#مقایسه_ای_بین_سیوطی_و_شرح_ابن_عقیل در باب #عَلَم:
الف- تعریف الفیه از علم شخص:
#سیوطی، قیود این تعریف را بیشتر توضیح داده است.
ب- در اضافه «سعید کرز» (اضافه اسم به لقب)، سیوطی به اصطلاح #اضافه_اسم_به_مُسَمَّی اشاره کرده است و یک بار دیگر هم در باب اضافه از آن نام خواهد برد ولی هرگز آن را توضیح نمی دهد.
ولی #ابن_عقیل در باب علم، وجوب اضافه را بر طبق مبنای بصریین می داند
هیچ کدام از این دو شرح، به فرضی که اسم علم، مفرد دارای «أل» باشد اشاره نکرده اند، مثلا اگر «جاء الحارثُ کرزٌ» باشد، اضافه اسم علم با اینکه مفرد است ممتنع است زیرا اسم دارای «أل» در مانند این مثال، اضافه نمی شود.
ابن عقیل هم -اگر چه اصطلاح اضافه اسم به مسمی را در باب اضافه، چند کلمه ای بیشتر توضیح داده است-، ولی خیلی وارد گود نشده است.
***برای توضیح این اصطلاح و فایده این اصطلاح و کاربرد آن، خوب است به کتاب «إملاء ما منّ به الرحمن» که با نام «التبیان فی إملاء ما من به الرحمن» هم چاپ شده و از ابوالبقاء عکبری است مراجعه کرده و ترکیب اولین آیه قرآن را بخوانید. إضافه (بسم الله)
ج- فرق علم شخص و علم جنس، در شرح ابن عقیل بهتر توضیح داده شده و از این توضیحات، فرق بین علم جنس و اسم نکره دانسته شده و فایده علم جنس معلوم می شود.
د- کسی که این باب از شرح ابن عقیل را بخواند به خوبی این مطلب را می چشد که معارف دو دسته اند: معارفی که فقط در لفظ معرفه اند (مثل علم جنس) و معارفی که لفظا و معناً معرفه اند(مثل علم شخص)
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#مقایسه_ای_بین_سیوطی_و_شرح_ابن_عقیل در باب #مبتدا_و_خبر:
1- #سیوطی در ابتدای باب با ذکر این نکته که چرا ابن مالک ابتدا از #مبتدا_و_خبر صحبت کرده و سپس بعد از تکمیل بحث #نواسخ_مبتدا_و_خبر به سراغ باب #فاعل رفته است به یک بحث معروف در علم نحو اشاره کرده که با این عنوان مطرح می شود: «إذا دار الأمر بين كون المحذوف فعلا و الباقى فاعلا و كونه مبتدأ و الباقى خبرا» یعنی: اگر امر دائر شد بین اینکه اسم مرفوع را فاعل برای فعل مقدر بدانیم یا مبتدایی که خبرش در تقدیر است، چه کنیم؟ کدام ترکیب درست است؟
مثلا در آیه (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ) نقش «الله» چیست؟ آیا تقدیر آیه این است؟«اللّهُ خَلَقَهُم»، یا «خَلَقَهُمُ اللّهُ»؟
پاسخ این سؤال در گروه حل این مسأله است که اصل در مرفوعات چیست؟ فاعل یا مبتدا؟
#شرح_ابن_عقیل از ذکر این نکته خالی است.
برای مطالعات تکمیلی در این بحث می توانید به بابپنجم مغنی ذیل همین عنوان مراجعه نمایید: إذا دار الأمر بين كون المحذوف فعلا و الباقى فاعلا و كونه مبتدأ و الباقى خبرا؛ فالثانى أولى
2- #شرح_ابن_عقیل در بحث #مبتدای_وصفی به ترکیب #لیس_قائمٌ الزیدان به عنوان #مبتدای_وصفی پرداخته و آن را شرح می دهد؛ در حالی که #سیوطی به بررسی این ترکیب و امثال آن نپرداخته است.
نیز مثال «أ قائمٌ أبواه زیدٌ» را بررسی می کند که آیا مبتدای وصفی هست یا نیست، به طور کلی شرح و توضیح و بررسی تطبیقی مبتدای وصفی بر مثال ها، در #شرح_ابن_عقیل کاربردی تر و جزئی تر است.
3- در #شرح_ابن_عقیل به علت #اختلاف_ادباء در #ترکیب #آیه (أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يا إِبْراهِيمُ) پرداخته است ولی #سیوطی مثال #قرآنی برای #مبتدای_وصفی ذکر نکرده است.
4- در بحث #خبر_جامد و اینکه آیا #متحمل_ضمیر هست یا نه؟ عبارات #سیوطی سخت تر است و عبارات #ابن_عقیل شیوا تر و جامع تر است.
5- شرح بیت « و أبرزنه مطلقا حيث تلا ما ليس معناه له محصّلا» در #شرح_ابن_عقیل، مفصل تر و گویاتر است.
اگر چه هم #ابن_عقیل و هم #سیوطی در این بیت دچار کم گویی اند و تکمیل مطلب را باید در #شرح_اشمونی_بجویید.
6- ذیل بیت « و أخبروا بظرف أو بحرف جر ناوين معنى «كائن» أو «استقر». » #ابن_عقیل به مذاهب مطرح در تقسیم خبر به سه قسم: مفرد؛ جمله؛ و ظرف و جار و مجرور اشاره کرده و استدلال آنها را بیان می کند ولی #سیوطی وارد این بحث نشده است.
7- #ابن_عقیل به حدی درباره #متعلق جار و مجرور دقیق سخن گفته که به #غلی مشهور #طلاب هم به طور غیر مستقیم اشاره دارد و می گوید «#مُستَقِرّ» به صیغه #اسم_فاعل است. پس تقدیر «مُستَقَرّ» به صیغه اسم مفعول، غلط است.
8- اگر چه #ابن_عقیل در شرح بیت: « و لا يكون اسم زمان خبرا عن جثّة و إن يفد فأخبرا» مثال های بیشتری دارد ولی #سیوطی در بیان قاعده های مطرح در ذیل این بیت، دقیق تر و کامل تر است.
9- #مسوغات_ابتدا_به_نکره در #شرح_ابن_عقیل کامل تر از #سیوطی است.
بررسی مثالهایی نظیر «إن ذهب عير فعير فى الرّباط» و «شرّ أهرّ ذا ناب»، و «شىء جاء بك» و #ترکیب_اسم _مرفوع بعد از #کَم و ... که در #شرح_ابن_عقیل بررسی شده است، طلبه را برای فهم دقیق تر مثل های عربی و عبارات #مغنی آماده تر و مأنوس می کند.
10- #شرح_ابن_عقیل بسیار دقیق تر کامل تر به شرح بیت « و الأصل في الأخبار أن تؤخّرا و جوّزوا التّقديم إذ لا ضررا» پرداخته است ولی #سیوطی حق مطلب را ادا نکرده است.
#ابن_عقیل در این بحث، به #ابن_شجری و نظر علمای مدرسه #بصره و #کوفه هم اشاره دارد.
طلبه ای که #شرح_ابن_عقیل بخواند می داند که در #ترکیب ««زيد قائم»، و «زيد قام أبوه»،و «زيد أبوه منطلق» #اختلاف است نه اینکه دو وجه صحیح باشد. در حالی که از #سیوطی این مطالب به دست نمی آید.
11- مصرع «كذا إذا ما الفعلُ كانَ خبراً» در #شرح_سیوطی دقیق تر توضیح داده شده و #سیوطی در اینجا #حق_استاد_و_پدر را به جا آورده و منشأ شرح خود را که #حاشیه پدرش بر #الفیه است، معرفی می کند.
12- #شرح_ابن_عقیل بر بیت «كذا إذا عاد عليه مضمر ممّا به عنه مبينا يخبر» دقیق تر و بهتر و کامل تر از #شرح #سیوطی است و به #اختلاف_بین_نحویین در #ترکیب «ضَرَبَ غُلامُهُ زيداً» و #فرق آن به «صاحبها فى الدّار» نیز اشاره می کند. که چرا نحویین مثال دوم را ممتنع می دانند ولی در صحت مثال اولی اختلاف نموده اند؟
ادامه دارد
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#مقایسه_ای_بین_سیوطی_و_شرح_ابن_عقیل در باب #مبتدا_و_خبر:
...ادامه:
13- #شرح_ابن_عقیل می گوید: گاهی هم مبتدا محذوف است و هم خبر (خذف هر دو رکن)، و مثال قرآنی هم می آورد؛ ولی #سیوطی این مطلب را ندارد.
14- #شرح_ابن_عقیل در توضیح #حذف_خبر_بعد_از_لولا، دقیق تر و کامل است، ضمن اینکه اقوال این مسأله را بدون پیچیدگی بیان کرده است در حالی که در #سیوطی این مطلب نیامده است.
15- #سیوطی #حذف_خبر بعد از «لوما» را در ضمن یک جمله بیان کرده است ولی #ابن_عقیل نگفته.
16- #شرح_ابن_عقیل در باره «#نص_یمین» (مبتدایی که #صریح_در_قسم باشد) بسیار کامل تر و دقیق تر و متنوع تر از #سیوطی است.
17- درباره #حذف_خبر بعد از #واو_معیّت چندین نظریه است که #ابن_عقیل به دو مورد آن اشاره کرده است و منبع هم معرفی کرده ولی #سیوطی چیزی نگفته است . نسبت به #ابن_عقیل کم گویی نموده است.
18- شرح « و قبل حال لا يكون خبرا عن الّذي خبره قد أضمرا» و بیت بعدش:
#ابن_عقیل ضمن ترکیب این مثال ها و شرح قاعده، توضیح داده است که در چه مواردی «إذا...» در تقدیر است و در چه مواردی «إذ...» در حالی که #سیوطی متعرض این نکته نشده و در شرح عبارت هم ، دچار پیچیده گویی شده است.
19- در مواضع #حذف_مبتدا هم #ابن_عقیل ، مطالبی را گفته که اصلا در سیوطی نیامده است مثل اینکه مرجع ضمیر مبتدای مقدر قبل از مخصوص، چیست؟ و به چه معناست؟ و مثل اینکه #فی_ذمتی_لأفعلنَّ را چه کسی نقل کرده و ترکیبش چیست؟
20- #ابن_عقیل ضمن طرح اقوال درباره امکان #تعدد_خبر و بیان #شرایط_تعدد_خبر که در برخی از آراء نحوی گفته شده، به بررسی #قرآنی این مسأله هم پرداخته است در حالی که #سیوطی هیچ کدام از این مطالب را بیان نکرده و صرفا ظاهر الفیه را شرح داده است.
21- تعداد #شواهد #قرآنی و #ضرب_المثل ها و #اشعار مطرح در این باب، در #شرح_ابن_عقیل بیشتر از کتاب #سیوطی است.
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#استثناء #مفرّغ
#شرط #استثنای_مفرّغ در کلام عرب:
#مقایسه_نظریه #شیخ_بهایی و #ابن_عقیل و #سیوطی :
#تعارض بین #کتب_درسی و #استعمال_قرآنی :
#ابن_عقیل و #سیوطی همانند جمهور نحویین معتقداند که #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار نمی گیرد.
عبارت:
#شرح_ابن_عقیل : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا».
#النهجة_المرضیة : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟»
اما #شیخ_بهایی معتقد است #استثنای_مفرغ در #کلام_موجب هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است.
الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه #غير_موجب #غالبا.
#استعمالات #قرآنی #استثنای_مفرغ:
حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار گرفته است،
البته کسانی که وقوع آن در #کلام_موجب را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، #تأویل_به_نفی برده اند
هر چند از #تأویل برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در #کلام_موجب ، إعتراف نموده اند.
و اما آیات:
1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45)
2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143)
3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237)
4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112)
5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92)
6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16)
7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72)
8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد)
9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66)
10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53)
11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65
12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6)
13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6)
14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30)
#ادیب_شیعی #نجم_الأئمة و فاضل الأمّة جناب #شیخ_رضی می فرماید:
و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت،
یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است.
از امور #شگفت:
از عجایب این است که نحویین و حتی #نجم_الأئمة وقوع #استثنای_مفرغ بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در #تعارض آشکار با #استعمال_قرآن است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110)
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#مقایسه_ای_بین_سیوطی_و_شرح_ابن_عقیل در باب #أفعال_ناقصه:
#قسمت_اول:
1- #إبن_عقیل در شمارش #أفعال_ناقصه به #اختلاف مطرح در #اسمیّت و #حرفیّت «#لیس» اشاره کرده و قائلین به #حرف_بودن_لیس را نام برده است. ولی #سیوطی متذکر این نکته نشده است.
(#أدله و #نقد این قول را در #شرح_قطر_الندی ببینید.)
2- #إبن_عقیل در توضیح #أفعالی که به نحو #مشروط عمل می کنند می گوید: ممکن است بر #نفی یا #نهی_تقدیری تکیه کنند و برای توضیح به آیه «تالله تفتأ تذکر یوسف» مثال می زند که خود این آیه برای مبتدیان از آیات مشکل قرآنی است. ولی #سیوطی این نکته را بیان نمی کند.
3-#سیوطی به طور اجمالی به بررسی #صرفی #زال پرداخته و متذکر شده که #زال_یزال از #افعال_ناقصه است نه سایر ریشه ها، ولی #این_عقیل این نکته را بیان ننموده است. (#شرح_الأشمونی به طور دقیق تر و مفصل تری به بررسی ریشه ای و صرفی این افعال پرداخته است.)
4- #ابن_عقیل معنای #بات و #ظل و #أضحی و #أمسی و #أصبح و #لیس را دقیق تر بیان نموده است.
5- #صرف_أفعال_ناقصه در #شرح_إبن_عقیل به نحو مفصل تر و با بیان مثال های مستند بیشتری، شرح شده است.
6- شرح #توسط_خبر بین #فعل_ناقصه و #إسم آن در #شرح_إبن_عقیل بیشتر و کامل تر بیان شده است.
7- آیا #تقدیم_خبر بر #دام به تنهایی (لا أصحبك ما قائما دام زيد) جایز است؟ این بحث را #سیوطی مطرح نکرده است ولی #إبن عقیل توضیح داده است.
8- آیا #نقدیم_خبر بر خودِ #فعل_ناقصه، نه بر #ما نافیه، جایز است؟ «ما قائما زال زيد» و «ما قائما كان زيد»
این مسأله هم در #شرح_إبن_عقیل آمده است ولی در #البهجة_المرضیة_سیوطی نیامده است.
9- در بحث #تقدیم_خبر_لیس بر خودِ #لیس، مبنای استدلال به آیه «ألا یوم یأتیهم لیس مصروفا...» و کیفیت استدلال به این ایه، در #شرح_سیوطی نیامده است ولی در #شرح_إبن_عقیل بیان شده و #قاعده_نحوی « لا يتقدّم المعمول إلا حيث يتقدّم العامل» شرح داده شده است، خصوصا با #حاشیه_محمد_محیی_الدین_عبدالحمید.
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مقایسه_ای_بین_سیوطی_و_شرح_ابن_عقیل در باب #أفعال_ناقصه:
#قسمت_دوم:
10- در #شرح_ابن_عقیل، مثال های #توسیط_معمول_خبر بین #فعل_ناقصه و #معمولش؛ به طور واضح تری بیان شده است.
11- #مواضع_قیاسی_و_سماعی #رائده_شدن_کان، در #شرح_إبن_عقیل به درستی تبیین شده است ولی در #سیوطی بسیار مجمل آمده است.
12- آیا #کان_زائده هم #صرف می شود؟ #شرح_إبن_عقیل به پاسخ این مطلب پرداخته است ولی #سیوطی خیر.
13- #سیوطی #زائده_شدن_أمسی_و_أصبح را متذکر شده است ولی #إبن_عقیل خیر.
14- در بررسی #مثال: «أمّا أنتَ برّاً...» #إبن_عقیل صوری را مطرح کرده که #سیوطی از آنها غافل بوده است، مثل اینکه آیا در صورتی که #اسم_کان، #ضمیر متکلم یا #اسم_ظاهر باشد هم می توان #کان را #حذف نموده و #ما زائده را #عوض از آن قرار داد؟ حکم مثال #سیبویه در این باب: «أمّا زیدٌ ذاهباً» چیست؟
15- #سیوطی #حذف_کان_و_اسم_و_خبرش را بررسی نموده و موضع آن را بیان نموده است ولی #إبن_عقیل خبر.
16- #سیوطی #أفعال_ناقصه_ای که به #معنای #صار می آیند را نام برده است ولی #إبن_عقیل خبر.
17- #سیوطی #أفعال_تامه_ای که گاهی به #معنای #صار به کار می روند و در حکم #ملحق_به_صار اند را نام برده است ولی #إبن_عقیل خبر.
18- #حذف_نون_مضارع_کان در #شرح_إبن_عقیل بسیار مفصل و با بررسی #فروع بیشتری دنبال شده است.
19- در این باب، #إبن عقیل بیشتر از #سیوطی به #سماع و #إستعمال_عرب و أقوال #سیبویه و نیز ذکر #صاحبان اقوال توجه نموده است.
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#مطالعات_تکمیلی
مراد از #ظرف_مبهم یا #ظرف_غیر_محدود
در مقابل #ظرف_مختص یا #ظرف_غیر_محدود
#ضرورت_بحث:
1- در باب #إضافه می گویند: #اسماء_زمان_مبهم (#شبه إذ و شبه إذا) می توانند به #جمله #إضافه شوند.
2- در بسیاری از شروح کتاب های درسی و نیز در بیان بسیاری از اساتید، کلماتی نظیر #یوم، ظرف زمان مختص است، در حالی که به تصریح #إبن_عقیل و #سیوطی ؛ #یوم ؛ #ظرف_زمان_مبهم است ولذا می تواند به #جمله #إضافه شود.
*اکنون در صدد پاسخ به این سؤال هستیم: «#یوم» #ظرف_مختص است یا #مبهم؟
#پاسخ: به نظر شارحین صمدیه و تقریباً تمامی اساتید ادبیاتِ حوزه علمیه «یوم» ظرف محدود و مختص است.
*استاد ادیب حفظه الله : ظرف محدود و معین مانند یوم و شهر در إسم زمان و مسجد و سوق در إسم مکان. ( فرائد حجتیه/ص147)
**سید علی خان کبیر : و نعنی بالمبهم ما دلّ علی قدرٍ من الزمان غیر معیّنٍ کـ: حین ؛ و ساعة (حدائق الندیة/ج1ص482)
***نتیجه این تعریف نیز این است که «یوم» ظرف معیّن و مختص باشد.
ولی این شرح و سخن با آنچه در کتاب سیوطی و شرح إبن عقیل می خوانیم تناقض دارد.
البهجة المرضیة باب إضافه/ص129 «و ما كـ«اذ» معنى ،أى: فى المعنى و هو:« كل اسم زمان مبهم ماض» كإذ أضف إلى الجملتين جوازا ... نحو:«هذا يومُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ» (المائدة) (او در همبن بخش درباره اعراب و بنای او به خاطر اضافه به جمله نیز سخن گفته است)
سیوطی در باب النائب عن الفاعل/ص86 نیز تصریح می کند که «یوم» ظرف غیر مختص است: «و قابل للنيابه من ظرف بان كان متصرفا مختصا او غير مختص لكن قيد الفعل بمعمول آخر او من مصدر بان كان متصرفا لغير التوكيد او حرف جر مع مجروره بان لم يكن متعلقا بمحذوف و لا عله بنيابه عن الفاعل حرى اى جدير نحو سير يوم السبت (ظرف مختص) ؛و سير بزيد يوم (ظرف غیر مختص) ؛ و ضرب ضرب شديد(مصدر نوعی نه تأکیدی)»
نتیجه:همان طور که معلوم شد، به نظر سیوطی«یوم» مختص نیست، و شرح شارحین صمدیه و اساتید حوزه بر خلاف نظر سیوطی و ابن مالک است.
پس باید دوباره به این سؤال پرداخت که: مراد از«مبهم» چیست؟
منظور سیوطی و سید علی خان از عبارت: «ما إفتقر إلی غیره فِي بیان صورة مسمّاه» که در تعریف ظرف مبهم آورده اند چیست؟(البهجة المرضیة باب مفعول فیه ص104)؛حدائق الندیة/ج1ص482)
پاسخ: برای وضوح مطلب دو بیان را ذکر می کنیم:
الف- میزرا ابوطالب : مراد از «مختص»، همان «محدود» است و ظرف محدود خود دو قسم است:الف- مختص بالمعنی الأخص که در جواب«متی»یا«أینَ»می آید. ب- معدود که در جواب«کم»واقع می شود. و مراد از مبهم ظرفی است که در جواب چیزی واقع نمی شود. (حاشیه میرزا ابوطالب ص172)
ب- محمد محیی الدین عبد الحمید :ظرف مختص چهار قسم است: 1- مضاف مانند:یوم الخمیس ،2- ظرفی که موصوف است، مانند: یوم شدید الحرّ ،3- ظرفی که معرفه به«أل» عهد است مانند: الیوم ،4- ظرفی که برای زمان یا مکان خاصی علم است، مانند:رمضان.
و مراد از مبهم ظروفی است که از این چهار قسم نباشد،مانند: یوم ، حین ، زمان. (تعلیقه أوضح المسالک/ج2ص148
نکته:برای توضیح بیشتر می توانید به(محمد محیی الدین عبد الحمید/تعلیقه أوضح المسالک/ج2ص237)مراجعه کنید.)
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#عوامل
#حروف_عامل
#سیوطی در کتاب #الأشباه_و_النظائر می گوید :
هر حرفی که رافع است حتماً ناصب هم می باشد.
مثلا حروف مشبهه به فعل یا حروف مشبهه به لیس یا لا نفی جنس که عمل رفع دارند، عمل نصب هم دارند.
پس اگر به حرفی برخوردیم که عمل رفع داشت، باید منصوبش را هم مشخص کنیم.
باز ارسال مطالب با ذکر #آدرس کانال #نحو_الشباب
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
هدایت شده از دروس الشباب
#استثناء #مفرّغ
#شرط #استثنای_مفرّغ در کلام عرب:
#مقایسه_نظریه #شیخ_بهایی و #ابن_عقیل و #سیوطی :
#تعارض بین #کتب_درسی و #استعمال_قرآنی :
#ابن_عقیل و #سیوطی همانند جمهور نحویین معتقداند که #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار نمی گیرد.
عبارت:
#شرح_ابن_عقیل : الاستثناء المفرّغ، و لا يقع فى كلام موجب؛ فلا تقول «ضربت إلا زيدا».
#النهجة_المرضیة : و ذلك لا يقع إلّا بعد نفي أو شبهه ك: «لا تزر إلّا فتى» ؛ «لا يتّبع إلّا الهدى» و «هل زكى إلّا الورع؟»
اما #شیخ_بهایی معتقد است #استثنای_مفرغ در #کلام_موجب هم می آید، اگر چه استعمالش کمتر است.
الفوائد الصمدیة: ... و سمّي مفرّغا. و الكلام معه #غير_موجب #غالبا.
#استعمالات #قرآنی #استثنای_مفرغ:
حداقل در 14 آیه از قرآن کریم، #مستثنای #مفرغ در #کلام_موجب قرار گرفته است،
البته کسانی که وقوع آن در #کلام_موجب را انکار می کنند، برخی از این آیات را با تکلّف، #تأویل_به_نفی برده اند
هر چند از #تأویل برخی از آنها عاجز شده اند و به طور غیر مستقیم، به وقوع آن در #کلام_موجب ، إعتراف نموده اند.
و اما آیات:
1- وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ (سوره بقره آیه 45)
2- وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ (سوره بقره آیه 143)
3- فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ (سوره بقره آیه 2237)
4- ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ (سوره آل عمران آیه 112)
5- وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا (سوره نساء آیه 92)
6- وَمَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ (سوره أنفال آیه 16)
7- وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (سوره أنفال آیه 72)
8- لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (سوره توبه آیه 110) (لا یزال معنای ایجاب دارد)
9- لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ (سوره یوسف آیه 66)
10- إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي (سوره یوسف آیه 53)
11- يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ (سوره حج آیه 65
12- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره مؤمنون آیات5و6)
13- أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا (سوره أحزاب آیه 6)
14- الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ؛ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ (سوره معارج آیات29و30)
#ادیب_شیعی #نجم_الأئمة و فاضل الأمّة جناب #شیخ_رضی می فرماید:
و تأويل النفي في غير الألفاظ المذكورة نادر، كما جاء في الشواذ: «فشربوا منه إلا قليل منهم، أي لم يطيعوه إلا قليل منهم؛ و لا يجوز: مات الناس إلا زيد، أي لم يعش الناس إلا زيد، و كذا لا يجوز في الأمر و الشرط، الإبدال و التفريغ، نحو ليقم القوم إلا زيد، و إن قام أحد إلا زيد قمت،
یعنی: تأویل بردن جمله موجب به جمله منفی در غیر از (أبی ، قلَّ ، أقَلَّ) نادر است.
از امور #شگفت:
از عجایب این است که نحویین و حتی #نجم_الأئمة وقوع #استثنای_مفرغ بعد از «مازال» و مشتقات آن را ممتنع می دانند، زیرا تأویل آن به نفی ممکن نیست، در حالی که این سخن در #تعارض آشکار با #استعمال_قرآن است: لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ (سوره توبه آیه 110)
https://eitaa.com/joinchat/2412642376C439d1ec02d
#نحو
#علوم_عقلی
#نقش_علوم_عقلی در #نحو
یکی از مباحث باب #مفعول_له ،
#امکان_تعدد مفعول له است.
برخی مانند #سیوطی تعدد مفعول له را محال دانسته اند. زیرا یک معلول بیشتر از یک علت تامه ندارد.
نتیجه عملی نظر سیوطی در آیه 231
سوره بقره: (وَلَا تُمۡسِكُوهُنَّ ضِرَارٗا لِّتَعۡتَدُوا)
یعنی: «و آنان را براى آزار رساندن و زيان زدن نگه نداريد، برای آنکه به تعدّى و ستم كنيد»
او در #همع_الهوامع می گوید: اگر لتعتدوا متعلق به تمسکوهن باشد، نمی توان ضرارا را حال دانست، زیرا یک فعل دو مفعول له نمی گیرد.
#نظر دوم:
یک فعل می تواند دو یا چند مفعول له داشته باشد و استعمالات قرآن شاهد صحت آن است.
زیرا: منظور از #علت در #باب_مفعول_له چیزی جز #محرک و انگیزه بر انجام فعل نیست، که این هم می تواند علت تامه یا ناقصه باشد.(علوم العربیه)
مثال تعدد مفعول له در قرآن :
سوره انعام
ثُمَّ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ تَمَامًا عَلَى ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ وَتَفۡصِيلٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ (154)
@DUROUS_ALSHABAB