🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۶۵
راوی : سید حسین علمدار(برادرشهید)
🌿"تشییع"
حسینیه لشکر برای مراسم وداع سید آماده شده بود. جمعیت بسیار زیادی از همه نقاط شهر و از شهرهای دیگر آمده بودند. کمتر پیش آمده بود که این حسینیه چنین جمعیتی را در خود دیده باشد.پرده ای در مقابل همة حضار کشیده شده بود. سکوت سردی جمعیت را فراگرفته بود. چراغ ها یکباره خاموش شد. همزمان نوار مداحی سید پخش شد. پرده هم کنار رفت و تابوت سید نمایان شد.دیگر هیچکس آرام نبود. از در و دیوار صدای شیون و ناله بلند شده بود. عده ای از حال رفتند. ترسیم آن لحظات بسیار سخت است. نميدانم چطور باید آن دقایق و ساعات را توصیف کرد. اما به هر حال مراسم شب وداع در شب جمعه 12 دی ماه بسیار با شکوه برگزار شد. بعد از مراسم وداع، آماده مراسم تشییع شدیم.فراموش نميکنم. مدتی قبل در همین حسینیه مراسم وداع با 120 شهید گمنام برگزار شده بود. سید در آن مراسم سنگ تمام گذاشت. مداحی آن روز سید، حال و هوای همه را تغییر داد. در آن روز نميدانستيم چه حسي داشته باشيم. خوشحال از آنكه او بالاخره به آرزوي ديرينه اش، يعني شهادت رسيد و یا عزادار از آنكه چنين برادري را از دست داده ايم و بايد دوري و فراغش را تحمل كنیم. در تشييع او از همه جا آمده بودند. از تمام مازندران یا بلکه بگوییم از تمام ایران. در هنگام نماز بر پيكر او جمعيت يكپارچه گريه بود و ناله. از مسجد جامع تا گلزار شهدا مملو از جمعيت عشاق بود. طول جمعیت به کیلومترها ميرسید. احساس ميكردم افرادي كه در مراسم تشییع او حضور دارند همه آنهايي نبودند كه سيد را ميشناختند. اينجاست كه بايد گفت:((اينها را خداوند آورده بود.)) بعضي ها به خصوصيات آقا سيد آگاهانه اشاره ميكردند؛ مثلا، ميگفتند:((مداح بود، برخورد خوبي داشت، رزمنده بود، جانباز بود و ...))اما احساس كردم كه همه به طور فطري آقا سيد را دوست دارند؛ يعني چيزي وراي اينها را در وجود سيد احساس ميكردند. البته، هميشه همين محبوبيت سيد، عاملي ميشد براي سعادت بقيه.خداوند خواست به بنده خالص خودش عزت دهد و او را عزيز كند زیرا فرمودند: ((اگر يك قدم براي رضاي من برداريد، من چندين برابر جبران ميكنم.))پیکر سید با عبور از چندین خیابان به آرامگاه ملا مجدالدین رسیدحال عجیبی بر جمع مردم حاکم بود. بالاخره پیکر سید به آرامگاه رسید. آنقدر جمعیت در اطراف قبر جمع شده بود که نميشد پیکر را به قبر نزدیک کرد.وقتي ميخواستند پيكر سيد را به خاك بسپارند، چند نفری از دوستان و مداحان و علما بالای سرش رفتند تا به وصيت او عمل كنند. آن عاشق دلداده اهل بيت(ع)وصيت كرده بود هرگاه خواستيد مرا
در داخل قبر قرار دهيد، روضة حضرت زهرا(س) برايم بخوانيد تا اشك از چشمانتان بر روي كفن من بيفتد تا اين اشك ها، مادرم را در شب اول قبر سر بالينم برساند. چند نفر از ذاکران اهل بیت(ع) وارد قبر شدند و روضه خواندند. حاج آقا بهداروند عبايش را درآورد و وارد قبر شد و سيد را در قبر نهاد. بر او تلقين گفت و مقداري تربت در زير زبانش گذاشت. بعد آرام گفت:((سيد، سلام مرا به آن عزيز برسان.)) جمعیت در اطراف مزار سید موج ميزد. رفقا، چفيه و پيراهن و سجاده ميدادند تا با كفن سيد تبرك شود. خود حاج آقا عمامه از سر برداشت و آن را تبرك كرد. بعد صورت سيد را بوسيد و بيرون آمد. وقتي خواستند سنگ لحد را بگذارند از بالای قبر براي آخرين بار صورتش را نگاه كرديم. هر كسي با زباني با سيد وداع ميكرد و زمزمه هاي فراق آرام آرام با اشك ها درآميخته بود.
گر به صد منزل، فراق افتد ميان ما و دوست
همچنان اندر ميان جان شيرين، منزل است.
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
#یا_بقیة_الله_عج
#سلام_آقای_من ❤️
🌸 گل نرگس نظری ڪن ڪه
💐 جھان بیتاب اسٺ!
🌸 روز و شب چشم همه
💐 منتظـر اربـابــــ اسٺ...
🌸 مھـدی فاطمه پس ڪی به
💐 جھان می تابی؟🌹 🍃
🌸 نـور زیبای تـو یڪ جلوه ای
💐 از محـرابــــ اسٺ...
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـــرَج 🌸
🌴تعجیل در فرج آقا ۳ #صلوات🌸
🆔 @Ebrahimhadi
💠کلام نفیس💠
✍مثل نماز، مثل ستون خیمه است؛
اگر ستون محکم باشد طناب ها و چادر کارایی دارند؛ اما اگر ستون بشکند نه طنابی به کار می آید و نه میخ و چادری...
✅پیامبر اکرم(ص)
📚کافی؛ جلد3؛صفحه266
🆔 @Ebrahimhadi
#ایستگاه_تفکر🔔
♦️ميگویند سه نوع #حق بر گردن ماست...
⛔️حق الله
⛔️حق النفس
⛔️ #حق_الناس
💥و اما وای بر سومی...
🚫در نماز و روزه و #واجبات لَنگ زدیم گفتیم خدا از حق خودش ميگذرد...
❌چه توجیه زیبایی
♨️بر خودمان ستم کردیم و گناه کردیم🔞 و #حق_نفس را ندانستیم...
#فقط ناله سر دادیم
👈"ظلمتُ نَفسي..."
ميداني چه شنیده ام؟!
طاقتش را داری⁉️
💢شنیده ام که اگر کسی باعث شود ظهور به تأخیر بیفتد " #حق_الناس" است...
💢آن شخص باعث شده که این همه مسلمان #امام خود را نبینند...
⚠️چه بسا اگر امام خود را می دیدند به #تعالی می رسیدند...
🔰به قول #شهید_چمران:
☑️ خدایا مرا بخاطر گناهانی که در روز با هزاران قدرت عقل #توجیهشان می کنم ببخش
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۶۶
🌿"شهید زنده"
نميدانم چطور سر از ساری درآوردم! چطور به سر مزار سید مجتبی رفتم. چطور برادرش را ملاقات کردم و ...احساس ميکنم هیچ کدام اینها دست من نبود. بعد هم توسط یکی از دوستان، پرونده کامل این شهید شامل خاطرات و مصاحبه ها و ... به دستم رسید. اصلا فکر ميکنم هیچ کدام از این جریانات با اراده من نبود!پس از اینکه خاطرات سید تا حدودی جمع شد و آنها را مطالعه کردم تصمیم گرفتم این کار را متوقف کنم؛ چون ميترسیدم! شک نداشته و ندارم که با چاپ این مجموعه انواع حرف ها را خواهم شنید؛اینکه شما مقام این شهید را خیلی بالا بردید. کارهایی عجیب را به او نسبت دادید که بعضاً از بزرگان دین سر ميزده و خیلی حرف های دیگر. حتی قبل از چاپ کتاب، وقتی مطالب دسته بندی شده را به دوستان خودم دادم تا نظرشان را بگویند، برخی با همین مطالب پاسخم را دادند که فهم و درک جامعه از شهدا خیلی بالا نیست. بنابراين باعث ميشود با این کار مخالفت شود؟! نميدانم. شاید آنها راست ميگویند. شاید ما آنقدر زمینی و دنیایی و آلوده هستیم که نميتوانیم جایگاه آنها را تشخیص دهیم و یا هزاران دلیل دیگر.ساعت ها با خودم فکر کردم. چه باید کرد. آیا خاطرات ناب او را در حافظه خود بایگانی کنیم. یا برای قضاوت و هدایت آیندگان بر روی برگه های کاغذ پیاده كنیم.از خود سید کمک خواستم. من برای اینکه مطالب را آنگونه که هست بیان کنم مجبورم به رویاهای صادقه ای که دیگران در مورد سید دیدند استناد کنم. و ميدانم تنها پل ارتباطی ما با عالم بالا، رویاهای صادقه ای است که اصل دین نیز آنها را تأیید ميکند. برای اینکه اثبات کنم سید به دليل ارتباط شدید و خالصانه ای که با خداوند و اهل بیت(ع) داشته است به مقاماتی رسیده و هم اکنون نیز ميتواند گره گشای بندگان خدا باشد باید مثال هایی بیاورم.خداوند در قرآن شهدا را زنده خوانده. آنها زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی ميخورند. در جایی دیگر آنها را بهترین رفقای انسان خوانده. همچنين علماي ما طبق روايات ميگويند:((شهيد بعد از عروج از بند تعلقات دنيايي قدرت بيشتري مييابد و تأثيرگذارتر خواهد شد.از طرفی همة ما به کراماتی که از علمای دین و امامزادگان عزیز بعد از ارتحال آنها رخ ميدهد اعتقاد داریم.حال به قرآن مراجعه ميکنیم و ميبینیم که خداوند، مجاهدان در راه خودش را نسبت به آنها که در جهاد شرکت نکردند به اجر عظیم برتری بخشیده. و کسی چه ميداند که اجر عظیم خدا چیست!؟آری، دوستان عزیز. سید مجتبی، از اولاد امامان معصوم بود. اهل علم بود.در لحظات فراقت، همواره مشغول کسب علم بود. اهل عبادت و اخلاص و تقوا بود. هیچ گاه دامن خود را با گناه آلوده نکرد. ذاکر و مداح اهل بیت(ع) بود. او اهل جهاد بود. پیکر زخمی او گواه بر سختی هایی بود که در دوران جهاد تحمل کرد.او از آنچه تصور ميکنیم بالاتر بود؛ چون هر آنچه کرد، فقط خدا را در نظر گرفت. او در يك كلام((عبد)) بود. بنده شايسته براي خدا.حالا شاید قبول کنیم آنچه را که سید بعد از عروج خود ميگوید؛ درعالم رویا به آن جانباز گفت:((تا چند روز هر کس بر سر مزار من آمد، هرچه خواست از خدا گرفت؛ چون مادرم حضرت زهرا(س) چند روز در کنار مزارم حضور داشتند.)) مدتي بعد با خوشحالی به دیدن یکی دیگر از دوستان ميآید و با او سخن میگوید.وقتی از علت خوشحالی سید سؤال ميکند پاسخ ميشنود:((دیشب مزارم نورانی شد؛ چون میزبان آقا ابلفضل(ع) بودم.)) و یا هزاران ماجرای مشابه دیگر ... آری، سید را آنها شناختند که خود آسمانی اند. آنها که خود مسافران من الحق الی الخلق هستند. علامه حسن زاده آملي او را شناخت. زمانی که این عارف و عالم جلیل القدر در يكي از يادواره هاي شهدا در آمل حضور یافتند، سيد مجتبی را مثال زدند و فرمودند: ((سيد مجتبي مثل كبوتري بود كه يك بالش را با تير زده بودند. با يك بال آنقدر بال بال زد تا به جايي رسيد كه خيلي ازعلماي هشتادساله به آن درجه نرسيدند!!))
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈
🌺🍃 #دعای_عهد 🍃🌺
✨بسم اللّه الرحمن الرحيم✨
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحَلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمان.
🌷تعجیل در فرج یوسفزهرا صلوات🌷
🔹التماس دعای فرج🔹
🆔 @Ebrahimhadi
💠کلام نفیس💠
✍رجب نام نهری در بهشت است که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر است؛ هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد، خداوند از آن نهر به او خواهد نوشاند.
✅ امام کاظم علیه السلام
📚من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۶
✨ولادت امام محمد باقر (ع)
و حلول ماه رجب مبارک باد✨
🆔 @Ebrahimhadi
حقيقت اين است كه هرچه بگوييم خسته شده ايم و بريده ايم،اسلام دست از سر ما بر نمي دارد.
ما بايد بمانيم و كاري را كه ميخواهيم انجام بدهيم،هميشه بايد مشغول يك كلمه باشيم؛ و آن عشق است.
اگر عاشقانه با كار پيش بيايي به طور قطع بريدن و عمل زدگي و خستگى برايت مفهومى پيدا نميكند.
#شهيد_محمد_ابراهيم_همت
#سالروز_شهادت
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
📕 #علمدار قسمت ۶۷
راوی: سرهنگ یوسف غلامی
🌿"رنگ"
قرار بود مراسم اربعین سید فردا برگزار شود. من آن موقع در تبلیغات لشکر بودم. یکی از کارهایی که از زمان جنگ انجام ميدادم کشیدن تصاویر شهدا بود. با سید از همان دوران جنگ رفیق بودم. شهید حسین طالبی نتاج، یکی از فرماندهان بی نظیر لشکر، سبب آشنایی من با سید مجتبی شده بود. من هم بعد از آن از این سید بزرگوار جدا نشدم. یک بار در نمازخانه لشکر و بعد از نماز به سراغ سید مجتبی رفتم. بعد ازنماز معمولا چند دقیقه ای سکوت ميکرد و با خدا خلوت ميکرد. بعد هم سر به سجده ميگذاشت. من مقابل سید ایستادم. فکر و ذهن او در نماز بود. اصلا سرش را بالا نیاورد. او غرق در یار بود. بعد از چند دقیقه متوجه حضور من شد!
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
از طرف لشکر گفتند:((برای مراسم فردا یک تابلو بزرگ از تصویر سید آماده کن.)) من هم آخر شب، به منزلمان در بابل رفتم. با پارچه و چوب، بوم را آماده کردم. قلم و رنگ ها را برداشتم و به نام خدا شروع کردم. همسرم آن موقع ناراحتی اعصاب شدید داشت. بارها به پزشکان متخصص در شهرهای مختلف مراجعه کردیم اما مشکل او حل نشد. قبل از خواب همسرم به من گفت:((اگه ميشه این تابلو رو ببر بیرون، ميترسم رنگ روی فرش بریزه.))گفتم: ((خانم، هوا سرده. من زیر تابلو پلاستیک پهن کردم. مواظب هستم که رنگ نریزه.)) سکوت کامل برقرار شده بود. حالا من بودم و تصویر سید مجتبی. اشک ميریختم و قلم را روی بوم ميکشیدم. تا قبل از اذان صبح، تصویر زیبایی از سید ترسیم شد. خوشحال بودم و خسته. گفتم سریع وسایل را جمع کنم و بعد از نماز کمی بخوابم. آخرین قوطی رنگ را برداشتم که یک باره از دستم سُر خورد و افتاد روی فرش!
نميدانستم چه کار کنم. رنگ پاشیده بود روی فرش. بیشتر از همه به فکر همسرم بودم. نميدانستم در جواب او چه بگویم. به من گفته بود که برو بیرون اما ...بالاخره بیدار شد و از اتاق بیرون آمد. سریع دستمال و آب و ... آورد و مشغول شد. اما بی فایده بود! خانم من همین طور که با دستمال به روی فرش ميکشید گفت:(( خدایا، فقط براي اینکه این شهید فرزند حضرت زهرا(س)بوده سکوت ميکنم.)) بعد هم گفت:((ميگن اهل محشر در قیامت، سرها را از عظمت حضرت زهرا(س) به زیر ميگیرند.))بعد نگاهی به چهره شهید انداخت و ادامه داد:((فردای قیامت به مادرت بگو که من این کار را برای شما کردم. شما سفارش ما را بکن، شاید ما را شفاعت کنند...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
صبح با هم از خانه بیرون آمدیم. البته بعداز نماز چند ساعتی استراحت کردم. در را بستم و آماده حرکت شدیم. همان موقع، خانم همسایه بیرون آمد و خانم من را صدا کرد.خانواده ایشان را ميشناختم؛ خانم رحمانپور همسر یکی از جانبازان جنگی و از زنان مؤمن محله ما بود. ایشان جلو آمد و رو به همسر من کرد و بی مقدمه گفت:((شما شهید علمدار ميشناسید؟!))یک دفعه من و همسرم با تعجب به هم نگاه کردیم. خانم من گفت:((بله، چطور مگه؟!))خانم رحمانپور ادامه داد:((من یک ساعت پیش خواب بودم. یک جوان با چهره ای نورانی شبیه شهدای زمان جنگ آمد و خودش را معرفی کرد. بعد گفت:((از طرف ما از خانم غلامی معذرت خواهی کنید و بگویید به پیمانی که بستیم عمل ميکنیم. شفاعت شما در قیامت با مادرم زهرا(س).))
♻️#ادامه_دارد...
🆔 @Ebrahimhadi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸 دعای فرج 🔸
هرشب ساعت ۲۰
تعجیل در فرج مهدی فاطمه صلوات🌷
👉 @Ebrahimhadi 👈