#کژتابی
روزی زودتر از موعد همیشگی ناهار گرسنه شده بودم. عیالم، که خوشبختانه ناراحتی گوارشیام را جدی میگیرد، غذای مرا زودتر از غذای دیگران آماده کرد و در سینی و برابر من گذارد. من تکروانه مشغول خوردن شدم. در این اثنا فرزندم را دیدم که دور و بر من میپلکد. فکر کردم که او هم دچار گرسنگی زودرس شده است. گفتم: میل داری با بابات غذای بخوری؟ گفت: نه، میل ندارم و من فیالواقع نفهمیدم که او به غذا میل ندارد یا به همغذایی با من.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#کژتابی
او عمری با ریا و خودخواهی مبارزه کرد.
_ ریاکارانه و خودخواهانه مبارزه کرد.
_ با آفاتی چون ریا و خودخواهی در افتاد و آنها آماج انتقاد و مبارزه او بودند.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#کژتابی
او با خواهر خود و تنها زنی که محرم او بود به حج رفت.
_ این شخصیت(ها) یک نفر بود(هاند) یا دو نفر؟
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#کژتابی
او از هیچکس به خوبی من پرستاری نکرد.
_ او از همه خوب پرستاری کرد، ولی از من پرستاری بهتری کرد.
_ او از همه خوب پرستاری کرد، ولی پرستاریای که من از دیگران کردم از پرستاری او بهتر بود.
_ او از آدمهای بسیاری پرستاری کرد که هیچکدام به خوبی من نبودند.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#کژتابی
این عکس شما را یاد من میاندازد.
_ با این عکس من به یاد شما میافتم.
_ با این عکس شما به یاد من میافتید.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#نویسندگی
هر نویسندهای باید خود را به جای خوانندهاش فرض کند و اثر خود را مانند مطلب تازهای که خودش سهمی در آن ندارد مطالعه کند تا یقین کند که آن مطلب برای مخاطب خوب و فهمیدنی است. (لابرولیر)
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#نویسندگی
بپرهیز از سخن غامض؛ و چیزی که تو دانی دیگران را به شرح آن حاجت باشد مگوی که سخن از بهر مردمان گویند نه از بهر خویش. (قابوس وشمگیر)
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#نویسندگی
در سخنپردازی چند امر اساسی منظور است: روانی سخن و دلپذیری و آراستگی؛ و روانی بر دلپذیری و آراستگی مقدم است. (فروغی)
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#نویسندگی
مأمون از وزیرش حسن سهل پرسید: فصاحت چیست؟ جواب داد: «فصاحت آن است که عوامفهم و خواصپسند باشد». (ابن قتیبه)
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#حشو
4. دو کلمه که از ذکر يکي معناي ديگري استفاده ميشود، کنار هم يا در يک جمله بيايد؛ مانند:
مثمر ثمر
پلک چشم
دستکش دست
کلاه کاسکت
ارکستر موسيقي
روزنامه روزانه
ملقب به لقب
اظهار تجاهل
مسبوق به سابقه
جلوتر پيشدستي کردن
جلوتر پيشخريد کردن
از قبل پيشدستي کردن
از قبل پيشگويي کردن
عروج به بالا
نزول به پايين
از هر جانب احاطه کردن (شدن)
لزوماً بايد/ الزاماً بايست
بازفرستادن دوباره
بازآمدن دوباره
بازگشت مجدد
اوج قله/ سر قله
زلزله زمين
اصطبل چهارپايان
ملوان کشتي
کاسبرگ گل
مسجد مسلمانان
آتشکده زرتشتيان
زن کدبانو
بشقاب غذاخوري
هلهله شادي
نور مهتاب
حوض آب
همسايه هم (يکديگر)
همدست هم
همراه هم
منتج نتيجه
سفره غذا
ريسک خطرناک
کمدي خندهدار
جاده شوسه
سن هفتاد سالگي
مکني به کنيه
اظهار تغافل
ويژگي خاص
جلوتر پيشبيني کردن
جلوتر پيشگويي کردن
از قبل پيشبيني کردن
از قبل پيشگيري کردن
سقوط به پايين
از همه طرف احاطه کردن (شدن)
از همه طرف محاصره کردن (شدن)
بازديد دوباره
بازخواني دوباره
تکرار دوباره
بازخواني مجدد
قله کوه
نسيم باد
آخور چهارپايان
ناخداي کشتي
باد صبا
کليساي مسيحيان
خانقاه صوفيان
کلبه کوچک
کاسه غذاخوري
همهمه صدا
نور آفتاب
برکه آب
همنشين هم
هموطن هم
همزبان هم
بزاق دهان
خلخال پا
استاديوم ورزشي
کنسرت موسيقي
شوفر ماشين
مهمور به مهر
مقابله به مثل
اظهار تمارض
خصوصيت ويژه
جلوتر پيشفروش کردن
جلوتر پيشگيري کردن
از قبل پيشفروش کردن
صعود به بالا
هبوط به پايين
از هر سو احاطه کردن (شدن)
با يکديگر متحد شدن (با همديگر/ باهم)
بازگشت دوباره
بازگفتن دوباره
بازديد مجدد
يقين قطعي
شعله آتش*
طويله چهارپايان
خلبان هواپيما
گلبرگ گل
غرش مهيب
کنسيه يهوديان
کدبانوي خانه**
کلبه محقر
کندوي زنبور
شيلات ماهي
ساحل دريا
همانند هم (يکديگر)
همکار هم
همپيمان هم
همشهري هم
* ترکيبهاي شراره آتش، شرار آتش، شرر آتش، جرقه آتش، اخگر آتش و لهيب آتش نيز حشو قبيح است.
** کد يعني خانه و بانو به زني گفته ميشود که خوب خانه را اداره ميکند.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#درمورد
معنای مورد: راه و طریقه و محل ورود
مترادف مورد: مناسبت، موقع، موقعیت، وضع، مرحله، وهله، زمینه، باب، موضوع، مطلب، محل ورود، مدخل
متضاد مورد: مخرج، محل خروج
برابر پارسی: باره، برای، نشانه، نمونه (دیکشنری آنلاین آبادیس)
همان گونه که پیداست این واژه در اصل وضع خود برای محل ورود ساخته شده، اما امروزه به نحو مبتذل و به صورت غلط شایع در هر جایی که واژه کم میآوریم از آن استفاده میکنیم. در اینجا، به تعدادی از کاربردهای نادرست و برابر آن، که تنها از یک مقاله گرد آمده، اشاره میکنیم:
1. مورد بررسی: تحت بررسی
2. بیست مورد اشکال: بیست اشکال
3. مورد نظر: مطمح نظر
4. بررسی موردی: بررسی دقیق /جزئی
5. ساختار مورد نظر: ساختار موافق نظر/ ساختار منظور
6. مورد استناد / مورد اعتراض واقع میشود: بدان استناد / اعتراض میشود
7. سه مورد: سه نمونه
8. مورد استفاده: قابل استفاده
9. روایات را مورد بازنگری قرار داد: روایات را بازنگری کرد
10. مورد اتهام قرار میدهد: آماج اتهام قرار میدهد
11. سخن مورد بحث: سخن محل بحث
12. مورد خطاب قرار داد: مخاطب قرار داد
13. آگاهی از حدیث مورد نظر راوی: آگاهی از حدیث راوی
14. مورد توجه منصور بود: محبوب منصور بود
15. روایات مورد نقد: روایات نقد شده
16. معرفی و مورد حمایت قرار گرفت: معرفی و حمایت شد.
17. مورد توجه قرار گرفت: کانون توجه قرار گرفت.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann
#نویسندگی
نوشتن امری اجتماعی است؛ زیرا هیچ کس برای خود یا سایه خود نمینویسد. بنابراین هرگاه کسی چیزی مینویسد باید بداند که با گروه کثیری در گفتگوست و اینان از سخن او اثر میپذیرند. چنین نویسندهای اگر اثری بیمعنا و مبتذل پدید آورد ذهن گروهی از خوانندگان را به سوی ابتذال سوق خواهد داد.
https://eitaa.com/eejazesokhan
کارپرداز: @hamidyann