#تمرین_قرآنی #إضافه
فرق معنایی «#بأخیکم» و «#بأخٍ_لکم» و «بغلامِک» و «بغلامٍ لک»:
سؤال: چرا در آیه: «وَ لَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ قالَ ائْتُوني بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبيكُمْ » (سوره یوسف؛ آیه59) به جای #ترکیب #بأخیکم از ترکیب #بأخٍ_لکم استفاده نموده است؟
پاسخ:
نحویین در فرق: «مررت بغلامك»، و «بغلام لك»، گفته اند:
جمله اول در صورتی به کار می رود که مضاف بین متکلم و مخاطب، معهود باشد.
ولی جمله دوم به معنای این است که مضاف، برای متکلم معهود و شناخته شده نمی باشد. (الدر المصون)
در تفسیر کشف الأسرار؛ و دقائق التأویل و حقائق التنزیل؛ تفسیر أبی السعود و ...درباره علت عدول از #بأخیکم به #بأخٍ_لکم گفته اند:
با اینکه یوسف آنان را می شناخت و باید می گفت #بأخیکم ولی از ترکیب نکره استفاده کرد، چون هنوز نمی خواست خود را به آنان معرفی کند و اینکه آنان برادر دیگری دارند را از خودشان شنیده بود، پس گویا منظور آیه چنین است: «بأخٍ لكُم قَد سَمِعتُ بِهِ». يعنى نزد من آريد برادرى را كه وصف او شنيدم و شما برایم گفتید.
آنچه ذیل این آیه گفتیم، می تواند توضیح بر عبارت #حاشیه_میرزا_ابوطالب باشد که فرمود: تعریف مضاف، به «عهد» یا «جنس» است.
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#تمرین_قرآنی :
#فرق_معنایی_و_لفظی اسماء دائم الإضافه ای که چهار حالت دارند.
غُلِبَتِ الرُّومُ (2) في أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ (3) في بِضْعِ سِنينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ(4) (سوره روم)
قراءات:
#قراء_سبعه: مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ
#فراء نقل نموده که برخی مِنْ قَبْلِ وَ مِنْ بَعْدِ (به کسر و بدون تنوین) خوانده اند.
#إبن_نحاس قرائت منقول توسط فراء را تخطئه نموده و گفته صحیح آن است که مِنْ قَبْلٍ وَ مِنْ بَعْدٍ (به کسره و با تنوین) بخوانند. و البته برخی هم آیه را اینچنین خوانده اند. (الدر المصون)
اکنون این سؤال مطرح است که #فرق بین «#مِن_قبلُ» و «#مِن_قبلِ» و «#مِن_قبلٍ» چیست؟
#پاسخ: بین این قراءات دو فرق است: یک #فرق_لفظی و یک #فرق_معنایی؛ و البته درک و نوشیدن #فرق_لفظی، بعد از درک #فرق_معنایی، میسّر خواهد بود.
#توضیح #فرق_لفظی:
«#مِن_قبلُ»: فقط معنای مضاف إلیه در نیت و تقدیر است.
«#مِن_قبلِ»: لفظ مضاف إلیه در تقدیر است (و معلوم است که وقتی لفظ در تقدیر باشد، معنایش هم مراد است.)
«#مِن_قبلٍ»: هیچ چیزی در تقدیر نیست و إصطلاحا می گویند مضاف الیه «نسیاً منسیّاً» است.
#توضیح #فرق_معنایی:
«#مِن_قبلُ» (مبنی بر ضم): وقتی می گوییم فقط معنای مضاف الیه در تقدیر است، یعنی: 1- مضاف إلیه، به خاطر وجود قرینه حذف شده است. 2- برای تعبیر از مضاف إلیه، لفظ خاصی منظور نیست. مثلا در همین آیه به قربنه «وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ» (آیه3)، مضاف إلیه «مِن قبلُ و مِن بعدُ» حذف شده و تقدیر آن می تواند هر یک از «من قبل غَلَبِهِم و من بعد غَلَبِهِم» یا «من قبله و من بعده» یا «من قبل ذلک و من بعد ذلک» باشد. (توضیح اینکه: گاهی خود لفظی که برای تعبیر به کار می رود در مقصود گوینده دخالت دارد همانند اینکه می گویند: «بفرمایید بنشینید» یا «بنشین» یا «بتمرگ»)
«#مِن_قبلِ»: متکلم لفظ مضاف إلیه را به خاطر رعایت اختصار حذف نموده در حالی که همان لفظی که قرینه می فهماند منظور است. مثلا در این آیه تقدیر چنین است: در تقدیر است «من قبل غَلَبِهِم و من بعد غَلَبِهِم» (در این حالت، جای این سؤال هست که علت ترجیح یک واژه بر واژگان دیگر چیست؟ چرا متکلم فقط این لفظ را اراده کرده است؟ این واژه چه معنایی را می فهماند که سایر واژگان از فهماندن آن قاصراند.)
«#مِن_قبلٍ» (با کسر و تنوین): در این حالت، هیچ چیز در تقدیر نیست و قبل و بعد، نکره محضه اند. نظیر اینکه در فارسی می گوییم: «قبلاً گفته ام» یا «بعداً خواهم گفت». می بینید که در زبان فارسی هم در زمانی از این واژه با تنوین استفاده می کنیم که می خواهیم به طور کاملا مبهم سخن بگوییم و قید خاصی منظورمان نمی باشد.
#تتمه:
این بحث اختصاصی به #قبل و #بعد ندارد و در #اسماء #دائم_الإضافه ذیل نیز مطرح است:
#جهات_ستّ، #غیر، #حسب، #أوّل، #دون، #عل، #أیّ
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
معنای #کاد
اگر به ترجمه های قرآن مراجعه کنید خواهید دید که
درباره معنای #کاد و مشتقات آن، 4 نظریه مطرح است:
1- اگر مثبت باشد، به معنای نزدیک بودن اتصاف اسم به خبر است و اگر منفی باشد به معنای نزدیک نبودن اتصاف اسم به خبر است.
2- به معنای این است که فعل (جمله خبر)، به سختی واقع شده یا می شود. (نظر إبن جنی)
3- معنای «#کاد» مثبت و منفی فرق می کند، یعنی:
اگر #کاد با أدات نفی به کار برود، به معنای اثبات خبر برای اسم است، پس وقتی می گویند: «لم يكد يفعل» یعنی: (خبر، توسط اسم واقع شده است)فمعناه أنه فعله نظیر: (فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ) که یهودیان بعد از بهانه تراشی های گوناگون، بالأخره گاوی را که خداوند دستور داده بود، ذبح کردند.
و اگر #کاد، موجب و بدون أدات نفی باشد، به معنای آن است که اسم متصف به خبر نگشته و وقوع خبر، منتفی است، پس وقتی می گویند: «كاد يفعل» یعنی: (فعل، انجام نشده است)، نظیر: (وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ) یعنی: (همانا چیزی نمانده بود که تو را گمراه کنند، ولی نتوانستند گمراه کنند و فعل «فتنه» از آنان صادر نشد.)
4- برخی بین مضارع و ماضی منفی فرق گذاشته اند، یعنی:
اگر #کاد به صورت #مضارع_منفی به کار رود، به معنای نفی خبر از اسم است. مانند: (لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا) یعنی: (در آن تاریکی، نزدیک نیست که دستش را ببیند؛ یعنی: دستش را نمی بیند)
و اگر #کاد به صورت #ماضی_منفی به کار رود، به معنای وقوع خبر و اثباتش برای اسم خواهد بود. مثل: (فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ)
برای توضیح بیشتر می توانید به «#البرهان_فی_علوم_القرآن» اثر #زرکشی، مراجعه کنید.
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#عسی_تامّه
در آیات ذیل، #عسی #تامه است:
1 - وعسى أن تكرهوا شيئا وهو خير لكم [2: 216]
2 - وعسى أن تحبوا شيئا وهو شر لكم [2: 216]
3 - فإن كرهتموهن فعسى أن تكرهوا شيئا ويجعل الله فيه خيرا كثيرا [4: 19]
4 - وأن عسى أن يكون قد اقترب أجلهم ب 7: 185]
5 - عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا [17: 79]
6 - لا يسخر قوم من قوم عسى أن يكونوا خير منهم [49: 11]
7 - قل عسى أن يكون ردف لكم بعض الذي تستعجلون [27: 72]
8 - وقل عسى أن يهديني ربي لأقرب من هذا رشدا [18: 24]
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_اول)
یکی از واژگان پرکاربرد «#أَرَأیتَ» است که 32 بار و در 6 ترکیب متفاوت در قرآن به کار رفته است:
#یکم. أ رَأیتَ (در 5 آیه): [علق: 13]. [ماعون: 1]. [علق: 11]. [کهف: 63]. [فرقان: 43].
#دوم. أ فَرَأیتَ(در 3آیه): [شعراء: 205]. [مریم: 77]. [نجم: 33].
#سوم. أ رَأیتَکَ(در 1آیه): [إسراء: 62].
#چهارم. أ رَأيتَكُم (در 2آیه): [أنعام: 40و47].
#پنجم. أ رَأيتُم(در 14آیه): [أنعام: 46]. [یونس: 50]. [قصص: 71 و72]. [فصلت: 52]. [هود: 28و63 و 88]. [ملک: 28 و30]. [أحقاف:4و 10]. [یونس: 59]. [فاطر: 40].
#ششم. أ فَرَأَیتُم(در 7آیه): [جاثیة: 23]. [شعراء: 75]. [واقعة: 58 و63و68و72]. [زمر: 38].
درباره #أرأیت (مرکب از همزه استفهام و رأیت) چند سؤال مطرح است:
سؤال اول: آیا «#أرأیت» با «رأیت» فرق دارد؟
سؤال دوم: #ترکیب و نقش #کاف در #أرأیتَکَ و #أرأیتَکُم چیست؟
سؤال سوم: #أرأیت و سایر مشتقات آن، #لازم است یا #متعدی؟ و اگر متعدی است، یک مفعولی است یا دو مفعولی یا سه مفعولی؟
پاسخ: ....
کپی مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_دوم)
در معنای «أرأیت» 4 نظر است
#خلاصه ترین و بهترین بیان درباره أرأیت از #نجم الأئمه #شیخ_رضی است که می فرماید:
#أرأیت چهار #ویژگی دارد:
1.«رأیت» به معنای «أخبر»، فقط در قالب ماضی مخاطب، و همواره بعد از همزۀ استفهام می¬آید.
2.متکلم، حالت عجیبی را در یک چیز مشاهده کرده و در مقام سؤال از آن است.
3.مُستَخبَرٌ عنه - که از حالت وی سؤال می¬شود-، بعد از «أ رأیت» به شکل اسم منصوب، قرار می¬گیرد.
4. حالت مورد سؤال، در قالب یک جمله، بیان می شود.
عبارت شیخ:
«أ رأیتَ» به معنای «أ بَصرتَ یا شاهدتَ یا عرفتَ حالَهُ العجیبَ؟ أخبرنی؛...» است. و تنها جایگاه استعمال «أ رأیتَ» ، جایی است که متکلم، حالتی عجیب در یک شیء، مشاهده نموده و در صدد کسب خبر و آگاهی دربارۀ آن حالت عجیب است؛ به همین دلیل باید بعد از «أ رأیتَ» جملۀ استفهامیه¬ای قرار گیرد که حال «مُستَخبَرٌ عنه» را به شکل پرسشی بیان کند. و این جمله یا مذکور است، مانند: «أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً، هَلْ يُهْلَكُ» و: «أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا» ، یا مقدر است، مانند: «أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ، لَئِنْ أَخَّرْتَنِ ..»، که در تقدیر چنین است: أرأيتك هذا المكرَّمَ، لِمَ كَرَّمتَهُ عَلَیَّ؟؛ و البته این جمله (كه مبيّن حالِ مستخبَرٌ عنه است)، مستأنفه است و محلی از اعراب ندارد، و نظریۀ مفعول دوم بودنِ این جمله غلط است. (شرح الرضي، ج4، 162)
...... ادامه دارد
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_سوم)
#ترکیب «أ رأیت» و «أ رأیتک و أ رأیتکم»:
همزه حرف استفهام و رأیت فعل و فاعل و «کَ، کما، کم، کِ، کما، کنّ»حرف خطاب است.
توضیح:
در حدیقه خامسه از کتاب صمدیه ذیل بحث «أن» می گوید: «أن» از ضمایر «أنتَ، أنتما، أنتم، أنتِ، ...» ضمیر است و «تَ، تُما، تُم، تِ ...» حرف خطابی است که مرتبه ضمیر را مشخص می کند.
در أرأیتک و سایر مشتقاتش نیز «کَ، کما ...» حرف خطاب است و «تَ» که ضمیر فاعلی ثابت در این فعل است اسم و فاعل می باشد.
نظیر دیگر برای این ترکیب، ترکیب «حبذا» است که «ذا» همواره فاعل است.
...... ادامه دارد
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
#تمرین_قرآنی
#أ_رَأیتَ (#قسمت_چهارم)
#تعدی و لزوم«أ رأیت» و «أ رأیتک و مشتقات آن:
#نظریه اول
از بزرگانی همچون #سیبویه و #سیرافی و #فراء و #کسائی و #ابن_مالک و #زمخشری و ...
مشهور نحویین «أ رأیتَ» را منقول از «رأی» به معنای «علم» دانسته و لذا آن را دو مفعولی می دانند و پیرو همین نظریه در آیات ذیل، اسم منصوب بعد از «أ رأیت» را مفعول به اول و جمله استفهامی بعدش را مفعول به دوم می دانند:
1- أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا (77) أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا (78) سوره مریم (الذی مفعول اول و أطلع ... مفعول به دوم)
2- أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا (43) سوره فرقان (مَن مفعول به اول و أ فأنت...مفعول به دوم)
3- أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى (33) وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى (34) أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى (35) سوره نجم (الذی مفعول اول و أ عنده... مفعول به دوم)
4- قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ (سوره فاطر:40) (شرکاء مفعول به اول و ما ذا خلقوا ... مفعول به دوم)
#نظریه دوم از #نجم_الأئمه #شیخ_رضی و ... :
به عقیده این گروه، «أ رأیت» منقول از «رأی» به معنای «بصر» (دیدن با چشم) است و لذا متعدی به یک مفعول است . (شرح نظریه #شیخ_رضی در قسمت اول این بحث بیان شد.)
فرق دو نظریه فوق:
بنابر این نظریه جمله استفهامیه بعد از «أ رأیت» محلی از اعراب ندارد و مستأنفه است.
ولی بنابر نظریه مشهور حتی در آیاتی که بعدش جمله استفهامیه ای وجود ندارد باید یک جمله در تقدیر گرفت، ضمن اینکه بنابر نظر مشهور بحث صدارت ادات استفهام و تعلیق از مفعول به دوم فقط مطرح است.
به عنوان نمونه به ترکیب آیات ذیل در تفاسیر ادبی نظیر البحر المحیط و کشاف مراجعه کنید:
1- قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا (62) سوره إسراء (مشهور مفعول به دوم را جمله مقدر «لِمَ کَرَّمتَهُ علیَّ» می دانند که به قرینه حذف شده است و البته فهم چرایی تقدیر این جمله از توضیحات شیخ رضی در ویژگی های 4گانه أرأیت در قسمت اول، معلوم شد.)
2- أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ (1) فَذَلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ (2) سوره ماعون (زمخشری مفعول به دوم را جمله استفهامیه مقدر «مَن هو؟» می داند.)
برای #مطالعه بیشتر پیرامون «#أرأیت »
به کتاب #عناية_القاضى_و_كفاية_الراضى، ج4، ص: 88 مراجعه کنید.
.
.... ادامه دارد
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB