eitaa logo
دروس الشباب
374 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
(صلی الله علیه و آله) به «ما»_موصوله برای «مَن»_موصوله برای به گاهی مخالفین اسلام بر می گرفتند و پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین در پاسخ آنها به تمسک می کردند، که یکی از این موارد را با هم مرور می کنیم: كنز الفوائد ؛ ج‏2 ؛ ص186 فصل‏ جَاءَ فِي الْحَدِيثِ‏ أَنَّ قَوْماً أَتَوْا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالُوا لَهُ أَ لَسْتَ رَسُولًا مِنَ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ لَهُمْ بَلَى قَالُوا لَهُ وَ هَذَا الْقُرْآنُ الَّذِي أَتَيْتَ بِهِ كَلَامُ اللَّهِ تَعَالَى قَالَ نَعَمْ قَالُوا فَأَخْبِرْنَا عَنْ قَوْلِهِ‏ #«إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ‏» (سورة الأنبياء: 98) إِذَا كَانَ مَعْبُودُهُمْ مَعَهُمْ فِي النَّارِ فَقَدْ عَبَدُوا الْمَسِيحَ ع أَ فَنَقُولُ إِنَّهُ فِي النَّارِ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص : إِنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَيَ‏ بِكَلَامِ‏ الْعَرَبِ‏ وَ الْمُتَعَارَفُ‏ فِي‏ لُغَتِهَا وَ عِنْدَ الْعَرَبِ أَنَّ «مَا» لِمَا لَا يَعْقِلُ وَ «مَنْ» لِمَنْ يَعْقِلُ وَ الَّذِي يَصْلُحُ لَهُمَا جَمِيعاً فَإِنْ كُنْتُمْ مِنَ الْعَرَبِ فَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ هَذَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ‏» يُرِيدُ الْأَصْنَامَ الَّتِي عَبَدُوهَا وَ هِيَ لَا تَعْقِلُ وَ الْمَسِيحُ ع لَا يَدْخُلُ فِي جُمْلَتِهَا لِأَنَّهُ يَعْقِلُ وَ لَوْ قَالَ «إِنَّكُمْ وَ مَنْ تَعْبُدُونَ» لَدَخَلَ الْمَسِيحُ ع فِي الْجُمْلَةِ فَقَالَ الْقَوْمُ صَدَقْتَ يَا رَسُولَ اللَّهِ‏ ________________________________________ كراجكى، محمد بن على، كنز الفوائد، 2جلد، دارالذخائر - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1410 ق. یعنی: گنجينه معارف شيعه إماميه / ترجمه كتاب كنز الفوائد و التعجب ؛ ج‏2 ؛ ص200 فصل: مناظره كفار با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله‏ در حديث آمده كه گروهى آمدند نزد رسول خدا (ص) و باو گفتند: آيا تو فرستاده از طرف خدا تعالى نيستى؟ بآنها فرمود: چرا. باو گفتند: اين قرآن كه آوردى كلام خدا تعالى است؟ فرمود: آرى. گفتند: بما توضيح بده از قول او كه (در آيه 98 سوره الأنبياء) فرموده: «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ‏»: راستش شما و هر آنچه ميپرستيد از جز خدا سنگريزه دوزخ باشيد، شما در آن وارد خواهيد بود. و اگر معبود بت پرستان بهمراه آنان در دوزخند مسيح (ع) هم معبود ترسايانست تو گوئى در دوزخ است؟ رسول خدا (ص) فرمود: كه خدا قرآن را بر من فرو فرستاده بزبان عرب و در عرف و زبان عرب لفظ «ما» براى چيزهائى است كه عقل ندارند و لفظ «من» براى آنچه عقل دارد و لفظ «الذى» براى همه است و اگر شما عرب باشيد بايد اين را بدانيد خدا فرموده: «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ» مقصودش بتها است كه ميپرستيدند و آنان بى‏عقل باشند و حضرت مسيح در آن درنيايد زيرا او عقل دارد و اگر «و من تعبدون» فرموده بود شامل مسيح (ع) بود آن قوم گفتند: يا رسول اللَّه درست گفتى. () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
اسم منسوب به (نام دیگر ) است. بنابر این یعنی: اهل نجف الدین استر آبادی در مقدمه می گوید: الحمد للّه الذي .... ؛ و صلواته على أنبيائه، و مبلّغ أنبائه، محمد بن عبد اللّه المبشّر به قبل ميلاده، و على الأطهار من و ؛ .... فإن جاء مرضيا، فببركات ، صلوات اللّه على مشرّفه، لاتفاقه فيه «2»، و إلا فمن فيما ينتحيه؛ توضیح شهرت این کتاب: ایشان بعد از حمد الهی و درود بر و آن سرور، و اصحاب؛ می گوید: اگر این کتاب مورد باشد، به برکت (امام علی علیه السلام) است که این کتاب در این شهر (غرا) نوشته شده و اگر مورد نبود، به خاطر است. مناقشه در انتساب به : با اینکه هیچ یک از عامه در شیعه بودن جنابش شک ندارند و در کتاب های لغوی و تراجم به منسوبین نجف گفته اند، برخی از متأخرین عامه مثل مصحح شرح الرضی خواسته افتخار مجاورت شاه نجف را از نجم الأئمه رضی سلب نماید لذا در پاورقی ضمن ذکر مطالب فوق، می گوید احتمال انتساب به مدینه و قبر پیامبر بیشتر است. در حالی که سیوطی می گوید از زندگی ایشان اطلاعی در دست نیست. ضمن اینکه شعراء و علمائی که اهل نجف بوده و با عنوان شناخته شوند بسیارند لکن کسی که منسوب به مدینه باشد و به نام مشهور باشد نیافتم. مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
در پیامبر از دست زنانش ناراحت شد و یک ماه با آنان قهر بود و در این مدت مسجد هم نمی رفت. آنچه می خوانید از کتاب { } نوشتۀ دکتر علی شریعتی؛ طوس، ص ۵۱۰ و ص ۵۱۱ می باشد. «مردی که در بیرون خانه مظهر قدرت و صلابت بود، در درون خانه چنان نرم و ساده و مهربان رفتار میکرد که زنانش بر او گستاخ شده بودند، آشکارا با او مشاجره می کردند و بی پروا سخن میگفتند و از آزارش دریغ نمی کردند. یک روز که به سختی از آنان رنجیده شد - برخلاف سنت معمولی که زنان را از خانه بیرون میراندند و اکنون نیز مؤمنین غالباً چنین میکنند - خود از خانه بیرون رفت و در انباری که یک طرفش غله ریخته بودند اقامت گزید. این انبار بر بلندی قرار داشت و پیغمبر تنه درختی را میگذاشت و از آن بالا می رفت و چون به انبار میرسید آن را بر میداشت تا کسی مزاحمش نشود، یک ماه با زنانش قهر کرد و چنان رنجیده بود که حتی به مسجد نیز نمی آمد و مردم سخت اندوهگین و پریشان شده بودند. عمر به نمایندگی آنان به سراغ وی آمد و اجازه خواست تا با وی سخن بگوید او را اجازه نداد و عمر پیغام داد که اگر گمان میکنی که من میخواهم درباره دخترم با تو سخن بگویم من از او بیزارم و اگر اجازه دهی گردنش را میزنم . او را اجازه داد. عمر میگوید وقتی وارد شدم دیدم در گوشه انبار بر حصیری دراز کشیده و چون برخاست آثار حصیر بر پهلویش نمودار بود و من سخت به گریه افتادم .... . دکتر بود و از ایشان می پرسیدیم: گناه مردم در این داستان چه بود؟ و جناب دکتر منبع این داستان دروغ را می گفتند. دکتر می بود و می گفت: چرا پیامبر قهر بیشتر از سه روز را باعث خروج از مسلمانی می دانست؟ این حکم فقط برای مردم بود؟ پیامبر منادی صلح و رحمت چگونه با همسران خود یک ماه قهر نموده و از منزل فراری می شود؟ قرآن آن حضرت را الگوی نیکوی رفتاری برای مؤمنان معرفی میکند. چرا حضرتش به یکباره با همه زنانش دعوا نموده و از آنان قهر کرده است؟ چرا مردم بعد از یک ماه به فکر وساطت افتادند؟ روایات فضیلت صلح برقرار کردن بین مردم و زن و شوهر کجاست؟ *** کتاب «اسلام‌شناسی» در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ در چاپخانه طوس مشهد در تیراژ دو هزار شماره به چاپ رسید. بخشی از این کتاب ۶۲۷ صفحه ای دروس شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد است که توسط دانشجویان ضبط می شده و توسط خود دکتر شریعتی ویراستاری دوباره شده است. @DUROUS_ALSHABAB
(صلوات الله علیه و آله) آیاتی که دربارۀ مالکیت سخن گفته اند سه دسته اند: الف) آيات بیانگر مطلق و در اين آيات غالبا كلماتى نظير «ملك» و «ملكوت» به كار رفته و از حروف اضافه‏اى مانند «ل» استفاده شده است؛ از قبيل‏ «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِيهِنَّ ...؛ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ ...». یعنی: فرمانروايى، سلطنت و اقتدار كامل و مطلق نسبت به اشياء یعنی: قلمرو بيكران سلطنت و اقتدار نامحدود خداوند حرف در آیات فوق برای انحصار یا اختصاص است. نتیجه: مالكيت اصلى و ذاتى تمام عالم در انحصار اوست. ب) آيات بیانگر ‏ در اين آيات از كلماتى نظير «مال»، «اموال» و «مالك» استفاده شده است و غالبا با اضافه شدن آنها به اسامى و ضماير عام و خاص، مالكيت اشيا در حدود تصرف انسان به او نسبت داده شده و انسان نسبت به آن اشيا و اموال، مالك شناخته شده است. از جمله اين آيات مى‏توان اين موارد را ذكر كرد: «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»؛ «... فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ، لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»؛ «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ»؛ «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ...»*؛ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً ...» این آیات، انسان را مالك برخی از اموال تحت تصرف خود شناخته است، ولی با صدور فرمان ها و دورباش ها (اوامر و نواهی) قبل و بعد از این مالکیت، مالكيت انسان را ، و محدود به حدود آن اوامر و نواهى دانسته است. ج) آيات بیانگر و ‏ آیاتی که به صراحت جانشینی انسان از خدا را بیان کرده و به او مقام را عرضه می کند و و اختیارات خاصی را به اعطا می کند. این مالکیت از آن و (صلی الله علی محمد و آله) است. از این آیات است: «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ ...» بدیهی است که این خلافت به خاطر غیبت خداوند یا عجز او نیست بلکه به خاطر عظمت و كرامت و جایگاه رفیع خلیفه و نائب است. پس خداوند پس از آنكه خلیفۀ خویش را بر جميع مخلوقات برترى داد او را به عنوان خليفه خود در زمين برگزيد و امانتدار خويش قرار داد و به همين اعتبار، او را نسبت به تصرف كردن در اشيا و اموال مخلوق خود، صاحب اختیار و مُجاز قرار داد. پس پیامبر و امام، حق همه گونه سلطه و تصرف را دارند. ( ) برگرفته از کتاب ، محقق داماد https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
در قرآن «سراج» در لغت یعنی: - چراغ - هر چیزی که با فتيله و روغن روشن مي شود. و کاربردهای زبانی : راغب اصفهانی گفته: از هر شیء نورانی -اگر چه چراغ نباشد- با تعبیر یاد می شود. سراج در : این واژه 4 بار در قرآن به کار رفته است: 3 بار به معنای : «وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً» (فرقان: 61). و «وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ‏ سِراجاً» (نوح: 16). «وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً» (نباء: 13). و 1 بار برای اسلام رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) كه فرموده: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً. وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً» (احزاب: 45، 46). خداوند در این دو آیه پیامبر اکرم را با این صفات یاد کرده است: 1. شاهد، 2. مژده رسان، 3. هشدار دهنده، 4. دعوت کنندۀ به سوى خدا، 5. نور دهنده. جالب اینکه در آيات دیگری، از و نیز ( ) ناميده شده اند، مثلا: آیه 15 سوره ماندة می فرماید: «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ‏» مائده: 15. آیه 157 سوره أعراف: «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ ...» آیه 35 سوره نور: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ ...» پس خداوند پیامبر را (چراغ) و دین و قرآن را معرفی می کند، معنای جمع بین این آیات این است که: همان طور که نور از سراج (چراغ) ساطع می شود، دین و قرآن نیز پرتوی از وجود حضرتش می باشد. : امير المؤمنين علی عليه السّلام در خطبه 92 نهج- البلاغه درباره آن حضرت فرموده‏ «فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَى ... سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْءُهُ وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ، وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ». https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB