مرء 1
#مریء
#إمرء (مرد)
#إمرأة (زن)
#لغت
#تحلیل¬_لغوی
معناشناسی #ریشه مرء:
واژۀ «مرء» که در اصل در توصیف خوردنی ها به کار می رود، به معنای گوارا و خوشایند است.
راغب در کتاب مفردات می گويد:
#مَرِىء یعنی: سر معده (لوله ای كه یک طرفش به معده و طرف دیگرش به حلقوم متصل است.
و #مَرُؤَ الطعامُ یعنی: غذائى كه با طبع آدمى و شيرۀ مرى و دستگاه گوارش سازگار است.
خداوند دربارۀ مهریۀ ای که برخی زنان به شوهر خویش می بخشند می گوید:
«فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً» (سوره نساء: 4)
یعنی: ؛ پس اگر چيزى از آن (مهریه) را با ميل و رضايت خود به شما بخشیدند، آن را با راحتی و گوارا بخوريد.
طبرسى می گوید:
#هنيء گوارا و دلچسبى است كه نقصانى ندارد
و مرىء آنست كه خوش عاقبت، تامّ الهضم و بىضرر باشد.
ابوهلال عسکری در فروق اللغة می نویسد:
#هنيء عبارتست از: خالص بدون کدورت و ناصافی. و برای توصیف غذا و هر چیزی که فاسد نشده است به کار می رود.
و #مريء یعنی: خوش عاقبت. (مريء ما فعلت) یعنی: آنچه انجام دادم به خوشی رو به پایان است.
..... ادامه دارد
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
مرء 2
#إمرء (مرد)
#إمرأة (زن)
#لغت
#تحلیل_لغوی
معناشناسی #مروءة
مروّة یا مروءة عبارتست از: اخلاق و صفات پسندیده ای که در مردان وجود دارد، مانند: شجاعت و غیرت و دفاع و تلاش و تحمّل سختی و استقامت.
مرحوم مصطفوی در کتاب #التحقیق فی کلمات القرآن الکریم می گوید:
#مَرْء (مرد) و مَرْأَة (زن) از ریشۀ سریانی و آرامی مشتق شده است.
فرهنگ تطبيقى- آرامى: مار، مارى مرد، آقا.
فرهنگ تطبيقى- آرامى: مارت بانو.
فرهنگ تطبيقى- سرياني: مرى، مرا مرد.
فرهنگ تطبيقى- سرياني: مرتا زن.
معناشناسی #مرء و #إمرء
از آنچه گفته شد معلوم می شود که بین #مرء (مرد) و معنای لغوی اش مناسبت است. زیرا:
مرء یعنی: مردی که دارای صفا و جذبه است.
در حالی که رجل یعنی: انسانی که از جنس مذکر است.
معناشناسی #مرء و #إمرء و #أمرأة
پس زن را از این رو #مرأة یا إمرأة می گویند چون همواره مایۀ خوشی مرد و بلکه خانوادۀ خویش است.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
مرء 3
#إمرء (مرد)
#لغت
#تحلیل_لغوی
#قرآن
#مرء در قرآن:
گاه به معنای انسان به کار می رود؛ مانند:
«يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ. وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ» (عبس: 34- 36). معلوم است که قرينه «صاحِبَتِهِ» می فهماند منظور از مرء انسان است.
«وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» (انفال: 24)
گاه به معنای مرد است:
«ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» (بقره: 102).
و «يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ» (مريم: 28)
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
مرء 4
#إمرأة (زن)
#قرآن
گفتیم این واژه فقط بر جنسیت (مؤنث) دلالت نمی کند بلکه به صفات و ویژگی های پسندیده نیز توجه دارد.
واژۀ #إمرأة 9 بار در قرآن به کار رفته است که شرح علت ذکر آن حوصله می خواهد:
1- امرأة عمران:
إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي- 3/ 35.
منظور مریم مقدس است.
2- امرأة العزيز:
قالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِيزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُ- 12/ 51.
منظور همسر عزیز مصر است
3- ملكة سبأ:
وَ جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَ أُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ- 27/ 23.
منظور بلقیس است
4- امرأة فرعون:
وَ قالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ- 28/ 10.
منظور آسیه است که موسی را از اب گرفت و بزرگش کرد.
5- امرأة نوح:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ- 66/ 10.
6- امرأة لوط:
لَنُنَجِّيَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ- 29/ 32.
7- امرأة ابراهيم:
وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ يَعْقُوبَ- 11/ 71.
منظور سارا است.
8- امرأة أبى لَهَب:
وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ- 111/ 4.
9- امرأة زكريّا:
وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ- 3/ 41.
ناگفته نماند که واژۀ «مرأة» در قرآن به کار نرفته است.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 رهبر انقلاب: جنایتکاران سنگدل بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد/ این جنایتکاران بدانند که از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود/ این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله
👈 حضرت آیتالله خامنهای درپی شهادت جمعی از زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان پیامی صادر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است.
📝 بسم الله الرّحمن الرّحیم
دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران، بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند.
🔹ملت ایران عزادار شد و خانوادههای زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله.
🔹اینجانب در عزای خانوادههای مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقهی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
تا دو شنبه تعطیل
به حدی گرفتارم که تا روز دو شنبه پیامی بارگذاری نخواهم کرد.
ببخشید.
#قرآن
#ترجمه آیه 58 سورۀ #البقرة
#خبر (حذف مبتدا)
#حِطَّةٌ
#نقد_ترجمه_های_مشهور
«وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ» (سوره بقره؛ آیه 58)
#ترجمه_فولادوند : « و سجدهكنان از در [بزرگ] درآييد، و بگوييد: [خداوندا،] گناهان ما را بريز. »
نقد:
حطة را چنین ترجمه کرده است: (گناهان ما را بریز) در حالی که حطةٌ فعل امر نیست، مصدر منصوب نائب فعل امر هم نیست بلکه مرفوع است.
#ترجمه_شعرانی : «و داخل شويد از در سجدهكنان و بگوئيد فرو نه از ما بار گناهان ما را »
نقد: همان نقد سابق
#مشکینی : « و از اين در (در شهر يا در مسجد الاقصى) خاضعانه و سجده كنان داخل شويد، و بگوييد (خدايا خواست ما) ريزش گناهان است؛»
نقد: #ال در واژۀ #الباب را به معنای عهد ذهنی یا حضوری گرفته است که ظاهرا صحیح است، واةۀ #خاضعانه معنای #سجدا نیست بلکه مدلول التزامی آن است پس همان #سجده کنان درست است. و الباقی ترجمه صحیح است.
در این ترجمه #حطة خبر مبتدای محذوف (مَسألتُنا) یا (حاجتُنا) است که چون لفظ خاصی مهم نیست، و از قرینه معلوم است آن را حذف کرده است.
#حطة
حطط: به معنى فرود آمدن و فرود آوردن است.
راغب اصفهانی می گوید: حطّ پائين آوردن چيزى است از بلندى و پایین آمدن نيز گفته اند: «حَطَّ الرَّجُلُ: نَزَلَ»
اين كلمه دو بار در قرآن آمده است:
سوره بقره آیه 58 که گفتیم.
سوره اعراف آیه 161: وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#فقه
#مال
در یک نگاه فقهی، می توان اموال را به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول- اموال عام
یعنی: اموالى كه براى مصلحت عموم تخصيص يافتهاند،
و عبارتند از:
1- زكات، 2- خمس، 3- خَراج، 4- انفال، 5- اموالى كه از راه وقف يا وصيت يا نذر يا ... براى عموم قرار داده شدهاند.
هدف فقیه از طرح این دسته،
توضیح ماهیت و انواع اموال عام و نیز بیان احکام مربوطه و روش مصرف آن است.
مدار كلام در اين گروه بيان انواع اموال عام و احكام مربوط به هر نوع و طريقه انفاق آن اموال مىباشد.
دسته دوم- اموال خاص
یعنی: اموالی که مربوط به اشخاص مىباشند،
هدف فقیه از طرح این دسته،
الف- بيان احكام تصرّف در اموال خاص،
برخی از ابواب فقهی که به این هدف می پردازند عبارتند از: 1- بيع (خريد و فروش)، 2- إقالَه، 3- سرقفلى، 4- خيارات، 5- شُفعَه (حق اولويّت يك شريك)، 6- إجارَه، 7- جُعالَه، 8- مُزارَعَه (نوعى از شركت سرمايه و كار)، 9- مُساقات (نوع ديگرى از شركت سرمايه و كار)، 10- مغارسة (نوعى ديگر از شركت سرمايه و كار)، 11- مضارَبَة (نوعى ديگر از شركت سرمايه و كار)، 12- سَبق و رِمايَة (شرط بندى با عوض)، 13- شركت (تعلّق مال يا حقّى به بيش از يك نفر)، 14- غصب (استيلاء جائرانه بر مال غير)، 15- رهن (گرو)، 16- حَجْر (منع كردن كسى از تصرف در مالى كه در يد اوست)، 18- صلح (پرداخت مقدارى مال يا منفعت مال يا واگذارى حق بطور سازش)، و ...
ب- بيان اسباب شرعي تملّك و عدم تملّك اموال خاص و نيز بيان اسباب شرعيّه كسب حقّ خاص مربوط به اموال.
برخی از ابواب فقهی که به این هدف می پردازند عبارتند از: 1- عارِيَة (گرفتن مال كسى براى استفاده از منافع آن مجّاناً)، 2- لُقَطَة، 3- احياء زمينهاى مَوات، 4- حِيازَت، 5- صيد، 6- تبعيّت، 7- ضِمان (عهدهدار دين كسى شدن)، 8- غَرامات، 9- حوالَه، 10- قرض و دين، 11- وديعة و امانتدارى، 12- فرائض (ارث).
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
بازخوانی دیدگاه های دانشمندان مسلمان در معنا و اشتقاق «ربّ».pdf
459.1K
#مقاله
#لغت
#قرآن
مقاله بازخوانی دیدگاه های دانشمندان مسلمان در معنا و اشتقاق «ربّ»
چکیده :
با توجه به اهمیت و جایگاه محوری اسم «ربّ» در نظام معنایی قرآن کریم، در این مقاله با نگاهی تاریخی ـ انتقادی به بازخوانی دیدگاههای دانشمندان مسلمان در مورد واژه «ربّ» و اشتقاق و معنای آن پرداخته میشود؛ تا ضمن دستیابی به تصویری روشن از روشهای مورد استفاده در معناشناسی واژگان قرآنی و نتایج حاصل از آن، نقاط قوت و ضعف آنها آشکار گردد و زمینه استفاده از روشهای روزآمد جهت رفع نارساییهای موجود فراهم آید.
از مجموع اقوال و شواهد مورد استناد فرهنگنویسان متقدم چنین برمیآید که واژه «ربّ» ـ که همگی آن را از ریشه مضاعف ربب دانستهاند ـ در زبان عربی پیش از اسلام در معنای «مالک» به کار میرفته است، و حتی برخی، مبدأ اشتقاق «ربّ» را «تربیة» (از ریشه ناقص ربو) دانستهاند. با توجه به دیدگاه دانشمندان مسلمان در باب اشتقاق و لزوم قرابت توأمان ریشه و معنا، فرهنگنویسان متقدم میبایست «ربّ» را واژهای جامد تلقی میکردند چرا که از سویی پیوند معنایی میان صورت اسمی «ربّ» با کاربردهای فعلی ریشه ربب روشن نبوده است و از سوی دیگر، پیوند میان ریشههای ربب و ربو.
...
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#اصول_فقه
#شهرت فتوایی
#تطبیق
احتمال قوی می رود که دلیل مسأله ای که ذیلا توضیح می دهم، جز شهرت فتوایی نباشد:
(عصیر عنبی إذا غلا و اشتدّ و لم یذهب ثلثاه و لم ینقلب خلّا)
هرگاه آب انگور به جوش آید و قوام یابد، و دو سومش تبخیر نگردد و تبدیل به سرکه نشود، نجس است .
#دلیل:
مرحوم شهید اول و ثانی و نیز علامه حلی تصریح می کنند که هیچ نصی بر نجاست آن نداریم.
شهید ثانی در کتاب الحدود الفصل الرابع فی الشرب فی فرماید:
نجاست آن یا مستند به حرام بودن آن است همانند سایر مسکرات، و یا چیز دیگری (شهرت فتوایی).
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB