🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#طنزجبهه
💥به پسر پیغمبر ندیدم😐
گاهی حسودیمان میشد از اینکه بعضی اینقدر خوشخواب بودند.😴 سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتاد سال بود که خوابیدهاند💤😴 و تا دلت بخواهد خواب سنگین بودند،🙄 توپ بغل گوششان شلیک میکردی،💣 پلک نمیزدند.😑 ما هم اذیتشان میکردیم. دست خودمان نبود. 😁کافی بود مثلاً لنگه دمپایی یا پوتینهایمان👢😁 سر جایش نباشد، دیگر معطل نمیکردیم صاف میرفتیم بالا سر این جوانان خوش خواب: «برادر برادر!» دیگر خودشان از حفظ بودند،😂 هنوز نپرسیدهایم: «پوتین ما را ندیدی؟» با عصبانیت میگفتند: «به پسر پیغمبر ندیدم.» 😳😐و دوباره خُر و پُفشان بلند میشد، 😴اما این همه ماجرا نبود. چند دقیقه بعد دوباره: «برادر برادر!» بلند میشد این دفعه مینشست: «برادر و زهرمار دیگر چه شده؟»😡 جواب میشنید: «هیچی بخواب خواستم بگویم پوتینم پیدا شد!»😂😂
@ebrahimdelha
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌷 #شهید_شاهرخ_ضرغام
🍃ولادت : ۳۲/۶/۱ - تهران
🍂شهادت : ۵۹/۹/۱۷ - آبادان
🍁آرامگاه : به وسعت قلب های عاشق
🌸قدرت بدنی، شجاعت، نبود راهنما، رفقای نا اهل و ... همه دست به دست هم داد تا کسی جلودارش نباشد، هرشب #کاباره ، #دعوا ، #چاقوکشی و ...🔪
🌺پدر نداشت. از کسی هم حساب نمی برد. مادر پیرش هم کاری نمی توانست بکند الا #دعا
🌼دیگران به مادر می خندیدند اما می دانست که سلاح مومن دعاست.
🔰زندگی #شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا اینکه دعاهای #مادر پیرش اثر کرد و شاهرخ یکه بزن شد #شهید_جاویدالاثر
🌹@ebrahimdelha🌹
🌷
شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب بروند با شلیک های پیاپی گلوله های آر پی جی و هدف قرار دادن تانک های دشمن مانع پیشروی آنها می شد.چند تانک دشمن را منهدم کرد.👌
ساعت ده صبح بود. فشار دشمن هر لحظه زیادتر می شد برای زدن ار پی جی بلند شد و بالای خاکریز رفت. یکدفعه صدایی آمد. برگشتم وناباورانه نگاه کردم. گلوله ای به سینه ی شاهرخ اصابت کرده بود.😔او روی خاکریز افتاده بود. عراقی ها نزدیک شدند. مجبور شدم برگردم. پیکر شاهرخ روی زمین مانده بود. از کمی عقب تر نگاه کردم عراقی ها بالای سر او رسیده بودند از خوشحالی هلهله می کردند.
#شهیدشاهرخ_ضرغام_حرانقلاب
#سالروزشهادت
@ebrahimdelha
🌴🌹🌸🌴🌹🌸🌴🌹🌸🌴🌹
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#سلام_بر_ابراهیم ✋🌻✨
#قسمت_هشتم
💖واليبال تک نفره💖
به روایت جمعي از دوستان شهيد:
بازوان💪 قوي ابراهيم از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد که در بســياري از ورزشها قهرمان اســت✌️
در زنگهاي ورزش هميشــه مشــغول واليـ⚽️ـبال بود.
هيچکس از بچه ها حريف او نميشد✊
يک بار تـک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازي کرد و فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند.😧
همه ما از جمله معلم ورزش، شــاهد بوديم که چطور پيروز شد☺️✌️
از آن روز به بعد ابراهيم واليـ⚽️ـبال را بيشتر تک نفره بازي ميکرد. بيشتر روزهاي تعطيل،پشت آتش نشـ🚒ـاني خيابان 17 شهريور بازي ميکرديم.
خيلي از مدعيها حريف ابراهيم نميشدند😏
اما ..
#ادامه_دارد
@ebrahimdelha
✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
اما ..
بهترين خاطره واليـ⚽️ـبال ابراهيم بر ميگردد به دوران جنگ و شهرگيلان غرب،در آنجــا يک زمين واليبال بود که بچه هاي رزمنــده در آن بازي ميکردند.☺️
يک روز چند دسـ🚌ـتگاه مينـي بوس براي بازديــد از مناطق جنگي به گيلان غرب آمدند که مســئول آنها آقاي داودي رئيس ســازمان تربيت بدني بود👨
آقاي داودي در دبيرستان معلم ورزش ابراهيم بود و او را کامل می شناخت.☺️
ايشان مقداري وسائل ورزشي به ابراهيم داد و گفت: هر طور صالح ميدانيد مصرف کنيد😍
بعد گفت: دوســتان ما از همه رشته هاي ورزشي هستند و براي بازديد آمده اند.
#ادامه_دارد... 🌺☺️
@ebrahimdelha
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
ابراهيم کمي براي ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به آنها نشان داد.😇
تا اينکه به زمين واليـ⚽️ـبال رسيديم.
آقــاي داودي گفت: چند تــا از بچه هاي هيئت واليبال تهران با ما هســتند.
نظرت برای برگزاري يك مسابقه چيه؟🤔
ســاعت سـ۳ـه عصر مسابقه شروع شــد.پنـ🖐ـج نفر که سه نفرشــان واليباليست حرفـه اي بودند يک طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــي در طرف مقابل😯
تعداد زيادي هم تماشاگر بودند👨👨👦👦👨👨👦👦👨👨👦👦
ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچه هاي بالا زده و زير پيراهني مقابل آنها قرار گرفت😑 به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي باور ميکرد.🙂
بازي آنها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام شد😅
بعد هم بچه هاي ورزشکار با ابراهيم عکس گرفتند📸
آنها باورشان نميشــد يک رزمنده ساده، مثل حرفه اي ترين ورزشکارها بازي كند🙄
يكبــار هم در پادگان دوكوهــه براي رزمنده ها از واليبــال ابراهيم تعريف
كردم که : ...
#ادامه_دارد☺️
@ebrahimdelha
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨?
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
که :
يكي از بچه ها رفت وتوپ⚽️ را واليبال آورد. بعد هم دو✌️ تا تيم تشــكيل داد و ابراهيم را هم صدا كرد.
او ابتدا زير بار نميرفت و بازي نميكرد اما وقتي اصرار كرديم گفت: پس همه شما يكطرف، من هم تكي بازي ميكنم!😐
بعــد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حـالا اينقدر نخنديده بوديم😁،ابراهيم هر ضربه اي👊 كه ميزد چند نفر به سمت توپ ميرفتند و به هم برخورد ميكردند و روي زمين مي افتادند.😅
و ابراهيم درپايان با اختلاف زيادي بازي را برد☺️✌️
#پایان_قسمت_هشتم🌺
@ebrahimdelha
💫✨💫✨💫✨💫✨💫
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#قسمت_سوم
#شهید_بابایی
🌹 💥شهیدبابایی در سال ۱۳۴۹، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت🇺🇸 و پس از بازگشت با ورود هواپیماهای پیشرفته اف - ۱۴🛩 به نیروی هوایی، وی که جزء خلبانهای تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف - ۵ بود، ☺️به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف - ۱۴ انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد.😊
💥با اوجگیری مبارزات علیه نظام ستمشاهی،👿 شهید بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد.✊ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه، به پاسداری از دستاوردهای پرشکوه انقلاب اسلامی پرداخت.✌️👏
#ادامه_دارد...
#ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
🌹
💥شهیدبابایی با دارا بودن تعهد،✅ ایمان،✅ تخصص و مدیریت اسلامی✅ چنان درخشید ✨که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 1360/5/7، فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده او گذاشته شد.😍👏
💥به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای🏡 مستضعف نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تامین آب آشامیدنی و بهداشتی،💧 برق ⚡️و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هر چه مردمی کردن ارتش و پیوند هر چه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد.😌😇
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
🌹
بابایی، با کفایت، 👌لیاقت و تعهد بی پایانی 👌که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 1362/9/9 با ارتقاء به درجه سرهنگی🎖 به سمت معاون عملیات نیروی هوایی منصوب و به تهران منتقل گردید.👏👏
💥او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سالها، در جبهههای نور✨ و شرف به نمایش گذاشت،💫 صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی✈️ ارتش نگاشت و با بیش از ۳۰۰۰ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده،🛩 قسمت اعظم وقت خویش را در پرواز های عملیاتی❗️ و یا قرارگاهها ❗️و جبهههای جنگ در غرب و جنوب❗️ کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاههای عملیاتی بود 🙂و تنها از سال ۱۳۶۴ تا هنگام شهادت، بیش از ۶۰ مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید.👏❤️
🌹🍃پایان قسمت سوم🌹🍃
#ebrahimdelha🌹
🌹
🌺
🌸
🌿🍃
🍃🌺🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐
✅ حرفِ حساب
👈 سه هیچ به نفعِ تو!
🔰 «افضل الاعمال» در معنای عربی یعنی «بالاترین و برترین» عبادت ها، یعنی عملی که ثوابِ هیچ عبادتی به گردِ پایش هم نمی رسد، «افضل الاعمال» بنا بر گفته ی مستند امام معصوم علیه السلام یعنی «انتظار فرج»،یعنی منتظر امام زمان بودن و قول مردانه دادن،یعنی کسی که انتظار امام زمان را می کشد هیچ عبادتی هم انجام نداده سه هیچ از آن زاهدِ نماز شب خوانی که عشق مولا را در دل ندارد پیش است، این هائی که دلشان نمک گیر این انتظار شیرین می شود اصلا حال و هوای زندگی شان بکلی عوض می شود، یک جور بده بستان عاشقانه دارند با حضرت دلبر که همیشه دلشان را به زندگی گَرم می کند، یک حسّ عمیق شادی و امیدوار بودن که حاضر نمی شوند با هیچ حس و حال دیگری عوضش کنند.
به عالمی نفروشم دَمی ز حالم را
که انتظار فرج قیمتی ترین چیز است
#افضل_الاعمال
💐 @ebrahimdelha
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐
موعود خـدا مرد خطـر می خواهد🌹
آری سفر عشـق جگـر می خواهد🌹
ای جمعیت میلیونی عصـر ظہـور🌹
✨او سیصد و سیزدہ نفـر می خواهد🌹
اللهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّڪَ الْفَرج✨
شب بخیر مولای غریبم
💐 @ebrahimdelha
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
طبق هرروز
بردن نام حسین بن علی میچسبد:
👏السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحسین
@ebrahimdelha
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
#خاطرات_رهبر_انقلاب
#قسمت_اول
پدر و مادرم، پدر و مادر خیلی خوبی بودند.☺️
مادرم یک خانم بسیار فهمیده،👌 باسواد، کتابخوان،👌 دارای ذوق شعری و هنری، حافظشناس👌 -البته حافظشناس که میگویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مانوس بودن با دیوان حافظ- و با قرآن کاملا آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.🙂 وقتی بچه بودیم، همه مینشستیم و مادرم قرآن میخواند، خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ میخواند.☺️ ما بچهها دورش جمع میشدیم و برایمان بهمناسبت، آیههایی را که در مورد زندگی پیامبران است، میگفت. ❤️من خودم اولین بار زندگی حضرت موسی "علیه السلام"، زندگی حضرت ابراهیم "علیهالسلام" و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم -به این مناسبت- شنیدم.🌺 قرآن که میخواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است میرسید، بنا میکرد به شرح دادن.😍
بعضی از شعرهای حافظ که هنوز بعد از سنین نزدیک شصت سالگی یادم است، از شعرهایی است که آن وقت از مادرم شنیدم...☺️❤️
۷۶/۱۱/۱۴
✨💫✨💫✨💫✨💫✨
#ادامه_دارد...
#خاطرات
#سید_علی_خامنه_ای😍🌺
@ebrahimdelha🌹