eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
657 ویدیو
61 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ #تـلنگـــر 💯تا زمانی ڪه همنشـــین #گــــناه باشیم #همنشین امام زمان عج نخواهـــیم بود..! 💯تا زمانی ڪه گرفتار نَفس باشیم هــم نَفَــس امام زمـان عج نخواهـــیم بود..! #سرباز مهدی(عج) باشیم نه #سربار 🆔 @Ebrahimhadi
💠کلام نفیس💠 ✍رجب نام نهری در بهشت است که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است؛ هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد، خداوند از آن نهر به او خواهد نوشاند. ✅ امام کاظم علیه السلام 📚من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۶ ✨ولادت امام محمد باقر (ع) و حلول ماه رجب مبارک باد✨ 🆔 @Ebrahimhadi
حقيقت اين است كه هرچه بگوييم خسته شده ايم و بريده ايم،اسلام دست از سر ما بر نمي دارد. ما بايد بمانيم و كاري را كه ميخواهيم انجام بدهيم،هميشه بايد مشغول يك كلمه باشيم؛ و آن عشق است. اگر عاشقانه با كار پيش بيايي به طور قطع بريدن و عمل زدگي و خستگى برايت مفهومى پيدا نميكند. 🆔 @Ebrahimhadi
#ختم_قرآن_کریم به نیابت از شهید ابراهیم هادی هدیه به حضرت زهرا(س)🌹 📖هرشب یک صفحه: 43 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 43
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📕 قسمت ۶۷ راوی: سرهنگ یوسف غلامی 🌿"رنگ" قرار بود مراسم اربعین سید فردا برگزار شود. من آن موقع در تبلیغات لشکر بودم. یکی از کارهایی که از زمان جنگ انجام ميدادم کشیدن تصاویر شهدا بود. با سید از همان دوران جنگ رفیق بودم. شهید حسین طالبی نتاج، یکی از فرماندهان بی نظیر لشکر، سبب آشنایی من با سید مجتبی شده بود. من هم بعد از آن از این سید بزرگوار جدا نشدم. یک بار در نمازخانه لشکر و بعد از نماز به سراغ سید مجتبی رفتم. بعد ازنماز معمولا چند دقیقه ای سکوت ميکرد و با خدا خلوت ميکرد. بعد هم سر به سجده ميگذاشت. من مقابل سید ایستادم. فکر و ذهن او در نماز بود. اصلا سرش را بالا نیاورد. او غرق در یار بود. بعد از چند دقیقه متوجه حضور من شد! 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 از طرف لشکر گفتند:((برای مراسم فردا یک تابلو بزرگ از تصویر سید آماده کن.)) من هم آخر شب، به منزلمان در بابل رفتم. با پارچه و چوب، بوم را آماده کردم. قلم و رنگ ها را برداشتم و به نام خدا شروع کردم. همسرم آن موقع ناراحتی اعصاب شدید داشت. بارها به پزشکان متخصص در شهرهای مختلف مراجعه کردیم اما مشکل او حل نشد. قبل از خواب همسرم به من گفت:((اگه ميشه این تابلو رو ببر بیرون، ميترسم رنگ روی فرش بریزه.))گفتم: ((خانم، هوا سرده. من زیر تابلو پلاستیک پهن کردم. مواظب هستم که رنگ نریزه.)) سکوت کامل برقرار شده بود. حالا من بودم و تصویر سید مجتبی. اشک ميریختم و قلم را روی بوم ميکشیدم. تا قبل از اذان صبح، تصویر زیبایی از سید ترسیم شد. خوشحال بودم و خسته. گفتم سریع وسایل را جمع کنم و بعد از نماز کمی بخوابم. آخرین قوطی رنگ را برداشتم که یک باره از دستم سُر خورد و افتاد روی فرش! نميدانستم چه کار کنم. رنگ پاشیده بود روی فرش. بیشتر از همه به فکر همسرم بودم. نميدانستم در جواب او چه بگویم. به من گفته بود که برو بیرون اما ...بالاخره بیدار شد و از اتاق بیرون آمد. سریع دستمال و آب و ... آورد و مشغول شد. اما بی فایده بود! خانم من همین طور که با دستمال به روی فرش ميکشید گفت:(( خدایا، فقط براي اینکه این شهید فرزند حضرت زهرا(س)بوده سکوت ميکنم.)) بعد هم گفت:((ميگن اهل محشر در قیامت، سرها را از عظمت حضرت زهرا(س) به زیر ميگیرند.))بعد نگاهی به چهره شهید انداخت و ادامه داد:((فردای قیامت به مادرت بگو که من این کار را برای شما کردم. شما سفارش ما را بکن، شاید ما را شفاعت کنند... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 صبح با هم از خانه بیرون آمدیم. البته بعداز نماز چند ساعتی استراحت کردم. در را بستم و آماده حرکت شدیم. همان موقع، خانم همسایه بیرون آمد و خانم من را صدا کرد.خانواده ایشان را ميشناختم؛ خانم رحمانپور همسر یکی از جانبازان جنگی و از زنان مؤمن محله ما بود. ایشان جلو آمد و رو به همسر من کرد و بی مقدمه گفت:((شما شهید علمدار ميشناسید؟!))یک دفعه من و همسرم با تعجب به هم نگاه کردیم. خانم من گفت:((بله، چطور مگه؟!))خانم رحمانپور ادامه داد:((من یک ساعت پیش خواب بودم. یک جوان با چهره ای نورانی شبیه شهدای زمان جنگ آمد و خودش را معرفی کرد. بعد گفت:((از طرف ما از خانم غلامی معذرت خواهی کنید و بگویید به پیمانی که بستیم عمل ميکنیم. شفاعت شما در قیامت با مادرم زهرا(س).)) ♻️... 🆔 @Ebrahimhadi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
@Ebrahimhadi-omid-be-khoda.mp3
3.78M
۱۱۷ موضوع: امید به خدا سخنران: حجه الاسلام مومنی 🆔 @Ebrahimhadi
#السلام‌علیڪ‌یا‌حجة‌الله‌فی‌ارضه❤️ سلام بر تو و بر لحظهٔ قیام و قعودت چه میشود که دلم شاهد اذان تو باشد چه میشودکه بخوانی تو بیتی ازغزلم را خوشا ترنم شعری که بر لبان تو باشد أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج تعجیل در فرج امام‌زمان صلوات 🆔 @Ebrahimhadi
📖 #حدیث_روز 🆔 @Ebrahimhadi
#حجاب #چادر♥ شاید #چادر کلمه ای است عربی! ولی عرب که "چ" ندارد! پس شاید ، شاید به جای "چ" باید "ج" گذاشت "ج" گذاشت و گفت " #جادر"❤️ یعنی "جایِ دُر"😇 یعنی تو "دُر" هستی همان مروارید همانی که جایش در #صدف است همان " #مروارید" زیبا در صدف که گران قیمت ترین است در بین "دُر" ها پس #چادر همان صدف است صدفی برای #محفوظ ماندن من و تو صدفی برای ما "خواهر مسلمان" کلامی از برادرمان ابراهیم: دوست عزيز؟! همسر شما براي خود شماست، نه براي نمايش دادن جلوي ديگران! ميداني چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بي‌حجاب شما به گناه ميافتند! #شهید_ابراهیم_هادی 🌷 🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 📕 قسمت ۶۸ راوی:یوسف غلامی 🌿"حضور" همسر من بعد از ماجرای فرش رنگی ارادت عجیبی به سید مجتبی پیدا کرد. همیشه شب های جمعه به کنار مزار او ميرفتیم و برای او زیارت عاشورا ميخوانديم. همسرم آن زمان آنقدر قرص اعصاب ميخورد که خسته شده بودیم. از سید خواستم که ما را یاری کند. بعد از مدتی که به زیارت سید ميرفتیم حال او رفته رفته خوب شد! دیگر به سراغ قرص اعصاب نرفت!پانزده سال است که خانم بنده قرص نخورده! دیگر هیچ مشکل اعصاب و روان ندارد.روزي سر مزار سید نشسته بوديم. خانم من گفت:((من هرچه از خدا بخواهم با خواندن زیارت عاشورا در کنار مزار سید برآورده ميشود.))آن روز گفت:((آقا سید، من این زیارت عاشورا را به نیابت شما ميخوانم. از خدا ميخواهم زیارت عمه سادات، حضرت زینب(س) ،را نصیب ما کند.))روز بعد یکی از دوستان من زنگ زد و گفت:((با یک کاروان راهی سوریه هستیم. دو نفر جا دارد. اگر گذرنامه داری، سریع اقدام کن. باورکردنی نبود شب جمعه بعد در حرم حضرت زینب(س) نائب الزیاره سید بودیم!))در بین بچه های همکار این ماجرا را تعریف کردم. اینکه هر کسی از خدا چیزی بخواهد به سراغ مزار سید ميرود و با قرائت زیارت عاشورا از خدا ميخواهد که مشکلش برطرف شود.هفته بعد سید را در عالم خواب دیدم. گفت:((به فلانی از همکاران محل کار، این مطلب را بگو ...)) روز بعد همان شخص در حضور جمع گفت:((تو درباره سید مجتبی چی ميگفتی؟! من رفتم سر قبر سید. زیارت عاشورا هم خواندم. اما مشکل من حل نشد.))گفتم: ((اتفاقا سید برات پیغام داده. گفته تو دو تا مشکل داری!)) از جمع خارج شدیم. ادامه دادم:((سید پیغام داد و گفت: ((مشکل اول تو با توسل به مادرم حضرت زهرا(س) حل ميشود. اما مشکل دوم را خودت به وجود آوردی. در زندگی خیلی به همسرت دروغ گفتی و این نتیجه همان دروغهاست!)) رنگ از رخسار دوستم پریده بود. گفت: ((درسته.)) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 توی سفر راهیان نور همین مطالب را گفتم. نوروز 1388 بود. یکی از روحانیان کاروان جلو آمد و گفت:((من زیاد به این حرف ها اعتقاد ندارم. برو به این سید که ميشناسی بگو یه دختر شهید داره طلاق ميگیره براي اینکه بچه دار نميشه. بگو آبروی خانواده شهید در خطره.))من هم بعد از سفر به سراغ مزار سید رفتم و بعد از زیارت عاشورا همین مطلب را گفتم. نوروز سال 1389 همان روحانی با من تماس گرفت. ميخواست آدرس قبر سید را بپرسد.گفت:((با همان دختر شهید و همسر و فرزندش ميخواهیم برویم سر مزار سید!))سید به یکی از دوستانش گفته بود:((هر وقت خواستید برای من کاری انجام دهید زیارت عاشورا بخوانید. سه بار هم در اول و آخر آن نام مادرم حضرت زهرا(س)را ببرید.)) ♻️... 🆔 @Ebrahimhadi 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
ترجمه صفحه ی 44
@Ebrahimhadi-tarbiatdini.mp3
5.74M
۱۱۸ موضوع: تربیت دینی سخنران: حجه الاسلام ماندگاری 🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺 ‌ 🔸 دعای فرج 🔸 ‌ هرشب ساعت ۲۰ تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷 👉 @Ebrahimhadi 👈
تنها، غریب، بی کس و بی آشیان شدی تبعیدی مجاور یک پادگان شدی طوفان غم شکوه بهار تو را گرفت... بیهوده نیست این همه رنگ خزان شدی ▪ ️شهادت امام هادی النقی علیه‌السلام تسلیت باد. آخرین سخنان امام هادی(ع) به فرزندش امام حسن عسکری(ع): سلام مرا به فرزندم مهدی(عج) برسان و بگو، جدت در حالی شهید شد که بسیار آرزوی دیدار تو را داشت... 🆔 @Ebrahimhadi
ده روزی مانده بود به عیدنوروز۹۶، آمد که جایی سراغ نداری در وقت‌های تعطیلاتی بایستم کار کنم؟ گفتم:(( اتفاقا این قنادی که کار می‌کنم نیرو می‌خواد.)) خب اگر من بودم قاعدتا برایم مهم بود که چقدر حقوق می‌دهد؛ بیمه می‌کند یا نه و ساعت کاری‌اش به چه شکل است.  اولین سوالش این بود:(( سرِ ظهر می‌ذاره برم نماز اول‌وقت بخونم؟)) تا بعد از سیزدهم عید آمد مغازه. وسط کار کلا نقل زبانش سوریه و شهادت و رفقای شهیدش بود. برای این‌که جو را عوض کنم. گفتم:(( بروبابا! منم اگه برم شهید می‌شم.)) صاحب‌مغازه گفت:(( محسن! این‌طور فایده نداره. برو یه گونی بزرگ بیار این مجید رو کله کنیم بره.)) همین‌طور که داشت شیرینی‌ها را می‌چید داخل جعبه گفت:(( پررو می‌شه؛ ولی تو جنگ خودمون بودن همچین منافقایی که سرشون به سنگ خورد و رفتن و شهید شدن. یه دفعه می‌بینی این مجید شهید می‌شه و سر ما بی‌کلاه می‌مونه!)) برشی از کتاب " " ❤️ 🆔 @Ebrahimhadi
💓 #سلام_امام_زمانم 🍃 ای یوسف گم گشتهٔ غایب ز نظرها 🍃 جان بر لب عشاق رسیدست کجایی؟ 🍃 باز آی و نظر کن به من خستهٔ بیمار 🍃 جانم به فدایت که طبیب دل مایی 🔹 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود🔹 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷 🆔 @Ebrahimhadi
💕 #امام_هادی (ع): ⏺خداوند، دنیا را سرای بلا و آزمایش و آخرت را سرای ابدی قرار داده است و گرفتاری دنیا را سبب پاداش آخرت ساخته و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.🍃 📚تحف العقول، ص ۴۸۳🌿 ▪️شهادت حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام تسلیت باد🏴 🆔 @Ebrahimhadi
🌹چه کرده ای تو با دلم.. که تا دنیا دنیاست هیچ کسی برای من تــ❤️ــو نمی شود... 🆔 @Ebrahimhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی تکان‌دهنده آیت الله مجتهدی: هر طوری می‌خوای زندگی کن فقط بدون آخرش مرگِ ... 🆔 @Ebrahimhadi
🍃دومین یادواره شهید ابراهیم هادی و شهید سید عباس شاکری🌷 سخنران:حجه‌الاسلام کمیل پهلوان زاده مداح: حاج محمود شریفی ⏱زمان: چهارشنبه ۲۲ اسفند ماه 📍مکان: کاشان،طاهرآباد،حسینیه حضرت فاطمه‌الزهرا(س) 🆔 @Ebrahimhadi
ترجمه صفحه ی 45