eitaa logo
دروس الشباب
401 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
در باب : : 1- در شمارش به مطرح در و «» اشاره کرده و قائلین به را نام برده است. ولی متذکر این نکته نشده است. ( و این قول را در ببینید.) 2- در توضیح که به نحو عمل می کنند می گوید: ممکن است بر یا تکیه کنند و برای توضیح به آیه «تالله تفتأ تذکر یوسف» مثال می زند که خود این آیه برای مبتدیان از آیات مشکل قرآنی است. ولی این نکته را بیان نمی کند. 3- به طور اجمالی به بررسی پرداخته و متذکر شده که از است نه سایر ریشه ها، ولی این نکته را بیان ننموده است. ( به طور دقیق تر و مفصل تری به بررسی ریشه ای و صرفی این افعال پرداخته است.) 4- معنای و و و و و را دقیق تر بیان نموده است. 5- در به نحو مفصل تر و با بیان مثال های مستند بیشتری، شرح شده است. 6- شرح بین و آن در بیشتر و کامل تر بیان شده است. 7- آیا بر به تنهایی (لا أصحبك ما قائما دام زيد) جایز است؟ این بحث را مطرح نکرده است ولی عقیل توضیح داده است. 8- آیا بر خودِ ، نه بر نافیه، جایز است؟ «ما قائما زال زيد» و «ما قائما كان زيد» این مسأله هم در آمده است ولی در نیامده است. 9- در بحث بر خودِ ، مبنای استدلال به آیه «ألا یوم یأتیهم لیس مصروفا...» و کیفیت استدلال به این ایه، در نیامده است ولی در بیان شده و « لا يتقدّم المعمول إلا حيث يتقدّم العامل‏» شرح داده شده است، خصوصا با . با ذکر شود. () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
() یکی از واژگان پرکاربرد «» است که 32 بار و در 6 ترکیب متفاوت در قرآن به کار رفته است: . أ رَأیتَ (در 5 آیه): [علق: 13]. [ماعون: 1]. [علق: 11]. [کهف: 63]. [فرقان: 43]. . أ فَرَأیتَ(در 3آیه): [شعراء: 205]. [مریم: 77]. [نجم: 33]. . أ رَأیتَکَ(در 1آیه): [إسراء: 62]. . أ رَأيتَكُم (در 2آیه): [أنعام: 40و47]. . أ رَأيتُم(در 14آیه): [أنعام: 46]. [یونس: 50]. [قصص: 71 و72]. [فصلت: 52]. [هود: 28و63 و 88]. [ملک: 28 و30]. [أحقاف:4و 10]. [یونس: 59]. [فاطر: 40]. . أ فَرَأَیتُم(در 7آیه): [جاثیة: 23]. [شعراء: 75]. [واقعة: 58 و63و68و72]. [زمر: 38]. درباره (مرکب از همزه استفهام و رأیت) چند سؤال مطرح است: سؤال اول: آیا «» با «رأیت» فرق دارد؟ سؤال دوم: و نقش در و چیست؟ سؤال سوم: و سایر مشتقات آن، است یا ؟ و اگر متعدی است، یک مفعولی است یا دو مفعولی یا سه مفعولی؟ پاسخ: .... کپی مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
: یکی از علل اختلاف فتوا، اختلاف در فهم و دلالت متون است. و یکی از علت های اختلاف در فهم متون، «اشتراک لفظی» است. نمونه هایی از اشتراك لفظى که سبب اختلاف در فتوا شده است: 1- اشتراک لفظی يك كلمه (اسم) بین دو معنای متضاد: بقره، آيۀ 228: «وَ الْمُطَلَّقٰاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلٰاثَةَ قُرُوءٍ ...»؛ یعنی: زنان طلاق داده شده؛ (برای عدّه) باید سه «قرء» صبر كنند». لفظ «قُرء» بين دو مفهوم متضاد «طهر» و «حيض»، مشترك است. و اختلاف در معنای مقصود آیه، سبب اختلاف در دو مسألة فقهی مالی و غیر مالی شده است: مسألۀ اول: اکثریت فقهای امامیه و برخى از عامه نظیر عايشه و عبد اللّٰه بن عمر و زيد بن ثابت و شافعى و مالك معتقدند، «قُرء» در این آیه به معنای دوران «طهر» است، و لذا گفته اند: «عده طلاق زن سه طُهر است». امّا برخى مانند أبو بكر، عمر، عثمان، ابو حنيفه و ابن قدامه حنبلى و ... «قرء» را به معنای دوم گرفته و معتقدند «عدۀ طلاق عبارتست از: گذراندن سه دورۀ کامل حيض» در نتیجه زمان عده طولانی تر از زمانی است که قائلین نظریه اول می گویند. مسألۀ دوم: همين اختلاف نيز موجب مى‌شود كه دربارۀ ارث زن مطلقه، در زمان عدّه نيز، اختلاف به وجود آيد؛ زیرا: اگر شوهرش در (دورۀ حيض سوم) بميرد، مطابق قول دوم آن زن در آن مدت، هنوز در عده بوده و همسر شرعى تلقى شده و ارث مى‌برد، در حالی که بر طبق نظریۀ اول، عدۀ این زن تمام شده و همسر میت به شمار نمی آید و از ارث محروم خواهد بود. ادامه دارد.... مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: برخی از دلایل نقلی (آیات و روایات) تبعیت احکام شرعی از مصالح و مفاسد واقعی مربوط به مکلفان: 1. خداوند در وصف پیامبر اکرم9 فرموده است: مردم را به معروف امر و از منکر نهی می‏کند، طیّبات را برای مردم حلال و خبیثات را حرام می‏کند: (یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیبَاتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبَائِثَ)(اعراف:157). مدلول روشن آیه شریفه این است که اوامر شرعی به اموری تعلق می‎گیرد که معروف‎اند و نواهی شرعی به اموری تعلق می‎گیرد که منکرند و نیز شارع چیزهایی را حلال می‏کند که پاکیزه‎اند و چیزهایی را حرام می‏کند که پلیدند. معروف و منکر تعبیر دیگری از خیر و شر است (عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ) (بقره: 216) و مصلحت و مفسده برای بشر نیز در حقیقت همان خیر و شر است. چنان‎که در لغت نیز صلاح به خیر تعریف شده است. 2. در فرازی از خطبه پیامبر اکرم در حجة‏الوداع آمده است: آگاه باشید که چیزی نیست که شما را به بهشت نزدیک کرده و از دوزخ دور می‎سازد مگر این‎که خداوند به آن امر کرده، و چیزی نیست که شما را به دوزخ نزدیک و از بهشت دور می‎سازد مگر این‎که خداوند شما را از آن نهی کرده است (کلینی، 1388، 2: 74). مفاد روشن این حدیث شریف این است که آنچه متعلق امر شارع مقدس قرار گرفته به گونه‌ای است که انسان‌را به بهشت سوق می‎دهد و از دوزخ دور می‎سازد و آنچه متعلق نهی شارع قرار گرفته به گونه‌ای است که انسان‌ را به دوزخ نزدیک می‏کند و از بهشت دور می‎سازد، یعنی ویژگی مزبور وجه و ملاک تعلق اوامر و نواهی شرعی به امور مختلف است. 3. در فقره‌ای از وصیت‎نامه امام علی به امام حسن آمده است: انه تعالی لم یأمرک الا بالحسن و لم ینهک الا عن القبیح؛ خدای متعال تو را جز به آنچه نیکو است امر، و جز از آنچه ناپسند است نهی نکرده است (سید رضی، 1369، نامه31). این سخن امام7 به روشنی بیانگر آن‌است که متعلق اوامر الهی دارای حسن ذاتی و متعلق نواهی الهی دارای قبح ذاتی است. بنابراین، امر و نهی شرعی منشأ حسن و قبح متعلق آن دو نیست، بلکه حسن و قبح متعلق منشأ صدور امر و نهی شرعی است. این سخن امام و امثال آن راهگشای عدلیه در مسأله حسن و قبح عقلی بوده است (ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج5، ص25). 4. در کلام امام رضا7 در پاسخ محمد بن‏سنان آمده است: درنامه‎ات که به دستم رسید نوشته‎ای که برخی از اهل قبله گمان می‎کنند که خدای تبارک و تعالی چیزی را حلال و حرام نکرده است مگر برای متعبد ساختن بندگان خود. کسی که چنین عقیده‌ای دارد به گمراهی آشکاری گرفتار شده و آشکارا زیان کرده است، اگر این‎گونه بود جایز بود که با حلال کردن آنچه حرام کرده، و حرام کردن آنچه حلال کرده آنان‌را متعبد سازد، زیرا براساس عقیده مزبور تحلیل و تحریم الهی علتی جز تعبد ندارد، لازمه چنین عقیده تباهی نظام تدبیر و نابودی خلق است. ما می‎بینیم که آنچه را خداوند حلال کرده مایه صلاح بندگان و عامل بقای آنهاست و آنان به آن امور احتیاج دارند و آنچه را حرام کرده، مردم به آن نیاز ندارند، بلکه ارتکاب آن سبب تباهی و نابودی آنان است. سپس می‎بینیم که آنچه را حرام کرده در شرایط ویژه‌ای حلال نموده است مانند حلال کردن خوردن مردار، خون و گوشت خوک در شرایط اضطرار، زیرا این امر مصلحت مردم را دربر دارد (صدوق، 1385: 592). 5. در روایتی از امام باقر آمده است: خدای تبارک و تعالی به خاطر رغبت یا بی‏رغبتی، شراب، مردار، خون و گوشت خوک را بر بندگان خود حرام و امور دیگر را برای آنان حلال نکرد، بلکه خلق را آفرید و دانست که چیزهایی به صلاح آنهاست، پس آن‌را برایشان حلال و مباح کرد و دانست که چه چیزهایی به زیان آنهاست، پس از آن نهی کرد و برایشان حرام نمود (حویزی، 1384، 1: 153). مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
و (متن عربی) ▫️ ابن فهد حلی در کتاب عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 23 قَدْ وَرَدَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْجَوَادِ ع‏ أَنَّهُ قَالَ‏: 🟢«مَا اسْتَوَي رَجُلَانِ فِي حَسَبٍ‏ وَ دِينٍ قَطُّ إِلَّا كَانَ أَفْضَلُهُمَا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آدَبَهُمَا». 🔵قالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ عَلِمْتُ فَضْلَهُ عِنْدَ النَّاسِ فِي النَّادِي‏ وَ الْمَجَالِسِ فَمَا فَضْلُهُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ 🟢قالَ علیه السلام: «بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ كَمَا أُنْزِلَ وَ دُعَائِهِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَيْثُ لَا يَلْحَنُ؛ وَ ذَلِكَ أَنَّ الدُّعَاءَ الْمَلْحُونَ لَا يَصْعَدُ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏». ▫️و يقرب منه؛ 🟢قول الصادق علیه السلام: «نَحْنُ قَوْمٌ فُصَحَاءُ إِذَا رَوَيْتُمْ عَنَّا فَأَعْرِبُوهَا». در مطالب، با ذکر ، مانعی ندارد. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB