eitaa logo
دروس الشباب
375 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
در کلام عرب: و و : بین و : و همانند جمهور نحویین معتقداند که در قرار نمی گیرد. عبارت: : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا». : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟» اما معتقد است در هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است. الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه . : حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، در قرار گرفته است، البته کسانی که وقوع آن در را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، برده اند هر چند از برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در ، إعتراف نموده اند. و اما آیات: 1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45) 2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143) 3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237) 4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112) 5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92) 6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16) 7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72) 8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد) 9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66) 10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53) 11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65 12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6) 13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6) 14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30) و فاضل الأمّة جناب می فرماید: و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم‏ يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت، یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است. از امور : از عجایب این است که نحویین و حتی وقوع بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در آشکار با است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110) https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
() در معنای «أرأیت» 4 نظر است ترین و بهترین بیان درباره أرأیت از الأئمه است که می فرماید: چهار دارد: 1.«رأیت» به معنای «أخبر»، فقط در قالب ماضی مخاطب، و همواره بعد از همزۀ استفهام می¬آید. 2.متکلم، حالت عجیبی را در یک چیز مشاهده کرده و در مقام سؤال از آن است. 3.مُستَخبَرٌ عنه - که از حالت وی سؤال می¬شود-، بعد از «أ رأیت» به شکل اسم منصوب، قرار می¬گیرد. 4. حالت مورد سؤال، در قالب یک جمله، بیان می شود. عبارت شیخ: «أ رأیتَ» به معنای «أ بَصرتَ یا شاهدتَ یا عرفتَ حالَهُ العجیبَ؟ أخبرنی؛...» است. و تنها جایگاه استعمال «أ رأیتَ» ، جایی است که متکلم، حالتی عجیب در یک شیء، مشاهده نموده و در صدد کسب خبر و آگاهی دربارۀ آن حالت عجیب است؛ به همین دلیل باید بعد از «أ رأیتَ» جملۀ استفهامیه¬ای قرار گیرد که حال «مُستَخبَرٌ عنه» را به شکل پرسشی بیان کند. و این جمله یا مذکور است، مانند: «أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً، هَلْ يُهْلَكُ» و: «أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا» ، یا مقدر است، مانند: «أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ، لَئِنْ أَخَّرْتَنِ‏ ..»، که در تقدیر چنین است: أرأيتك هذا المكرَّمَ، لِمَ كَرَّمتَهُ عَلَیَّ؟؛ و البته این جمله (كه مبيّن حالِ مستخبَرٌ عنه است)، مستأنفه است و محلی از اعراب ندارد، و نظریۀ مفعول دوم بودنِ این جمله غلط است. (شرح الرضي، ج‏4، 162) ...... ادامه دارد باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
() و لزوم«أ رأیت» و «أ رأیتک و مشتقات آن: اول از بزرگانی همچون و و و و و و ... مشهور نحویین «أ رأیتَ» را منقول از «رأی» به معنای «علم» دانسته و لذا آن را دو مفعولی می دانند و پیرو همین نظریه در آیات ذیل، اسم منصوب بعد از «أ رأیت» را مفعول به اول و جمله استفهامی بعدش را مفعول به دوم می دانند: 1- أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا (78) سوره مریم (الذی مفعول اول و أطلع ... مفعول به دوم) 2- أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا (43) سوره فرقان (مَن مفعول به اول و أ فأنت...مفعول به دوم) 3- أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى (33) وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى (34) أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى (35) سوره نجم (الذی مفعول اول و أ عنده... مفعول به دوم) 4- قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ (سوره فاطر:40) (شرکاء مفعول به اول و ما ذا خلقوا ... مفعول به دوم) دوم از و ... : به عقیده این گروه، «أ رأیت» منقول از «رأی» به معنای «بصر» (دیدن با چشم) است و لذا متعدی به یک مفعول است . (شرح نظریه در قسمت اول این بحث بیان شد.) فرق دو نظریه فوق: بنابر این نظریه جمله استفهامیه بعد از «أ رأیت» محلی از اعراب ندارد و مستأنفه است. ولی بنابر نظریه مشهور حتی در آیاتی که بعدش جمله استفهامیه ای وجود ندارد باید یک جمله در تقدیر گرفت، ضمن اینکه بنابر نظر مشهور بحث صدارت ادات استفهام و تعلیق از مفعول به دوم فقط مطرح است. به عنوان نمونه به ترکیب آیات ذیل در تفاسیر ادبی نظیر البحر المحیط و کشاف مراجعه کنید: 1- قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا (62) سوره إسراء (مشهور مفعول به دوم را جمله مقدر «لِمَ کَرَّمتَهُ علیَّ» می دانند که به قرینه حذف شده است و البته فهم چرایی تقدیر این جمله از توضیحات شیخ رضی در ویژگی های 4گانه أرأیت در قسمت اول، معلوم شد.) 2- أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ (1) فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ (2) سوره ماعون (زمخشری مفعول به دوم را جمله استفهامیه مقدر «مَن هو؟» می داند.) برای بیشتر پیرامون « » به کتاب ، ج‏4، ص: 88 مراجعه کنید. . .... ادامه دارد باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
اسم منسوب به (نام دیگر ) است. بنابر این یعنی: اهل نجف الدین استر آبادی در مقدمه می گوید: الحمد للّه الذي .... ؛ و صلواته على أنبيائه، و مبلّغ أنبائه، محمد بن عبد اللّه المبشّر به قبل ميلاده، و على الأطهار من و ؛ .... فإن جاء مرضيا، فببركات ، صلوات اللّه على مشرّفه، لاتفاقه فيه «2»، و إلا فمن فيما ينتحيه؛ توضیح شهرت این کتاب: ایشان بعد از حمد الهی و درود بر و آن سرور، و اصحاب؛ می گوید: اگر این کتاب مورد باشد، به برکت (امام علی علیه السلام) است که این کتاب در این شهر (غرا) نوشته شده و اگر مورد نبود، به خاطر است. مناقشه در انتساب به : با اینکه هیچ یک از عامه در شیعه بودن جنابش شک ندارند و در کتاب های لغوی و تراجم به منسوبین نجف گفته اند، برخی از متأخرین عامه مثل مصحح شرح الرضی خواسته افتخار مجاورت شاه نجف را از نجم الأئمه رضی سلب نماید لذا در پاورقی ضمن ذکر مطالب فوق، می گوید احتمال انتساب به مدینه و قبر پیامبر بیشتر است. در حالی که سیوطی می گوید از زندگی ایشان اطلاعی در دست نیست. ضمن اینکه شعراء و علمائی که اهل نجف بوده و با عنوان شناخته شوند بسیارند لکن کسی که منسوب به مدینه باشد و به نام مشهور باشد نیافتم. مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از دروس الشباب
در کلام عرب: و و : بین و : و همانند جمهور نحویین معتقداند که در قرار نمی گیرد. عبارت: : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا». : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟» اما معتقد است در هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است. الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه . : حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، در قرار گرفته است، البته کسانی که وقوع آن در را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، برده اند هر چند از برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در ، إعتراف نموده اند. و اما آیات: 1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45) 2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143) 3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237) 4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112) 5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92) 6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16) 7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72) 8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد) 9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66) 10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53) 11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65 12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6) 13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6) 14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30) و فاضل الأمّة جناب می فرماید: و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم‏ يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت، یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است. از امور : از عجایب این است که نحویین و حتی وقوع بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در آشکار با است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110) https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d