eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات ۴ بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... السلام علی المهدی و علی آبائه.... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید توی مجلس مادر نشستی... امشب حرف دلت چیه... چی میخواهی بگی... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا... آقای ما نمیاد... چرا... امام زمانمون نمیاد... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما آقا امشب هر کجا عالم هستی... یک سر هم به مجلس ما بزن... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید همه جا رسمه... وقتی برا مادری مجلس بگیرند... فرزندش میاد تو مجلس... یک گوشه ای میایسته... خوش آمد میگه... آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست... ما هم گریه کُن هایِ مادرتون... آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار... یا بن الحسن... فایل صوتی👇
متن روضه ۲ 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه... بریم خونه ی امیرالمومنین... 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود 🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود ای وای...ای وای 🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد 🔸جان علی به پشت در آستانه بود روضه امشب خیلی سنگینه... شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه... یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا... (مدینه.. عجب روزایی رو دیدی) یه نامردی اومد جلو... صدازد... علی بیرون بیا... زهرای مرضیه حامی ولایته... اومد پشت درب خونه... شاید اینا ببینند دختر پیغمبره... حیا کنند برگردند... فرمود... أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی از خدا نمیترسی نانجیب... برا چی اومدید... مگه نمیدونید... ما عزاداریم... نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر... در رو باز کن... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه... میدونی چه کردم... هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد... تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا... أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ اول با تازیانه... دختر پیغمبر رو زدم... گفتم حالا هیزم ها رو بیارید... دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه... فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا سادات منو ببخشید... میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم... صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد... نزدیک بود دلم بسوزه... اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و... هر چقدر توان داشتم جمع کردم... با لگد... محکم به در زدم... همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد... انگار تمام مدینه زیر رو شد... 🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود 🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود یا صاحب الزمان 🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست 🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم... تا زهرا در مقابلم قرار گرفت... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض آی غیرتی ها... طاقت دارید بگم یا نه... میگه از روي مقنعه... آنچنان سيلي زدم... گوشواره شكست و روی زمين افتاد.. (منبع: بحارالانوار، ج‏30، ص 492) 🔸بابا ببین که مادر 🔸خورده زمین پشت در بابا بیا ببین... مادرم رو کشتند... 🔸پاشیده روی دیوار 🔸خون از پهلوی مادر روضه من تمام... فقط همینو بگم... اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند... کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه... راوى ميگه ديدم... روز عاشورا... يه بى بى مجلله... ميان يه خيمه نيمه سوخته... هی وارد میشه... بيرون مياد... عرضه داشتم بى بى جان... دارید چکار میکنید... خيام حرم آتیش گرفته... فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم... امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده... میترسم بیمارم در آتش بسوزه... 🔸از آن ترسم که آتش برفروزد 🔸میان خیمه بیمارم بسوزد 🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد 🔸میان خیمه بیمارم بمیرد 🔸درون خیمه زین العابدین است 🔸همه دار و ندار من همین است فایل صوتی👇
🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد 🔸باران اشک های مکرر، شروع شد آجرک الله... یا بن الحسن... آقا... بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه... شروع شد... 🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد آقا منو ببخشید... مصیبت مادرتون زهرای مرضیه... از آنجایی شروع شد که... هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده... یه عده نامرد... ریختند درب خانه امیرالمومنین... 🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد یوسف فاطمه... امام زمان... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... بمیرم برات مادر... زهرای مرضیه اومد پشت در... فرمود حیا نمیکنی نانجیب... میخواهی بدون اجازه وارد بشی... یک نفر صدا زد... ای نانجیب... مگه نمیدونی... این خونه... خونه پیغمبره... این ها هم...بچه های پیغمبرند... اِنَّ فیها فاطِمَه زهرای مرضیه داخل این خونه است... نانجیب مگه نمیشنوی... صدای دختر پیغمبره... هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره... اما اون بی حیا اعتنا نکرد... صدا زد... وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم اگرچه دختر پیغمبر باشه... خونه رو با اهلش به آتیش میکشم... خدایا همه جا رسمه... هر کی بابا از دست میده... مردم براش دسته گل می برند... اما مدینه بجای دسته گل... نانجیب اشاره کرد... هیزم ها رو بیارید... خونه رو آتیش بزنید... ای وای... ای وای... مردم مدینه دارند نگاه میکنند... یدفعه ببینند... شعله های آتش بلند شد... 🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت 🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... مادرتون زهرا پشت در ایستاده... نميذاره این نامردها وارد بشن... امانانجیب حیا نکرد... آنچنان با لگد به این در زد... صدای ناله مادر بلند شد... یا ابتاه... یا رسول الله.. هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ بابا یا رسول الله ببین... با دخترت چه کردند... پهلوم رو شکستند... 🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات 🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد سادات منو ببخشید... همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل0)ِ فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند... 🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست 🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود 🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن 🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود یا صاحب الزمان... اگر اینجا محسن شش ماهه رو.. بین در دیوار کشتند... کربلا هم یک شش ماهه ای رو... روی دستهای باباش پرپر کردند... آماده ای بگم یا نه... ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره روی دستهاش جان میده... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» گوش تا گوش علی رو دریدند... 🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را 🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را 🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی 🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را علی اصغرم... یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم.. من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم... حالا جواب مادرت رو چی بگم... پاشو ببین مادرت منتظره... چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم... هر کجا نشستی ناله بزن... ای غریب حسین... 🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را 🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ *شب ِ شهادت ِ بذار یه جور دیگه سلام بدیم:* السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَکْسُورَهِ ضِلْعُهَا، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا،السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا *شب ِ شهادت ِ، اگه شبش نبود نمی گفتم همین الان،وای مادرم،وای مادرم….* ممنونم اگر نروی می میرم اگر بروی *شب شهادت بی بی جانمون حضرت زهراست، امشب همه ی جلسه از ابتداش یا زبانحال ِ علی ِ، یا زبانحال فاطمه است.جای ِ دیگه هم نمیریم، امشب یا علی گریه می کنه زهرا حرف میزنه، یا زهراخمیده ی سر بلندی، وقتی می بینم می خندی ولی می دونم سه ماهه،سرت رو از درد می بندی می خوام بگم پیشم بمونی،ولی می دونم نمیتونی برو ولی تو با فراقت، دل ِ علی رو می سوزونی  *دید حال ِ علی منقلب ِ،گفت: آقاجان،قربونت برم بذار من یه ذره باهات حرف بزنم.”امشب روضه ی من روضه ی نگرانیهای یه مادر ِ دم ِ رفتن ِ، امشب می دونی مادر ما نگرون چی بود؟ هر مادری می خواد بره نگرانه،یه نگرانی برا خودش داشت، چند روز ِ پیش این نگرانی رفع شد، تا نگاهش به تابوت افتاد یه لبخند زد، خیالم راحت شد حجم بدنم رو کسی نمی بینه، دیگه نگران نیستم خدا رو شکر.دیگه نگران چی بود؟امشب به خاطر بی بی یه قدم بگذار، وسط روضه باید پند بگیری، باید درس بگیری، چه اتفاقی  می افته شب شهادت امیرالمؤمنین می فرمایند:فاطمه دیگه نگران چی هستی؟ علی جان، بچه هامو می بینم دارم اشک می ریزم،علی جان نگران گهنکارای امتم هستم،از خدا خواستم: “یَغْفِرُ لِعُصَاهِ اُمَّتی” فاطمه شب شهادت میگه:خدایا به حق اشک چشم بچه هام گنهکاران امت ِ من رو ببخش،دست ِ اونها خالی ِ. حالا من امشب قول بدم بگم مادر نگران نباش،دیگه قول میدم سمت گناه نرم، مادر نگران ِ من و تو بوده دم آخر.دیگه نگران چی بود؟روایت میگه:نگران ِ علی بود،یه نگاه کرد مولا دید بی بی به پهنای صورت داره اشک می ریزه، علی جان: “أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی” علی جان نگرانم بعد از من با تو چه می کنند. تو دیگه یار نداری،طرفدار نداری.نگران بچه هاش هم بود،یه نگاه به علی کرد،صدا زد:علی جان،“أَبکنِی وَأَبک لیتَامی” علی برا من و یتیم هام گریه کن، “وَلاتَنْس ِقَتیل‌َ العِدَاء بطَف‌ِّ الْعِرَاق”‌ِ. علی جان حسینم رو یادت نره* ای تشنه لب حسین حسین حسین عشق زینب حسین حسین حسین شب شهادت، بی بی ِ ما به امیرالمؤمنین گفت: وَلاتَنْس ِقَتیل‌َ العِدَاء بطَف‌ِّ الْعِرَاق‌ِ. بیا من و تو هم یه عهد ببندیم،همه دستاشون رو بدهند به هم، بیایید همه با هم یه قولی به بی بی بدهیم،دست هم رو می گیریم،یه عهد می بندیم، مادر جان، ما هم امشب عهد می بندیم حسینت رو فراموش نمی کنیم،بلند بگو: حسین….” ابد والله یا زهراء ما ننسی حسینا”  ماهم حسینت رو فراموش نمی کنیم، نه فقط من و تو، خود اهلبیت هم حسین رو فراموش نکردند،زهرا با روضه ی حسین جون داد،پیغمبر هم با روضه ی حسین جون داد، دم آخر ابی عبدالله رو سینه اش بود جون داد،امیرالمومنین هم شام بیست و یکم با حسین جون داد، امام حسن هم “ لا یوم کیومک یا اباعبدالله” گفت.امام سجاد،امام باقر،امام کاظم،امشب ببرمت حرم ِ امام رضا،روزی ِ امشب ِ مارو امام رضا بده. آقا جان شما همه رو بردی کربلا،صدا زد:” إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” چرا میگم امام رضا؟ می خوام امشب پاک پاک بری بیرون،چرا “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” فرمود: “فَإِنَّ الْبُکَاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ.” امام رضا راه رو به من و تو نشون داده،نسخه رو امام رضا پیچیده، که گناه داری،روسیاهی،” ذُّنُوبَ الْعِظَامَ”راه پاک شدنش فقط گریه برای حسین ِ،چشم آقا،چشم،جون بخواه. کجا بریم گریه کنیم؟خودت روضه بخون یا امام رضا، خود ِ امام رضا روضه خونده،چی روضه ای خونده؟ “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ”. مثل مذبوح سر ِ حسین مارو بریدند،حسین…. من از امام رضا عذر میخوام،آقا شما گفتید،مگر نه من جرأت نمی کردم،بابا مذبوح تکلیفش معلوم ِ، روضه ی من یه شباهت ِ،یه فرق ِ،آدم رو میکشه،شباهت اینه:ما رسم داریم،یه قربونی رو بخوان ذبح کنند،همه دورش حلقه می زنند،همه خوشحالند، هر کی میگه:یه سهمی از این قربانی مال منه،کربلا دور ِ حسین حلقه زدند، اخنس گفت:عمامه اش مال من، خولی گفت:سربریده اش مال من، یکی گفت:انگشترش مال من، یکی گفت:پیراهنش مال من. این ها شباهت بود، حالا فرقش رو گوش بده:ما رسم داریم،قربانی رو بخوان ذبح کنند،آبش میدن،آبم نخوره لب هاش رو به زور خیس می کنند، رو به قبله اش می کنند،آخ بمیرم برات:“السلام علیک مذبوح من القفا” حسین @roze_daftari
تو دارو ندار منی یا ضامن آهو یا ضامن آهو زده ام پیش تو زانو یا ضامن آهو(2) جز مهر ولا در دل من خانه ندارد جز کوی رضا مرغ دلم لانه ندارد مجنون وی ازروز ازل بوده و هستم دیوانه تو حاجت بیگانه ندارد یا ضامن آهو(2) هرجا که روم مرغ دلم در حرم اوست چون در دوجهان تشنه جود و کرم اوست مشهد که بود روضه رضوان همه دانند از میمنت خاک نفیس قدم اوست تو دارو ندار منی یا ضامن آهو یا ضامن آهو زده ام پیش زانو یا ضامن آهو(2) ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت مدح تو جز از خالق دادار نیاید نومیدی و درگاه تو بی سابقه باشد هر کار ز تو آید و این کار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید تو دارو ندار منی یا ضامن آهو یا ضامن آهو زده ام پیش زانو یا ضامن آهو(2)
enc_16719159952166205478826.mp3
2.97M
📅 شهادت (س) به روایت ۴۵ روز 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ ای روزگار زود باش بگو کی ام نامرد چشماتو خوب وا کن من علی ام نامرد یه کاری کن داری میبینی منم آخ نفسم آخ بچه ام زنم کاشکی یکی باشه و بگه به جای من چند نفری مرد رو نمیزنن چه برسه زن وای مادر ... ای در نیم سوخته طاقت بیار نامرد این فاطمه است زود باش برو کنار نامرد یه کاری کن داره میسوزه تنش آخ چادرش سوخت آخ کشتنش کاشکی یکی باشه و بگه جای حسن چند نفری مرد رو نمیزنن چه برسه زن وای مادر ... .
enc_16983375533438643397534.mp3
2.98M
📅 شهادت حضرت فاطمه (س) به روایت ۴۵ روز 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ امروز دوشنبه بود اولین روز دوشنبه بعد پیغمبر امروز دوشنبه بود کوچه ، چادر ، سیلی ، مادر سرنوشت عالم اینجا عوض شد همه چی از این دوشنبه شروع شد این بزرگترین غمه توی تاریخ با مغیره مادرم روبرو شد آه از این دوشنبه سیاه آه محسنو کشتن بی گناه آه آه آه امروز دوشنبه بود یه نفر مرد تو این کوچه نبود انگار امروز دوشنبه بود هیزم ، آتیش ، مسمار ، دیوار پشت در هزار روضه بازه در شکست ، رکَلّ باب بِرِجله مادری میون این در و دیوار پسری بین فراته و دجله آه از این دوشنبه سیاه آه روضه رسید به قتلگاه آه آه آه
enc_1698336873597599776292.mp3
6.38M
کار همه رو راه انداختی کار منم راه بنداز به منم یه نگاه بنداز من ته چاه گیر افتادم یه طنابی تو چاه بنداز 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ کار همه رو راه انداختی کار منم راه بنداز به منم یه نگاه بنداز من ته چاه گیر افتادم یه طنابی تو چاه بنداز یا نورا فی ظلمات کشتی نجات من نوکرتم همون که میمیره برات یا نورا فی ظلمات قربون چشمات کاش کرب و بلا بودم و میمردم برات بدون عشقت همه چی باطله این که منو خریدی کار دله جوری میگم گوش همه بشنوه کار فقط دست ابوفاضله دل همه رو آروم کردی دل منو هم آروم کن با عابست همسوم کن میبینی بلاتکلیفم تکلیفمو معلوم کن میشه منم بخری گوشه نظری روی سر من بکش یه دست پدری مثل روزای قدیم آقای کریم یه کاری کن برای این حال وخیم منو به دوری نده عادتم یه شب قدم بذار تو خلوتم مریض عشقتم امام حسین میشه یه بار بیای عیادتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️چرا خداوند ما را به دنیای پر از بلا آورد؟ 🎙 حجت الاسلام عالی ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر سادات منو دعا کن روز قیامت منو جدا کن عقده‌ای دارم میون سینه قسمت مارو کرببلا کن 💔🕊 💔🕊 💔🕊
از میان و دیوار صدا مـے آید یڪ نفر ناله ڪنان پشت دری،گفت علـے یڪ نفر دست به ،به زمین افتاده مـادرے خورد زمین و پسری گفت علـے 13 ربیع الثانی شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها(به روایت 45 روز) تسلیت باد. 💔🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه.mp3
21.2M
🎧 🔊 | محفل روضه ، توسل و قرائت دعای جوشن صغیر به نیت انتصار الهی برای مردم مظلوم غزه 🎤
. 📋خون دل شد صد مثنوی 🏴محفل روضه ، توسل و قرائت دعای جوشن صغیر به نیت انتصار الهی برای مردم مظلوم غزه ............................................. .(بند اول). خون دل شد صد مثنوی ما مظلومیم اما قوی هیهات شیعه بشه منزوی آی دنیا داری می‌شنوی این خاک رایحه ای ز فاطمه داره یه عالمه دیالمه داره آقا انی احامی ابدا دینی ادامه داره نسل اوینی مونده یکی دو پله تا فتح دو قبله ممنوعه خستگی نزدیکیم به قله لبیک یا علی .(بند دوم). جاریه موج مهدوی ما مظلومیم اما قوی در راهه خیبر ثانوی اسرائیل داری می‌شنوی صهیون دیدنیه این روز و این حالش چیزی نموند از بیست و پنج سالش باخته هرکی قمار کرده رو اسرائیل ملک علیه از فرات تا نیل برسونید به کله، منتظران این جمله ممنوعه خستگی نزدیکیم به قله لبیک یاعلی .............................................. حاج مسعود پیرایش 👇
زمینه.mp3
21.66M
🎧 🔊 | محفل روضه ، توسل و قرائت دعای جوشن صغیر به نیت انتصار الهی برای مردم مظلوم غزه 🎤
. 📋بخت از خواب پا نخواهد شد 🏴محفل روضه ، توسل و قرائت دعای جوشن صغیر به نیت انتصار الهی برای مردم مظلوم ............................................. بخت از خواب پا نخواهد شد دوست از ما رضا نخواهد شد تا که در اشک غوطه‌ور نشویم وصل او رزق ما نخواهد شد دست تا روی چشم ما نکشد روزی ما بُکا نخواهد شد چون که اَمر امام معصوم است در تباکی ریا نخواهد شد تا قیامت اگرچه گریه کنیم حقِّ داغش اَدا نخواهد شد ما برای حسین می‌میریم مرد حرفش دوتا نخواهد شد ما نباشیم دیگران هستند خلوت،این روضه‌ها نخواهد شد کارِ آن‌کس‌که شاه‌ِ هر دو سَراست لَنگِ اَمثالِ ما نخواهد شد بی دمِ عیسویِ تُربت او هیچ دردی دوا نخواهد شد هیچ‌روزی شبیه عاشورا هیچ‌جا کربلا نخواهد شد... هیچ‌کس جز حسین‌لحظه‌ی‌دفن کفنش بوریا نخواهد شد شاعر : ✍ .............................................. حاج مسعود پیرایش 👇
نغمه.mp3
7.25M
🎧 🔊 | محفل روضه ، توسل و قرائت دعای جوشن صغیر به نیت انتصار الهی برای مردم مظلوم غزه 🎤
. یا شاید حنایم پیش تو ، بی رنگ‌ باشد یا پای من بهر وصالت لنگ باشد هر جمعه می آیم به دنبالت عزیزم باید برای تو گدا ، دلتنگ‌باشد ✍ .
مداحی_آنلاین_اصل_معنویت_استاد_رفیعی.mp3
4.97M
🏴 ♨️اصل معنویت 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا