#سلام_برابراهیم 🕊
✨باران شدیدی در تهـران باریده بود
خیابان۱۷ شهریور را آب گرفته بود
چند پیرمرد می خواستند به سمت
دیگرخیابان بروند مانده بودند چه
کنند..!
🍃 همان موقع #ابراهـــیم از راه
رسید پاچه شلوار را بالا زد با کول
کردن پیرمـردها آن ها را به طـرف
دیگر خــــیابان بُرد ابراهیم از این
کارها زیاد انجام میداد هـدفی جز
شکستن #نفــــس خودش نداشت
مخـــــصوصا زمانی که خـیلی بین
بچـــــهها مطـــرح بود!✨
#هادی_دلها ❤️
@ebrahim_hadi_alamdarkomil
♥🍃
🍃
•
•
●|💛روایتیازتو💛|●
•
•
دستگیریهای #ابراهیم بسیار معروف بود هیچ فرقی بین دوستانش نمیگذاشت. از هر مدلی دوست و #رفیق داشت. طوری که برخی ایراد میگرفتند تو چرا با این آدمها رفت و آمد میکنی؟!خیلیها را میشناختم که اهل هیچ چیز نبودند اما با #رفتارهای ابراهیم جذب شده بودند ابراهیم یک نظریه ای داشت میگفت: "این بچه ها را وارد هیئت و دستگاه #امام_حسین بکنید آقا خودش دستشان را میگیرد"ابراهیم یک موتور گازی داشت که وقتی مشکلی پیش می آمد در سرمای هوا پیتهای #نفت را جابهجا میکرد میگفت: شما در ناز و نعمت زندگی میکنید اما آنها سردشان میشود خیابان ۱۷ شهریور #جوبهای بزرگی داشت وقتی باران میگرفت سیل راه میافتاد کار ابراهیم بود که کنار جوب بایستد و #پیرزن و پیرمردهایی که گیر میکردند را کمک کند..."
@ebrahim_hadi_alamdarkomil
Γ🌿🌻🔗°○
عشقیعنۍ:
چشمهایپرازمحبتشھید
حتۍازپشتقابشیشہای
عاشقانہ،خیرہخیرهدنبالبھانہاست
کہلببازکندبہدوستداشتنتو..
بہچشمهایشقسم،
#ابراهیم تورادوستدارد :)♥
#سلامعزیزبرادرم✋🏻
💞عشق یعنے:
چشم های پر از محبت شهید
حتےاز پشت قاب شیشه ای
عاشقانه،خیرهخیره دنبال بهانہ است
که لب باز کند بہ دوست داشتن تو
بہ چشم هایش قسم،
#ابراهیم تو رادوست دارد❤️
#سلامداشابرام
#صبحتونشهدايی
🌸🍃يکبار به #ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول از کجا مياري؟! از آموزش و پــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني!
🌸🍃نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان خداست. در اين برنامه ها من فقط وسيلهام. من از خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند.
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹
|○💛روایتۍازتو💛○|
❗️روز خواستگاری از پنجره بیرون پرید❗️
پای ابراهیم که به جنگ باز میشود همه دغدغهاش میشود جنگ، بارها به دیگران گفتهاست که بدن تنومندش را برای این روزها آماده کردهاست😇
. برای روزهایی که از اسلام دفاع کند. ابراهیم آنقدر در احوالات جنگ است که هرچه خانواده میخواهند برایش #زن بگیرند ابراهیم زیربار نمیرود. خواهر#ابراهیم در اینباره خاطره جالبی دارد. خاطرهای که هنوز بعد از اینهمه سال حسابی او را میخنداند:«یک بنده خدایی از دوستان ابراهیم گفت میتوانم کاری کنم که انقدر رزمندهها هوای جبهه نداشته باشند. زن که بگیرند #جبهه یادشان میرود.
اما #ابراهیم قبول نداشت.میگفت الان بحث دفاع از کشور است. من باید بروم و حضور داشته باشم شاید بلایی سرم بیاید نمیشود که یک نفر همیشه منتظرم باشد.
" شهید ابراهیم هادی "
|○💛روایتۍازتو💛○| ❗️روز خواستگاری از پنجره بیرون پرید❗️ پای ابراهیم که به جنگ باز میشود همه دغدغها
اما #ابراهیم قبول نداشت.میگفت الان بحث دفاع از کشور است. من باید بروم و حضور داشته باشم شاید بلایی سرم بیاید نمیشود که یک نفر همیشه منتظرم باشد. به هرحال ما به احترام معرف رفتیم #خواستگاری. خانه یک زن و شوهری رفتیم که دوتا اتاق داشتند و در آنجا به #ازدواج جوانها کمک میکردند. وقتی رفتیم دختر خانم با چادر مشکی نشسته بود. آن موقعها وقتی خوششان میآمد ضربتی عقد می کردند. من وقتی با دخترخانم صحبت کردم شرایط ابراهیم را توضیح دادیم و دخترخانم موافقیت کرد. وقتی خواستند آقا ابراهیم را از آن اتاق صدا کنند که بیاید با دختر خانم صحبت کند. گفت ابراهیم نیست. دیدیم پنجره باز است و ابراهیم نیست. فهمیدیم از پنجره فرار کردهاست. حالا فکر کنید ما با چه خجالتی بیرون آمدیم. سر کوچه که رسیدیم، دیدیم ابراهیم قهقهه میزند😂. میگفت یک دقیقه دیگر ایستاده بودم فکر کنم یک حاج آقایی را می آوردند که سریع #عقد کنند. من هم فرار کردم تا کار به عقد نرسد.
" شهید ابراهیم هادی "
||•°🌱`
♥🍃
🍃
•
•
●|💚روایتۍازطُ💚|●
•
•
وقتی ما میخواستیم شوخی کنیم
یک نفر را دست مینداختیم
و همه میخندیدیم.
اما #ابراهیم شوخی میکرد..
همه را به خنده وا میداشت
اما کسی را مسخره نمیکرد :)!
او به یاد داد که #باهم_بخندیم
نه اینکه به هم بخندیم
#سلامبرابراهیم²📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••🍃⸣
-همیشهمیگفت:
زیباترینشهادترامیخواهم!
یڪبارپرسیدم:شهادتخودشزیباست؛
زیباترینشهادتچگونهاست؟!
درجوابگفت:
زیباترینشهادتایناستڪه
جنازهایهمازانسانباقینماند :)
- #ابراهیـم.هـادے