eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
312 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
این حسین کیست که دارد شور محشر می کند کربلایی دارد و دل را مُسخّر می کند این حسین کیست که با خیل عظیم زائرش مَرقد شش گوشه را از کعبه برتر می کند صف به صف از هر طرف مهمان برایش می رسد مرد و زن،پیر و جوان،با عشق او سَر می کند زائرش در هر قدم که می رود سوی حَرم با امید یک زیارت خستگی در می کند این حسین کیست که موج پرچم خونین او دیده ی هر عاشقی را تا ابد تَر می کند این گُل از باغ کدامین سرزمین روئیده که: بُردن نامش دهان ها را مُعطّر می کند اربعین اِعجاز او در سرزمین کربلاست نهضتش را عالمی هر ساله باور می کند مهدی موعود فرزندش به زودی های زود می رسد با ذولفقار و کار حیدر می کند سلطنت بر کُلّ عالم دارد و در کربلا مرکز فرمانروایی را مُقرَّر می کند 🏴🏴🏴🏴🦋🦋🦋🦋
چهل روزه که بوی گل نیومد صدای چهچه بلبل نیومد چهل روزه چهل منزل اسیرم غم چل ساله گویی کرده پیرم چهل روزه حسینم را ندیدم غم عشقش بجون و دل خریدم چهل روزه غم چل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم همینجا غرق در غم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دلباختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را به زحمت می شناسی خواهرت را زجا برخیز ای نور دو دیده شده مویم سپید و قد خمیده اگر مردی در این صحرا نمی بود اگر نامحرمی اینجا نمی بود برون می کردم از تن پیرهن را که بینی بازوی مجروح من را نه تنها من که طفلان اینچنین اند همه با درد و ماتم همنشین اند تمام قلبها از غصه پاره تمام گوشها بی گوشواره
◼️ توبه رسـول تــرک ◼️ چی شد رسول ترک برگشت؟ لاتی که توی تهران کل سال غرق می خورد . دهه محرم ۹ شب عرق می خورد فقط شب عاشورا نمی خورد .اونم می گفت : حسین جان چون عرق خانه ها، بسته است عرق نمی خورم و الا می خوردم . رفیقاش می گفتند: رسول تو که تو خونه ات گالن، گالن، عرق کنار داری چرا خالی می بندی؟ عرقش را می خورد از امام حسین علیه السلام هم نمی تونست بگذرد .گناهش را میکرد؛ اما حیفش می آمد شب ها برای امام حسین علیه السلام سینه نزند؛ گریه نکند؛ هرشب می آمد تو این مسجد بازار تهران دهانش را آب میکشید ، می رفت توی هیئت. چندین سال میان دار بازار هیئت تهران بود. یک سال هیئت امنا نشستند گفتند: نمیشه که ؛ آبرو برای هیئت ما نگذاشته، رسول ترک کل سال و عرق می خورد دهه محرم ۹ شب عرق می خورد و فقط یک شب عاشورا نمی خورد دهانش راهم تو حیاط آب میکشه، فکر میکند پاک شده، امشب که شب اول محرم است از در هیئت آمد تو به او می گوییم برو یک هیئت دیگر! شب اول رسول آمد تو حیاط دهانش را آب کشید آمد تو حسینیه دید همه چپ چپ نگاهش میکنند، فهمید یک اتفاقی افتاده ، هیئت امنا صدایش کردندبیا، آمد؛ گفتند: آقا رسول میشه هیئت ما نیای!، گفت : برای چی؟ شب اول محرم است. ما سینه باید بزنیم. گفتند: نه هیئت ما نیا. برو یک هیئت دیگر، تو آبرو برای هیئت ما نگذاشتی؛ همین الان هم تو مستی! تو دهانت را آب کشیدی آمدی اسم هیئت را عوض کرده ای! رسول یک نگاه کرد به هیئت امنا گفت: یک سوال دارم مگر هر گله ندارد؟ گفتند چرا ! چوپان که از سگ سود نمی برد که ، تمام سود چوپان تو گوسفندانش است. این سگه فقط دور گله پارس میکند که کسی تعرضی به گوسفندان نکند. بگذارید من تو این هیئت امام حسین علیه السلام سگ امام حسین علیه السلام باشم . دور این بچه هیئتی ها بگردم ، آژدانی ، شهربانی، خواست اینا رو بزنه ، نگذارم . منو از هیئت بیرونم نکنید . من جایی ندارم بروم . گفتند نه ؛ هیئت سگ بی حیایی مثل تو نمی خواهد . آقا تا این جمله رو گفتند؛ از جا پا شد یک نگاه کرد به طرف کربلا ؛ گفت: حسین جان چهل ساله تو عرق خانه ام یکی بهم نگفت بالای چشمت ابروست! اما تو می خانه تو حرمت منو شکستند. رفت خونه در را بست. شب عاشورا سحر دید در میزنند در را که باز کرد. تا دید رسول گفت : چی شده نصف شب آمدید در خونه من. دید هفت تا هیئت امنایی ایستاده اند، گفتند: آقا رسول صبح عاشوراست می خواهیم دسته ببریم بیرون ، دسته میان دار می خواهد ؛ میان دارش هم تو هستی؛ گفت: الکی حرف نزنید ، شما مرد آمدن نبودید ؛ راستش را بگوئید برای چی آمدید؟ گفتند : رسول ما هفت تا یک خواب دیدیم ؛ گفت: چی دیدید؟ گفتند خواب دیدیم کربلا شده، چه پر بلا شده ؛ یک طرف خیمه های سیدالشهدا علیه السلام یک طرف خیمه های یزیدیان؛ گفتیم : برویم آقامون را یاری کنیم، رفتیم رسیدیم به خیمه سیدالشهدا علیه السلام این گوشه خیمه را زدیم بالا، برویم تو یک با صورت تو دنبالمان کرد .گفتیم: خاک عالم به سرمان چهل ساله خونمون را سیاه پوش کردیم هنوز سگ در این خانه نشدیم ؛ این رسول ترکه عرق خور، به یک جمله ببین کجا رسیده است؛ گفت: راست میگویید؟ گفتند: آره! جان امام حسین علیه السلام؟ گفتند آره؛ همچین با کله میزد تو این کنده در ! میگفت: حسین من نمیدونستم تو رسول ترکه عرق خور را دوستش داری ! من اگه می دونستم تو منو دوست داری که لب به این نجاست ها نمیزدم... ✨🌹✨
🕊﷽🕊 💔 💔 3 ✨اول به مدینه مصطفی را صلوات ✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم ✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات ✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست ✨یاد آور بهترین نسا را صلوات ✨از ما همه بر امام مسموم سلام ✨مظلوم امام مجتبی را صلوات ✨مظلوم دگر امام در خون خفته ✨افتاده به خاک کربلا را صلوات (دعای فرج) این دل همـاره دارد حال و هوای زینب امروز دلم گرفته از غصه های زینب از بین آتــــــش و دود آید صدای زینب 🍂منــــــم گـدای زینب 🍂جانم فدای زینب3 از کربلا به کوفه از شهر کوفه تا شام  بگذشت تـــــــازیانه پا جای پای زینب 🍂جــانم فدای زینب من خاک پای زینب منم گـــــــدای زینب 🍂جانم فدای زینب پیــــــــراهن حسینش از او جدا مسازید این تحفه یــــادگاری مانده برای زینب 🍂 جانم فــدای زینب.. ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. ⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 ⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید. اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد.. فرمود زینبم مادر.. مادر برات وصیتی دارم . کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه زینب جان روزی میاد روز عاشورا.. مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم.. روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد.. زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس.. (دشتی) 🖤(آخ میون همه دلها امون از دل زینب3) ⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم. یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن.. تاج بزار.. رو تخت سربازا ببرنت. خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش. همچنین که رسید بچه‌های حسین دارند می‌بینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن.. این بچه ها هم تشنه.گرسنه. ⚫️ یه وقت سکینه دوید بچه‌ها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه.. نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون زن یزید گفت.. تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه.. کی این حرفُ میزنه.. یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است.. اومد کنار بی‌بی زینب نشست.. 🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید.. این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه... بی‌بی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟ ⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،، بگو حسین براش دعا کنه.. خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،، مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم. اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم.. ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده.. ⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد.. (سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم.. یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی. بی‌بی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم. امروز برا زینب بلند بلند گریه کن. برا دردای دل زینب گریه کن.. برا غربتش گریه کن.. برا مظلومیت بی‌بی ناله بزن (بگمو التماس دعا) صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،، بگم؟ (دشتی) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت (کوحسینت) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت 🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت بی‌بی قرمود هتده سرتو بیار بالا ⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب ⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب (صدا زد چی تو زینبی؟) میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین. این خانمم زینبه.. یه وقت بی‌بی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا. 🔘او می‌دوید و من می‌دویدم 🔘او سوی مقتل من سوی قاتل 🔘او می‌نشست و من می‌نشستم 🔘او روی سینه من در مقابل 🔘او می‌کشید و من می‌کشیدم 🔘او از کمر تیغ من آه از دل 🔘او می‌برید و من می‌بریدم 🔘او ازحسین سر من از حسین دل ▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر 🌴🌾🌴 حضرت فاطمه عزا به پا می‌کند گریه در ماتم سه مقتدا می‌کند ریزد از دیدۀ، شیعه اشک عزا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)___ _ درمدینه عیان نشانۀ محشر است آسمان تیره درماتم پیغمبر است بسته شد دیدۀ، خاتم الانبیا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) _ _ شیعه دست اَلم به سینه و سر بزن تیرباران شده پیکر پاک حسن گریه کن گریه کن، در غم مجتبی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) _ _ فاطمه ناله از غم پسر می‌کند قاسم بن الحسن پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش،خون دل مصطفی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) وامصیبت که در آخر مـاه صفر کُشته گردد رضا زادۀ خیرالبَشر قلب او می‌شود، خون ز زهر جفا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)___ __ _ در خراسان به پا محشر کبری شده تازه داغ دل حضرت زهرا شده کشته شد کشته شد،نجل خیرالنّساء یا نبی یا حسن، یارضایا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا هدیه به اهلبیت صلوات
کربلایی یا بهشتی تو یه دنیا خوبی داریϟ•♪♬ سحرت قشنگه اما باز عجب غروبی داریϟ•♪♬ صاحب حرم حسینه ، صاحب علم اباالفضلϟ•♪♬ شاه و امیر حسینه ، ماه منیر اباالفضلϟ•♪♬ دوست دارم که زائر عرش خدا شَمϟ•♪♬ دوست دارم جاروکش صحن و سرا شَمϟ•♪♬ دوست دارم محرما رو بوم خونمϟ•♪♬ چندتا از کبوتراتو داشته باشیمϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆ توی بین الحرمینم سر یک دوراهی گیرمϟ•♪♬ حرم حسین و عباس من برم کجا بمیرمϟ•♪♬ این گنبد حسینه ، اون مرقد اباالفضلϟ•♪♬ صاحب لوا حسینه ، شاه وفا اباالفضلϟ•♪♬ دوست دارم کرب و بلا برم دوبارهϟ•♪♬ اربابم روی سرم منت بذارهϟ•♪♬ دوست دارم رقیه باشه و ببینهϟ•♪♬ صحن بین الحرمین بارون ببارهϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆ یکی عاشق یکی معشوق ، یکی بارون یکی دریاϟ•♪♬ یکی مِی شد یکی ساقی ، یکی مجنون یکی لیلاϟ•♪♬ پیر حرم حسینه ، میر حرم اباالفضلϟ•♪♬ درد و دوا حسینه ، مشکل گشا اباالفضلϟ•♪♬ دل عباسی و نوحه ی غم توϟ•♪♬ باز این چه شورش است و ماتم توϟ•♪♬ حرم امام رضا برات بگیرمϟ•♪♬ با حرم حرم بیام تا حرم توϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ•♪♬ ابی عبدالله ثارالله ثارالله ϟ
▪️🎤روضه و دلگویه اربعین ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ الهی کربلا تا برلب آمد مرا یاد از حسین وزینب آمد همان زینب که رویش کشته نیلی زدست دشمنانش خورده سیلی همان زینب که از جور زمانه به تن دارد نشان تازیانه همان زینب که کاره خواهری کرد ودر حق حسینش مادری کرد ▪️حالاکه متوجه شدی کدوم زینب رودارم میگم دلم می خواد دیگه ازکسی خجالت نکشی سرتو خم کنی بلند بلند برا زینب خواهر غریب حسین ناله بزن  . بزار صدای ناله هاتو مادره عزادارش فاطمه بشنوه . امشب دست بچه هاشو بگیره بیاد تو مجلس ما بشینه باچشمای خودش ببینه که این جمعیت  دارن برا حسینش ناله میزنن ..   آی شمایی که امروز روزی ازکارو زندگیتون زدیداومدید توعزاخونه حسین نشستید میدونید امروز مادرش فاطمه چی میگه .میگه آی اونایی که امروز مجلس حسین منو زینت دادید ان شالله یه روزی منم  براتون جبران میکنم  .ای ن شالله شب اول قبرتون من با حسینم  میام سراتونو رو زانوی حسینم میگیرم نمی زارم کسی آزارتون بده حالا می خوام  کسی بیکار نباشه  همه مداح  بچه های فاطمه باشید امشب بمیرم الهی آخه زینب خیلی تنش خسته است  اونقدربه جرم عاشقی برادرتازیانه خورده تنش خیلی کبوده خیلی درد میکنه ای کاش فقط گرسنگی بود تحمل میکردن فقط   تشنگی بود تحمل میکردن همه اینا بمونه .خدا میدونه هروقت صدای بچه های بی بابا  بلند می شد  تا میگفتن بابا .بجای اینکه نوازش کننو تسلیت بگن سیلی میزدن اونقدر باسیلی میزدن یاالله  یاالله . می خوام روضه بخونم هرکی هر حاجتی داره دستاشو بلند کنه خجالت نکشه اگه اینجا نگیری مراد دلتو نگیری  شایدجای دیگه بهت ندن. کاروان خسته ی زینب آروم آروم خسته ی خسته  به یه دوراهی رسید یه طرف میرفت کربلاو  یه طرف هم میرفت مدینه . ساربان اومد کنار امام سجاد صدازد یابن الرسول الله . شما رو کجا ببرم . ببرم کربلا  یا ببرم مدینه ؟ فرمود ساربان  خدامیدونه  قافله سالارما عمه سادات ما زینبه . اومد کنار زینب ایستاد صدازد بی بی جان .شمارو کجا ببرم . کربلا یا مدینه تا این جمله روشنید  صدای ناله زینب بلند شد .فرمود ساربان اگر میتونی یه باره دیگه  مارو از کناره قتلگاه عبور بده (.میدونی چرا) . آخه این بچه ها خیلی وقت بابا شونو ندیدن نگاه کن چی جوری دارن برا بابا شون ناله میزنن همین که اومدن .راوی میگه  دیدم این بچه های بی بابا خودشون مثل برگ های زرد پاییزی از بالای شتران  به زمین انداختن هرکدوم دارن کنار یه قبری میرن یه نگاه کردن دیدن زینب اومد کنار یه قبری ایستاد یه نگاه کرد دیدروی این قبرنوشته این قبرقبره حسین غریبه  .تافهمید این قبر حسینشه. خودشو انداخت روقبر برادر .صدازد حسین من .بلند شوداداش اگه خواهرتو ببینی نمیشناسی .داداش خیلی دلم می خواس اینجا نامحرم نبود من پیراهنمو بالا میزدم جای تازیانه هارو نشونت میدادم .داداش آخه هروقت می خواستن بچه هاتو بزنن من میومدم جلوی تازیانها نمیزاشتم بچهاتو بزنن بلند شو  نگاه کن اینا همه اون اماناتیه که به من دادی . همه را بردمو سالم بر گردوندم اما حسین من تو روبه حق مادرمون فاطمه  دیگه سراغ سه سالتو ازمن نگیر . آخه من اونو خرابه جا گذاشتم . رقیه رو با خودم نیاوردم داداش .نبودی خرابه حسین جان آخه این بچه اونقدر بابا بابا گفت غریبانه جان براربوین چتی بمومه تینار     عمه بمیره رقیه هاکرده    مره داغدار  وره سر بشتمه  خرابه کنار     عمه بمیره مره گته عمه کوعه ته برار
. دشمن ز ظلم و کینه اش،بنموده آزارت عالم عزادارت گریان تو گشته جواد،محرم اسرارت عالم عزادارت تو از مدینه آمدی،ای رهبر ابرار دیدی ستم بسیار بوده میان مردمان،فاطمی رفتارت عالم عزادارت از دشمنانت دیده ای،آزار بسیاری بی یاور و یاری دشمن نموده یا رضا،آزار بسیارت عالم عزادارت دشمن به زهر کینه اش،شرر به جانت زد زخم زبانت زد از غربتت اشک بصر،ریزد ز رخسارت عالم عزادارت قصر عدوی بی حیا،شد قتلگاه تو فدای آه تو زهر ستم مولای من،نبود سزاوارت عالم عزادارت در حجره از بهر جواد،در انتظاری تو بر غم دچاری تو خون گریه می کرد پسرت،در وقت دیدارت عالم عزادارت سر تو را بگرفته است،بر روی دامانش با چشم گریانش بنموده خون دل جواد،ناله ی بسیارت عالم عزادارت تشییع جنازه شد تنت،روی دوش یاران گردیده گلباران بعد از شهادت حسین،هر خیمه شد غارت عالم عزادارت 👇
. ای خاتم پیغمبران،ای کعبه ی دل ها یا حضرت طاها ای نور چشم انبیا،ای روح با تقوا یا حضرت طاها بس مهربانی و کریم،عالم گدای توست غرق ولای توست تو دستگیر عالمی،در روز وا نفسا یا حضرت طاها ای نور حی سرمدی،خورشید اسلامی دین را تویی حامی نشانه ی جنت بود،آن گنبد خضرا یا حضرت طاها رفتی و خون شد هر دلی،از داغ تو احمد رفتی سوی سرمد در هر کجا از داغ تو،بزم عزا برپا یا حضرت طاها آزار امت زد شرر،بر حاصلت مولی خون شد دلت مولی راحت شدی از رنج و غم،رفتی تو از دنیا یا حضرت طاها از سوز داغ و هجر تو،خون شد دل زهرا آن بانوی عظمی ذکر علی گردیده است،واویلا واویلا یا حضرت طاها حیدر کنار بسترت،در ناله و افغان زهرا شده گریان از بهر زهرا داغ تو،شد سخت و جانفرسا یا حضرت طاها بعد از تو یا ختم رسل،دشمن ز تو بگسست دست علی را بست غصب خلافت علی،سقیفه شد امضا یا حضرت طاها بعد از تو جای تسلیت،آتش زدند خانه سوزانده کاشانه پهلوی زهرایت شکست،از کینه ی اعدا یا حضرت طاها از غربت حیدر بود،جان حسن بر لب خون شد دل زینب دیدند که مادر را زند،دشمن بی پروا یا حضرت طاها .👇
. . بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه برای غریبِ مدینه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد دید: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور .. همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین .. .
‍ ❣﷽❣ 🌹 ▪️ 🌹 ➖یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی ➖دستان قلم، اشک علمدار ندیدی ➖بر پیکر بی دست علمدار رشیدت ➖آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی ➖مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل ➖غوغای مُواسات سپهدار ندیدی ننه ام‌البنین چوخ تلاش ایلدی مشکی گتیره خیمه‌لره مشکی باسدی اورگینین باشینا هرسمتیدن اوخ گلدی سینه سین ویردی قاباقا قولارین ویردیقاباقا ساق ال قلم اولدی مشکی آلدی صول الینه صول ال قلم اولدی مشکی آلدی دیشینه عجله ایلور مشکی گتوره خیمه‌لره اوزین دولاندیرور خیمه‌لرین سمتینه ▪️گل گیتدی حسین حید اوپن اللر الیمدن ▪️دوشدی یره لشگر داغیدان خنجر الیمدن حسین قولاریم قلم اولدی آی قارداش هرایه یتیش مشکی گتیرم خیمه‌لره آقا سراسیمه گلیر خیمه‌لره اوندا گوردی بیر اوخ دَیدی مشکه سویی جاری اولدی یره ▪️ای مشکه دَین اوخ نه جسارت ایلدون ▪️من همایت ائله‌میشدیم سن خیانت ائلدون ▪️اوبالاجا قیزلاردان منی خجالت ایلدون ▪️ای وای حسین هارداسان قارداش ➖گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت ➖خونبارش آن دیده و رخسارو ندیدی ای وای ننه ام‌البنین عباسین او قلم اولان قولارین گورمه‌دون پارچالانان باشین گورمه‌دون ➖شق‌القمر کوفه که در القمه رخ داد ➖تکرار رخ حیدر کرارو ندیدی ننه ایله باشی پارچالاندی قان دولدی گوزلرینه دیدی ننه یوزین دولاندیردی خیمه‌لره ▪️گل باشیم پارچالاندی آی قارداش ▪️مشکیدن سو جالاندی آی قارداش ▪️ننه ام‌البنین بیله یوزین دولاندیردی ▪️قان دولوب گوزمه بیلمیرم هیچ ▪️خیمه سمتی هایاندی ای قارداش ▪️حسین بیله گوزومی قان تودوب ▪️خیمه‌لرین یولون ایتیرمیشم انقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد سجاده‌ی خون بر بدن یار ندیدی مادر که شود ام‌البنین هیچ غمی نیست در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6021857213453174795.mp3
4.16M
‍ ❣﷽❣ 💔 ❤️ 🌹 الا یا اهل العالم ان جدی الحسین ….. میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:“ان بن امیرالمومنین” اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابی عبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّه ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف* شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن …. این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن … آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ….” هنوز از اون رگ ها خون جاریه …” دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزنن حسین
. |⇦•باز باید سرکنم ... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── باز باید سر کنم با خاطرات اربعین خاطرات گریه در صحنِ یَلِ اُم البنین از مرور خاطراتش نیز لذت می برم می نشستم رو به ایوان امیرالمؤمنین خوب یادم هست هر موکب که رفتم، پهن بود زیر پای زائرانت بالِ جبریلِ امین با چه شوقی تاولِ پاهای خود را می شُمرد زائری که بود گویا با ملائک هم نشین دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم گوئیا بودیم دستان خدا در آستین این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت هاتفی می گفت با ما: فَادْخُلُوهَا خَالِدِين من تمام سال را با اربعینت زنده ام ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین حسين جان! با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد در میان راه هر جایی که میخوردم زمین    احسان نرگسی رضاپور   *مي گفت: توي اربعين كنارِ درب حرم حضرت اباالفضل، ديدم توي شلوغي ها، يهو يه خانومي پاش گير كرد به لبه ي فرش افتاد روي زمين، سريع خانم هايي كه اونجا بودن، چادرهاشون رو باز كردن، روي اين خانوم رو گرفتن كه نامحرم ها نبينن، آخه زمين خوردن زن با زمين خوردن مرد خيلي فرق داره، زن وقتي زمين ميخوره خجالت ميكشه، بميرم برا اون خانومي كه اول دستاي شوهرش رو بستن بعد اينقدر با غلاف به بازوي اين خانوم زدن كه افتاد زمين...*   علي رو حلال كن واسه زخم بازوت علي رو حلال كن واسه درد پهلوت   علي رو حلال كن واسه دستِ بستش نتونست كه برداره او در رو از روت   علي رو حلال كن كه بچه ات فدا شد علي رو حلال كن به حالت جفا شد   علي رو حلال كن براي همون روز كه پاي مغيره به اين خونه وا شد   *صلَّی اللهُ عَلَیکَ يا مظلوم يا اباعبدالله، صلَّی اللهُ عَلَیکَ یا سیدنا الغريب، سیدنا العطشان، يا اباعبدالله*   نزدیك می‌كند دل ما را به هم حسین این اشکِ روضه نیست، كه عقدِ اُخوَّت است   مقبول اگر شده‌ست نمازی كه خوانده‌ایم مُهر قبولی‌اش به خدا مُهرِ تربت است   *آخر جلسه اي يه سري خرابه ي شام هم بزنيم،گفت: بابا!...*   من تا شناسمت به رُخَت دست ميكِشم سيلي گرفت قُوَّتِ بيناييِ مرا   انگشت هايم که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است   *بحق حضرت رقيه سلام الله عليها، اگه من بدي كردم، اگه من اشتباهي كردم منو اربعين كربلا نبردي ، منو ببخش، امشب با همه ي وجودم ميگم: به حق حضرت رقيه الهي العفو...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Narimani_arbaein.mp3
5.05M
|⇦باز باید سرکنم ... و توسل اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی
1_6239927121.mp3
9.91M
حاج صادق سینه زنی اربعین👌👌 از سفر برگشته خواهری دلخسته یا حسین می گوید زیر لب پیوسته بغض آتشفشان گریه ی ابرم اینچنین پر شده کاسه ی صبرم اربعین دور این قبر و آن قبرم جان زینب باشد بر حسین وابسته یا حسین آمدم از چهل منزل کوه صبرم ولی بار غم بر دل بر سر نی سرت شمع این محفل می روی می آیی با شتاب آهسته کربلا گرچه داغ جوان دیدم کوفه دشنام و زخم زبان دیدم وای من آنچه از شامیان دیدم چون غم جانسوزی سینه ام را خسته بر سر نی به زلفت زدم شانه جان زینب نپرسی ز دردانه غنچه ات مانده در کنج ویرانه رشته ی جانش را شام غم بگسسته کعب نی دیدم و سیلی و خنجر دسته گل هایم اینجا شده پرپر کو اباالفضل و کو قاسم و اکبر جمله یاران رفتند عاشق و وارسته شاعر:محمد زمان گلدسته
-طاهری حضرت رقیه (س) متن روضه حضرت رقیه (س) متن روضه حضرت زهرا سلام… انجام کار خانه مرا سخت گشته است دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست کنم،نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم،بابا چند وقت ِ زینب میاد جلو بسترم،توقع داره مثل همیشه بغلش کنم،موهاش رو شونه بزنم،آخ که دیگه دستم بالا نمیآد،بابا برا علی نمیتونم بگم،بچه ها هم که طاقت ندارن،اومدم برا تو بگم بابا انجام کار خانه مرا سخت گشته است می دونی چرا بابا؟ ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است همسایه ها عیادت نمی اومدند،ای کاش نمی اومدند،وقتی می اومدند،می رفتن بیرون،زینب میشنید،هی با خودشون می گفتن،این خانم دیگه موندنی نیست،این روزها روزهای آخرشه، همسایه ها همه فهمیده اند که مرگ سر تا به پای محتضرم را گرفته است فاطمه هجده ساله از دیوار کمک میگرفت،می اومد کنار قبر بابا،این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد،می گفت:علی جان پیراهنی که بابام رو در اون پیراهن غسل دادی،بده من بوی بابام و استشمام کنم،امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه،هی امتانع میکرد،هی زهرا اصرار،پیراهن رو آورد،روایت نوشته،تا پیراهن رو بو کرد،دیدن خانم غش کرد،رو زمین افتاد،می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی،پیراهن بابا رو ببینی،من بمیرم برا اون سه ساله ای که تا بهانه ی بابا رو گرفت،دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن،قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر،همچین که رو پوش رو کنار زد،بچه ترسید،عمه جان این سر کیه؟ آخه حق داره بچه،باباش این طوری نبود،همه صورت زخمی ِ،لبها ترکیده،بی بی کنار قبر بابا با باباش حرف می زد،اما این سه ساله،کنار سر بریده بابا، گفت:بابا،خیلی درد و دل دارم باهات بابا، درشام بی کسی مرا داد می زند زخمی که بال چشم ترم را گرفته است اگه کسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نکرده باشه،با این بیت تلافیش رو در بیاره. هر جا زقافله عقب افتاده ام ضجر از روی اسب موی سرم را گرفته است. هر جا رقیه رو می زند رو می کرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود،اینها جرأت نداشتن من و بزنن دق مرگ کرده حرمله ام بس که در برم بر نی سر عموی حرم را گرفته است این یکی رو به اندازه ی غیرتی که پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی. انگشت های طعنه امانم بریده است خیرات شهر دور و برم را گرفته است ….. این که بی تاب ِ رو زمین خواب ِ دختر شاه ِ شده بی بابا اما حالا با کیا همراه ِ اونجا اگه تو مدینه،غربت اگه بود،اما علی بود سلمان بود،اباذر بود،اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میکرد،باید سرهای بریده رو میدید،یا باید شمر و خولی رو می دید. شده بی بابا اما حالا با کیا همراه ِ نزنید اینقدر بی گناهه توی ویرونه یه ریز می خونه کجایی بابا کی میگه بابا نوی زهرا بی کس و کاره یتیم تنها که نشته با لباس پاره آخه کی گفته خنده داره آفتاب از کدوم طرف در اومده که بابام با سر اومده لب تشنه بریده حنجر اومده که بابام با سر اومده غریب مادر اومده
220525_015.MP3
5.14M
◾نوحۂ حضرت زینب(س)◾ 📝 🎤 🎹👌👍 ای بانوی روزِ جزا(زینب ای زینب)2 من آمدم درگاه تو،دست من خالی دست منو دامان تو حالی به حالی در زندگی دیدی بلا،تو چقد نالی دیدی ستم ازاشقیا(زینب ای زینب)2 ای بانوی روز جزا(زینب ای زینب)2 تومظهرصبرو شکیب،زینب ای زینب دیدی مصیبت درجهان،جان رسیدبرلب هرچه ستم دیدی ولی،گفتی تویارب ای قهرمان کربلا(زینب ای زینب)2 ای بانوی روزِ جزا(زینب ای زینب)2 تو برهمه اهل حَرَم،کردی دلجویی داغ برادر دیده ای، خطبه میگویی برگردنت زنجیرِدون،میکِشد سویی تودیده ای شامِ بلا(زینب ای زینب)2 ای بانوی روزِ جزا(زینب ای زینب)2 تو بر حسینت یاوری،زینبِ غمگین داغش بِروی شانه ات،کرده است سنگین دستان خوداز خون او،کرده ای رنگین دیدی سرش ازتن جدا(زینب ای زینب) ای بانوی روزِ جزا(زینب ای زینب)2 یارب دل زینب شکست،از مصیبت ها (هستی)شده نوحه سرا،بر گُلِ زهرا (پرویزی)را نظر نما،در صفِ عُقبا ای خواهرِخونِ خدا(زینب ای زینب)2 ای بانوی روزِ جزا(زینب ای زینب)2 مطالب مداحی باسبکِ استاد پرویزی
PTT-20220820-WA0023.opus
368.4K
نوحه شور سرپایی آخر مجلس جواب👈🏻عجّل علی ظهورک به رنگ و روی زینب عجل علی ظهورک بُغض گلوی زینب عجل علی ظهورک به راس روی نیزه عجل علی ظهورک در روبروی زینب عجل علی ظهورک به ناله های زینب عجل علی ظهورک به گریه های زینب عجل علی ظهورک به لحظه ی قنوت و جل علی ظهورک به ربنای زینب عجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک به ماجرای زهرا عجل علی ظهورک سوز و نوای زهرا عجل علی ظهورک به صورت کبود و عجل علی ظهورک به غصه های زهرا عجل علی ظهورک به دختر پیمبر عجل علی ظهورک به عشقِ ناب حیدر عجل علی ظهورک به پهلوی شکسته عجل علی ظهورک به خونِ مانده بر درعجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک به غیرت ابالفضل عجل علی ظهورک به عزت ابالفضل عجل علی ظهورک به تشنگیِ اصغر عجل علی ظهورک خجالت ابالفضل عجل علی ظهورک به قامتِ خمیده عجل علی ظهورک به چشمای دریده عجل علی ظهورک به مشکِ پاره پاره عجل علی ظهورک به دستهای بُریده عجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک به ضربه دستِ حیدرعجل علی ظهورک به بود وهستِ حیدرعجل علی ظهورک به نازِ شصت حیدر عجل علی ظهورک به ذوالفقار حیدر عجل علی ظهورک به رمز و رازِ حیدر عجل علی ظهورک حالِ نماز حیدر عجل علی ظهورک به تنِ نیمه جون و عجل علی ظهورک به فرقِ باز حیدر عجل علی ظهورک عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال:علیمحمدی
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🏴سبک 🎤مداح :حاج محمود کریمی عمه سادات بی قراره♪♫ غصه و غمهاش بی شماره♪♫ تموم غصش غم یاره♪♫ تنها امیدش بی پناهه♪♫ روزای سختی توی راهه♪♫ رو خاک سوزان پا می زاره♪♫ عمه سادات بی قراره♪♫ غصه و غمهاش بی شماره♪♫ تموم غصش غم یاره♪♫ +_──|✦♪♫✦|──_+ تنها امیدش بی پناهه♪♫ روزای سختی توی راهه♪♫ رو خاک سوزان پا می زاره♪♫ عمه سادات بی قراره♪♫ غصه و غمهاش بی شماره♪♫ تموم غصش غم یاره♪♫ تنها امیدش بی پناهه♪♫ روزای سختی توی راهه♪♫ رو خاک سوزان پا می زاره♪♫
4_5832546582737717351.mp3
10.7M
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🏴سبک 🎤مداح :حاج محمود کریمی