#مازندران_شناسی
#کوه
#قارن
قارن_کوه
📌ویژه ی دانشجویان، پژوهشگران و اصحاب قلم
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4049
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#مازندران_شناسی
#کوه
#قارن
قارن_کوه
📝قارن کوه کجاست؟
✍بخش باستانی و کوهستانی طبرستان است که از چلاو تا مرز شهریار کوه (پریم) را در بر می گرفت و شاهان آن را ملوک الجبال می خواندند.
قسمت کوهستانی #بندپی نیز زیرمجموعه ی آن بود چنانکه در حدود العالم تألیف (۳۷۲ ق) درباره ی رود بابل که از کوه های بندپی سرچشمه می گیرد آمده است: «دیگر رودیست باول خوانند از کوه قارن برود و بر مامطیر بگذرد و اندر دریای خزران افتد» (۵) و در جای دیگر کوه قارن را چنین می شناساند ناحیتی ست کی مر او را ده هزار و چیزی ده ست و پادشایی او را سپهبد شهریار کوه خوانند و این ناحیتی ست آبادان و بیشتر مردم وی گبرکانند و از روزگار مسلمانی باز پادشایی این ناحیت اندر فرزندان با و است» (۶) وجه تسمیه ی آن به نام اسپهبد قارن پسر اسپهبد سوخرا است که در روزگار انوشیروان به همراه او در ۵۷۱ - ۵۷۰ میلادی به #آمل آمد و به فرمان وی به پادشاهی آن ناحیه منصوب شد و بیش از ۲۵۰ سال حکومت وی و جانشینانش پایید. آخرین شان اسپهبد مازیار بود که در ۲۲۴ ق به دست سپاه عباسیان (طاهریان) فرو کوفته و در بغداد بر دار شد. (۷)
با توجه به قرار گرفتن بندپی در جبال قارن از رخدادهای آن نیز بی نصیب نبود.
(ص ۶۸)
📝پانویس:
۵. ....حدود،العالم به کوشش منوچهر ستوده ،تهران طهوری، ۱۳۶۳، ص ۱۰۱.
۶. همان، ص ۱۴۷
۷. اردشیر ،برزگر ، تاریخ ،تبرستان ج ۲ تصحیح و پژوهش محمد شکری ، فومشی چاپ دوم، ۱۳۸۸، ص ۲۷۳ و ۷ -۶۴۲.
📚منبع:
بندپی (سرزمین، تاریخ، فرهنگ)
#یوسف_الهی | #شهرام_قلی_پور_گودرزی | طرح جلد و صفحه آرایی علیرضا علی نژاد | ناشر رسانش نوین | لیتوگرافی: فیلم گرافیک | چاپ متین: صحافی افشین | شمارگان: ۱۵۰۰ نسخه | چاپ اول، تهران ۱۳۹۳
شابک ۱ - ۴۳ - ۶۸۲۶ - ۶۰۰ - ۹۷۸
🖊#علی_اکبر_عنایتی، دانشجوی دکترای تاریخ ایران دوره اسلامی:
از زمان خسرو اول شاهنشاه ساسانی و به واسطه حکومت قارن پسر سوخرا بر بخشی از سرزمین کوهستانی پتشخوارگر، این بخش کوهستانی به کوه قارن شهرت یافت .در قرون اولیه اسلامی کوه قارن به بخشهای دیگری چون کوه شروین، شهریار کوه ، کوه ونداد هرمزد ،هزار گری یا هزار جریب تقسیم شد.
پتشخوارگر در زمان ساسانیان بنابر روایت بند هشن به کوههای تبرستان و گیلان گفته می شد و حاکمان آن لقب پتشخوارگر شاه داشته اند که اسپهبدان تبرستان پس از اسلام این لقب را حفظ کرده،به طوری که آل باوند و آل قارن را گرشاه یا ملوک الجبال نامیده اند .در منابع تاریخی و جغرافیایی کوه قارن ناحیتی آبادان ذکر شده که فریم و شهمار از شهرهای آن به حساب می آمده است .سرزمین باستانی کوه قارن از لاریجان تا کوههای استرآباد را در بر می گرفته است .
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4049
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🖊#حامد_خلیلی_ازنی:
📝جغرافیای تاریخی کوه قارن
#کوه
#قارن
#قارن_کوه
📜مورخان وجغرافیا نویسان قرون اولیه اسلامی ومورخان طبری رشته کوههای شرقی البرز راپایگاه ومقر دو خاندان قارن و باوند برشمرده اند. وبدین سبب آنان را «گرشاه» و «ملوک الجبال» خوانده اند . همچنین از پریم یا #فریم به عنوان دژ یا شهری در کوه قارن یاد کرده اند که گویا مرکز فرماندهی این دو خاندان بوده است .
📌رشته کوههای شرقی البرز را با نامهایی چون کوه قارن ،کوه شروین ،شهریار کوه ،هزارگری یا هزار جریب ذکر کرده اند که بخشی ازسرزمین بزرگ کوهستانی « پتشخوارگر» بوده است . به واسطه این نام اسپهبدان قارنوندی و باوندی لقب «پتشخوارگرشاه» نیز داشته اند .
📌از آنجاییکه شناخت این نواحی وقلمرو فرمانروایان آن محقق تاریخ را در بررسی حوادث و رویدادهای تاریخی منطقه به راه صواب رهنمون می سازد . لذا در فصل نخست سعی بر شناسایی وبررسی جغرافیای تاریخی این سرزمین وجستجو درباره نامهایی چون پتشخوارگر ، کوه قارن ،شهریار کوه ،و هزار گری (هزار جریب) شده است .
🏔#پتشخوارگر :
✍درسال ۶۷۳ ق . م سپاهیان آسار حادون شاه آشور در یک سلسله عملیات جنگی به سرزمین موسوم به #پاتوش_آری (Patush Arri) یا پاتشوعارا ، که جزئی از کشور مادهای دور دست بوده ، رسیدند.(۱)
📌آسار حادون در #کتیبه خود از سرزمین پاتوش آری چنین سخن می گوید: «اما سرزمین پاتوش آری بر کران کویر نمک در خاک مادهای دور دست که کوه بیکنی (دماوند) در کنار آن نهاده است، کوه سنگ لاجورد ، که هیچ یک ازنیاکان پادشاه من پادر خاک آن نگذاشته بودند.» (۲)
📌این نام درزمان هخامنشیان تحت عنوان پیشوارش یا پتشوارش در کتیبه داریوش اول آمده و در زمان سامانیان ، براساس کارنامه اردشیر بابکان نام آن پتشخوارگر بوده است . این سرزمین در اوستا بخشی ازرشته کوههای « اوپی ری سئنا» یا اپارسن دانسته شده است .
در کتاب جغرافیدان یونانی ، استرابون با عنوان « پراخواتراس» ذکر شده که همان رشته کوههای البرز بوده واقوام گیل ، کادوسی و آماردی در نواحی شمالی آن سکونت داشته اند. پروکوپیوس مورخ بیزانسی نیز از کیوس برادر انوشیروان تحت نام پتشخوار شاه یاد می کند .(۳)
📌این نام درنوشته های مورخان اسلامی به صورت فرشوا ذگر، فرشوازجر وبدشوارگر آمده است.
📌در تاریخ تبرستان ابن اسفندیار راجع به نام فرشوادگرچنین می خوانیم:«حد فرشوادگر، آذربایجان وسرو تبرستان وگیل ودیلم وری وقومش ودامغان وگرگان باشد واول کسی که این حد پدید کرد منوچهر شاه بود .» (۴)
📌اولیاء الله آملی فرشوارجر را لقب تبرستان دانسته است .(۵)
📌میر ظهیر الدین مرعشی نیز تبرستان را درون فرشوارگر و فرشوارگر راشامل آذربایجان ، گیلان ، تبرستان ،ری وقومش(سمنان) می داند. (۶)
📌ابن اسفندیارمعنی فرشواذ را « باش خوار ای عش سالماً صالحاً » بیان می کند. (۷) یعنی عیش کن به سلامت. (۸) وی همچنین فرشواذگر را از سه جزء_ فرش + واذ + گر_، برشمرده وفرش را هامون ، واذ را کوهستان وگریا جر را دریا و سرزمین فرشواذجر راسرزمین کوه ودشت ودریا می خواند ،همچنین خاطر نشان می سازد، به لغت قدیم جر یا گر معنی کوهستان را که برآن کشاورزی می کرده اند نیز می داده است .(۹) ازاین رو به خاندان قارن (آل سوخرا ) که حاکم بخشی از فراشواذ گر بوده اند جرشاه یا گرشاه یا ملک الجبال می گفتند .(۱۰)
📌براساس نامه تنسر در زمان به سلطنت رسیدن اردشیر یکم ساسانی ، جُشنسف یاگُشنسب شاه(گشتاسب) بر پتشخوارگر حکمرانی داشته و عنوان پتشخوارگرشاه راداشته است .
بنابر کارنامه اردشیر بابکان پتشخوارگر از بخشهایی بوده که برای اردوان شاهنشاه اشکانی سپاه تهیه می کرده است. (۱۱)
📌سعید نفیسی بر اساس داستانی از کارنامه اردشیر بابکان« پذشخوار» را از مقامات مهم عصر سامانیان بر شمرده است که وظیفه اش مراقبت از خوراک شاهنشاه بوده وپیش از او خوراک وی می خورده تا ازعدم آلودگی به زهر اطمینان حاصل کند . به نظر نفیسی « پذش» به معنی پیش و «خوار» از فعل خوردن است. (۱۲)
ولی براساس نوشته های دیگر محققان «خوار» نام سرزمین ورامین فعلی است وپذش یا پتشخوارکوه روبروی خوار را می گفته اند.
📌به نظرمحمد حسن خان اعتمادالسطنه، فرشوات گر به مرور زمان دچار تحریف وتخفیف شده به سوات یا سواد تبدیل شده و نام سوادکوه مآخوذ ازآن است.
سعید نفیسی نیز برهمین عقیده است ونام سوادکوه امروزی را برگرفته از فرشوادگر یا پتشخوارگر باستانی می داند . (۱۳)
این تعبیر به نظر درست نمی آید زیرا بنابه قول ابن اسفندیار پتشخوارگر سرزمین کوهستانی وسیعی بوده و سوادکوه که درروزگار قرون اولیه اسلامی کوه قارن خوانده می شد بخشی ازآن بوده است.
@edmolavand
"جغرافیای تاریخی کوه قارن" http://chahardangeh.blogfa.com/post/143
ادامه👇👇
#مازندران_شناسی
#کوه
#قارن
قارن_کوه
دیگر اینکه نام پتشخوارگر عصر ساسانی که در قرون اولیه اسلامی ازآن به فرشواذگر نام برده شده دیگر استفاده واستعمال نشده وبه تدریج ازرونق ورواج افتاده است.
📌ابن خرداد به در المسالک و الممالک «بدشوارگر» رایکی از شهرهای تبرستان برشمرده است .(۱۴) البته واضح است که او دچار اشتباه شده ، زیرا درهیچ یک از منابع از شهری بدین نام یاد نشده بلکه همواره تاکید شده که بدشوارگر یاهمان پتشخوارگر منطقه وسیعی بوده است .
پتشخوارگر از سه جزء _پتش+ خوار + گر_ تشکیل یافته و کوهی است که در پیش ولایت خوار واقع بوده(۱۵) و یا کوههای کم درختی است که روبروی دره خوار قرار دارد. (۱۶) برخی آنرا ازسه جزء _پئیتیشخ + وار + گر_ به معنی ناحیه ای که در بردارنده کوه ودشت ودریاست خوانده اند. (۱۷)
📌بنابراین باتوجه به منابع تاریخی سرزمین پتشخوارگر، منطقه ای وسیع بوده که شامل رشته کوه البرز میشده ، و به تدریج این نام تنها برای بخش مرکزی وشرقی آن یعنی کوههای لاریجان،بندپی،لفور،سوادکوه ، هزارجریب وبخشی ازفیروزکوه ودماوند به کار رفته است .
🏔 #کوه_قارن :
نام این کوه از اسپهبد قارن فرزند سوخراگرفته شده(۱۸) واز زمان خسروانوشیروان ساسانی بدین نام خوانده شده است. برخی از مورخان این سرزمین را مقر فرمانروایی آل قارن وعده ای دیگر آنرا مرکز حکومت باوندیان دانسته اند. این ناحیه، سرزمینی کوهستانی است که از کوههای لاریجان شروع شده، بخش بندپی، لفور و سوادکوه وهزارجریب باستانی را دربر می گرفته که همان پتشخوارگر بوده است .(۱۹)
📌در کتاب جغرافیای حدودالعالم درمورد کوه قارن چنین میخوانیم:« کوه قارن، ناحیتیست کی مراورا ده هزار وچیزی دهست وپادشاهی او را سپهبد شهریارکوه خوانند واین ناحیتیست آبادان وبیشتر مردم وی گبرکانند واز روزگار مسلمانی باز پادشایی این ناحیت اندر فرزندان باو است.» (۲۰)
📌مسعودی جای کوه قارن را بین سرزمین قومس وتبرستان میداند،(۲۱) ابودلف آن را متصل به ری ودماوند (۲۲)ومحمدحسن خان اعتمادالسطنه آن را درحدود ری ومازندران دانسته میگوید:«و آن را جبل عام والبرز خوانند،کوهی عظیم وممتد است وآن راکوه قارن وکوه قاف نیز گفته اند.»(۲۳) یاقوت حموی کوه قارن را محلی در جبال دیلم ومقر آل قارن ذکر میکند. (۲۴)
📌لسترنج ناحیه کوهستانی قارن را نزدیک فادوسبان ومرکز حکومت دودمان قارن برشمرده است.(۲۵)
📌بنابر نوشته های پیشینیان،کوه قارن ناحیه ای آبادان بوده که بیش از ده هزار آبادی داشته است.(۲۶)البته اصطخری ذکر کرده که درکوههای قارن شهرها ودیه های بسیاری نبوده به جز شهرهایی چون سهمار( شهمار یا سامار)و #فریم(پریم) که به یک منزل از ساری فاصله داشته اند.(۲۷) ابن حوقل درصورة الارض مینویسد:« سراسر جبال قارن قریه هاست وجز شهمار که دریک منزلی ساری است شهردیگری ندارد ومسکن آل قارن در سرزمینی به نام بریم است که مرکز فرمانروایی آنان است وقلعه و ذخایرشان درآنجاست و از روزگار ساسانیان حکومت به دست مردم کوهستان است.»(۲۸)
📌یاقوت حموی نیز به همین مطلب اشاره داشته وشهمار وفریم را از شهرهای کوه قارن دانسته است.(۲۹)
📌مؤلف حدود العالم در مورد شهمار گوید:«شهریست خرد هم ازاین ناحیت و از وی آهن وسرمه وسرب بسیار خیزد»(۳۰)ولی لسترنج آنرا آبادترین شهر کوه قارن دانسته که مسجد جامع منحصر به فردی داشته است.(۳۱)
📌اردشیر برزگر محل شهر شهمار را چسبیده به روستای میانا در دودانگه شهرستان ساری معرفی کرده است.(۳۲)
📌شهر فریم را برخی از مورخان دژی دانسته اند،درحدود العالم می خوانیم:«قصبۀ این ناحیتست مستقر سپهبدان بلشکرگاهی است بر نیم فرسنگ ازشهر و ... »(۳۳)
📌ابن اسفندیار پریم را یکی از شهرهای کوهستانی که دارای مسجدجامع ومصلی وبازار است نام میبرد.(۳۴)
📌یاقوت حموی فریم را مرکز فرمانروایی آل قارن دریک منزلی ساری بر شمرده است.(۳۵)
📌حمدالله مستوفی درمورد فریم مینویسد:«بعضی از قومس گرفته اند وبعضی ازتوابع مازندران واکثر اوقات داخل ساری میباشد وبه والی او تعلق دارد.»(۳۶)
📌ولادیمر مینورسکی فریم را اقامتگاه شاهزادگان بنی قارن واقع در کنار شاخه غربی رود تجن دانسته است.(۳۷)
📌سیدحسین بنافتی درشجره الامجاد فریم را چنین معرفی میکند:« پریم و آن شهر کوچکی بود باحصار آجری شبیه به قلعه واقع در جلگه ای موسوم به پریم، جنب رودخانه اشک سمت شرقی شمالی که این مکان فعلا معروف است به شهر دشت فی الجمله آثار در آن مکان باقی است.»(۳۸)
📌بارتولد فریم رادر جبال قارن وقلعه آن رامقر خداوندان محلی این ناحیه برشمرده.(۳۹) مایلز نیز فریم را دژی در کوههای قارن در دامنه های شمالی دماوند در جنوب آمل معرفی کرده است.(۴۰)
📌لسترنج ، فریم را استوارترین دژ دودمان قارن که از زمان ساسانیان درتصرفشان بوده میداند. وی ذکر میکند در هیچ یک از کتب مسالک به طور دقیق محل آن تعیین نشده است .(۴۱)
@edmolavand
ادامه👇👇
#مازندران_شناسی
#کوه
#قارن
قارن_کوه
✍اعظمی در مقاله خود درمورد فریم چنین نتیجه می گیرد :« می توان قبول کرد که فریم دژی در کوههای مشهور به قارن بوده چه شهریارکوه که ابن اسفندیار آنرا کوهی واقع در فریم در جنوب ساری وسرراه دامغان به تبرستان ذکر کرده،کوهی ازرشته جبال قارن بوده است .»(۴۲)
📌ابن رسته نام وندادهرمز اسپهبد آل قارن را به بخشی از کوه قارن که برآن فرمانروایی داشته، داده وآن ناحیه را به نام او کوه وندادهرمز خوانده است .(۴۳)
📌زرین کوب درمورد جبال قارن چنین می نویسد :«در مشرق ولایت رویان،جبال قارن بود با نزدیک ده هزار آبادی، که دامنه شمالی آن به نواحی آمل وساری می رسید و بلندیهای جنوبی آن بر دشتهای قومس اشراف داشت وتمام آن شامل نواحی هزارجریب وسوادکوه وجبال لاریجان کنونی بوده . از این جمله جبال ونداد هرمزد شامل قسمتی از کوههای هزار جریب می شد. #لفور(= لبوره) وهرمزآباد دژهای عمده آن به شمار می آمد وهرمزآباد که قصر برخی ازفرمانروایان خاندان قارن ـ ازجمله مازیارـ درآنجا بود وبا ساری وآمل به یک اندازه فاصله داشت نیز به همین کوه ها مربوط می شد . پاره کوه دیگر از این جمله که جبل شهریار ، شهریارکوه خوانده می شد نیز بخشی از دودانگه هزارجریب به شمار می آمد . شهر عمده آن شهمار بود اما قلعه آن که تختگاه فرمانروایانش محسوب می شد پریم(= فریم) نام داشت ودر جنوب ساری واقع بود. محلی هم به نام طاق دراین پاره کوه وجود داشت که از قدیم جایگاه خزاین وپایگاه دفاع این جبال به شمار می آمد. بخش دیگری از جبال قارن،در محل سوادکوه کنونی،شروین کوه یا جبل شروین خوانده می شد و دامنه های جنوبی آن تابه حدود قومس گسترش داشت . گردنه یی به نام شلفین نیز که سوادکوه وفیروزکوه را از هم جدا می سازد گویا هنوز نام آن را درتلفظ عامیانه ضبط وتحریف یافته خویش نگه داشته باشد . درقلمرو جبال قارن لاریجان از قدیم ترین شهرهای کوهستانی تبرستان محسوب می شد و قلعه یی استوار داشت.»(۴۴)
📌در ده تالیور در پریم اسپهبد سرخاب پسر باو قصر وگرمابه ومیدان ساخت واسپهبد شروین باوندی عمارتهای بیشتری درآن ساخته که ابن اسفندیار آن آثار را در اواخر قرن ششم هجری دیده است .(۴۵)
📌از دژهای مهم فریم قلعه کوزا دارای اهمیت بوده است، ابن اسفندیار محل این قلعه را در نزدیکی روستای تالیور ذکر کرده می گوید : «دهکده تالیور به پایان قلعه کوزا است»(۴۶)
ذکریا قزوینی در آثار البلاد و اخبارالعباد آنرا این گونه توصیف می کند : «قلعه ای است درتبرستان، ازعجایب دنیا. بسیار بلند وعالی . ابر، به قلۀ او نرسد وبا ستاره سرگوشی کند. چندان منیع وحصین است که فکر متین ازترتیب مقدمات استخلاص او عاجز ماند. هیچ چشم بیننده ای چنین جایی وحصنی ندیده وهیچ گوشی چنین قلعه ای متین در ربع زمین نشنیده .»(۴۷)
برزگر در تاریخ تبرستان نام کنونی قلعه کوزا را کیزا در دودانگه ساری و در سمت جنوبی روستاهای میانا وپاچی ذکر می کند .(۴۸)
📌بخش دیگر از جبال قارن ،هزار گری یا هزارجریب است. ابن اسفندیار هزارگری را یکی از شهرهای کوهستانی تبرستان دانسته که دارای مسجد جامع ،مصلی وبازار بوده است .(۴۹)
📌برزگر در مورد هزارگری چنین نوشته است :« دومین بخش خاوری غارنکوه است واز خاور به شاهکوه وباختر به سوادکوه وشمال به شهرهای شاهی [قائم شهر] وساری وبندرگز واز جنوب به سمنان ودامغان وبستام چسبندگی دارد ورودهای تجن و تلار و نکا ازکوه های هزار گری سرچشمه گرفته واز نزدیکی های ساری و شاهی ونکا گذشته،به دریای خزر ( مازندران ) می ریزد. کوه تاریخی شهریار کوه به نام اسپهبد شهریارباوند(یکی از شاهان دسته یکم از خاندان باوندی درهزارگری) دراین بخش جای دارد .»(۵۰) هزارجریب امروزه به نواحی کوهستانی شهرستانهای نکا و بهشهر اطلاق می شود .
📌از آنچه تا به حال آورده شد می توان نتیجه گرفت، کوه قارن سرزمین کوهستانی وسیعی بین لاریجان تا استراباد(گرگان امروزی) بوده وتا قرن نهم هجری نیز بدین نام خوانده می شده است. (۵۱)
📌همانطور که پیشتر آمد، نام کوه قارن ازقارن پسرسوخرا (سوفزا) وزیر قباد شاهنشاه ساسانی گرفته شده که در عصرخسروانوشیروان به حکومت این ناحیه گمارده شد،حکومت فرزندان قارن تازمان مرگ مازیار (۲۲۴ هـ ) به طول انجامیده است. از سوی دیگر دربخشی ازکوه قارن، باو که مورخان نسبتش را به قباد ساسانی رسانده ا ند درسال ۴۵ هـ . ق حکومت خاندان باوند را آغاز نموده که تا سال ۷۵۰ هـ .ق به درازا کشیده است. در دوره نخست حکومت خاندان باو بر جبال قارن، نام بخشهای مرکزی آن به کوه شروین وشهریارکوه تغییر یافته است. این نامها نیز ازاسپهبدان آل باوند یعنی اسپهبد شروین و اسپهبد شهریار برگرفته شده است . بدین ترتیب کوه قارن که خود بخشی از سرزمین بزرگ و باستانی پتشخوارگر بوده کوههای آمل ،بابل ، سوادکوه ، ساری ، نکا و بهشهر امروزی را در بر می گرفته است .
@edmolavand
ادامه👇👇
#مازندران_شناسی
#کوه
#قارن
قارن_کوه
📝پاورقی فصل اول :
۱-تاریخ ماد، دیاکونوف، ترجمه کریم کشاورز ، علمی فرهنگی، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۷،ص۲۴۳ وجغرافیای اداری هخامنشیان، آرنولد توین بی،ترجمه همایون صنعتی زاده،بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، تهران،۱۳۷۹،ص۶۸
۲- ایران درسپیده دم تاریخ،جورج کامرون،ترجمه حسن انوشه، علمی وفرهنگی،تهران، ۱۳۷۴،ص۱۳۲
۳- جغرافیای تاریخی ایران باستان،محمدجوادمشکور،دنیای کتاب،تهران،۱۳۷۱،ص۳۲۳
۴-تاریخ تبرستان،ابن اسفندیار،تصحیح عباس اقبال،پدیده خاور،تهران،۱۳۶۶،ج ۱، ص۵۶
۵- تاریخ رویان،اولیاءالله آملی،تصحیح عباس خلیلی،کتابخانه اقبال،تهران،۱۳۱۳،ص۲۷
۶- تاریخ تبرستان ورویان ومازندران،میر ظهیر الدین مرعشی،به کوشش محمد حسین تسبیحی،شرق ،تهران، ۱۳۱۶،ص
۷- تاریخ تبرستان،ج۱،ص۵۶
۸- تاریخ تبرستان ورویان ومازندران، ص
۹- تاریخ تبرستان،ج۱،ص۵۶
۱۰- تاریخ رویان،ص۲۷ وآثارالباقیه عن القرون الخالیه،ابوریحان بیرونی،ترجمه اکبر دانا سرشت،ابن سینا، تهران،۱۳۵۲،ص۶۳
۱۱- ایرانشهر برمبنای جغرافیای موسی خورنی،یوزف مارکوارت،ترجمه مریم میر احمدی،اطلاعات،تهران ، ۱۳۷۳، ص۲۴۵
۱۲- تاریخ تمدن ایران ساسانی،سعید نفیسی،به اهتمام عبدالکریم جربزه دار،اساطیر،تهران،چاپ اول،۱۳۸۳،ص۳۰۵
۱۳- التدوین فی احوال الجبال شروین(تاریخ سوادکوه مازندران)،محمد حسن خان اعتماد السطنه،تصحیح مصطفی احمد زاده،فکر امروز، تهران، چاپ اول،۱۳۷۳،ص۲۲ وتاریخ تمدن ایران ساسانی،ص۳۰۶
۱۴- المساک والممالک، ابن خردادبه،ترجمه دکترحسین قره چانلو،ناشر مترجم،تهران،چاپ اول،۱۳۷۰،ص۹۶
۱۵- جغرافیای تاریخی ایران باستان،ص۳۲۳
۱۶- «ریشه یابی نام های مازندران ،تبرستان وپتشخوارگر»اسدالله عمادی، دوفصلنامه پژوهشی علوم انسانی ره آوردگیل،سال اول،شماره یکم اسفند۱۳۸۲،ص۱۷۰
۱۷- پژوهشی در زمینه نامهای باستانی مازندران،سید حسن حجازی کناری، روشنگران،تهران،۱۳۷۲،ص ۴۵و۴۴
۱۸- تاریخ تبرستان و رویان ومازندران،ص۵۹
۱۹- مازندران واستراباد،یاسنت لوئی رابینو،ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی،علمی وفرهنگی، تهران، ۱۳۸۳،ص۲۳
۲۰- حدودالعالم من المشرق الی المغرب،مؤلف مجهول،به کوشش دکتر منوچهر ستوده،طهوری،تهران، ۱۳۶۲،ص۱۴۷
۲۱- التنبیه والاشراف،ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، ترجمه ابوالقاسم پاینده،علمی فرهنگی،تهران،۱۳۸۱، ص۴۹
۲۲- سفرنامه ابودلف درایران،با تعلیقات وتحقیقات ولادیمیر منیور سکی،ترجمه ابوالفضل طباطبایی، فرهنگ ایران زمین،تهران،۱۳۴۲،ص۷۶
۲۳- مرآة البلدان ، محمدحسن خان اعتمادالسلطنه،تصحیح دکتر عبدالحسین نوایی ومیر هاشم محدث، دانشگاه،تهران،۱۳۶۷،ج۲،ص۱۰۱۱
۲۴- معجم البلدان،یاقوت حموی،داراحیاءالتراث العربی،بیروت لبنان،۱۹۷۹م۱۳۹۹ه،ج۴،ص۲۶۰
۲۵- جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،لسترنج،ترجمه محمودعرفان، علمی فرهنگی، تهران،چاپ۳ ،۱۳۶۷،ص۳۹۸
۲۶- حدودالعالم من المشرق الی المغرب،ص۱۴۷
۲۷- ممالک ومسالک،ابواسحق ابراهیم اصطخری،ترجمه محمدبن اسعدبن عبدالله تستری،به کوشش ایرج افشار،بنیادموقوفات دکتر محمود افشار ،تهران،۱۳۷۳،ص۲۱۵
۲۸- صوره الارض،ابن حوقل،ترجمه دکترجعفرشعار،بنیاد فرهنگ ایران،تهران،؛۱۳۴۵،ص۱۱۹
۲۹- معجم البلدان،ج۴،ص۲۶۰
۳۰- حدودالعالم من المشرق الی المغرب،ص۱۴۸
۳۱- جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،ص۳۹۸
۳۲- تاریخ تبرستان،اردشیر برزگر،تصحیح محمد شکری فومشی، رسانش،تهران،چاپ۱ ،۱۳۸۰،ج۲،ص۶۶
۳۳- حدودالعالم من المشرق الی المغرب،ص۱۴۷
۳۴- تاریخ تبرستان،ابن اسفندیار،ج۱،ص۷۴
۳۵- معجم البلدان،ج۴،ص۲۶۰
۳۶- نزهة القلوب،حمدالله مستوفی،ص۲۲۹
۳۷- سفرنامه ابودلف درایران،ص۱۳۴
۳۸- شجره الامجاد فی تاریخ میرعماد،سید حسین بنافتی،تصحیح فریده یوسفی،شلفین،ساری،۱۳۴۸،ص۲۰
۳۹- تذکره جغرافیای تاریخی ایران،بارتولد،ترجمه حمزه سردادور،توس،تهران،چاپ۲، ۱۳۵۸،ص۲۳۶
۴۰- «فریم پایگاه اسپهبدان باوندی کجاست؟»چراغعلی اعظمی سنگسری،مجله بررسیهای تاریخی، شماره ۱،سال هفتم،۱۳۵۱،ص۴۹
۴۱- جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی،ص۳۹۸
۴۲- «فریم پایگاه اسپهبدان باوندی کجاست؟»ص۵۶
۴۳- الاعلاق النفیسه،ابن رسته،ترجمه وتعلیق حسین قره چانلو، امیرکبیر،تهران،۱۳۶۵،ص۱۷۸
۴۴- تاریخ مردم ایران،عبدالحسین زرین کوب،امیرکبیر،تهران ، ۱۳۷۱،ج۲،ص۳۴۵
۴۵- تاریخ تبرستان،ج۱،ص۱۵۶
۴۶- همان جا
۴۷- آثار البلادواخبارالعباد، ذکریابن محمدبن محمودقزوینی، ترجمه بااضافات ازجهانگیرمیرزاقاجار،به تصحیح وتکمیل میرهاشم محدث،امیرکبیر،تهران،چاپ اول ۱۳۷۳،ص۳۰۶
۴۸- تاریخ تبرستان برزگر،ج۲،ص۶۸
۴۹- تاریخ تبرستان ابن اسفندیار،ج۱،ص۷۴
۵۰- تاریخ تبرستان برزگر،ج۲،ص۶۵
۵۱- تاریخ تبرستان ورویان و مازندران،ص۶۰
📚گردآوری و پژوهش :
_ انجمن جوانان سپيد پارس
_ بخش ديده ور سازه های کهن
_ بانو مهندس ونوشه شکری
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 13:26 توسط حامد خليلي ازني
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶خانم دکتر سهیلا سامی
🔷جراح نخبه مغز و اعصاب
🔶با حدود ۱۰۰۰ جراحی موفق در آلمان
🔷دستیار ۳۵۰۰ جراحی
🔶مسلط به ۴ زبان
❌بعد از سالها حضور در آلمان با جایگاه ویژه و بعنوان جراح فوقتخصص به ایران برگشت تا به کشورش خدمت کند
❌البته چون لباس برهنه نداره و کشف حجاب نکرده و شعار زن زندگی آزادی نمیده طبیعتاً در رسانههای اصلاحات و زرد کاملا بایکوت میشه تا جوان ایرانی با این نخبگان آشنا نشود!
#_کانال_کلیا_سرزمین_من
👇👇
🌸@kolya_sarzamin_man🌸