eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
457 دنبال‌کننده
13هزار عکس
1.8هزار ویدیو
318 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 واحد وزن به زبان تبری یا مازندرانی: 🖍️واحد های اندازه گیری و سنجش و عیار در روستاهای مازندران با توجه به پیشه ی دامداری «چوپانی ، گالشی »و کشاورزی و ،اسباب و اثاثیه ی منازل مسکونی و.کارها و استفاده از ابزارهای گوناگون ، به شرح ذیل مرقوم و تقدیم میگردد ⬇️⬇️⬇️ 🔹اتا تِب شیر =قطره 🔸اتا غلتانگ شربت =غلوب 🔹اِتا کِل مِرغنه=واحد شمارش تخم مرغ 🔸اِتا انگوس تِک راغون=باتوجه به اینکه در گذشته مادران روستایی از کره و روغن حیوانی بعد از شست و شوی سر استفاده میکردند هروقت اگر میخواستند از کسی دیگر مقدار اندک روغن بگیرند. از واحد شمارش «بند انگشت »استفاده میکردند. و میگ گفتند «انگوس تِک »- 🔹اِتا پِشته هیمه= واحد شمارش هیزم 🔸اتا رسن زمین یا ملک= واحدی در متر بود ، برای مساعی و محاسبه ی زمینهای کشاورزی و مراتع و... از رسم و ریسمان استفاده میکردند 🔹اتا کرب ماست سر = گالشهاخامه را برروی تخته چوب مخصوص قرار می دادند ، گاهی هم در ظروف چوبی مخصوص ،که آن را «کشکول یا کجکول »می گفتند 🔸اتا توره جو= توپره که برای اسب و.گاو به کار می رفت 🔹اتا خیک پنیر= واحد شمارش تعداد در کار چوپانی کاربرد دارد 🔸اتا دُم لور=واحد شمارش یک وعده شیری که از گوسفند می دوشند و از آب پنیر آن را می جوشانند«لور»می نامند 🔹اتا تِلِم راغون= واحد معیار گالشها در نصاب کره هست 🔸اتا کَلِز ماست= واحد اندازه گیری و پیمانه ی گالش هست 🔹اتا افتوبه او= واحد و پیمانه ی آب هست 🔸اتا قدره دونه=واحد شمارش و پیمانه کار کدبانوی خانه هست ،قاشق ،کَچه ، پلاکر ، ملاقه ، آبکش. و باشاب ، و بایه و بایدوک و قَدره و.... 🔹اتا استکان چای= واحد شمارش و پیمانه ی چای هست 🔸اتا گِنّه می= واحد شمارش تعداد در پشم گوسفند هست 🔹اتا قلیون هنیشتن= در قدیم با توجه به برنامه ی شب نشینی ،برای بزرگان تهیه و تدارک و چاق کردن قلیان بود .برای تعیین مدت و زمان. می گفتند در حد و اندازه «یک قلیون چاق کردن »قلم کس میهمان ما بود یا میهمانش بودیم 🔸اتا پرقال (دقاله) داهون خال= واحد شمارش و اندازه گیری حریم و.حصار و دیوار 🔹اتا خاک انداز جَره= واحد شمارش و واحد اندازه گیری بود 🔶اتا کیله بینج:واحد شمارش و.پیمانه ی برای محصولات کشاورزی مثل شالی و برنج 🔷اتا دسته کَمِل :واحد شمارش برای تعداد بسته های کاه 🔶اتا فیه جو،گندم،بینج : واحد شمارش در کار محصولات کشاورزی ، 🔷اتا دستِ دِله دو :اندازه ی یک کف دست دوغ 🔶اتا سسکه راغون :کمترین واحد شمارش در مایعات و جامدات است 🔹اتا چکه و اتا بنه سیرو پیاز :واحد شمارش، سیرو پیاز 🔶اتا چکه و اتا کِل اغوز : واحد شمارش گردو 🔷اتا شاب : واحد شمارش در طول 🔶اتا سفره نون : واحد شمارش نان در بسته های پارچه های سنتی بافته ی شده کدبانوهای روستایی بود 🔷اتا تِل نون :واحد شمارش،در مقیاس کوچکترمعادل «تِکّه» در زبان فارسی 🔶اتا تاچه آرد :واحد شمارش،و پیمانه برای بار اسب بود ، تاچه و خِروار، 🔷اتاجوله شیر :واحد اندازه گیری مایعات و ابزار کار چوپان و گالش ، 🔶اتا سِوار نال ، اتا سوار مِخ :واحد شمارش نعل و میخ اسب و قاطر 🔹اتا کِپین چِنّک: واحد شمارش ریسندگی و بافندگی 🔸اتا تَپی پول :یک بسته پول 🔹اتا جینگ کَر:واحد خرمن زدن شالی، در شیوه ی سنتی با اسب ، 🔸اتا لاک «خِرد خار »پِلا :واحد اندازه گیری در خورد و خوراک 🔹اتا بره داهون او :واحد اندازه گیری آب به نسبت زمین کشاورزی 🔸اتا دست لاسه گوشت :واحد شمارش یک تکه گوشت به اندازه ی کف دست 🔹اتا میس چفا:واحد اندازه گیری مشت ، که در حکم پیمانه بود 🔸اتا لول تریاک : واحد شمارش برای تریاک و توتون 🔹اتا چفتر چای :واحد شمارش بسته ی چای 🔸اتا لَفتِکا دونه :واحد شمارش برای مقدار 🔹اتا گوال گنِّم :واحد شمارش کیسه و گونی برای اندازه و مقدار گندم. جو، برنج و... 🔹اتا سِپوک نمک :واحد شمارش برای مقدار بسیار ناچیز. 🔹اتا کارد عسل :واحد شمارش عسل 🔹اتا کَنِّل ماز:واحد شمارش کندوهای عسل 🌹 🖊گرد آوری: https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4065 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
4.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریشه اصطلاح "علّاف" و "الکی" از کجا آمده است؟! ✍الاف به عنوان صفت بیکار برای کسی است و یکی ازاشتباهات رایج  در نوشتار عامیانه است. نوشتن درست  آن علاف است. بر اساس لغت نامه ی معین معنی کلمه‌ی علاف “بیکار و باطل” است در حالی که کلمه‌ی الاف هیچ معنایی ندارد. 📌تعبیر دیگری که معمولا برای آدم بیکار استفاده می‌کنند، عاطل و باطل است. این ترکیب ممکن است گاهی به اشتباه به صورت «آطل و باطل» به کار رود در حالی که صورت درست آن همان عاطل است. بر اساس لغتنامه‌ی معین معنی کلمه‌ی عاطل “بیکار مهمل بیهوده” است. شاید در ابتدا این طور به ذهن برسد این ترکیب یک ترکیب اتباعی است؛ مانند «چیز میز»، «کتاب متاب» یا «اخم و تخم» که در آن یک کلمه‌ی بی معنی بر وزن کلمه‌ی معنادار دیگری استفاده می‌شود. ولی این تصور غلط است و عاطل یک کلمه‌ی معنادار است. ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌍 📜 | | | | 💾https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💌سلام به حضور مدیران محترم کانال جذاب بر مردم فکور و جهادگر آن دیار با صفای رحمت آباد ایران زمین، سر تعظیم و ادب دارم. 📌به تازگی با کانال شما مواجهه شدم. با افتخار منتخبی از مطالب رسانه ی خوبتان در کانال استفاده شده و منتشر خواهد شد. پژوهشگر فرهنگ عامه و اسناد خطی از استان مازندران ۱۴۰۴/۰۲/۰۱ 🌍 📜 | | | | قاسم گرجی: سلام برشما بسیار خوشبخت و خرسندم Mohsen Baker: زنده باشین قاسم گرجی: ممنون از لطف شما Mohsen Baker: سپاس https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4373 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
(قسمت ۷۵) (اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد  میگن بُخچَه، مثل تاقچه که میگن تاخچه  ) 🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم  رحمت آباد🌿 ضرب المثل واصطلاحات محلی: مرد آرَه و زن وارَه موارد استفاده: خلاصه اش اینه که مرد وظیفه اش کسب در آمد برخانواده اس   و خانم خونه وظیفه اش  مدیریت  در آمد شوهر تشبیه شده به جوی آبی که سر راهش یه راه آب برای تنظیم میزان و مسیر خروجی اب قرار گرفته  🌼🌱🪴 👈 لغت نامه  روست غال= غار غال= لونه /  لونه مرغ ، لونه موش و... غال= سوراخ غال غالی= سوراخ سوراخ بهد = باید جیرجیرونک= جیرجیرک قوووت= اصلا هونگیر کُ = عجله کن ، سریع باش مُزِنَّم= گمان کنم 🌼🌹 اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم  درستشو  بگید تا اصلاح کنیم 🌸 آشنایی با روش نامگذاری های قدیم  رحمت اباد وروستاهای اطراف 🌱🌿 این قسمت= روش نام‌گذاری و انواع نام ها 🌼 روش اول: کتاب باز کردن یه زمانی نامگذاری از روی قران مرسوم بود مثلا وقتی یه بچه خصوصا پسر  بدنیا میومد یکی از بزرگان قوم قران رو باز میکرد و یکی از اسامی یا صفات  خدا وند رو که توی اون صفحه بود با رضایت  پدر ومادر بچه  انتخاب می کردن  مثلا اگه کلمه غفار تو‌اون صفحه بود همون رو انتخاب میکردن متنها چون از القاب خدا بود یه کلمه عبد اولش اضافه میکرد مثل عبدالغفار , عبدالرسول ، عبدالصمد، عبدالغنی ، عبدالرضاو..... یه کار دیگه هم که میکردن این بود که چون شناسنامه نبود  در زمان تولد بچه اسم وتاریخ تولدبچه رو یه گوشه قران می نوشتند که یادشون بمونه کی بدنیا اومده روش دوم  :اقتباس از نام اجداد و بستگان برداشتن نام اموات خصوصا بستگان اصلی مثل پدر وپدر بزرگ از رسومات بسیار خوب قدیم بود مثلا اگه اسم پدر یا یکی از اجدادش محمد بود وفوت کرده بود این اسم رو براش انتخاب میکردن 🌹 روش سوم  : انتخاب اسم به دلخواه( که دیگه معلومه) روش چهارم : نام گذاری بر اساس مناسبت زمان تولد الف ـ همزمانی با تولد یکی از ائمه ( نام همون امام رو انتخاب میکردن ب - ماه تولد قمری  بعضی اسمارو باتوجه به زمان تولدشون تعیین میکردن خصوصا در ماه های قمری  مثلا اگه تو ماه رجب بدنیا می اومد میذارشتن رجب یا ماه صفر میذاشتن  صفر  یا صفر علی ماه شعبان می ذاشتن شعبان یا شعبانعلی عید قربان میذاشتن   قربان یا قربانعلی ،حاجی نکته : معمولا اگه کسی اسمی  انتخاب می کرد  که تو بستگانِ نزدیک مثلش بود ، موجب دلخوری اونا میشد  و میگفتن مگه فلانی مرده که تو اسمشو ورداشتی؟ دراین مواقع معمولا یه پسوند یا پیشوند براش انتخاب می کردن که کدورتی پیش نیاد، مثلا اگه محمد بود میذاشتن محمد علی ، محمد رضاو.... پیشوند وپسوند نام زنانه: بَگُم( بیگم ) هم به تنهایی به عنوان اسم استفاده می شد وهم به عنوان پیشوند وپسوند مثل زهرا بگم بیگم در اصل یه کلمه ترکی به معنی «عالی مقامه »که اشراف استفاده میکردن خاتون، سلطان ، بی بی  =  اینها، هم به تنهایی به عنوان اسم استفاده می شد وهم به عنوان پیشوند وپسوند اصلی یا تشریفاتی ، مثل زهرا خاتون ،  زهرا سلطان ،  زهرا بی بی و... پسوند جان = ( صاحب جان ، قمرجان ،خانم جان ، بی بی جان و..) علاوه بر موارد بالا بد نیس بدونید:  ✓ بعضی از اسامی  والقاب قدیمی زنان  دیگه کمتر استفاده میشه مثل: خانم کوچیک ، پسوندهای خاتون ،  سلطان ، فاطْمه صُغری، فاطْمه کبری، فاطْمه بی بی، جهان ، کشور ، ماه سلطان ، شهر بانو، کوکب ، گلنسا ،قمر، گلچهره ، خیر النسا و... ✓ بعضی از اسامی وابسته  به ائمه هم بود که کمتر استفاده میشه مثل : اُمِّ حبیبه ، ام سلمه ، ام‌کلثوم ، ربابه و..... 🌺 ✓ تک و توک از پسوندهای «شاه» ،  هم برا خانم ها وهم برای اقایون استفاده می شد ✓ بعضی اسامی هم زنونه اس وهم مردونه ، منتها برا اقایون معمولا از پسوند الله استفاده میشه مثل نصرت ، عزت برای خانم ها  یا نصرت الله ، عزت الله و.. برای اقایون 🌸 تلفظ بعضی از اسامی مردانه در رحمت اباد  مَحَمَّد= مَحمد مَحمًِیْدی= محمد مهدی مَحَنْ نقی= محمد نقی محت تقی= محمد تقی محدعلی = محمد علی مَحد حسین=محمد حسین محد حسن=محمد حسن جحفر=جعفر محن جحفر/ محم جحفر= محمد جعفر محرضا= محمد رضا محدیکبر= محمد اکبر زِکْریا= زَکَریا اسمَعَیل= اسماعیل محسین= محسن ابرایم= ابراهیم زَرا = زهرا فاطْمَه = فاطِمه خی نسا= خیر النسا شربانو= شهر بانو زُبید= زبیده کُرثُم = کلثوم و... ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️اصطلاحات غلطی ‌که در زبان فارسی رایج شده ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💌سلام جناب محسن داداش پور باکر؛ دوست عزیز، و خسته مباشید. با این لطف خود به این زبان بسیار بسیار مظلوم ایرانی که رازدار تاریخ است، ثابت کردید که واقف، اهل کشف، زلال اندیشه، با ریشه و براستی در پی حقیقت هستید، و این زیباست؛ «زیبایی جهان را نجات می دهد» (داستایفسکی) ✨پیوسته پیروز و شادمان باشید* ✍* حال که برای شما دوست گرامی نادیده آرزو کردم، بگذار به احترام وجود شریف شما آن را ریشه یابی و معنی کنم. شات (تالشی، پهلوی) = شاد = روشن، خندان، آنکه و آنچه نور را از خود عبور می دهد. مثل شاتَ کَوَل = پوست زیرین درخت «کوچی» (تالشی) که در گیلان زمین برای بستن شاخه های جارو و پوست دارای پنیر شور از آن سود می جویند. تالش ها به آن کَوَل، پوست شات = شاد، می گویند، زیرا نور را بخوبی از خود عبور می دهد. یعنی اگر بنویسیم شاد باشید؛ یعنی روشن و خندان و خوش باشید. 📌پس چرا ایرانیان دقیق اندیش و تدقیقی (دارای باریک بینی) «شادمان» را هم بکار می برند؟ * زیرا شاد امری ست کلی، ولی وقتی می گوییم شادمان باشید، یعنی وقتی خوش، روشن و خندان هستید، در آن حال بمانید. یعنی شادی شما گذرا مباد. * آیا آن تعریف و تمجید از ایرانیان فقط یک حس میهنی بود که از سوی این آدم کوچک بیان شد؟ خیر، گذشتگان [۱] ما در تاریخ آن ویژگی های خود را به اثبات رسانده اند. البته این ویژگی فقط خاص ایرانیان نیست؛ ولی آن مایه ی غرور و افتخار شامل گذشتگان ما نیز شده است. یک نمونه از هَزاران: طب نوین و مدرن امروزی می داند که کبد (عربی) = جیگر(ایرانی) چقدر مهم است و چه کار ها می کند - زندگی ساز است. شگفتی در این است که در هَزاره های دور تاریخ که تازه داشت واژه ها شکل می گرفت، ایرانیان آن عضو بدن ما را جیگر = ژیگر = زیگر = زندگی ساز، نامیدند! جی = ژی = زی = زندگی. 📌این امری اتفاقی نیست؛ چنانکه این مفهوم در باب جیگر در زبان آلمانی نیز آمده. در ضمن در زبان آلمانی واژه های زندگی، زندگی کردن و جیگر، هم ریشه اند. پس شکل «جگر» از کجا آمده؟ مثل بسیاری از واژه های دیگر به مرور زمان دِگر شده؛ تغییر شکل یافته. 📝زیر نویس ۱ - چرا گذشتگان را بکار بردم؟ زیرا اجداد جمع جَدّ = پدر بزرگ ها است؛ در این صورت نیمی از جامعه(مادر بزرگ ها) حذف می شوند؛ و این حق نیست. همچنان پیوسته شادمان باشید! 🖊 - م. تلگر ۱۳:۱۷ https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3584 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✏:اصطلاحات و گویش: 💠 ش وچون ره زوون محلی یاد هادیم💠 1➖تاس=کاسه 2➖ آسنی=قصه 3➖تینهار=تنها 4➖کتوک=-کلوخ گلی 5➖رسن=طناب 6➖پنجه=نوبت 7➖چلک=قوطی حلبی 8➖موری=مویه 9➖وصله=پینه 10➖لس=یواش 11➖تلی=تیغ 12➖کهو=کبو 13_نماشون =غروب 14➖بادی=فانوس 15➖پفو=تفاله 16➖درشم=علامت https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4599 💠✳⛔💠✳⛔💠✳⛔💠✳⛔💠 ❎:زوون مازندرونی دره یاد شونه😔 https://eitaa.com/edmolavand/20892 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚لغت نامه دهخدا مدادتراش.[ م ِ / م َ ت َ ] ( اِ مرکب ) ابزاری فلزین یا کائوچوئی یا پلاستیکی با تیغه فلزی تیزی که با آن مداد را بتراشند؛ یعنی چوب پیرامون مغز مداد را بتراشند تا مغزآن ظاهر شود، و برای نوشتن آماده گردد. مدادسرکن. 📚فرهنگ فارسی ( صفت و اسم ) آلتی فلزی که بوسیل. آن مداد را تراشند . 📚فرهنگ معین ( ~. تَ ) [ ع - فا. ] (اِ. ) وسیله ای با یک تیغة ثابت یا چرخان برای تیز کردن یا تراشیدن نوک مداد. 🔲قافیه: چوپ تراش 🔲مترادف ها sharpener (اسم) تیز کننده، مداد تراش، تیز گر sharper (اسم) مداد تراش، ادم دغل و کلاهبردار 🔲معادل ابجد: ۹۵۰ ✍علی سیریزی ٠٩:٢١ - ١٣٩٨/٠٤/١٨ ( در گویش شهر سیریز ) اسکورو گویند. ✍سیدحسین اخوان بهابادی ١٨:٤٢ - ١٣٩٩/١١/٣٠ قلم سَرْکُنْ /sarkon/ در گویش شهرستان بهاباد یعنی مداد تراش ، قلم تراش ، تیز و سر کننده قلم https://eitaa.com/edmolavand/21206 💾شناسه ۱۴۰۴۰۵۰۸۰۶۲۳ https://eitaa.com/edmolavand/21207 https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4671 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🕓 یکبار برای همیشه واژگان مربوط به زمان رو یاد بگیر 🕙 🟠Second 👈 ثانیه 🔵Minute 👈 دقیقه 🟣Hour 👈 ساعت 🩷Day 👈 روز 🔴Week 👈 هفته 🟡 Fortnight 👈 دو هفته 🟢Month 👈 ماه 🔵Monthly 👈 ماهانه 🔵Year 👈 سال 💗Annual 👈 سالانه ⚫️Decade 👈 دهه 💙Century 👈 قرن 📝چند اصطلاح جالب و کاربردی : don't put me off. حواسمو پرت نکن. the choice is yours. حالا خود دانی. truth hurts. حقیقت تلخه. it made my mouth water. دهنم آب افتاد. eat your heart out. دلت بسوزه. 📝چند اصطلاح کاربردی برای اینکه بگیم طرف "خیلی خسیسه" 👇👇👇 💰He's as tight as a drum. 💰He's as tight as Midas's fist. 💰He's a skinflint. 💰He's a penny-pincher. 💰He's a cheapskate. 💰He's a tightwad. ----------- 💵خیلی خسیسه. https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4673 📝اصطلاحات مربوط به ازدواج کردن و خواستگاری برای شما لازمه😊😉😜 🔹I want to marry Maryam. 🔸من میخواهم با مریم ازدواج کنم. 🔹Ali wants to marry her. 🔸علی میخواهد با او ازدواج کند . 🔹Mohsen proposed to her. 🔸محسن از او خواستگاری کرد. 🔹Will you marry me? 🔸با من ازدواج میکنی؟ 🔹I got married to him. 🔸با او ازدواج کردم. 🔹He proposed to me. 🔸ازم خواستگاری کرد. 🔹I am not going to get married now. 🔸فعلا قصد ازدواج ندارم. 🔹I don’t believe in marriage. 🔸به ازدواج اعتقاد ندارم. 🔹I am engaged now. 🔸فعلا نامزدم. 🔹I will marry the one I really love. 🔸من با کسی که واقعا دوست دارم ازدواج میکنم. https://eitaa.com/edmolavand/21219 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔲اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در مجالس عزا و ترحیم ۱. عنوان مراسم * اصطلاح: Condolence gathering معنی: گردهمایی تسلیت * اصطلاح: Memorial service معنی: مراسم یادبود * اصطلاح: Funeral service معنی: مراسم تشییع جنازه * اصطلاح: Wake / Viewing معنی: مراسم وداع پیش از خاکسپاری (شب زنده‌داری) ۲. عبارات تسلیت * اصطلاح: Please accept my deepest condolences. معنی: لطفاً تسلیت صمیمانه مرا بپذیرید. * اصطلاح: My heartfelt sympathy goes out to you. معنی: همدردی صمیمانه‌ام با شماست. * اصطلاح: May they rest in peace. (R.I.P.) معنی: روحشان شاد باشد. / آرامش داشته باشند. * اصطلاح: Thinking of you in this difficult time. معنی: در این زمان سخت به شما فکر می‌کنم. * اصطلاح: Sorry for your loss. معنی: بابت فقدان/از دست دادن عزیزتان متأسفم. ۳. اشاره به متوفی * اصطلاح: The departed / The deceased معنی: متوفی (رسمی) * اصطلاح: The late [نام فرد] (e.g., the late Mr. Khan) معنی: مرحوم [نام فرد] (مثلاً مرحوم آقای خان) * اصطلاح: Loved one معنی: عزیز از دست رفته * اصطلاح: Loss (e.g., sorry for your loss) معنی: فقدان / از دست دادن ۴. اقدامات مرتبط * اصطلاح: Pay one's respects معنی: ادای احترام کردن * اصطلاح: Offer condolences معنی: تسلیت گفتن * اصطلاح: Attend the service معنی: در مراسم شرکت کردن * اصطلاح: Burial / Interment معنی: خاکسپاری * اصطلاح: Cremation معنی: سوزاندن جنازه (خاکستر کردن) ۵. اشیا و نمادها * اصطلاح: Casket / Coffin معنی: تابوت * اصطلاح: Urn معنی: ظرف خاکستر * اصطلاح: Wreath معنی: تاج گل (ساقه‌دار، معمولاً گرد) * اصطلاح: Obituary معنی: اطلاعیه درگذشت (در روزنامه یا آنلاین) ۶. عبارات جایگزین برای "فوت کردن" * اصطلاح: Passed away معنی: درگذشت (ملایم‌تر و رایج‌تر) * اصطلاح: Left us معنی: ما را ترک کرد * اصطلاح: Departed معنی: رخت بربست --- https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4674 نکات مهم فرهنگی: * پوشیدن لباس تیره (سیاه، خاکستری، سرمه‌ای) نشانه احترام است. * ارسال کارت تسلیت (Condolence card) یا دسته گل تسلیت (Sympathy flowers) مرسوم است. * از به کار بردن مستقیم کلمه "Died" (مُرد) در گفتار رسمی یا هنگام تسلیت گفتن معمولاً پرهیز می‌شود. عبارات ملایم‌تر مانند "Passed away" ترجیح داده می‌شوند. https://eitaa.com/edmolavand/21220 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 📑 @edmolavand 📚ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─