eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
350 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
◾روضۂ دفتری اول ماه صفر◾ ✍🏻 دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدامیداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر از گُنه ماست خدا میداند بر عطا وکرمش جن ومَلَک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر وسیم گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ ◾الان کجای عالم شرف حضور داری آقاجان؟ کجا داری نماز میخوانی؟ کجا داری گریه می کنی؟😭😭😭 کجای عالم داری برای ما دعا می کنی؟ کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن ،سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اُسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن (خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟😭😭😭(الله اکبر) یه نگاه مظلومانه ای کرد ،خدایا این بچه ها که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ،همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن، آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ...روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم😭😭😭 عمه ی من نائب الحیدر است سیدالنساء پس از مادر است عمه ی من سفیر خون خداست هم دم هجده سرِ از تن جداست عمه ی من اوست که در قافله نشسته آورده به جا نافله عمه ی من بر سر بازارها دیده ز اهل ستم آزارها این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن، یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما😭😭😭این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن یه جمله فقط این خانمو آوردن تو مجلس شراب😭😭😭 آی حسین ...... عمه ی من اسوه ی ایوب بود شاهد قرآن و لب و چوب بود هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ... نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله سلام و تسلیت خالصانه ما را الساعه به محضر نورانیش برسان به دعای مستجابش حُسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ....
. ▪️گریز روضه اسارت صبر ایوب (ع) در ماجرای ناموس سر رفت جناب اقدس الهی در کلام شریف خود هر پیغمبری را به صفتی توصیف فرمود . فرموده است ایوب نبی(ع) را به علت شدت بلاهایی که به آن مبتلا شده بود به صبوری وصف نموده است. صبر ایوب نبی (ع) به حدی رسید که ملائکه آسمان‌ها دوست و فریفته او شدند. ثواب اعمال او را وقتی به آسمان‌ها می‌بردند ملائکه تعظیم می‌نمودند. ایوب نبی (ع) در بلاهای زیادی چون از بین رفتن اموال و تلف شدن اولاد و جوانان خود صبر کرد اما در یک جا دیگر نتوانست صبر کند. آن هم وقتی که دید کار به جایی رسیده است که زنش برای یک قرص نان با بیگانه‌ای تکلم کرده است و گیسو فروخته است وقتی به اینجا رسید طاقت نیاورد و عرض کرد: خدایا به فریاد من برس. 👈اشاره گریز: ای شیعه! ایوب نبی(ع) با آن همه صبوری همین که شنید همسرش با بیگانه‌ای تکلم کرده است زبان به درگاه الهی گشود و گفت: خدایا به فریاد من برس.‌ پس چگونه بود حال مظلوم کربلا وقتی که سر او را با نیزه وارد شهر شام کردند و زینب(س) به قاتل برادرش شمر لعنت الله علیه می‌گفت: دو حاجت دارم یکی آنکه نیزه‌داران سرها را از میان ما زنان بیرون برند دیگر آنکه ما را از راهی ببر که اجتماع خلق کمتر باشد. 📚منبع: مجالس المتقین، مجلس ۱۲ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۴۲ .
. 📎در تاریخ آمده است هنگامی که امام حسین علیه السلام در سفر کربلا به سرزمین ثعلبیه رسید، با یک خانواده سه نفره مسیحی دیدار کرد؛ مادر خانواده به نام قمر، پسرش وهب و نوعروس‌شان هانیه. خیمه ساده و بی‌آلایش آنان که حاکی از و بود توجه امام را به خود جلب کرد. امام وارد خیمه شد و با به صحبت پرداخت و با مهربانی تمام جویای احوال آنان شد. 🔸امّ وهب گفت: ما از وضع زندگی خود راضی هستیم، فقط در این منطقه از کمبود آب رنج می‌بریم. اباعبدالله (ع) کرامتی نشان دادند و نیزه خود را نزدیک سنگی به زمین فروکردند و درآوردند و از جای آن گوارایی روان شد. این کار امام حسین (ع) بر امّ وهب اثر گذاشت. سپس امام (ع) برای او گفتند که عازم کوفه هستند و مبارزه‌ای پیش رو دارند و بعد آنجا را ترک کردند و به راه خود ادامه دادند. 🔸بعد از آمدن وهب و هانیه، مادر از و کرامت اباعبدالله (ع) بسیار تعریف کرد و تصمیم گرفتند به جمع یاران ایشان بپیوندند و پس از آنکه مسلمان شدند، وهب و همسرش هردو و امام حسین (ع) به شهادت رسیدند. [۱] 📚منبع: ۱ـ سوگنامه آل محمد، ص ۲۱۱ و ۲۱۲؛ ریاحین‌الشریعه، ج ۳، ص ۳. .
. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد 📎 ابن عساکر در کتاب خود می‌نویسد: فردی به نام عصام شامی وارد مدینه شد. چهره نورانی و امام حسین علیه‌السلام آتش حسد و دیرینه را در دل او شعله‌ور کرد و نتوانست خودش را کنترل کند و نزد امام رفت و پرسید: آیا تو پسر ابوتراب هستی؟ حضرت فرمود: بله. عصام، هر چقدر می‌توانست به امام و پدر بزرگوارش و ناسزا و کلمات رکیک نثار کرد. امام بعد از شنیدن ناسزاهای وی، با عطوفت و مهربانی به او نگاه کرد و آیاتی را در فضیلت عفو و گذشت قرائت کرد و فرمود: ای برادر! بر خود سبک و آسان بگیر (آرام باش) و برای و استغفار کن! مطمئن باش اگر از ما یاری بخواهی، یاور تو خواهیم بود و اگر عطا و بخشش بطلبی، به تو عطا می‌کنیم و اگر ارشاد و راهنمایی بجویی، تو را ارشاد خواهیم کرد (هر نیاز و گرفتاری داری به ما بگو). 🔹عصام از این رفتار شفقت‌آمیز امام (ع) خجالت کشید. حضرت وقتی در چهره او پشیمانی و شرمندگی را دید، فرمود: «لا تثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین؛ امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست، خداوند شما را می‌بخشد و او است ارحم الراحمین.» [۱] 👈آیه‌ای که حضرت یوسف (ع) در برابر شرمندگی و پشیمانی برادرانش خواند. 🔸سپس از او پرسید: اهل شام هستی؟ گفت: بله. حضرت در ادامه به او فرمود: هر نیازی داری بدون اضطراب و شرم، از ما بخواه که ان‌شاءالله برآورده می‌شود. عصام با مشاهده این همه بزرگواری و انسانیت، از رفتار خود بسیار شرمنده شد. ✅ مهربانی و حسن خلق امام حسین (ع) به قدری بر عصام تأثیر گذاشت که می‌گفت روزی که وارد مدینه شدم انسان‌ها در نگاه من ایشان و پدرش بود و الان که به شام برمی‌گردم آدم‌ها ایشان و پدرش است. [۲] 🟣 این، طریق و سلوک حسینی است؛ اگر می‌خواهیم مانند امام حسین (ع) زندگی کنیم باید اینگونه با مردم رفتار کنیم. اگر نمی‌توانیم بهتر است خود را منسوب به امام ندانیم و نشان ندهیم؛ که اگر رفتاری از ما سر زد به نام دین و امام حسین (ع) نوشته نشود. آن چیزی که جامعه ما از آن رنج می‌برد «نبود اخلاق» است! اگر جماعت مؤمن و حزب‌اللهی اینگونه با مخالفین رفتار می‌کردند خیلی اتفاق‌های منفی نمی‌افتاد و خیلی‌ها به دامن اسلام پناه می‌آوردند. 📚منابع: ۱ـ سورة یوسف، آیه ۹۲. ۲ـ تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۳، ص ۲۲۴؛ منازل‌الآخره، ص ۸۱. .
. ▪️حسین(ع) و زکریا(ع) سعد بن عبدالله قمی از امام عصر (عج) در مورد آیه کهیعص از امام عصر (عج) سوال نمود. امام (عج) فرمود: این حروف از خبرهای غیبی است که خداوند به بنده‌اش زکریا داد. زکریا هنگامی که به اسماء خمسه طیبه اطلاع یافت هرگاه به نام مبارک امام حسین علیه السلام می‌رسید اشک در چشمانش حلقه می‌زد روزی از خداوند علت این حال را پرسید خداوند داستان کربلا را در قالب این حروف برایش بیان فرمود: پس "کاف" یعنی کربلا و "هاء" یعنی هلاکت و "یاء" یعنی یزید لعنت الله علیه که قاتل آن حضرت بود و "عین" یعنی عطش و تشنگی که بر آن حضرت مستولی می‌شود و "صاد" یعنی صبر آن حضرت بر بلا. زکریا(ع) وقتی جریان را شنید سه روز از مسجدش خارج نشد و مردم را راه نداد و بر حسین علیه السلام گریست. 📚منابع: قصص الانبیاء، ص ۳۹۸ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۲۹ .
. ▪️پیامبر(ص) مدفن اباعبدالله الحسین(ع) را می‌بیند. بعد از آنکه دو سال تمام از میلاد حضرت اباعبدالله الحسین(ع) گذشت رسول خدا(ص) برای سفری بیرون رفت وقتی مقداری راه پیمود ناگهان ایستاد و با چشمان گریان گفت انا لله و انا الیه راجعون سبب آن را پرسیدند. فرمود: این جبرئیل است مرا از سرزمینی در کنار فرات خبر می‌دهد که اسمش کربلاست فرزندم حسین پسر فاطمه در آنجا کشته می‌شود.‌ پرسیدند: چه کسی او را می‌کشد؟ فرمود: مردی به نام یزید لعنت الله علیه که خداوند وی را بی‌برکت گرداند. گویا هم اکنون اقامتگاه و محل دفن پسرم را در آن سرزمین می‌بینم در حالی که سرش را به ارمغان می‌برند. 📚منابع: قصص الانبیا، ص ۳۹۸ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۲۹ .
. ▪️ترسیدم برادرم خجالت بکشد. وقتی عبدالله بن جعفر(ع) حضرت زینب(س) را ملاقاتی کرد گفت: شنیدم در کربلا هر کشته‌ای را برادرت حسین(ع) می‌آورد از میدان، او را پیشواز و همدردی می‌کردی اما وقتی فرزندان مرا (عون و محمد)‌ حضرت با بدن غرق به خون از میدان آورد از خیمه بیرون نیامدی. ممکن است بفرمایید علت این کار چه چیز بود که برای دیدن آنها حتی از خیمه بیرون نیامدی؟ صدای گریه خانم زینب(س) بلند شد فرمود: عبدالله آنچه شنیدی راست است نیامدن من از خیمه از این جهت بود که ترسیدم از گریه و بی‌تابی من حسینم خجالت بکشد. 📚منابع: سوگنامه آل محمدصلی الله علیه وآله، محمدی اشتهاردی، ص ۲۹۲ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۵۳ .
. ▪️زبرقان از شمشیر کشیدن به روی امام حسین(ع) امتناع می‌کند. در جنگ صفین زبرقان که از شجاعان لشکر معاویه بود در میدان جنگ آواز هل من مبارز سر داد و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به اذن پدر بزرگوارش جهت مبارزه با او وارد میدان شد. تا چشم زبرقان به آن جلال و شکوه حضرت افتاد متحیر شد و از هیبت آن حضرت به خود لرزید، پیش آمد و با کمال ادب خدمت حضرت عرض چه کسی هستی که به مصاف من آمده‌ای؟ حضرت فرمود: جدّ من رسول خداست، پدر من ولی خداست و مادرم دختر رسول خداست و خودم نور چشم رسول خدا حسینم. زبرقان شمشیر را در غلاف کرد و سر خجلت به زیر انداخت و عرض کرد اگر امعاء و احشاء من پر از تیر و سنان و نیزه و خنجر تو شود و مرا به دست خود پاره پاره و قطعه قطعه کنی، نگاه تند به صورت تو نمی‌کنم چه برسد به آنکه به روی تو شمشیر بکشم. حضرت فرمود: به چه جهت؟ عرض کرد برای آنکه خودم در مدینه بارها دیدم رسول خدا(ص) لب‌های تو را می‌بوسید و می‌فرمود حسین(ع) از من است و من از حسینم هر که حسین(ع) را اذیت کند مرا اذیت کرده است. 📚منابع: ریاض القدس، ج ۲، ص۱۲۶ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۲۰ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5803190339535634890.mp3
14M
روضه نمیخواهدتنی که سرندارد سیب سرخی ‍ ‍ ‍📝 🖊 🖊 "ع" وای حسین وای حسین حسین جان وای حسین وای حسین حسین جان روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گوید بنیه یا بنیه یا بنیه برخیز آمد مادرت زهرا (س) بنیه دیدم خودم در عصر عاشورا بنیه افتاده بودی زیر دست و پا بنیه من بی وضو موی تورا شانه نکردم حالا بدنبال سرت باید بگردم از تشنگی لب های عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تورا در گودی گودال بستند بر پیکرتو نیزه ها رو میشکستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴سبک زمزمه یا زمینه یا شور اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام 🏴بند اول شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید به شام بلا_رسید کاروون واویلا امون و واویلا امون شده خون دله_صاحب الزمون واویلا امون و واویلا امون 🏴بند دوم غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست به شام بلا_رسید کاروون واویلا امون و واویلا امون شده خون دله_صاحب الزمون واویلا امون و واویلا امون 🙏التماس دعای خیر ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
❣﷽❣ 🥀 🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات 🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات ❤️() 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب 🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه، ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد. ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان) ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم، ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا... ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁 ✨ یا حسیـــــــن✨
معنی وفا و صبر و ایمان؛ زینب نشکسته به هیچ شیوه پیمان؛ زینب هنگام گریز مدعیان شرف همراه به سالار شهیدان؛ زینب وقتی همه چیز شد تمام و در خون آغاز کند ز خط پایان؛ زینب خون از دل سنگ جوشد آر بر خواند در مرثیه‌اش روضه عریان؛ زینب در عصر غم‌انگیز بلا داشت به صبر یک باغ پر از لاله و ریحان: زینب با آنکه به پای گل خورشید گریست، غمگین نشد از صدمه طوفان؛ زینب با دیدن گیسوی پریشان بر نی هرگز نکند موی پریشان؛ زینب کی سر بزند به چوب سخت محمل وقتی که نترسیده به میدان؛ زینب سرهای بریده را حماسه نامید زیبا نگرد به مرگ این‌سان: زینب از کوفه به شام با ندای توحید پیچید به هم دفتر طغیان؛ زینب با خطبه حیدری خود در تاریخ بر خاک نشاند آل‌سفیان؛ زینب آزادگی این‌چنین نمی‌شد مطرود می‌داشت اگر جامعه الان؛ زینب عبدالرضا مدرس‌زاده
بانوای حاج ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛ عقیله کجا، اسیری کجا؟ خدا تو برس، به داد دلا داره میلرزه روی نیزه اشک چشمای کسی اگه علمدار بود نمی‌رفت خاری تو پای کسی بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار حرم علی رو، کجا می‌برید؟ به کاخ یزید، چرا می‌برید؟ داره سر ‌بر نیزه ای می‌بینه این نامردیو داره می‌بینه غربت و این‌‌ دردِ کوچه گردیو بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار میخونه کسی، دوباره منو دارن میبرن، یه پیرهنو بیا دلم راهی بشیم این اربعین تا قتلگاه بیا امامو یاری کن با ناله و با اشک و آه دل من می‌تپه برا دیدن تو حسین جان نغمه پرداز: اکبر شیخی شاعر: امیررضا یزدانی 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
4_465935489837302266.mp3
5.07M
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها ☝️ بانوای زنده یاد حاج محمد باقر منصوری 😭😭🖤🖤 ‍ ‍ شهادت حضرت رقیه (س) زبانحال حضرت زینب (س) ای دشت کربلانون زیبا نگاری لایلای اوغلی ئولن روبابین دارو نداری لایلای یوللاردا آت دوشونده از بس قاچوب یورولدون قربانون اولسون عمون یرزقون قناری لایلای ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه ایتمه گلایه مندن بوشدی الیم کفندن باشی بلالی عمون شرمنده اولدی سندن بیر دفعه قسمت اولسا گلم دوباره شامه بیر یاخشی گوشواره آللام سنه وطندن ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه کرب و بلایه گیتسم عباسه چوخ سوزوم وار دوزدورکی قالدی قولسوز ئوز عشقینه وفادار اما گرک گلیدی قیزلاره باش چکیدی گلسیدی قمچی آلتدا ئولمزدی خردا قیزدا ای باغریقان رقیه آرام جان رقیه دور دلبرون گلوبدی شیرین زبان رقیه اثر: حاج حسین غفاری اردبیلی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
کانال مداحی سنتی ایتا.mp3
624.5K
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها نور زهرا یا رقیه هستی ما یا رقیه دستگیر همه عالمینی باب حاجات و نور دو عینی یا رقیه رقیه رقیه... ای سرا پایت کرامت بر همه بنما عنایت ای که هستی تو روح و روانم سایلم بر درت میهمانم یا رقیه رقیه رقیه... ای امید و آرزویم از تو باشد آبرویم لطف تو عمری است ای گل من یا رقیه شده شامل من یا رقیه رقیه رقیه... ای گل باغ مدینه تازه شد داغ مدینه همچو زهرا رخت گشته نیلی بس که خوردی ز دشمن تو سیلی یا رقیه رقیه رقیه... بابت آمد در خرابه با سر آمد او شبانه تا که دیدی سرش غرقه در خون تو شدی یا رقیه جگرخون یا رقیه رقیه رقیه... دارم از زهرا نشانه خورده ام من تازیانه بس که دشمن نمود ظلم و کینه من فتادم به یاد مدینه یا رقیه رقیه رقیه... که جبینت را شکسته عمه ام در غم نشسته ای که بودی تو قاری قرآن که زده بر لبت چوب خزران یا رقیه رقیه رقیه... من ز داغت دلغمینم خواهم از بعدت بمیرم یک دمی کن دعایم تو بابا زین جهان من روم سوی زهرا یا رقیه رقیه رقیه... ✍حاج رضا یعقوبیان
(( زمزمه در عزای مادر سفرکرده )) 👈به سبک - ای صفای قلب زارم شده ام غمگین و نالان خسته و زار و پریشان مادرم رفته ز دستم سوزد از داغش دل و جان الا آرام جان - مرا روح و روان کجائی مادرم - کجائی مهربان -------------------------------- خدایا مادرم - خدایا  مادرم(۲) -------------------------------- مادرم بودی قرارم رفتی ای دار و ندارم مثل باران در عزایت اشک حسرت من ببارم دلم در خون نشست - که مادر دیده بست خدایا قلبم از - غم مادر شکست -------------------------------- خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲) -------------------------------- مادر ای آرام جانم ای امیدم مهربانم ای بهار  زندگانی رفتی و آمد خزانم الا ای مادرم - تو بودی یاورم غروب بودنت - نگردد باورم -------------------------------- خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲) -------------------------------- ای بهشت آرزویم افتخار و آبرویم چون فرشته پر کشیدی مادر خوب و نکویم ندارد جان صفا - به غم شد مبتلا شده نجوای من - بیا مادر بیا -------------------------------- خدایا مادرم - خدایا مادرم(۲) -------------------------------- 👉
enc_16922839725994191102006.mp3
3.87M
🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ ای قدیمی ترین رفیق من علت نفس کشیدنم هر کجا میرم با افتخار سنگتو به سینه میزنم خاطره های کودکیم اومدن روضه با مادرمه قاب قشنگ زندگیم یه عکس خانوادگی با حرمه تموم سال چشمای من آقا به راه شبای محرمه هر چی که دارم از صدقه سر توئه چه خوبه روی من اسم نوکر توئه درسته ما کجا تو کجا آقا ولی اینجام اگه فقط لطف مادر توئه با تو باشم نمیشم گمراه هستم نوکر توی این درگاه خیلی خیلی تو رو دوست دارم آقاجانم اباعبدالله آقا جانم اباعبدالله ... چی بهتر از شبای جمعه کربلا برای نوکراس از قدیم میگن برات ما توی دستای امام رضاس یه راهی پیش پام بذار منو نذار توی سرگردونی حال دل خرابمو تو بهتر از هر کسی میدونی دور شدم از حرمت آقا میشه منو برگردونی خونمه کربلا منو آواره نکن چارمه کربلا منو بیچاره نکن درسته ما کجا تو کجا ولی آقا دوری از کسی که دوست داره نکن با تو باشم نمیشم گمراه هستم نوکر توی این درگاه خیلی خیلی تو رو دوست دارم آقا جانم اباعبدالله آقا جانم اباعبدالله ...
. سلام_الله_علیها راهمان افتاد بر شام بلا کاری بکن باز شد دروازه های ناسزا کاری بکن پیکرم زخمی شده ،  اما فدای پیکرت می‌کُشد زخم زبان ، ای سر جدا کاری بکن سنگها میبارد از دیوار و در اما حسین بر نگاه شامیان بی حیا کاری بکن سایه من را مدینه هیچ همسایه ندید حال گشتم سایبان بچه ها کاری بکن بی وفایی رسم ما هرگز نبوده ای عزیز بهر تسکین غمم ای با وفا کاری بکن آشنایی نیست اینجا غیر سنگ و کعب نی مرحم دردم بیا ، ای آشنا کاری بکن خارجی خواندند ما را جان تو یک مشت مست ای زلال کوثر و آل عبا کاری بکن پشت پرده همسران شامیان ، من مانده ام بین این نامحرمان ، خون خدا کاری بکن چوب و لعل پاره و نامحرم و ناموس دین غیرت الله حرم مشکل گشا کاری بکن ✅داریوش جعفری- محرم۱۴۰۲ ✍ .
enc_16922883466920420674436.mp3
2.88M
🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ کاشکی بذارم روی پات آقا سرم رو پیش تو باشم نفسای آخرم رو دلم میخواهد روزی بشه تا که بتونم امسال بیارم کربلا من مادرم رو خیلی دلم گرفته یک عالمه غم دارم آخ که چقدر حرف نگفته با حرم دارم حالم اصلا حوب نیست حس میکنم آشوبم یه کربلا تو زندگیم این روزا کم دارم جز مسیر روضه هات بیا و پامو پس بکش رو سر منم به جون مادرت یه دست بکش نفسم گرفته و بهم هوا نمیرسه ببرم به کربلا بگو حالا نفس بکش حسین ...