⊰•🔮•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت سیزدهم...シ︎
اراز می آید کنارم، و می گوید: من هم از بابک دای دای حرف بزنم؟
و من در جوابش میگویم: اره. بگو! دوست دارم بشنوم.
اراز میگوید: حرف های من را هم مینویسی؟
من_ حتما. حتماً مینویسم.
چشم میدوزم به صورت لاغر و ظریفش. خودش را شق و و رق، روی مبل نگه داشته. یک چشمش به ماست، و از گوشه چشن دیگرش، حواسش به کارتونی که نگاه میکند
حالا میگوید: کشتی گرفتن را دایی بابک بهم یاد داد. هیچی بلد نبودن. یک دستم رو می گرفت، بک دستش را میزاشت دور کمرم، و میگفت(ببین اراز، این جوری.) بعد من رو می انداخت زمین. هر وقت حوصله اش سر می رفت، زنک میزد به مامانم و میگفت(الهام، اماده شو! پنج دقیقه دیگه می آم دنبالت) می آمد و مارا میبرد خونشون دوستم داشت. هی می اومد اینجا، و باهام بازی می کرد.
مادربزرگ زیر لب قربان صدقه ی حرف زدن اراز میرود. مادر هم با خنده نگاهش میکند. آراز چشم به باب اسفنجی دارد که با اختپوس دگیر شده است. ما همچنان منتظر نگاهس میکنیم. باب فرار میکند، و آراز سر می چرخاند به طرفم و میگوید:
داییم که شهید شده بود، من نمیدونستم مامانم من رو گذاشته بوده خونه دوستم طبقه بالا. یک روز که مامان من رو برده بود بیرون، دیدم همه جا عکس دای بابک رو زدند همه جا عکسش هست
به مامانم گفتم: بابک دای چیزیش شده؟!
و او گفت: نه.
من گفتم پس چرا همه عکساش روی دیوار هاست.
مامانی گفت..
.
⊰•🔮•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜@ea_mhdei
⊰•🥀•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت چهاردهم...シ︎
چرا رو دیواره؟مامانی گفت:اخه خوب جنگیده.برای همین،عکسش رو همه جا زده ان.
نفس میگرد و اب دهانش را قورت میدهد.حالا نگاهش روی عکس بابک است که روی دیوار زده شده.لب های بابک توی قاب،جوری نیمه باز مانده که انگار میخواد چیزی بگوید و نمی تواند.
شبش بابک دای امد توی خوابم.تو مزار بودیم.گفت:آراز،من اینجام.هر وقت دلت تنگ شد،بیا پیشم).گفتم:بابک دای،تو که مرده ای!).گفت:من شهید شدم! نمرده ام که آراز!.
آب دهانش را با صدا قورت میدهد و زل می زند به مادرش که شانه هایش آرام می لرزد
*
خیلی گریه کرد؟
وقتی اسم بابک امد.بغض کرد،اما گریه نکرد!ولی الهام،دو سه با باصدای بلند گریه کرد.
خوب.خواهر برادر صمیمی بودن.صددرصد خیلی براش سخته.
فکر کن الهام نمی دونسته بار داره؛اما بابک،هی بچه بغل به خوابش میاد و میگه....
.
⊰•🥀•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜@ea_mhdei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
# تم بنفش - کیوت 😍
💜💜💜
BQACAgQAAxkBAAFaaDFiB_3MoXb9CgMEb-bdWfumPwwT8gACDQwAAgFtOVA4Fg5cNtDuOiME.attheme
174.8K
#تم_رنگی
دروازه بهشت😇☁️🌈
با ما خاص باشید😌
BQACAgUAAxkBAAFX5G5h-CIJ_a-IXM_VLljMjyR2aL_ImgACzAQAAnj-wFdg-vOwolxE0yME.attheme
712.2K
تم #تیره🖤✨
با ما خاص باشید😎
⊰•🌼🕊•⊱
.
سینهها با سوختن🔥 ،
ارزندهتࢪ خواهند شد . .
شمعها🕯 در عمق شب،
تابندهتر خواهند شد✨:)
.
⊰•🌼•⊱¦⇢#داداشبابڪمـ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜@ea_mhdei
میگفت:
حــٰاجقاسمباقدِڪاملرفتبرایدِفاع
ازناموسمردمودفاعازناموسحسین،
بـٰانیمهقدبرگشت . . .
حالاتوحاضرۍبهخاطرحـاجۍبقیه،نصف
سَرتوباشالیاروسریتبپوشونی...
#حاجۍ🚶♀!'
ـ ــ ـــ ـــــ᯽ـــــ ـــ ــ ـ
˼ #باباقاسم˹
@ea_mhdei
💢 قالَ رَسُوُلُالله صَلَّیاللهُعَلَیهِوَآلِه: «كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ».
🔹 رسول خدا صلّىاللهعليهوآله:
✍️ برای دروغگویی فرد همین کافی است که آنچه را میشنود (بدون تحقیق) برای دیگران بیان کند.
📚 نهج الفصاحه، ص 607.
@ea_mhdei
اسامی شرکت کننده👇
مهسا محمدی❄️✨
یکتا نریمان❄️✨
مریم جانی پور❄️✨
فاطمه عیسی زاده❄️✨
مطهره حسینی❄️✨
فاطمه خلیفاوی❄️✨
May 11
هدایت شده از 𝓢𝓪𝓻𝓫𝓪𝔃𝓪𝓰𝓱𝓪 | سࢪباز اقا
❲🌸🚿⿻⟿چالش داریم🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿نوعش یهویی🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿جایزه برنده میفهمہ🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿زمان الان🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿ایدیمہ🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿@Zahra_313_31🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿چنلمہ🚿🌸❳
❲🌸🚿⿻⟿@hanyfaa🚿🌸❳
#فور
هدایت شده از "-ڪلنافداڪیـٰازهࢪا‹ـس›"🥀🇵🇸🇮🇷
میشه از211یه هولی بدین زیاد بشیم؟
کانال مون
@hejAb138958
#فور_همسایه_غیرهمسایه
هدایت شده از 𝓢𝓪𝓻𝓫𝓪𝔃𝓪𝓰𝓱𝓪 | سࢪباز اقا
ترند کنیم داغ عزیزانمون رو
#شیراز_تسلیت
@hanyfaa
هدایت شده از "-ڪلنافداڪیـٰازهࢪا‹ـس›"🥀🇵🇸🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/1268842725G5fade4c4ae
سلام عزیزانم این گروه پله پله تا خدا هست و ما قسط داریم چله ی صلوات در گروه برگذار کنیم هر کی دوست داره عضو بشه در اون گروه خودم توضیح میدم
#همسایه_غیرهمسایه_فور