eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.1هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴 💫امام صادق (ع) در مورد اهمیت نماز اول وقت فرمودند: ✅افضل الاعمال الی  الله الصلاة لوقتها و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله 👈 بهترین اعمال نزد خداوند، نمازاول وقت است پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است. 📚( بحار الانوار، ج 3، ص 85 ) #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه👉☺️ 🏴#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔 💖 @ebrahim_navid_delha 👈  🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 ••✾بِسْمِ رَبِّ الشُهدا✾••🌹 ⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜🔰 امسال هم همچون سال‌های گذشته قصد داریم ، سالگردشهادت شهید ابراهیم هادی یادواره ای به همین مناسبت به همت و یاری خداوند🤲 و با کمک شما عزیزان برگزار کنیم 📆 تاریخ مراسم: { 98/11/22} 🕌مکان مراسم : قطعه 26بهشت زهرا (س) هزینه یادواره حدود 3میلیون تومان میباشد💰 که شامل:(اهدا پک های فرهنگی ، زیارت عاشورا📖 و زیارت حضرت زهرا (س) است که به تعداد سال تولد این شهید تهیه خواهد شد ) 🍃فلذا از شما بزرگواران میخواهیم ما را در تامین هزینه ها یاری نمایید❣ ✨و کمک های نقدی خود را ولو 1000 تومان به شماره کارت مورد نظر که در اختیار شما قرار میگیرد واریز کنید👇 شماره کارت:6037997291276690 بنام منیژه کریمی منش 👇 🆔 @alone98 🕊اجر تمام کسانی که کمک میکنند☺️ و بانی این امر خیر میشون با حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀 ✋شما دوستان شهدایی حتی میتوانید بانی یک سوم یا بیشتر این هزینه یادواره باشین 😊 دوستان خود را به این امر خیر دعوت کنید ستاد مردمی یادواره شهید ابراهیم هادی. @ebrahim_navid_delha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤 🖤 ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ♨️چرا برای حضرت زهرا (س) اشک می ریزیم؟! 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. ♦️کانال شهدایی ما را به دوستان خود، معرفی،کنید و در فضای مجازی مبلغ شهدا باشین😍 🖤 🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤🖤 #کانال_ابراهیم_ونویددلهاتاظهور 🖤join➲ @Ebrahim_navid_delha🖤
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا ✨شهید سردار حاج احمد کاظمی: سردار سرلشکر پاسدار شهيد احمد کاظمی در سال 1
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #در_ادامه ✨شهید سردار حاج احمد کاظمی: وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزو اولين كساني بود كه به سپاه پاسداران پيوسته و از فرماندهان شجاع ، پر انرژي ، مدير و خلاق بود😍و به همين دليل حكم مسووليت‌هاي زيادي را از دست مبارك مقام معظم رهبري دريافت كرد. شهيد كاظمي ، با شروع جنگ تحميلي ، با يك گروه ‪ ۵۰‬نفره در جبهه‌هاي آبادان حضور يافت و مبارزه را با دشمن متجاوز آغاز كرد. وي، از همان اول فرماندهي يكي از جبهه‌هاي آبادان را برعهده گرفت و در عمليات حصر آبادان و در يكي از محورهاي عمليات مسووليت مهمي برعهده داشت😉. وي در پايان جنگ تحميلي همان گروه ۵۰‬ نفره روز اول جنگ را تبديل به يكي از لشكرهاي قوي و مهم سپاه كرد و لشكر را با سلاح‌هاي به غنيمت گرفته شده از عراقي‌ها به يك لشكر زرهي با صدها تانك و نفربر و توپخانه و ماشين آلات ، تحويل نظام داد😌. وي در راه‌اندازي و شكل‌گيري نيروي زميني سپاه به عنوان معاون عملياتي نيروي زميني سپاه خدمات شاياني داشت . سردار كاظمي همچنين در سال ‪ ۱۳۷۲‬با حضور در منطقه شمال غرب كشور به عنوان فرمانده منطقه شمال غرب حكم فرماندهي را از دست مقام معظم رهبري دريافت كرد . مقام معظم رهبري در همان دوران مسووليت سردار كاظمي در استان آذربايجان غربي و كردستان حضور پيدا كردند و از برقراري امنيت منطقه توسط سردار كاظمي تقدير به عمل آورد😊. 🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 ╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗ @ebrahim_navid_delha ╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #در_ادامه ✨شهید سردار حاج احمد کاظمی: وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزو ا
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 در سال ‪ ۱۳۷۹‬حكم فرماندهي نيروي هوايي سپاه را از رهبر معظم انقلاب دريافت كرد و نيروي هوايي را از نظر سازمان ، ساختار و سازماندهي و سازمان موشكي ارتقا داده تا جايي كه دشمنان جمهوري اسلامي ايران از توانمندي موشكي كشور حيرت زده😉 بودند . وي پس از ‪ ۵‬سال خدمت ارزنده در نيروي هوايي سپاه ، در سال ‪ ۱۳۸۴‬حكم فرماندهي نيروي زميني سپاه را از مقام معظم كل قوا دريافت كرد و طي سه ماه فعاليت شبانه‌روزي، بيش از ‪ ۱۰۰‬سفر به تمامي يگان‌هاي نيروي زميني داشت و وضعيت يگان‌هاي نيروي زميني را از نزديك بررسي مي‌كرد🧐. سردار شهيد كاظمي محور عمده فعاليت‌هاي نيروي زميني را تقويت و ارتقاي يگان‌هاي صفي نيروي زميني سپاه اعلام كرد و در اين زمينه ،خدمات ارزنده‌اي را ارايه داد. وي ، شب شهادت در جلسه‌اي ، ضمن آنكه كه حسرت مي‌خورد كه چرا شهيد نشده و ياران او رفته‌اند ، سفارش كرد ، " شهدا خيلي به گردن ما حق دارند ، بايد تلاش زيادي كنيم "✊ بايد در اردوهاي راهيان نور از همه شهدا (ارتش ، سپاه ، بسيج) بگوييد ، از خودتان نگوييد از ديگران بگوييد.از نيروي هوايي ارتش از هوانيروز ارتش ، از شهداي ارتش و جهاد بگوييد . وي صبح روز شهادت عازم منطقه شمال غرب شد. حضرت آيت ا... خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي شهادت❤️ سردار رشيد اسلام، سرلشگر احمد كاظمي و تعدادي از سرداران و افسران سپاه را در حادثه سقوط هواپيما تسليت گفتند. 🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 ╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗ @ebrahim_navid_delha ╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀 ✅ تشويق به نماز جماعت 🌴بارها در مسير سفر، وقتی موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد. 🌿ابراهیم میگفت: تسبیحات حضرت زهرا(س) گره گشای خیلی از مشکلاته.. 🌿او عاشق حضرت زهرا بود و فرامین حضرت زهرا را به خوبی انجام می داد . #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه👉 🏴اللهم عجل لولیک الفرج💔 🆔 @ebrahim_navid_delha 👈 🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسـْم الله الرَحمٰــن الْرَحیــم سـلام و عـرض درود 🌷 بـه کانـال استیــکر شهـــدا خوش آمدید🌷 ساخت انواع استیـکرهای مذهـبی معرفی کانال و ذکر صلوات استفاده از استیکرها آزاد میباشد 🌼🍃کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید🌼🍃 https://eitaa.com/ebrahim_hadi_sticker
لبیک یا حسین:🚩 . 📖 🖤🏴🖤 . عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد . ترڪش خورده بود بہ سرش ، با اصرار بردیمش اورژانس . می‌گفت : « ڪسی نفهمہ زخمی‌ شدم . همینجا مداوام ڪنید ». دڪتر اومد گفت : «زخمش عمیقہ ، باید بخیہ بشہ ». بستریش ڪردند . از بس خونریزی داشت بی هوش شد . یہ مدت گذشت . یڪدفعہ از جا پرید . گفت : « پاشو بریم خط ». قسمش دادم . گفتم : « آخہ تو ڪه بی هوش بودی ، چی شد یهو از جا پریدی »؟ گفت : « بهت میگم بہ شرطی ڪه تا وقتی زنده ام بہ ڪسی چیزی نگی . « وقتی توی اتاق خوابیده بودم ، دیدم خانم فاطمه زهرا (س) اومدند داخل .» « فرمودند : «چیہ ؟ چرا خوابیدی ؟» عرض ڪردم : « سرم مجروح شده ، نمی‌تونم ادامہ بدم ». حضرت دستی بہ سرم ڪشیدند و فرمودند : « بلند شو ، بلند شو ، چیزی نیست . بلند شو برو بہ ڪارهات برس . » بہ خاطر همین است ڪه هر جا ڪه می‌روید حاج احمد ڪاظمی‌حسینیہ فاطمه ‌الزهرا (س) ساختہ است . 👈« سردار عشق و شهید عرفہ » 🌷 🏴 🖤join➲ @Ebrahim_navid_delha🖤 🖤 🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤🖤
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃 ‌‌ـ✿﷽✿- گروه فعالیت‌های ذکر وقرآنی: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‌ُ، با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‌یابد 📿به امید برآورده شدن تمام حاجات قلبی تمام اعضای گروه به نیابت ازآقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف..‌ 🥀به نیت شهید ابراهیم هادی و شهید نوید صفری🥀 به امید🙏🙏🙏🙏 ❤️ظهور آقا امام زمان عج 🌼شفای تمام بیماران 🌼خوشبختی و عاقبت به خیر شدن جوونا 🌼عاقبت بخیری گره گشایی ،حاجت روایی عزیزانی که در این ختم ما را یاری میکنند 🙏🙏🙏🙏 آمین🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌿🌻اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.🌻‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⭐️خادمین گروه ذکر @Zahrayyy ⭐️خادمین گروه ختم قران @Hedari44 🌺 @ebrahim_navid_delha 🍃 🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_چهل_و_چ
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 5⃣4⃣ همه میگفتند آنقدر وضعیتت خراب است ڪ نرسیده ب مرز برای جنـــگ حالت بد میشود و ن تنها ڪمڪی نمیتوانی ڪنی بلڪه فقـــط سربار میشوی...واین تورامیترساند.. ازحمـــام بیرون می آیی ومن درحالی ڪ جانمـــازڪوچڪم رادرڪیفم میگذارم زیرلب میگویم.. ـ عافیت باشه آقا!غســـل زیارت ڪردی؟ سرت را تڪان میدهی و سمتم می آیی.. _ شماچی؟ غســـل ڪردی؟ _ اره..داشتم! دستم رادراز می ڪنم ،حوله ڪوچڪی ڪ روی شانه ات انداخته ای برمیدارم و ب صـــندلی چوبی استوانه ای مقابل دراور سوئیت اشاره می ڪنم.. _ بشین.. مبهم نگاهم می ڪنی.. ـ چی ڪار میخــای ڪنی؟😉 ـ شمـــا بشین عزیز.. مینشینی، پشت سرت می ایستم ،حوله راروی سرت میگذارم و آرام ماساژ میدهم تاموهایت خشــڪ شود... دستهایت را بالا می آوری و روی دستهای من میگذاری.. _ زحمت نڪش خانوم.. _ ن زحمتی نیست آقا!...زود خشڪ شه بریم حـــرم.. سرت راپائین میـــندازی و درفڪر فرو میروی.درآینه ب چهره ات نگاه می ڪنم ـ ب چی فڪر می ڪنی؟... ‌ـ ب این ڪ اینبار برم حـــرم...یا مرگمو میخـــام یا حاجتم....😢 وسرت را بالا میگیری و ب تصویرچشمـــانم خیره میشوی.. دلم میلرزد این چ خـــاسته ای است... ازتوبعـــید است!! ڪارموهایت ڪ تمـــام میشود عطرت را از جیب ڪوچڪ ساڪت بیرون می آورم و ب گردنت میزنم....چقـــدر شیرین است ڪ خودم برای زیارت آماده ات ڪنم.. چند دقیقه ای راه بیشتر ب حـــرم نمانده ڪ ی لحـــظه لبت راگاز میگیری و می ایستی مضـــطرب نگاهت می ڪنم... _ چی شد؟؟؟ _ هیچی خوبم. ی ڪم بدنم دردگرفت... _ مطمئـــنی خوبی؟...میخــای برگردیم هتل؟ _ ن خانوم! امروز قراره حاجت بگیـــریما! لبخند میزنم اماته دلم هنوز میلرزد... نرسیده ب حـــرم از ی مغازه آبمیوه فروشی ی لیـــوان بزرگ آب پرتغال🍹 طبیعی میگیری بادونی وباخوشحالی ڪنارم می آیی.. ـ بیا بخور ببین اگر دوست داشتی یڪی دیگه بخرم.آخه بعضـــی آب میوه ها تلخ میشه... ب دو نی اشاره می ڪنم.. ـ ولی فڪر ڪنم ڪلن هدفت این بوده ڪ تو ی لیـــوان بخوریما...😅 میخنـــدی و ارخجالت نگاهت راازمن میدزدی..تاحرم دست دردستت و درآرامش مطلـــق بودم.زیارت تنها باتو حال و هوایی دیگرداشت. تانزدیڪ اذان مغرب درحیـــاط نشسته ایم و فقط ب گنبد نگاه می ڪنیم..ازوقتی ڪ رسیدیم مدام نفس میزنی و درد می ڪشی..امامن تمـــام تلاشم را می ڪنم تاحواست را پی چیز دیگر جمـــع ڪنم.نگاهت می ڪنم و سرم راروی شانه ات میگذارم این اولین باراست ڪ این حرڪت را می ڪنم.صدای نفس نفس را حالا بوضــوح میشنوم.. دیگر تاب ندارم ،دستت را میگیرم _ میخـــای برگردیم؟ _ ن من حاجتمو میخـــام _ خب بخدا آقا میده ....توالان باید بیشتر استراحت ڪنی.. مثـــل بچه ها بغض و سرت را ڪج می ڪنی.. _ ن یا حاجت یاهیـــچی... خدایا چقدر! ازوقتی هم من فهمیده ام شڪننده تر شده... همـــان لحظه آقایی با فرم نظامی ازمقابلمـــان رد میشود و درست در چند قدمی ما سمت چپمـــان مینشیند... نگاه پراز دردت را ب مرد میدوزی و آه می ڪشی.. مرد می ایستدو برای نمـــاز اقامه میبندد.. توهم دستت رادر جیب شلوارت فرو میبری و تسبیح تربتت را بیرون می آوری .سرت را چندباری ب چپ و راست تڪان میدهی و زمزمه می ڪنی: ـ هوای این روزای من هوای سنگره... ی حسی روحمـــو تا زینبیه میبره.. تاڪی باید بشینمو خدا خدا ڪنم.... ب عڪس صورت شهیدامون نگا ڪنم.. باز لرزش شانه هایت و صـــدای بلند هق هقت😭...آنقدر ڪ نفسهایت ب شمـــاره می افتد و من نگران دستت رافشار میدهم.. نفس نزن جانا.. ڪ جانم میرود.. ♻️ ... 💘 @ebrahim_navid_delha