eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 🌸 🎊 🔖 اگر انسان به خدا ایمان داشته باشد سختی‌های زندگی برایش شیرین می‌شود زیرا رنج و درد را برای او تحمل می‌کند و چیزی جز رضای خدا را در نظر نمی‌گیرد 📌 «حسین جوینده» متولد ۶بهمن ۱۳۶۴ و گیلانی است 💟 از این شهید سه فرزند زهرا ۷ساله، محمدیاسین ۴ساله و علی اصغر ۳ ساله به یادگار مانده است 🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #دانشمند_شهید 🍃زندگینامه دانشمند شهید داریوش رضایی نژاد: در پی همین فعالی
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 🌺خاطراتی از شهید داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش: همسر شهيد رضايي نژاد با بيان اينكه 10 دقيقه مانده بود كه مصاحبه ما تمام شود، به من گفتند كه آماده باشيد حضرت آقا به منزل شما تشريف مي‌آورند، احساس مي‌كردم كه با من شوخي مي‌كنند😶؛ البته قبلاً هم به من گفته بودند كه ايشان حتماً به منزل شما تشريف مي‌آورند؛ چرا كه قبل از آن به منزل شهيد عليمحمدي و شهرياري نيز رفته بودند. در همان لحظه به فكرم رسيد كه آرميتا را مشغول به كاري كنم، گفت: به آرميتا گفتم نقاشي روز حادثه را بكش😉؛ چون روان شناس‌ها به ما گفته بودند هر چقدر آرميتا نقاشي روز حادثه را بكشد، براي او بهتر است. آرميتا تا آن زمان امام خميني و حضرت آقا را يك نفر مي‌دانست دخترم بعد از اين ديدار تفاوت امام خميني (ره) و آقا را فهميد، آرميتا تا آن زمان هر دوي اين بزرگواران را يك نفر مي دانست، اما چون عكس حضرت آقا را ديده بود، وقتي به خانه ما آمدند، ايشان را ‌شناخت😊. آرميتا نقاشي اي را كشيد كه من در آن در حال جيغ زدن بودم، اما هنوز نقاشي‌اش تمام نشده بود كه ايشان تشريف آوردند. با اينكه آرميتا هميشه براي مانوس شدن با ديگران احتياج به زمان داشت، آن شب خيلي سريع با ايشان ارتباط گرفت؛ آرميتا خيلي تند نقاشي‌هايش را مي‌كشيد ✏️و به ايشان نشان مي‌داد. 🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 ╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗ @ebrahim_navid_delha ╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #دانشمند_شهید #در_ادامه 🌺خاطراتی از شهید داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش:
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 آرميتا بغل دست حضرت آقا نشسته بودند و در حالي كه ما صحبت‌هاي جدي مطرح مي‌كرديم، بي پروا بين صحبت‌هاي ما مي‌پريد و با آقا صحبت مي‌كرد. من ترجيح مي‌دادم آرميتا كمي مودب‌تر باشد🙂؛ چون احساس مي‌كردم كه بيش از حد به ايشان نزديك شده، آرميتا روي ميز عسلي كنار دست آقا نقاشي مي‌كشيد كه فنجان چاي را هم روي همان ميز گذاشته بود و من نگران بودم كه چاي را روي ايشان بريزد😨. ايشان خيلي صميمانه برخورد كردند و از بسياري از جزئيات خبر داشتند؛ البته به من گفته بودند كه به ايشان بسياري از موضوعات گفته شده، اما به دليل كم مهري‌هايي كه بعد از ترور در حق همسرم شده بود، باورم نمي‌شد كه ايشان از جزئيات حادثه نيز خبر داشته باشند. ايشان كدهايي را ارائه مي‌كردند كه من مي‌فهميدم دقيقاً اطلاع دارند كه همسر من چه كار مي كرده و در چه زمينه‌اي فعال بوده است😌. ايشان به من گفتند مثل اينكه شما هم در اين حادثه زخمي شديد و من پاسخ دادم، بله، ايشان دوباره از من سوال كردند كه انشاالله رفع كسالت شده است يا نه كه اين مهر ايشان را مي‌رساند😍؛ زيرا من انتظار نداشتم كسي در اين جايگاه اين گونه رفتار كند؛ اين در حالي است كه بسياري از دوستان و نزديكان ما بعد از ترور هيچ احوالي از ما نپرسيدند و اين به دليل ترسي بود كه به وجود آمده بود، به طوري كه حتي همكارانم تماس‌هاي تلفني خودشان را هم با ما قطع كردند. 🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 ╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗ @ebrahim_navid_delha ╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
🌹 ﷽؛ 🌛 🌟 هایت را عاشقانه بخوان حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری... تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست ☀ 🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 میخاستم از عنایت شهید روح الله قربانی براتون بگم ،تابستون امسال کلاس خوشنویسی میرفتم اما هر جلسه که استاد خطمون ،تمرین ها رو چک میکرد ،به من میگفت :خطت اصلا خوب نیست من از شما توقع بیشتری دارم وهمیشه جلوی هم کلاسیها واستادمون خجالت زده میشدم 😢 تا اینکه جلسه پنجم یا ششم بود منتظر بودم نوبت من بشه که استاد تمرینهام رو نگاه کنه یادم از شهید روح الله قربانی افتاد که ایشون خوشنویسی کار میکردند،یهو خطاب به ایشون توی دلم گفتم :شهید روح الله میدونم و مطمئنم شهدا زنده اند تو رو خدا یک کاری کن امروز آبروم پیش استاد وهمکلاسیهام نره ... نوبت من شد توی دلم هول ولا بود تا اینکه استادمون یهو گفت :آفرین باریکلا چه خوب نوشتی اینهمه پیشرفت چطوری ممکنه☺️امیدوارم کردی ... استاد نمیدونست که من کاری نکردم فقط معجزه شهید روح الله قربانی بود که دستم رو گرفت در ضمن امتحان پایان ترمم نمره کامل رو گرفتم😭 از اعضاء🌸 🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_شصت 0⃣6
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 1⃣6⃣ ڪف دستهایم را اطراف فنجان چای میگذارم ،ب سمت جلوخم میشوم و بغضم رافرومیبرم. لبهایم راروی هم فشارمیدهم ونفســـــم راحبس میکنم... نیا! چقدرمقاومت برای نیامدن اشڪهای دلتـــــنگی!... فنجان رابالا می آورم☕️ ولبه ی نازڪ سرامیڪی اش را روی لبهایم میگذارم. یڪدفعه مقابل چشمانم میخندی... تصویر لبخندمردانه ات تمام تلاشم را ازبین میبرد وقطرات اشڪ روی گونه های سرمیخورند.ي جرعه ازچای مینوشم ...دهانم سوخت!..وبعد گلویم! فنجان راروی میزڪنار تختم میگذارم و باســـــوزش سینه ام ازدلتنگی سر روی بالشت میگذارم... دلـــــم برایت تنگ شده! نُه روز است ڪ بی خبرام...ازتـــــو...از لحن ارام صدایت...از شیرینی نگاهت... زیرلب زمزمه میڪنم " دیگه نِ میتـــــونم علی!" غلت میزنم،صورتم رادربالشت فرو میبرم وبغضم را رها میڪنم... هق هق میزنم...😭 " نَ ڪنه...نَ ڪنه چیزیت شده!..چرا زنگ نَ زدی...چـــــرا؟!...ده روز برای ڪسی ڪ همه ی وجودش ازش جدا میشه ڪم نیست! "😭 ب بالشت چنگ میزنم وڪودڪانه بهانه ات را میگیرم... نمیدانم چقدر... امااشڪ دعوت خواب بود ب چشمانم... حرڪت انگشتان لطیف وظریف درلاب لای موهایم باعث میشودتا چشمهایم را بازڪنم. غلت میزنم وب دنبال صاحب دست چندباری پلڪ میزنم..تصویرتار مقابلم واضح میشود.مادرم لبخند تلخی میزند _ عزیـــــزدلم! پاشو برات غذا اوردم... غلت میزنم، روی تخت میشینم و درحالیڪ چشمهام رومیمالم ،میپرسم _ ساعت چنـــــده مامان؟ _ نزدیڪ دوازده... _ چقدر خوابیدم؟ _ نمیدونم عزیزم! وبا پشت دست صورتم رانوازش میڪند. _ برای شام اومدم تواتاقت دیدم خوابی.دلم نیومد بیـــــدارت ڪنم،چون دیشب تاصبح بیدار بودی.. باچشمهای گرد نگاهش میڪنم😳 _ توازڪجافهمیـــــدی؟؟ _ بلاخره مادرم! باسرانگشتانش روی پلڪم رالمس میڪند _ صدای گریـــــه ات میومد! سرم راپایین میندازم وسڪوت میڪنم _ غذا زرشڪ پلوعه...میدونم دوس داری! برای همین درست ڪردم ب سختـــــی لبخند میزنم _ ممنووووون مامان...😘 دستم رامیگیردو فشارمیدهد _ نبینم غصـــــه بخوری! علی هم خدایی داره...هرچی صلاحه مادرجون باور نمیڪنم ڪ مادرم اینقدر راحت راجب صلاح وتقـــــدیر صحبت ڪند.بلاخره اگرقرارباشد اتفاقی برای دامادش بیفتد... دخترش بیچاره میشود. ازلبه ی تخت بلندمیشودو باقدمهایی اهسته سمت پنجره میرود.پرده راڪنار میزند وپنجره رابازمیڪند _ ي ڪم هوا بیادتو اتاقت...شاید حالـــــت بهتر شه! وقتی میچرخدتاسمت دربرود میگوید _ راستی مادر شوهرت زنگ زد☎️! گلایه ڪرد ڪ ازوقتی علی رفتـــــه ریحانه ي سربما نمیزنه!...راست میگه مادر جون ي سربـــــرو خونشون!فڪرنڪنن فقط بخـــــاطر علی اونجا میرفتی... دردلم میگویم" خب بیشتـــــربخاطر اون بود" مامان باتاڪید میگوید _ باشه مامان،؟ بروفردا ي سر. ڪلافه چشمـــــی میگم وازپنجره بیرون رونگاه میڪنم. مامان ي سفارش ڪوچیڪ برای غذا میڪند وازاتاق بیرون میرود بابی میلی نگاهی ب سینی غذاوظرف ماست وسبزی ڪنارش میڪنم. بایدچند قاشق بخـــــورم تامامان ناراحت نشه... چقدر سخت است فروبردن چیزی وقتی بـــــغض گلویت را گرفته! ♻️ ... 💘 @ebrahim_navid_delha
🌹🌹نماز شب در روایات: 🌟❤🌟❤🌟❤🌟❤🌟❤ ابن ابى يعفور (راوى حديث ) مى گويد به حضور امام صادق (عليه السلام ) عرضه داشتم قربانت شوم بفرمائيد آن ساعتى كه نزديكترين ساعات انسان است به خدا و خدا به او نزديك است كدام ساعت است ؟ فرمود: چون آخر شب برخيزد در حالى كه چشمها در خوابند، وضويى شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بايستد و با توجه قلبى به خدا تكبير نماز گفته و با تلاوت فرازهايى از قرآن دو ركعت نماز به جاى آورده و آنگاه برخيزد براى ادامه نماز، در اين هنگام از سوى آسمان از جانب عرش ، اين ندا برخيزد: اى بنده خدا خوان ، الان ، احسان و خير از جانب عالم ملكوت بر سرت در حال فروريختن است ، فرشتگان از كنار قدمهايت تا عنان آسمان اطرافت را گرفته اند 📚منبع: رساله لقاء الله ، ص 171، بحارالانوار، ج 87، ص 158، حديث 46. @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 کمک های شما برای مراسم شهادت شهید ابراهیم هادی😍 قبول باشه 🙏 شماهم در برگزاری این مراسم شریک باشید ولو با هزار تومان 🤩 شماره کارت برای واریز👇👇 6037997291276690 به نام منیژه کریمی منش لطفا پس از واریز،عکس فیش واریزی خود رو به ایدی زیر بفرستید😉 🆔 @alone98 ✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 @Ebrahim_navid_delha
18_mahdi_samavati(ziyarate_HazrateZahra)_(www.rasekhoon.net).mp3
9.22M
حاج مهدی سماواتی - زیارت حضرت زهرا (س)(صوتی)🌷 @Ebrahim_navid_delha 🌷🕊
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله 4☆11☆98 (س) 🌷 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز ♡ چهارم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷 جلال ملک محمدی 👇👇👇 @Ebrahim_navid_delha ⚘🕊
🏴⭐️🏴⭐️🏴⭐️🏴⭐️🏴⭐️🏴 🔆 امروز دوشنبه 📆 ۷برج بهمن ۱۳۹۸ ه.ش 📆 ۱ ماه جمادی الثانیه ۱۴۴۱ ه.ق 📆 ۲۷ژانویه ۲۰۲۰ میلادی 📿ذکر روزصد مرتبه📿   ✨ یا قاضی الحاجات✨ ✨ای برآورنده ی حاجت ها✨ 🏴 #السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س #ختم_قرآن 🔹صفحه ۵۰۴ 🔹جزء ۲۶ جهت سلامتی #امام_زمان_عج #مقام_معظم_رهبری هدیه به روح #امام و #شهدای_والامقام 🏴 #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج💔 🆔 @ebrahim_navid_delha 👈 🏴⭐️🏴⭐️🏴⭐️🏴⭐️🏴⭐️🏴
تا شهید هست رفیق دل من.. میل همراه شدن با دگران نیست مرا... ❤ ╭━═━⊰**~❀~**⊱━═━╮ @Ebrahim_navid_delha🕊 ╰━═━⊰**~❀~**⊱━═━╯
4_5852540024867784334.mp3
44.01M
♨️ 🔊 سخنرانی استاد رائفی پور 🔮 « آینده کشور » 📅 ٢۶ دی ماه ٩٨، تهران 📥 42 MB 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @Ebrahim_navid_delha
؛﷽ 🌟 🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄✦✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦✦┄ 👈باتوجه به اینکه کمتر از یک ماه دیگر سالگرد شهادت می‌باشد، و مثل هرسال برنامه‌های جذاب جبهه فرهنگی شهید ابراهیم هادی نیاز به کمک‌های‌مردمی شما دوستداران این شهیدعزیز دارد. ✳ لذا از تمامی دوستان تقاضا داریم که در حد توان (حتی 1000تومان) دریغ نفرموده و ما را در این امر خیر یاری بفرمایند. 🚨توجه داشته باشید که مراسم سالگرد همزمان با چهلمین روز شهادت حاج قاسم سلیمانی و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هست. لذا برنامه به صورت جذاب‌تر و بهترازقبل برگزار خواهد شد. 🎤کلیه‌ی هزینه‌ها و گزارشات از طریق کانال قابل مشاهده خواهد بود...📷 👇 🆔️ @alone98 ⚘🔸️⚘🔸️⚘🔹️⚘🔹️⚘ 🏷شماره کارت جهت واریز: 💳 6037997291276690 ✉به نام: منیژه کریمی منش ⚘ 📆 تاریخ مراسم: { 98/11/22} 🕌مکان مراسم : قطعه 26بهشت زهرا (س) هزینه یادواره حدود 3میلیون تومان میباشد💰 که شامل:(اهدا پک های فرهنگی ، زیارت عاشورا📖 و زیارت حضرت زهرا (س) است که به تعداد سال تولد این شهید تهیه خواهد شد ) 🍃فلذا از شما بزرگواران میخواهیم ما را در تامین هزینه ها یاری نمایید❣ 🕊اجر تمام کسانی که کمک میکنند☺️ و بانی این امر خیر میشون با حضرت زهرا سلام الله علیها 🥀 ✋شما دوستان شهدایی حتی میتوانید بانی یک سوم یا بیشتر این هزینه یادواره باشین 😊 دوستان خود را به این امر خیر دعوت کنید ستاد مردمی یادواره شهید ابراهیم هادی. @ebrahim_navid_delha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
  🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴 علیک یافاطمه الزهرا🌹 الله یاصاحب الزمان (عج) آقا سلام ، روضه مادر شروع شد... باران اشک های مکرر شروع شد...🏴 آقا اجازه هست بخوانم برایتان این اتفاق از دَم یک در شروع شد... تا ریشه های مادرت آتش گرفت ، روضه معجر شروع شد...🔥 فریادهای مادر پهلو شکسته ات تا شد فشار در دو برابر شروع شد... این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب بی اختیار گریه حیدر شروع شد...😢 وقتی رسید قصه به اینجای شعر من ایام خانه داری دختر شروع شد ... دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر یک ماجرا به قافیه سر شروع شد...▪️ فرا رسيدن ايام فاطميه و شهادت ام ابيها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسليت باد. 🏴 سلام الله علیها ما بپیوندید 👇 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #دانشمند_شهید #در_ادامه 🌺خاطراتی از شهید داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش:
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 🌺خاطراتی از شهید داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش: از ايشان تقاضا كردم كه براي عاقبت به خيري آرميتا دعا كند تا شرمنده پدرش نشوم😊؛ چون مطمئن هستم بالاخره يك زماني با داريوش رودررو مي‌شوم؛ ايشان به من دلگرمي دادند كه شهدا زنده هستند و راهي كه اين ها رفته اند راه پرافتخاري است؛ البته من هم اين را مي‌دانم و سرم را بالا مي‌گيرم و به آرميتا مي‌گويم كه پدرت با افتخار جانش را در راه اين مملكت داد و دوست دارم تو هم مانند پدرت باشي😌. تا يك ماه اول پس از حادثه شرايط روحي بد و آشفته‌اي داشتم و به همين خاطر اصلاً خواب او را نمي‌ديدم، اما آرزو مي كردم كه به خوابم بياييد. 11سال با همسرم زندگي كردم، اما امروز فقدان او را احساس مي‌كنم و مي‌فهمم كه چه نعمتي را از دست داده‌ام😔، بعد از شهادت داريوش، ديدن خواب او برايم يك آرزو شده بود؛ شب‌ها قبل از خواب از خدا مي‌خواستم كه داريوش به خوابم بيايد، ولي نمي‌شد. روان شناساني كه با آنها در ارتباط بودم توصيه كرده بودند كه بايد آرامش خود را به دست بياورم تا بتوانم او را در خواب ببينم؛ البته بعد از يك ماه ديدن خواب داريوش اتفاق افتاد و هر بار او را به همراه خودم در دشت و صحرا مي‌ديدم😍. 🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 ╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗ @ebrahim_navid_delha ╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 #معرفی_شهدا #دانشمند_شهید #در_ادامه 🌺خاطراتی از شهید داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش:
🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 بعد از گذشت زمان در ارتباطم با سايرين متوجه شدم كه ويژگي برجسته داريوش تسلط بر نفس بود😇؛ همسرم در عين حال كه مسئوليت پذير و متعهد بود، بر نفس خود تسلط داشت؛ گر چه شايد هيچ ويژگي او به اندازه تسلطي كه بر نفسش داشت، برجسته نبود. داشته‌هاي داريوش فراوان بود، اما با اين وجود بر نفس خود تسلط داشت و هرگز بر خودش غره نمي‌شد. دوست داشتم پيشنهادهاي كشورهاي اروپايي را قبول مي‌كرد. قبل از شهادت، پيشنهادهاي زيادي به همسرم مي‌شد تا تحصيلات📚خود را در كشورهاي اروپايي ادامه دهد؛ به طوري كه پس از ترور او بررسي‌هايي كه از سوي دستگاه‌هاي امنيتي انجام شد، نشان داد كه از حدود پنج سال قبل كار بر روي داريوش شروع شده بود تا اگر بتوانند او را جذب و يا تخليه اطلاعاتي كرده و در نهايت اگر نشد او را ترور كنند؛ ترور زماني اتفاق مي افتد كه نتوانند كسي را بخرند😒. پيشنهادهايي كه به همسرم شد از دانشگاه‌هاي اسپانيا و آلمان بود؛ از اين دانشگاه ها برايش ايميل مي‌فرستادند تا با تمام امكانات به همراه خانواده‌اش به يكي از اين كشورها رفته و در آنجا ادامه زندگي دهد، داريوش اين ايميل‌ها را به من نشان مي‌داد. من به داريوش مي گفتم چرا قبول نمي كني😳؛ زيرا اين پيشنهادها با تمام امكانات بود و من بدم نمي‌آمد كه در خارج از كشور زندگي كنيم، اما داريوش مي گفت امكان ندارد كه بيشتر از يك سال دوري ايران را تحمل كند. اصرارهايي كه من مي‌كردم به دليل محدوديت‌هايي بود كه كار وي براي ما ايجاد كرده بود؛ چون نمي‌دانستم پيشنهادها چه دليلي دارد و تنها به خاطر آن كه تمام امكانات رفاهي براي ما در نظر گرفته مي‌شد، جاي پيشرفت را در آنجا مي‌ديدم، اما داريوش حتي يك بار هم به اين ايميل‌ها پاسخ نداد😊. 🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤🌟🖤 ╔ ═ 🌸═ ══ ═🕊⚘ ═ ╗ @ebrahim_navid_delha ╚ ═ ⚘🕊═ ══ ═🌸 ═ ╝
📿 ♥ده خصلت در نماز ♥ صلی‌الله‌علیه‌واله فرمود:👇 ستون دین است و در آن ده خصلت است: ۱- زینت صورت و آبروی نمازگزار است؛ ۲- نور و روشنی دل است؛ ۳- باعث و سبب راحتی بدن است؛ ۴- سبب نزول رحمت است؛ ۵- چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد. ۶- سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است؛ ۷- سبب خشنودی پروردگار است؛ ۸- بهای بهشت است؛ ۹- اُنس در قبر است؛ ۱۰- حجاب و پرده ای از آتش جهنم است. و کسی که نماز را به پا داشت دین را بپا داشت. و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد. 📚مواعظ العددیّه،صفحه ۲۲۴ @Ebrahim_navid_delha ••••••••••••••••••••••••••••••••• *انتشار با درج لینک مجاز است✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔💔 ✍ ایام ❣سال اول زندگیمون بود، آقا مصطفی، اون زمان، بیش تر در گیر کارهای هیئت حضرت ابوالفضل علیه السلام بود. که به دلیل ارادت ویژه وخاصی که به حضرت ابوالفضل(ع) داشتن😍 باسختی های زیاد هیئتی رو با همین نام تاسیس کردن☺️ ❣روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار بود، دسته عزاداری بیرون ببرن. 😔 دیدم آقا مصطفی قبل از اینکه برن سمت هیئت، دارن مطلبی رو برای مداحی آماده میکنن!!! ❣با حالت تعجب سوال کردم. آقا مصطفی!!! شما که مداحی نمی کردید.😳 گفتن: "روز شهادت بی بی فرق میکنه"😔 مخصوصا امسال!!!😓 ❣گفتم: امسال مگه چه فرق می کنه؟ گفتند: آدم تا چیزی رو درک نکنه، اون رو نمیفهمه😔 ❣من امسال که شما پیشم هستی، و من به اندازه ذره ای از محبت بین حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام را چشیدم "فهمیدم فاطمیه، یعنی چی"😭😭 ✨هر چند ناچیز، ولی حالا درک میکنم که چه بر سر امیرالمومنین علیه السلام آوردند.😭😭😭 🎙 راوے: همسرشهید 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 @Ebrahim_navid_delha Ⓔⓑⓡⓐⓗⓘⓜⓝⓐⓥⓘⓓ ••••••••••••••••••••••••••••••• ❀↜انتشار با درج لینک مجاز است.✌️
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_شصت_یک
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 2⃣6⃣ دستی ب شال سرخابی ام میڪشم و یڪبــــاردیگرزنگ🔔 دررافشار میدهم. صدای علی اصغردرحیاط میپیچد _ ڪیـــــه!.. چقدردلـــــم برای لحن ڪودڪانه اش تنگ شده بود! تقریبا بلند جواب میدهم _ منم قربونـــــت برم! صدایش جیغش وبعدقدمهای تندش ک تبدیل ب دویدن میشودرا ازپشت درمیشنوم _ آخ جــــووون خاله لیحانههههه... بمن خاله میگوید!...ڪوچولوی دوست داشتنی.درراڪ بازمیڪند سریع میچسبدبمن!😘 چقدر بامحـــــبت!...حتمن اوهم دلش برای علی تنگ شده و میخواد هرطورشده خودش راخالی ڪند. فشارش میدهم ودستش رامیگیرم تاباهم واردخانه شویم _ خوبی؟...چیڪار میڪردی؟مامان هست؟... سرش راچند باری تڪان میدهد _ اوهوم اوهوم....داشتم باموتور داداش علی بـــــازی میڪردم... واشاره میڪندب گوشه حیاط.. نگاهم میچرخد وروی موتورت🏍 ڪ با آب بازی علی خیس شده قفل میشود. هرچیزی ڪ بـــــوی تورا بدهدنفسم را میگیرد.❣ علی دستم رارها میڪندوسمت در ساختمان میدود _ مامان مامان...بیاخاله اومده... پشت سرش قدم برمیدارم درحالیڪ هنوزنـــــگاهم سمت موتورات بااشڪ میلرزد😢.خم میشوم وڪفشم را درمی اورم ڪ زهرا خانوم درراباز میڪندوبادیدنم لبخندی عمیـــــق وازته دل میزند _ ریحانه!!!...ازین ورادختر! سرم راباشرمندگی پایین میندازم😥 _ ببخش مامان..بی معرفتی عروستـــــو! دستهایش رابازمیڪند ومرا درآغـــــوش میڪشد _ این چ حرفیه!توامانت علی منی... این رامیگویدوفشارم میدهد...گرم ...ودلتنگ! جمله اش دلم رالرزاند..... مراچنان درآغوش گرفته ڪ ڪامل میتوان حـــــس ڪردمیخواهد علی را درمن جست وجوڪند..دلم میسوزد و ســـــرم راروی شانه اش میگذارم... میدانم اگرچنددقیقه دیگر ادامه پیدا ڪند هردو گریه مان میگیرد.برای همین خودم راڪمی عقب میڪشم واوخودش میفهمد وادامه نمیدهد. ب راهرو میرود _ بیاعزیـــــزم تو!...حتمن تشنته...میرم ي لیوان شربت بیارم _ نَ مادرجون زحمت میشه! همانطورڪ ب آشپزخانه میرودجواب میدهد _ زحمت چیه!...میخوای میتونی بری بالا! فاطمه ڪلاس نداره امروز... چادرم رادرمی آورم وسمت راه پله میروم.بلندصدا میزنم🗣 _ فاطمههههه....فاطمـــــههه... صدای بازشدن درواینبار جیـــــغ بنفش ي خرس گُنده!😁 ي دفعه بالای پله ها ظاهرمیشود _ واااای ریحاااانههههه.....ناااامرد.. پله هارادوتا یڪی میڪند و پایین می آیدو ي دفعه ب اغوشم میپرد دل همه مان برای هم تنگ شده بود...چون تقریباتاقبل ازرفتن علی هرروز همدیـــــگرو میدیدیم.. محڪم فشارم میدهد وصدای قرچ و قوروچ استخوانهای ڪمرم بلندمیشود میخندم ومن هم فشارش میدهم.. چقدخوبه خواهرشوهراینجـــــوری!!😜 نگاهم میڪند _ چقد بی.....و لب میزند " شعوری" میخندم _ ممنون ممنون لطف دارید...😂 ♻️ ... 💘 @ebrahim_navid_delha