eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
756 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
773 ویدیو
4 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب ادمین @tahan1367
مشاهده در ایتا
دانلود
عاقبت روی نهان تو عیان خواهد شد عالم پیر به یکباره جوان خواهد شد بهترین خاطره ها در گرو ایامیست که به گرمای حضورت گذران خواهد شد دست تقدیر مرا از تو جدا خواسته است انتظار من و تو، وِرد زبان خواهد شد مهدیه اسم مکان است ولی میدانم روزگاری برسد اسم زمان خواهد شد با تو هر ماه سر سفره ی حق مهمانیم چو بیایی همه سالم رمضان خواهد شد آنروز تماشا دارد که به دستان شما مشک فشان خواهد شد رجعت یارِ سفر کرده ی ما نزدیک است پرچمِ یکتای جهان خواهد شد : نیم ماه رمضان بى تو سپر شد آقا عمر ما بود ڪہ دور از تو هدر شد آقا چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟ چهارده روز ڪہ در هجر تو سر شد آقا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
چیزی به جز نامت برای ما سند نیست جز حرف عاشق هیچ چیزی مستند نیست این خانه لو رفته ست در جمع گدایان اینجا کسى که دست خالى می رود نیست بیچاره ای دیدم نشسته در مسیرت بیچاره جز اینجا که جایی را بلد نیست گیرم بخواهم بشمرم فضل على را اندازه ی فضل و کراماتش عدد نیست وقتى شنیدم مادر شیر است نامش فهمیدم اصلا فاطمه، بنت اسد نیست به وصف ذاتش آیه اى نزدیک تر از این آیه هاى قل هو الله احد نیست این قلب من میل نجف دارد دوباره راهی برای این دلی که میتپد نیست؟ ما تجربه کردیم چندین بار، دیدیم پشت در این خانه هم انگار بد نیست این آبروداری که ماها می شناسیم هر چه بلد هست آبروریزی بلد نیست : نجف نرفته چه داند جنون ما از چیست که وصف عشـق ندارد تمـام صحن علـی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
سفره ی احسانتان تا اینکه برپا می شود لفظ شیعه با کرامات تو معنا می شود در بساط واژه های ذهن خود دنبال عشق هرچه می گردم فقط نام تو پیدا می شود من خدا را میدهم بر نام زیبایت قسم با دعای خیر تو امروز، فردا می شود لطف مولایم همیشه شامل حال من است تا که گویم یاعلی این دل چه شیدا می شود از فضیلتهای حیدر هرچه بنویسم کم است گوشه چشمی گر نماید قطره دریا می شود از صحابه بهترین باشد برای مصطفی چون فقط مولای ما همشأن زهرا می شود جز امیرالمومنین هرگز در این عالم نبود پادشاهی که طعامش نان و خرما می شود بیت آخر می رسد از کوچه های قلب من یا علی می گویم و بغض گلو وا می شود : من اگر عرض ارادت نکنم میمیرم اهل عالم به علی عرض ادب میچسبد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
شکرخدا که نام علی در اذان ماست ماشیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست ذکرعلی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام این همیشه رفیق لبان ماست از زبان و دهان خسته کی شود؟ اصلاً زبان برای همین در دهان ماست دنیا و آخرت بخدا نیست جز علی بغض علی جهنم و حبّش جنان ماست ما را گمان کنم ز علی آفریده اند عشقش سرشته در گل ما، بندجان ماست ما شیعه زاده ایم، خدا را هزار شکر این شیعه زادگی شرف خاندان ماست ما عاشق علی شده ایم و بدون شک این هم ز پاکدامنی مادران ماست : ♥️ به صبح روی تو غیر از سلام جایز نیست به پیش پای تو جز احترام، جایز نیست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سینه تنگ آمده اینبار تورا می خواهد خسته از معرکه ای یار تورا می خواهد هوس روی تورا کرده چه فرقی دارد خانه یا کوچه و بازار تورا می خواهد عاشق ان است که در میکده یا در محراب در خفا یا که در انظار تورا می خواهد دعوی عشق زیاد است ولی عاشق اوست او که حتی به سر دار تورا می خواهد بس که دوریم ز تو آینه زنگار زده دل آیینه زنگار تورا می خواهد غم تو یک غم جاریست که تکراری نیست جمعه با این همه تکرار تورا می خواهد این همه فاصله دیوار شده اما باز دل من از پس دیوار تورا می خواهد : 💔 ظلم و ستم، در آخرِ عـالـم شکار توست یک بگو که جهان بیقرار توست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
🍃سرمان گرم افطار و سحر است 🍃اما......💚 🍃بوی سجاده ی خونین کسی میاد 🍃
هُرم نجف حرارتمان را زیاد کرد گرمایِ عشق، طاقتمان را زیاد کرد مانند بوذر از کرمش زر گرفته‌ایم مِهر علی‌ست ثروتمان را زیاد کرد عنوان ماست عبد کرمخانه‌ی نجف عبدش شدیم، شُهرتمان را زیاد کرد از وادی السلامِ علی تا که رَد شدیم شوقِ به مرگ جرأتمان را زیاد کرد با زمین و زمان را بِهَم زدیم تأثیر ذکر، قدرتمان را زیاد کرد گفتیم شیعه‌ایم، طرفدار حیدریم این گفته خوب عزتمان را زیاد کرد بودیم مستِ بوسه به دربِ حرم ولی ایوان طلاش، لذتمان را زیاد کرد مارا سحر به صحن رساند و غروب بُرد سهمیه‌ی زیارتمان را زیاد کرد بی قیمت آمدیم به بازارِ مرتضی دستش رسید، قیمتمان را زیاد کرد آری همین مسیر نجف تا به کربلاست هر ساله باز همت‌مان را زیاد کرد : ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت زودتر از همه آب آور خود را برداشت مشک ها را که روی ناقه گذاشت گفت و خود را برداشت بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت دور او اهل حرم که همگی جمع شدند صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت خواهرش زودتر از پوشیه ها، معجرها پیرهن بافته‌ی مـادر خود را برداشت إن یکادی بنویسید بلا دور شود ساربان دید که انگشتر خود را برداشت بی‌سبب نیست عبای نبوی را می‌خواست شِبه پیغمبر، علی اکبر خود را برداشت آب پشت سرشان امّ بنین می ریزد آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت : 💔 أُخْرُج إلـي العِـراق،که باید فدا شوی بشتاب تا که ذبح عظیم خـدا شوی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير
ما پیروان راه و ولایتیم ما تشنگان باده ی ناب شهادتیم ما غیر مرتضی به کسی دل نبسته ایم ما پشت منکران علی را شکسته ایم ما را خدا به عشق علی آفریده است ما را فدای راه ولـی آفریده است لعنت بر آنکه حب علی را فروخته رحمت بر آنکه در ره این عشق سوخته لعنت به منکران و ولای او له می شوند روز جـزا زیر پای او ما افتخارمان به غلامیِ حیدر است این هدیه ای ز حضرت زهرایِ اطهر است با منکران شیر خدا نیست کارمان با دشمنان آل عبا نیست کارمان ما کارمان گدایی زهرا و حیدر است این کار از عبادت هر لحظه برتر است : هوای شهر من آلوده‌ی غبار‌ غم است مرا ببر به نفس بکشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از اسب واژگون شدی اما بلند شو خورشید خاک خورده ی صحرا بلند شو گیرم که شمر روی تن تو نشسته است بر هم بزن قواعد و از جا بلند شو باجسم چاک چاک مزن چنگ روی خاک تنها امید خیمه ی زنها بلند شو دارند می زنند عصا به تو پیرمردها از دستشان بگیر عصا را بلند شو تا اسبها به روی تنت تاختند، شمر با ریشخند گفت: که حالا بلند شو از آب هم مضایقه کردند کوفیان ای تشنه ی مقطع الاعضا بلند شو مادر رسیده آبرویش را بخر حسین یک بگو و ازین جا بلند شو این خاکها مناسب این خواب ناز نیست آتش گرفته خیمه ات آقا بلند شو : چقدر بوسـه به مُهـرت زدم و می ترسم خـدا نکــرده مرا بت پرست بنویسند گناه اگر دل تنگ است و عشقِ شش گوشه بگو دُرُشت و به صد نازِ شصت بنویسند سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام