فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 امید خیمه
#حضرت_عباس(ع)
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
@East_Az_tanhamasir
💢 در محضر ایت الله بهجت قدس سره:
💫زیارتی که هر روز پس از نماز صبح مولای ما صاحبالزمان(عجل الله) به آن زیارت می شود و حضرت آیتالله بهجت قدسسره مقید بودند که هر روز آن را بخوانند.
﷽
💠اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ، عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا، حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ، وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي، مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ، زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ، وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ، وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْدًا وَ عَقْدًا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي رَقَبَتِي، اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ، وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، طَائِعًا غَيْرَ مُكْرَهٍ، فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ، فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ، عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.💠
#زیارت_امام_زمان_بعد_از_نماز_صبح
@East_Az_tanhamasir
🖤#سلام_امام_زمانم🖤
🔅 السَّلاَمُ عَلَيْكَ (ایها) اَلثَّائِرُ بِدَمِ اَلْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاَءَ...
🏴سلام بر تو ای منتقم داغ های کربلا...
این صدای اَینَ الثائر سرزمین کربلاست، که گوش تاریخ را پر کرده...
🏴برگرد واین دلهای داغدار را التیام بخش!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
@East_Az_tanhamasir
🖤مولای من🖤
🍂بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن
نگاهی از کَرَم بر چشمهای خستهی ما کن...
🍂بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم
بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن
🍂کنار علقمه با مادر مظلومهات زهرا
دو چشم خویش را دریا، به یاد چشمِ سقا کن
#اللهمعجللولیکالفرج
@East_Az_tanhamasir
عرض سلام و ادب واحترام خدمت سروران بزرگوار
خوبین الحمدالله 🌷
الهی شکر .....
از خدا براتون عمیقا حال خوب رو تمنا دارم
فرارسیدن ایام محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی محضرتون تسلیت ▪️
آقاجان یا صاحب الزمان مارودر غم جد تون شریک بدونید آقا سرتون سلامت تسلیت مارو پذیرا باشید اقاجانم....☑️
خداروشکر ماه محرم رسید و زنده هستیم شکرانه داره ✅
خیلی ها به محرم نرسیدند .....
در این روزها خیلی برای سلامتی صاحب عزای اصلی آقا صاحب الزمان عج و ظهورشون دعا کنید
صدقه برای سلامتی آقا یادتون نره🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀دست بر سینه بگذارید رو به کربلا
🖤 اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ، عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ
🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🏴وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🏴 وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🏴وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
🏴@East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯 راز جایگاه خاص حضرت عباس علیه السلام
#یا_باب_الحوائج
🏴@East_Az_tanhamasir
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد..._۲۰۲۲_۰۸_۰۶_۱۹_۵۵_۵۳_۳۳۱.mp3
4.72M
😭😭 دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
◼️ ویژهٔ #تاسوعا
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
خیلی التماس دعا 😭
@East_Az_tanhamasir
صدای کربلا ۹.mp3
11.48M
#صدای_کربلا ۹ 🏴
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
💢داستان کربلا،
و اساساً کربلاهای همهی أنبیاء و امامان، ثابت کرد، که بشر به بلوغ امامداری نرسیده است!
⭕️ و تمام علّت غیبتِ آخرین امام، همین بوده است!⭕️
- آیا نقشِ شخص شما در این اتفاق، تاکنون برای شما موضوعیت داشته است؟
- آیا به فکر جبران این مصیبت اعظم، و رسیدن به بلوغ امامداری افتادهاید؟
💥همه به امامداری نمیرسند!
@East_Az_tanhamasir
26.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه روز تاسوعای حسینی، متعلق به حضرت اباالفضل علیهالسلام...🏴🕯
@East_Az_tanhamasir
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🌱 انجام عمل مخلصانه سخت است و شاید محال،
اما اشک برای امام حسین(ع) یک عمل مخلصانه است که خداوند متعال به راحتی به ما اجازه داده است.
خدایا ممنونتم که به من حسین(ع) دادهای.
◾️علیرضا پناهیان
@East_Az_tanhamasir
﷽
🔵 توسل به #قمربنےهاشمعلیهالسلام از #سریعترین راهها برای رسیدن به #حاجات است
تا جایی که حتی بسیاری از غیر مسلمانان هم آن را باور دارند.
💠 #توسلاول:
از #آیتاللهمرعشی نقل شده:
#امامعصرعلیه السلام در عالم مکاشفه به یکی از علما فرمود:
🔷 هروقت خواستی به عمویم #حضرتابوالفضلعلیهالسلام متوسل شوی، اين چنين بگو:
"💎 يَا أَبَا الْغَوْث أَدْرِكْنِي "
ای فریادرس، مرا دریاب!
👈 این ذکر تعداد و آداب خاصی ندارد و انشاءالله مداومت بر آن گرهگشا خواهد بود.
💠#توسلدوم:
یکی از راه های مشهورِ توسل به قمر بنی هاشم علیه السلام که حکایات عجیبی از آن نقل شده، این است:
برای رسیدن به حاجات، به حضرت قمر بنیهاشم متوجه شوید و 133 مرتبه بگویید:
" 💎 يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْه الْحُسَيْن اِكْشِفْ كَرْبي بِحَقِ أخْيكَ الْحُسَيْن "
ای برطرفکننده گرفتاری از امام حسین علیه السلام! به حق برادرت امام حسین علیه السلام، گرفتاری مرا هم برطرف کن!
📚چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 419.
#السلامعلیکیاابولفضلالعباس
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَجبحقعباس
﷽
🔵 توسل به #قمربنےهاشمعلیهالسلام از #سریعترین راهها برای رسیدن به #حاجات است
تا جایی که حتی بسیاری از غیر مسلمانان هم آن را باور دارند.
💠 #توسلاول:
از #آیتاللهمرعشی نقل شده:
#امامعصرعلیه السلام در عالم مکاشفه به یکی از علما فرمود:
🔷 هروقت خواستی به عمویم #حضرتابوالفضلعلیهالسلام متوسل شوی، اين چنين بگو:
"💎 يَا أَبَا الْغَوْث أَدْرِكْنِي "
ای فریادرس، مرا دریاب!
👈 این ذکر تعداد و آداب خاصی ندارد و انشاءالله مداومت بر آن گرهگشا خواهد بود.
💠#توسلدوم:
یکی از راه های مشهورِ توسل به قمر بنی هاشم علیه السلام که حکایات عجیبی از آن نقل شده، این است:
برای رسیدن به حاجات، به حضرت قمر بنیهاشم متوجه شوید و 133 مرتبه بگویید:
" 💎 يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْه الْحُسَيْن اِكْشِفْ كَرْبي بِحَقِ أخْيكَ الْحُسَيْن "
ای برطرفکننده گرفتاری از امام حسین علیه السلام! به حق برادرت امام حسین علیه السلام، گرفتاری مرا هم برطرف کن!
📚چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 419.
#السلامعلیکیاابولفضلالعباس
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَجبحقعباس
❤️ بسم رب الشهدا ❤️
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجم
#دستپخت_معرکه
😢گریه ام گرفت ....
خاک بر سرت هانیه ...
مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر ...
✔و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد
...خدایا! حاال جواب علی رو چی بدم؟ ... پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت...
–کمک می خوای هانیه خانم؟...
با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم ...
قاشق توی یه دست ...
در قابلمه توی دست دیگه ...
💕همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود ،با بغض گفتم :نه علی آقا ...
برو بشین الان سفره رو می اندازم...
یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد ... منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون...
✳–کاری داری علی جان؟
چیزی می خوای برات بیارم؟
با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن ... شاید بهت کمتر سخت گرفت...
–حالت خوبه؟...
–آره، چطور مگه؟...
–شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه...
به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم:
نه اصلا ... من و گریه؟
🍁تازه متوجه حالت من شد ...
هنوز فاشق و در قابلمه توی دستم بود ...
اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ... چیزی شده؟
به زحمت بغضم رو قورت دادم.
قاشق رو از دستم گرفت
خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید
💕چند لحظه مکث کرد.
زل زد توی چشم هام.
واسه این ناراحتی، می خوای گریه کنی؟
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده...
🍃با صدای بلند زد زیر خنده ...
با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم. رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت ،غذا کشید و مشغول خوردن شد.
🌟یه طوری غذا می خورد که اگر یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه ...
یه کم چپ چپ زیرچشمی بهش نگاه کردم...
–می تونی بخوریش؟ خیلی شوره ...
چطوری داری قورتش میدی؟
🔹از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت...
–خیلی عادی.همین طور که می بینی ...
تازه خیلی هم عالی شده ...
دستت درد نکنه...
–مسخره ام می کنی؟...
–نه به خدا.
🍃چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم.جدی جدی داشت می خورد
کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ...
🔹گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه.
قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم.
غذا از دهنم پاشید بیرون...
❌سریع خودم رو کنترل کردم و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم ...
نه تنها برنجش بی نمک نبود که اصلا درست دم نکشیده بود.مغزش خام بود.
💕دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش.حتی سرش رو بالا نیاورد.
🔷 مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی.سرش رو آورد بالا، با محبت بهم نگاه می کرد.
برای بار اول، کارت عالی بود.
🌟اول از دست مادرم ناراحت شدم که این طوری لوم داده بود اما بعد خیلی خجالت کشیدم ...
🍃شاید بشه گفت برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد...
❤هر روز که می گذشت علاقه ام بهش بیشتر می شد.
چشمم به دهنش بود.
تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم.
من که به لحاظ مادی،همیشه توی ناز و نعمت بودم ،می ترسیدم ازش چیزی بخوام ...
🌷 علی یه طلبه ساده بود.
می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیفته.چیزی بخوام که شرمنده من بشه.
👌 هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت.
مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره ،تمام توانش همین قدره.
علی الخصوص زمانی که فهمید باردارم ...
💗اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد.
دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم.
این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد.
🔹مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی. نباید به زن رو داد.اگر رو بدی سوارت میشه...
🔸اما علی گوشش بدهکار نبود.
منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو بکنه.
⭐فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم.
منم که مطیع محضش شده بودم.
باورش داشتم.
9 ماه گذشت.
9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود.
اما با شادی تموم نشد...
👈ادامه دارد....
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱
@East_Az_tanhamasir