✍به هر صورت شعرهايي كه به فارسي روايت مي شود كاملا ويژگي هاي دوبيتي هاي محلي دارد اما اشعاري كه به مازندراني روايت مي شود، بعضي جاها تفاوت دارد؛ يعني اشعار از ده هجايي شروع مي شود و تا سيزده چهارده هجايي ختم مي شود و طريقه خواندن راوي باعث مي شود ما كمبود يا سكته هاي وزني را احساس نكنيم.
راوي در مواقع ضروري شعر را با كشش و تكيه و كند خواني و تند خواني روايت مي كند تا اشكالات وزني به گوش نيايد.
📌البته تناقض گویی در آثار بعضی از #پژوهشگران از جمله پهلوان و قلی نژاد شاید به دلیل عجله در کار و دقت کمتر مشهود در حالی که شاهد مثال در آثار آن ها گواه دیگر است اما نصری اشرفی نظر دیگری دارد.
👇👇
« ...رفته رفته شعرخوان های #تبری زبان در داستان برخی از اوسانه ها همچون حیدربیگ و صنمبر و نجما تغییراتی ایجاد نموده اند تا از این طریق به القا حس بومی در این نقل کمک نمایند.
👇👇
هر چند تغییرات یاد شده بیشتر در ابعادی کوچک و جزیی و به برخی حالات موسیقی و تغییر در لهجه ی اشعار و نحوه ی بیان #نقالان این مناطق محدود بوده ولی همین مقدار هم جهت ایجاد حس نزدیکی در مخاطبان مازندرانی و گلستانی نسبت به این نقل کفایت نموده است.»
(نصری اشرفی: ۱۳۸۸، ۴۳۱)
#نجما_رعنا
📝مطلب ادامه دارد
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 15:8 توسط نادعلی فلاح
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3455
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─