eitaa logo
کانال قرآنی یوسف زهرا(عج)
1.5هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
217 فایل
✨"ان هذا القرآن یهدی للتی هی أقوم و یبشر المومنین "✨ 💞به کانال قرآنی یوسف زهرا(عج) خوش آمدید 💞ارتباط با خادم کانال👇 @Yosofezahra313 💞ارتباط با مدیر کانال 👇 @Yosofezahra313 💞ارتباط با واحد اداری👇 @Yosofzahra12 💞کپی مطالب باذکر صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام همراهان عزیز و بزرگوار 😍🌹🌹 🔰 کانال قرآنی یوسف زهرا در نظر دارد برای رفاه حال شما عزیزان محصولات فرهنگی شامل: قرآن و کتابهای آموزشی را با قیمت مناسب به شما عزیزان عرضه کند. 🔰محصولات محدود هستن لطفا اگر درخواستی بود سریع به آیدی ثبت سفارش پیام بدهید. 🌼🍀منتظر شما هستیم 🌼🍀
📖 قرآن ترجمه ابوالفضل بهرام پور 🔹قطع:جیبی(اندازه متن قرآن:۶/۵×۱۰/۵سانتیمتر) 🔸قابل حمل 🔹 هدیه: ۴۰۰۰۰ تومان 🚨 تعداد محدود 📦 هزینه پست بر عهده خود مشتری می باشد 🆔 جهت سفارش: @m113heydari 🏴@dyosofezahra🏴
📖 قرآن حفظی 🔹قطع: جیبی( اندازه متن قرآن۸×۱۲سانتیمتر) 🔸قابل حمل و سبک هدیه:۳۳۰۰۰ تومان 🚨 تعداد محدود 📦 هزینه پست بر عهده خود مشتری می باشد. 🆔جهت سفارش: @m113heydari 🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ! ❓ کسی که در ختم قرآن یا دعا شرکت کرده اگر خواندن دعا یا شماره جزء قرآن را فراموش کند آیا حق الناسی بر گردن دارد؟ ✍ آیت الله خامنه ای: اگر اجیر برای مقدار انتخاب شده نباشید بطور کلی وظیفه ای نسبت به آن ندارید و موجب حق الناس نمی شود. ✍ آیت الله مکارم: عمل به تعهد ختم قرآن واجب نیست ولی یک جزء بخوانید انشاءالله قبول است. در صورتی که تعهدی نسبت به ختم نداشته باشد مکلف به انجام آن نخواهد بود. ✍ آیت الله شبیری زنجانی: خیر حق الناس نیست اما اگر شخص عمل به وعده را به عهده خود گذاشته باشد تخلف از آن بنابر احتیاط جایز نیست اما اگر به عهده خود نگذاشته تخلف مکروه است. 🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁بازهم سه شنبه ای دیگر شد و دلتنگ جمکرانم 😭😭 در حسرت تو، خون شده چشم نگارها ای انتظارِ آخرِ چشم انتظارها ... 🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چله دعای صحیفه سجادیه برای تعجیل درظهور امام زمان(عج) رفع گرفتاریها وبلاها حاجت روایی و ... التماس دعا‌ .🙏 🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت۲۱ ✅اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم. 🔅ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد. 💥دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری نبود. ☘️ یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم. 🌴 یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم. 🔷چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم. 🌾 جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی. 🔷 من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند.. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت! 🌿 چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود. اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمی‌توانست آن نزدیک شود. 🍃شهادتین این را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم. ⚡️ در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند. ✨آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند! 💥 جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ... 🌕چند روز بعد بازی نفت در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید... 💥سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاه‌های خود التماس میکردم که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم. ❄️ از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم. 🌸جواد با اصرار از من سوال می‌کرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما می‌خورد؟ 🌕 گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.. 💥روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربی‌ها خوراک خوبی ایجاد شد... 🍀 خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند. 🌷جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال می‌کند از دنیا می‌رود و می‌گویند شهید شد!! 🔥خیلی آرام گفتم: آقا جواد!من مرگ این آقا را دیدم..در همین سال‌ها طوری از دنیا می‌رود که هیچ کاری نمی‌توانند برایش انجام دهند!! ☄️حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته... ✨ چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم. خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم. 💫 آرپی‌جی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید می‌شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید می‌شویم. 🌱جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست. 💥 او می‌خواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچه‌ها به زودی شهید می‌شوند از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم می‌خواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها باید هم توفیق داشته باشیم. 🍃هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خط‌شکن محور باشی... 🖇ادامه دارد...
🌹 خیلی پسر خوبی بود. پسرم بود. داداشم بود. رفیقم بود. وقتی رفتیم سوریه وسایلش را تحویل بگیریم. حرم حضرت رقیه رفتم و درست همان‌جایی که مجید در عکس‌هایش نشسته بود، نشستم و درد و دل کردم. گفتم هر طور که با حضرت رقیه درد و دل کردی حرف من همان است. اگر دوست داری گمنام و جاویدالاثر بمانی حرفی نمی‌زنیم. هر طور که خودت دوست داری حرف ما هم همان است. 🌷 از وقتی شهید شده خیلی‌ها خوابش را می‌بینند. یک‌بار پیرزنی بی‌هوا آمد خانه ما و گفت شما پدر مجید هستید؟ من هم گفتم بله. گفت من مشکل سختی داشتم که پسر شما حاجتم را داد. من فقط یک‌بار خواب مجید را دیده‌ام. خواب دیدم یک لباس سفید پوشیده است. ریش‌هایش را زده است و خیلی مرتب ایستاده است. تا دیدمش بغلش کردم و تا می‌توانستم بوسیدمش. با گریه می‌گفتم مجید جانم کجایی؟ دلم می‌خواهد بیایم پیش تو. حالا هم هیچ‌چیز نمی‌خواهم اگر روی پا ایستادم و هستم به خاطر دخترهایم است؛ اما دلم می‌خواهد بروم پیش مجید. بدجوری دلم برایش تنگ‌شده است.» 🌷 🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی تو آگاهی رحیمی و رحمانی الهی دل بندگانت را از نا امیدی ها پاک کن و روزنه ی روشن به رویشان بگشا الهی هیچ کسی را محتاج غیر خودت نکن "آمین" 💓بسم الله الرحمن الرحیم💓 🏴@dyosofezahra🏴
مولا جان ای که روشن شود از نور تو هر صبحِ جهان روشنای دل من حضرت خورشید سلام...❤️ 🏴@dyosofezahra🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 فکر کردن به غم‌وغصه مادر سخت است خواندن روضه در چند برابر سخت است از حسین این همه‌اصرار: حسن حرف بزن از حسن بغض‌پی‌بغض: برادر سخت است 🏴@dyosofezahra🏴