#مقدمه :
#لام در #لیعلمن در هر دو مرد، #مفتوح و #لام_جواب قسم است نه #لام_تعلیل
#فولادوند : «و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست گفته اند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.» ( #نقد : ذکر کلمۀ (تا) در ترجمه می فهماند ایشان لام قسم را با لام تعلیل که مکسور است اشتباه گرفته اند.)
#مشکینی : « بى ترديد كسانى را كه پيش از آنها بودند (طبق سنّت جاريه خود به توجيه تكليف) آزموديم پس بى ترديد علم ازلى خداوند درباره كسانى كه راست گفتند تحقق مى يابد و درباره دروغگويان (نيز) تحقق مى يابد، و صدق راستگويان و كذب دروغگويان ظاهر مى گردد.» ( #نقد : اگر چه لام مفتوح را #صحیح ترجمه نموده است، ولی دارای اضافاتی است که دلیلی بر آنها نداریم مثل آنچه در متن پر رنگ شده است. نیز ترجمۀ #یعلم صحیح #نیست.)
#انصاریان :در حالى كه يقيناً كسانى را كه پيش از آنان بودند، آزمايش كرده ايم [پس اينان هم بى ترديد آزمايش مى شوند]، و بى ترديد خدا كسانى را كه [در ادعاى ايمان] راست گفته اند مى شناسد، و قطعاً دروغگويان را نيز مى شناسد. (#نقد : ظاهرا اشکالی در ترجمه #نیست جز اینکه ترجمۀ داخل() ضروری نمی باشد.)
#مکارم : ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مى كنيم)؛ بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى گويند و كسانى كه دروغ مى گويند تحقق يابد! ( #نقد : لیعلمن را #فعل_امر ترجمه نموده است. در حالی که #لام_امر باید #مکسور باشد، و در زمان اتصال به #فاء و #واو نیز #ساکن می شود. دارای ()غیر ضروری نیز می باشد. نیز وجه #تکرا_فعل_لیعلمن مورد #غفلت قرار گرفته و در ترجمه حذف شده است.)
#اشکال_مشترک : ممکن است #یعلم یه معنای #جدا_کردن و #متمایز_ساختن باشد. (شرحش را در پیام بعدی ببین. ...)
#رضایی : و بيقين كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم، و حتماً خدا كسانى را كه راست گفته اند معلوم مى دارد (و شناخته مى شوند،) و البتّه دروغگويان را (نيز) معلوم مى دارد. ( #نقد : ترجمه #صحیح است.)
@DUROUS_ALSHABAB
#مالکیت
#مالکیت_در_قرآن
#مقام_پیامبر_و_امام (صلوات الله علیه و آله)
آیاتی که دربارۀ مالکیت سخن گفته اند سه دسته اند:
الف) آيات بیانگر #مالكيت مطلق و #انحصارى #خداوند
در اين آيات غالبا كلماتى نظير «ملك» و «ملكوت» به كار رفته و از حروف اضافهاى مانند «ل» استفاده شده است؛
از قبيل
«لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِيهِنَّ ...؛
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ ...».
#مُلک یعنی: فرمانروايى، سلطنت و اقتدار كامل و مطلق نسبت به اشياء
#ملكوت یعنی: قلمرو بيكران سلطنت و اقتدار نامحدود خداوند
حرف #لام در آیات فوق برای انحصار یا اختصاص است.
نتیجه:
مالكيت اصلى و ذاتى تمام عالم در انحصار اوست.
ب) آيات بیانگر #مالكيت #انسان
در اين آيات از كلماتى نظير «مال»، «اموال» و «مالك» استفاده شده است و غالبا با اضافه شدن آنها به اسامى و ضماير عام و خاص، مالكيت اشيا در حدود تصرف انسان به او نسبت داده شده و انسان نسبت به آن اشيا و اموال، مالك شناخته شده است. از جمله اين آيات مىتوان اين موارد را ذكر كرد:
«أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»؛
«... فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ، لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»؛
«وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ»؛
«وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ...»*؛
«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً ...»
این آیات، انسان را مالك برخی از اموال تحت تصرف خود شناخته است،
ولی
با صدور فرمان ها و دورباش ها (اوامر و نواهی) قبل و بعد از این مالکیت، مالكيت انسان را #غير_اصلى، و محدود به حدود آن اوامر و نواهى دانسته است.
ج) آيات بیانگر #مالكيت #استخلافى و #نيابتى #انسان
آیاتی که به صراحت جانشینی انسان از خدا را بیان کرده و به او مقام #خلیفة_اللهی را عرضه می کند و #مالکیت_ویژه و اختیارات خاصی را به #جانشین_خود اعطا می کند.
این مالکیت از آن #پیامبر و #امام_معصوم (صلی الله علی محمد و آله) است.
از این آیات است:
«آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ ...»
بدیهی است که این خلافت به خاطر غیبت خداوند یا عجز او نیست
بلکه به خاطر
عظمت و كرامت و جایگاه رفیع خلیفه و نائب است.
پس
خداوند پس از آنكه خلیفۀ خویش را بر جميع مخلوقات برترى داد
او را به عنوان خليفه خود در زمين برگزيد و امانتدار خويش قرار داد
و به همين اعتبار، او را نسبت به تصرف كردن در اشيا و اموال مخلوق خود، صاحب اختیار و مُجاز قرار داد.
پس پیامبر و امام، حق همه گونه سلطه و تصرف را دارند.
#انواع_مالکیت
#قاعدۀ_فقهی ( #تسلط )
#فقه
برگرفته از کتاب
#قواعد_فقه، محقق داماد
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB