eitaa logo
کانال مهدی ابراهیمی
6.5هزار دنبال‌کننده
436 عکس
98 ویدیو
12 فایل
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوست 📌 تأملات حجة الاسلام و المسلمین مهدی ابراهیمی instagram.com/ebrahimi_mahdi110 t.me/ebrahimi_mahdi110 http://virasty.com/ebrahimi_mahdi110 📞 ارتباط با ما : @Admin1786
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️قسمت اول : فصل دلتنگی همه چی از اونجا شروع شد که دلم برای خودم تنگ شد ، برای خودی که خیلی وقت بود ندیده بودمش ، برای اونی که پشت یه عالم ماسک،کم کم داشت قیافش یادم میرفت. من خودم نبودم، خیلیم خودم نبودم، انگاری یکی درونم نشسته بود و یه مَنِ سانسور شده رو تو صفحه نمایش صورتم مینوشت با یه عالمه ایموجی ریز و درشت که هیچ کدومش حال و هوای منو نداشت ، یه عالمه قالبِ مختلفِ از پیش تعریف شده که منم مثه خیلی من های این عالم خودمو تو اونا میریختم و برای بقیه نمایش میدادم و خیلی شاد و شنگول احساس میکردم که اونا خودمن. اما نمیشه دل صاحب مرده رو دست کم گرفت، وقتی کسیو دوست داشته باشه یه جوری بهونش رو میگیره و واسش تنگ میشه که هیچ وسعتی نمیتونه فشار دیوارهاش رو از رو وجودمون برداره، حالا تو فکر کن دل بخواد برای خودی تنگ بشه که حسابی دوسش داره، اصلا همه چی رو واسه اون دوست داره و بدون اون هیچّی رو دوست نداره ، گرفت و گیر این با معرفتِ روزگار تلنگری بود به همه بی معرفتی هایی که سر خودم در آوردم، همه سر نزدن ها ، همه رها کردنها و بی توجهی کردن ها ، همه این طرف و اون طرف مشغول شدن ها. دلم برای خودم تنگ شد،دستمو گرفت و پشت کوچه پس کوچه‌های ماسک ها ، زیر آوار همه بی توجهی ها ، منو برد ملاقات خودم ، فک نمیکردم دیدن خودم این قدر ناراحت کننده باشه ، چشمتون روز بد نبینه ، بعد این همه وقت بی خبری ، یهو‌ با یه خود آسیب دیده ی درب و داغون رو تخت بیمارستان رو‌به رو شدم ، من حالم خوب نیست ... 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha ✍ 💔✍ ✍💔✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ما اسلام علامه رامیخواهیم چقدر اسلام ها با هم فرق میکنند؛ از اسلامی که : با فقه و اخلاقش خداراازانسان میگیرد تا اسلامی که فقه و اخلاقش هم : جز خدا چیزی برای انسان باقی نمیگذارد خدایا میبینی ، آن قدر حرف های آن اسلام را شنیده ایم که در وصف این اسلام هم، تو را برای خودمان میخواهیم😔، اسلام مان‌، حتی در اندیشه هم ما را از ما نگرفته است خدایا ، خسته ایم از دین عدالت و تقوای بی خدا،این اسلام را از ما بگیر، ما اسلام علامه را میخواهیم 🗓 ۲۴ آبان بزرگداشت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه @rishehaye_andisheha 🌹 ❤️🌹 🌹❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 هُم ذکرُ الله وقتی شرک آمد، دلمان روی آرامش را نخواهد دید شرک ها، با ترس های متکثرشان ، با هدف های سرابی شان ، با امیدهای واهی شان تکه تکه مان میکنند و آرامشمان را به مذبح میبرند تنها آرامبخش دلهای ناآراممان ذکر خداست و بنده های خدا با تمام وجودشان یادآور خدایند ، رفتار و گفتار و وجودشان یک صدا خدا خدا میکند دلمان از آن شفابخش ترین ها میخواهد ، از آن ها که از من و ما اثری در آن نباشد. از آن ها که از هر سو به آن ها نگاه میکنی «او» باشد و «او» ، دلمان حرفهای علامه‌را میخواهد 🗓 ۲۴ آبان بزرگداشت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه @rishehaye_andisheha 🌹 ❤️🌹 🌹❤️🌹
📚 کتابشناسی عمومی (۱) بعضی از کتاب‌ها برای ما قصه می‌گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می‌گویند تا بیدار شویم. بعضی از کتاب‌ها تقلب می‌کنند. بعضی از کتاب‌ها دزدی می‌کنند. بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند از دیگران گرفته‌اند و بعضی از کتاب‌ها هرچه دارند به دیگران می‌بخشند. بعضی از کتاب‌ها فقیرند و بعضی گدایی می‌کنند. بعضی از کتاب‌ها پر حرفند ولی حرفی برای گفتن ندارند و بعضی ساکت و آرامند ولی یک عالم حرف گفتنی در دل دارند. بعضی از کتاب‌ها بیمارند، بعضی از کتاب‌ها تب دارند و هذیان می‌گویند. بعضی از کتاب‌ها را باید به بیمارستان برد تا معالجه شوند و بعضی را باید به تیمارستان برد. بعضی از کتاب‌ها پیش از تولد می‌میرند و بعضی تاابد زنده هستند. 📝 نویسنده : قیصر امین پور ♨️ : یه چندتا از کتابای مشتی که خوندین رو‌ با ادمین به اشتراک بگذارید ببینیم با کتابخوانی چند چندید؟ شاید بهونه شد یه پست ثابت هفتگی برا کتاب رفتیم @rishehaye_andisheha 📚 📖📚 📚📖📚
کانال مهدی ابراهیمی
♨️قسمت اول : فصل دلتنگی همه چی از اونجا شروع شد که دلم برای خودم تنگ شد ، برای خودی که خیلی وقت بو
♨️ قسمت دوم : سدشکن دلم برای خودم سوخت، خیلیم سوخت، شاید این دفعه سانسور چی درونم هم نتونست به دست گریمور های حرفه ایش رو چهره شکسته و ریختم لبخند جوکر بکشه ، این شکستگی هیچ‌جور قابل جمع شدن نبود ، اون قدر بزرگ بود که با این همه مهارت که تو این همه سال ماست مالی کردن زلزله ها پیدا کرده بودم هم نتونستم قاییمش کنم، دیگه خیالم نبود بقیه چی میگن، هر چی میخوان بگن ، عاره من حالم خوب نیست ، من خوشحال نیستم، من ... اصلا چرا دارم براشون توضیح میدم؟ واقعا چرا، الانم که میبینم شکسته و خسته و له روی تخت بیمارستان افتادم ول کن نیستم؟، این دیگه چه عادت مسخره ایه که مثه بختک به جونم افتاده، بس نیست این همه سال توضیح دادن ، کافی نیست این همه سال خودم را با رسم شکل اون طوری که خواستن رو صفحه دنیا ثبت کردن، ببخشین ، آهای آدما با شمام ، ببخشین اونی که واسه شما بود مرد، بفرمایید، دلم میخواد با خودم تنها باشم. بلند بگین لا اله الا الله ، بفرمایید. خیلی وقت بود پی وی خودم نرفته بودم ، یعنی فرصت نبود، حالا منم و یه عالمه پیام نخونده از خودم‌ که یه قلمش یه دنیا نقطس که فقط میخواستن من رو از اون پایین پایینای زندگی مجازیم یه لحظه بیرون بیارن تا شاید شنیده بشم و به چشم بیام. و این آخرین پیام صوتی یهو سد چشام رو میشکنه و یه عالمه گریه رو که نمیدونم برای چی تا حالا خرجشون نکردم به کویر صورتم میکشونه ؛ یه صدایی آهسته از خیلی دور میگه : من اینجا گیر افتادم ، میشه کمکم کنی 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha ✍ 💔✍ ✍💔✍
🌹 امام آیه ها یوسفاظاهرشمایی ؛ ما به چاه خویش گم ای قیامت قامتم بر ما بزن فریادِ قم ها کن اندر چشم های پر غبارِ غیر بین تا که از ها ؛ چشمه گردد؛ مملو از ماء معين از زمين با بال هاى رسته از اشك روان پر بگیرد ذره ذره ؛ بر رود تا آسمان خسته گشته جانمان از دام و دان ها ؛ سایه ها ای حقیقت جلوه ای کن ؛ ای امام آیه ها آیه ها در غیبتت ای جان جانها مرده اند رنگ تحریف جهالت خورده و پژمرده اند آیه های مدعی ؛ محکوم حرمان ؛ بی ثمر حرف عشقت برلب و دل از محبت بیخبر در میان آیه ها آیینه هایی باقی اند خویش را گم کرده و یکسر نمای ساقی اند عاشقانت نقره داغ آتش دین داریند از برای خفته مردم حجت بیداریند خفته ها در خوابشان سرگرم لهو و بازی اند بی خبر از گریه هاتان گرم در طنازیند با وجود غفلت ما از همه سرمایه ها نیست در بازارتان نسیان زحال آیه ها حال ما را ای بهار عاشقان تحویل کن بت بریز از خانه و محبوب را تنزیل کن 📝 سروده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha 🌹 ❤️🌹 🌹❤️🌹
آداب بندگی ج۲۱.mp3
9.6M
🌹 بزرگداشت نماز الهی ، تعظیم های راستکی مال دلائیه که بزرگ دیدنت این بنده کوچکت از خدای کوچکش ناراحته کوچیکیش باعث شده در دل نماز دروغ بگم و در حواشیش محو تصاویر آینه ها بشم یا مبدل السیئات‌ بالحسنات خدای کوچکم را تبدیل نمیکنی؟ @rishehaye_andisheha 📿 🤲📿 📿🤲📿
🌹 بهترین حدس با توجه به صوتی که خدمتتون ارسال شد، شش نفر از رفقا به عنوان برگزیده شدند @rishehaye_andisheha 🏁 😍🏁 🏁😍🏁
آداب بندگی ج۲۳.mp3
6.05M
🌹 معبر عشق هزارمرتبه شستم‌دهان به‌مشک وگلاب هنوز نام تو بردن کمال بی ادبی است @rishehaye_andisheha 📿 🤲📿 📿🤲📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 آن سوی برق آن روزها رشته برق دانشگاه شریف بر سر زبان ها بود. به همدیگر میگفتیم : «افق دید ما قبولی در دانشگاه شریف است، آن هم رشته برق» هر چند محسن چندان در بند این حرف ها نبود. چند بار هم سؤالی میپرسید : « رشته برق شریف هم قبول شدیم، اون وقت چی؟ باید بریم سراغ اینکه ببینیم علت های رشته برق چیه.» 📚منبع : پرواز پای دماوند ، ص۱۶ @rishehaye_andisheha 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹
🌹دست پشت پرده پدرم برای حل مشکلات، بیشتر به سمت مسائل حرکت میکرد. همیشه به من میگفت: مهدی، وظیفه ما این هست که برای حل مشکل حرکت کنیم و بریم به سمت هدف، آن کسی که کار را انجام میدهد آن کس دیگر است 📚منبع : پرواز پای دماوند ، ص۶۰ و ۶۱ @rishehaye_andisheha 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹
🌹 فیزیک خلقت قائل بود که از کتاب خدا باید به علم برسیم. میگفت : مگر قرآن نمیفرماید که ما آسمان و زمین را مسخر شما کردیم. پس علم هم در قرآن است. از قرآن سوژه و ایده استخراج میکردند. برخلاف علوم بیرونی که اکتشافات خود را به قرآن عرضه میکنند و از آیات الهی فقط مؤیدات را در می آورند. آوا مرکز آینده نگاری و ایده پردازی وزارت دفاع بود. از ابتکارات ایشان این بود که در مزکز آوا در سازمان سپند در سه گروه مطالعات خود را انجام میدادند. گروه فلسفه و علم، گروه قرآن و حدیث، گروه خلقت و طبیعت اساس این مرکز بوده است. گروه خلقت و طبیعت محفل بروز این ایده ها بود.عالم خلقت و طبیعت، جایی که اکتشافات بزرگ تاریخ علم از آنجا نشأت گرفته میشود. بشر بر اساس نیازهای خود و در جهت رفع نیازهایش به طبیعت رجوع کرده و واکاوی میکند. بعد مصداق های یافته شده را تبدیل به علم میکند. شهید فخری زاده این دانش را به فیزیک خلقت نامگذاری کرده بودند. از حیوانات مثال میزد و میگفت : شما این جغد را ببینید که چطور زندگی میکند. چطور در شب بدون هیچ صدایی پرواز میکند. از این حرکت به سکوت صوتی نام برده میشود. فرکانس های صوتی هنگام پرواز همدیگر را از بین میبرند. خداوند این موجود را خلق کرده ما چرا به دنبال این مسأله نمیرویم 📚منبع : پرواز پای دماوند ، ص۱۱۸ @rishehaye_andisheha 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹
🌹 شهید عشق برادرها، هیچ راهی مطمئن تر از شهادت، برای آنکه با خیال راحت از این عالم عبور کنیم، وجود ندارد. کمبود امکانات هست، ناملایمتی ها هست، بدرفتاری امثال من هست، ولی تحمل کنید. بیائید از همه موانع عبور کنیم. ناملایمتی و کمبودها را با کار جبران کنیم، نگاه ها همه به آن نقطه نورانی باشد. خواهش من این است که برای هر مسأله ای آماده باشید. من برای شما یا شما برای من کار نمیکنید. تکلیف این است که کنار یکدیگر برای هدف مقدس بکوشیم. همه برای خدا کار میکنیم، خدایی که معیارش فخری زاده نیست، این و آن نیست، خدایی که مهربان است، من و شما را میبیند. خدایی که با ماست، مینشینیم با ماست، برمیخیزیم با ماست، در نماز با ماست، در گفتگوهای پنهان با ماست، حاضر و ناظر بر همه حرکات و سکنات ماست. برادرها، تنها برای او عمل کنیم ، او را در نظر داشته باشیم و از عنایت او ناامید نشوید، بلکه خداوند عاقبت همه ما را به شهادت ختم کند بی حسرت‌ از جهان‌ نرود‌ هیچکس به‌ در الاّ شهید عشق به تیر از کمان دوست 📚منبع : پرواز پای دماوند ، ص۱۵۵ و ۱۵۶ @rishehaye_andisheha 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹
🌹مجسمه های محترم ساکت! می خواهند از قاسم سلیمانی ها و محسن فخری زاده ها مجسمه هایی بسازند که محترم باشد، اما چیزی نگوید آیا میشود گفت با سلیمانی و فخری زاده در حیاتشان چه بحث ها میشد و پس از تکه تکه شدنشان بود که «قاسم جان» و «آقا محسن» شدند 📝 دکتر حسن رحیم‌پور‌ازغدی 📚منبع : پرواز پای دماوند ، ص۱۵۴ @rishehaye_andisheha 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹
آداب بندگی ج۲۴.mp3
6.57M
😔 أهون الناظرین الهی ، تو اهون الناظرین نیستی من غافل ترین منظورم 😔 @rishehaye_andisheha 📿 🤲📿 📿🤲📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 هم علی، هم فاطمه پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست‌شناسایی نامت زینب من‌در‌ادراک‌شکوه‌تو سرم میسوزد جبرئیلم همه بال و پرم می سوزد من‌دراعماق خیالم چه‌بگویم از تو من‌در‌این‌مرحله لالم‌چه‌بگویم از تو چه‌بگویم؟به‌خداازتو‌سرودن سخت است هم‌علی‌بودن‌و‌هم‌فاطمه‌بودن‌ سخت است چه بگویم؟‌که خداوند‌ روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست 📝 سید حمیدرضا برقعی @rishehaye_andisheha 🌺 🌸🌺 🌺🌸🌺
آداب بندگی ج۲۵.mp3
5.8M
🌹نماز شکسته همه نماز ها را باید شکسته خواند الهی ، گر تو دلم را بشکنی از من چ بشکن بشکنی @rishehaye_andisheha 📿 🤲📿 📿🤲📿
🌹السلام‌علیک‌یا أخت‌ولی الله نیازنیست‌به‌باده،نیاز نیست به خم شراب شور اگر خواستی بیا تا قم 🔗نائب الزیارة همه رفقای کانال در محضر حضرتشان هستم @rishehaye_andisheha 🕌 🌹🕌 🕌🌹🕌
🌹 قطار روضه ها گاهی الفاظ در یک بستر روضه خیز، دست به دست هم میدن تا بساط روضه را به پا کنن، حالا تو‌‌ فکر کن روز ولادت حضرت عقیله، از مشهد راهی قمی، اون وقت رفقات تو قطار میخوان براشون روضه بخونی. فقط کافیه سرت رو تو محله واژه های بخش قبلی یه لحظه بالا بیاری ، میبینی زمین و زمان داره فریاد میزنه روضه روضه خواهرانه اس ، روضه آمدن و نرسیدن یا دویدن و دیر رسیدن. اون وقته که زائرانه به دست شعر بساط روضه کربلا رو در محضر حضرت معصومه پهن میکنی : تو‌ رفتی و نرسیدی ، رسید حضرت زینب تو آمدی و ندیدی، چه دید حضرت زینب؟ تو آمدی ، ندویدی ؛ دوید حضرت زینب دل از رضا نبریدی ، برید حضرت زینب @rishehaye_andisheha 🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹
♨️ قسمت ششم : فاز سنگین «فازش چیه ؟» ای که درباره دل گفته بودم، میتونست یه اعتراض باشه که رفته تو جلد سؤال امّا‌ یه سؤال شد که رفت تو جلد خودم و حسابیِ حسابی خاطره هام رو شخم‌ زد، یادم اومد از یه خداحافظی مجازی، که فرصت‌نکردیم جوابش رو بدیم. بیچاره رفیقم، خیییییلی دوسش داشت، روزش تقسیم میشد به دوبخش ، یه بخشیش رو با خودش بود و یه بخشیش رو با خیالش، حتی حاشیه کتاب هاشم از پس لرزه های محبتش قسر در نمیرفتن، همه رو آروم آروم رها کرد تا یکی از این همه رو داشته باشه، اما چشمش روز بد دید ، روزی که بعد کلی لاو ترکوندن یه طرفه، طرف مقابل به جای گفتن، عمل کرده بود : بلاک و تمام . کلی به این در و اون در زد که یه جوری برش گردونه ولی هیچ دری براش باز نشد، فاز عکسای پروفایلش روز به روز سنگین و سنگین تر میشد، تا این که یه روز تو بیوش نوشت : «دیگه تاب بیتابی ندارم، خدافظ»؛ آخه از کجا باید میفهمیدیم وسط یه عالم جمله بی حس دنیای مجازی، این جمله پشتش کلی درد داره ، ما نفهمیدیم و دیر شد اما چرا دلش با یه سلام به سراغ خداحافظش نرفته بود، چرا بهش نگفته بود، اونی که از اینجا میره خود بیتابته و بیتابی مال جسمت نیست که با مرگ پیش ما بذاری و خودت خوشحال در بری، شنگول، اونی که باید باهاش کات کنی بدنت نیست؛ بیتابیه پس واستا و جون بکّن تا اونو از خودت بکّنی. بعد زیر و رو شدن خاطره هایی که یکیشو براتون گفتم، «فازش چیه؟» رو برق سه فاز گرفت، مرد قصّمون حرفش دوتا شد و اون سؤال تعجبی تبدیل شد به یه تشکر داش مشتی : دمت گرم حضرت دل ، تو این تنهائیا تنهامون نذار 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha ✍ 💔✍ ✍💔✍
♨️ قسمت هفتم : دکتر بازی دفعه اولم نبود که کشتیام غرق میشد ، بار اولم نبود که جونم به خاطر این همه غذاهای چرتی که به خوردش میدادم، حالت تهوع داشت و با زبون خوش فریاد میزد: بابا این چیزایی که میخوای منو باهاش بسازی، داره فاتحمو‌ میخونه، امّا دفعه اولم بود که این صدا تو نطفه خفه نمیشد، دفعه اولم بود که اعتراض درونم علیه خودم این قدر داشت گسترده میشد آخه خسته شده بودم از همه نسخه هایی که دردی از دردای نویسندشونم درمون نمیکردن ، نسخه هایی که به جای گرفتن دسته گل به آب افتاده، سعی میکردن سوت زدن و طبیعی کردن رو یادم بدن؛ ضد حساسیت که مشکل رو برطرف نمیکنه، فقط هشدارامون رو غیر فعال میکنه و گوشی وجودمون رو میذاره تو حالت سقوط. هر بار که دل و دارودسته اش میومدن تو کافه خنده های الکی و میزدن زیر میز و همه چیز رو به هم میریختن، تا میومدم کرکره ها رو بکشم پایین و با حضرت دل خلوت کنم ، یه عده از رفقای دل سوز ، میریختن سرم و از چیه داداش تو لکی و نبینیمت این جوری ، قدم به قدم میرفتن سمت نسخه هایی که لبخند چپه شده رو برگردونن سرجاشو و دل رو از کافه ظاهر بندازن درون درون درون، یه جایی که حالا حالاها صداش به گوشم نرسه و بساط قهقهه هام رو به هم نزنه، این نسخه های ناموفق، خرجِ گرفتن یه نسخه پر هزینه از دست جناب تجربه شد : دردت نهفته به ز طبیبان مدّعی باشد که از خزانه غیبت دوا کنند 📝 نویسنده : مهدی ابراهیمی @rishehaye_andisheha ✍ 💔✍ ✍💔✍
آداب بندگی ج۲۶.mp3
8.36M
🌹هیس ، قرار دارم عروس دولت قرآن ، حجاب آنگه براندازد که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا والصلوة کذلک @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿
نفی خواطر.pdf
429.1K
🌹کنتُ بوّاباً لقلبی جزوه بالا : یا همان قدسِ شریفِ اهالی جهاد اکبر است.‌ ان شاءالله که با پاکسازی آسمانش و حضور هواپیماهای جنگی عشق ، تمام مراکز خودخواهی جانمان با خاک‌ یکسان شوند @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿
آداب بندگی ج۲۷.mp3
5.76M
🌹بی سحر بی خبر ز زهد نیست به میخانه گر نمی آیند هلاک بستر گرمند و مرده خوابند @ebrahimi_mahdi110 📿 🤲📿 📿🤲📿