بُرده از روزِ اَزَل دِلهای ما را یِک نَفَر
نیستَم مُحتاجِ لُطفِ خَلق اِلا یِک نَفَر
اَهلِ اِحسان گَرچه بِسیارَند امّا در کَرَم
شُد زَبانزَد دَر میانِ کُلِ دُنیا یک نَفَر
در نَبَرد فتنه با حَق پُشتِ مولایم علی
میشَوَد بَعد از خُدا مُحکَم فَقَط با یِک نَفَر
غالباً دورِ کَریمان می شَوَد دائِم شُلوغ
پَس چِرا پیشِ مَزارَش نیست حتی یِک نَفَر
از تَمامیِ خَلائِق دَر زَمین و آسِمان
مَعنیِ اَندوه را فَهمیده تَنها یِک نَفَر
قامَتَش خَم شُد از آن روزی که بینِ کوچه دید
بی هوا زَد سیلیِ مُحکَم به زهرا یک نفر
بال و پَر زَد پیشِ چشمانَش عزیزِ مُصطفی
پیر شُد از غُربتِ اُمِّ اَبیها یِک نَفَر
شُد پَس از یاسِ نَبی از اِبتدای کودَکی
مثلِ قَبرِ خاکیَش تَنهای تَنها یِک نَفَر
#نــوكــر_نـوشــت:
#حسن_جـانم
آن روز درون کوچه پژمرد حسن
مادر که زمین خورد دگر مُرد حسن
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عسکر_زمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت
زودتر از همه آب آور خود را برداشت
مشک ها را که #علمدار روی ناقه گذاشت
#یاعلی گفت و #علی_اصغر خود را برداشت
بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند
بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت
دور او اهل حرم که همگی جمع شدند
صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت
خواهرش زودتر از پوشیه ها، معجرها
پیرهن بافتهی مـادر خود را برداشت
إن یکادی بنویسید بلا دور شود
ساربان دید که انگشتر خود را برداشت
بیسبب نیست عبای نبوی را میخواست
شِبه پیغمبر، علی اکبر خود را برداشت
آب پشت سرشان امّ بنین می ریزد
آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
أُخْرُج إلـي العِـراق،که باید فدا شوی
بشتاب تا که ذبح عظیم خـدا شوی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عسکر_زمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم