eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
خط امان گرفته ام.mp3
7.4M
خط امان گرفته ام از لب شاه مهوشان جمع از اوست خاطرم گریه امان نمیدهد جز بوسه بر رکاب همایون ذوالجناح عقلم به هیچ جای دگر قد نمیدهد 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
نماهنگ غزه تنها نیست.mp3
2.5M
قلب دنیا غصه دار قصه های غزه است غزه تنها نیست دنیا هم صدای غزه است ابرهه اندیشه بیت المقدس کرده است وقت پرواز ابابیل از فضای غزه است 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
62ad934c95703e0beb05be22.mp3
1.92M
سلام ای بارون سلام ای دریا سلام ای کوثر سلام اعطینا 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
YEKNET.IR - monajat - hafteghi 19 aban 1402 - narimani.mp3
4.5M
دیدی از غصه و غم خسته و مالامالم آمدی باز خودت زود به استقبالم 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❣﷽❣ 🏴 -سنگین-زمزمه 🏴 فاطمیه 🏴:قاسم نعمتی 🏴 ومداحی🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 مرو ای مهربانِ حیدر بمان یارِ جوانِ حیدر 🏴یازهرا یا زهرا یازهرا بزن گیسیوی زینب شانه مرو ای روشنیّ خانه ببین اشکِ یتیمانت را دلت می آید ای حنانه 🏴(یازهرا یازهرا یا زهرا)۴ 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 همینکه صحبت ِ هجران شد چشمِم از بی کسی گریان شد تا که تابوت تو حاضر شد خانه رویِ سرم ویران شد 🏴(یازهرا یازهرا یازهرا)۴ 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 مانده ازجسم تو تصویری دست ِ خود بر کمر می گیری چین ِ افتاده بر روی تو می دهد رنگ وبویِ پیری 🏴(یازهرا یازهرا یازهرا)۴ 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 مثلِ یک لاله پژمردی تو تاکه نامِ مرا بُردی تو فاطمه آبرو ریزی شد پیش چشمم زمین خوردی تو 🏴(یازهرا یازهرایازهرا)۴ 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴◾️زمینه -سنگین-زمزمه 🏴◾️ایام فاطمیه 🏴◾️شاعر:قاسم نعمتی 🏴◾️سبک ومداحی🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران
448.2K
◾️-زمزمه-سنگین ◾️ فاطمیه ◾️:قاسم نعمتی ◾️ ومداحی:کربلایی مهدی رنجبران
4_5800936366468498703.mp3
13.15M
‍ . وداع،گریز کربلا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غمناک‌ترین حادثه‌ی زندگی من مِهرِ من و مهتابِ شبِ بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من با گریه‌ی من موج گرفت خشک‌ترین رود با رفتنت امروز شده شهر مِه‌آلود بدرود امیدم، نفسم، عشقِ عزیزم آهسته برو، پشت سرت آب می‌ریزم بدرود نگارم، همه‌ی دار و ندارم باید تو رو به حضرت منان بسپارم (سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگن درِ جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال مَلَک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسن گل تاب فشار در و دیوار نداره انگار گلم اومده بودی که بری زود کَز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم، مَلَکم، روح بلندم باید کفنت رو خودم انگار ببندم بدرود قرارم، قمرم، باغ و بهارم باید بدنت رو توی تابوت بذارم (سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آهسته بگم، دارم باهات حرف خصوصی زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی بوسیدی حسینت رو جلو چشای زینب گفتی که گلوشو باید اینجور ببوسی زهرا تهِ گودال برسونی خودتو زود زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود بدرود حسینم، تو رو به خدا سپردم پیراهنی که مادرمون داده آوردم بدرود حسینم، مَه نیزه‌نشینم باید تنت‌‌و زیر سم اسب ببینم بدرود حسینم، حرمم، پشت و پناهم صورت روی خاکا می‌کِشی پیش نگاهم (سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .
4_5951553203022597840.mp3
4.32M
‍ . سال ۱۴۰۲ زبانحال علیه السلام با شیعیان شیعه اگه دردمندی           منم با تو هم دردم توی قنوتم هر شب                دعا برا تو کردم خیلی هواتودارم     یه وقت نیفتی تو چاه رهات کنم وللهه      یه روزه میشی گمراه به یادتم شبانه روز ولی هیچ وقت ازم یادی  نکردی شده یه بار توی صحرا بیاییو به دنبالم بگردی با خطاهات،اضافه شد، به دردای دلم همش یه دردی مظلومم   یه عمره که اسیر محنتم   دعا کنید برای غربتم مظلومم       آواره ام توی بیابونا   هزار ساله دیدم فقط جفا اللهم عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 عزا گرفتم بازم                  کنار قبر مادر یه عمره می سوزم من           با روضه ی میخ در مزارشو می شویم          با اشک خون دیده یه عمره آه و نالش          توی گوشم پیچیده روبرومه، در پشت در، داره میگه هنوز فِضّه خُذینی کشتی عمر، محسنمو، الهی از دنیا خیری نبینی سیلی زدی به صورتم، ای غاصب فدک خیلی لعینی ای مهدی بیا به حق زخمای تنم برای خونخواهی محسنم ای مهدی بیا به لاله های خون جگر وا کن طناب بازوی پدر اللهم عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . ..
4_5895411507948160206.mp3
1.17M
سلام مناجات و توسل جانسوزامام زمان روحی له الفدا استادحجت الاسلام میرزامحمدی🎤 چه خوش است صوت قرآن،زتو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن *انگار دیدار تو هم رفت به وعده ی قیامت . بچه که بودیم زیارت آل یاسین و میخوندیم با یه حسی میخوندیم ،می گفتیم بالاخره تو اول جوونی میبینمش جوونی نشد، میان سالی میبینمش..آقا ببین برف پیری رو سر وصورتمون نشسته .موهامون سفیدشدو ندیدیمت.چقدر دیربه دیر من با تو مناجات می کنم .( یه مقدار باهاش حرف بزن (اونقده غریبه .که روایات ما وقتی میخوان امام زمان رو معرفی کنن اینجوری اشاره کردن :الشرید ، الطرید ، الفرید،الوحید.او بیابان گرده تک و تنها سر در هیچ شهری خیرمقدم براش نزدن.اما دلخوشی ما کلام نورانی امیرالمومنین ، فرمود:*فَوَ رَبِّ عَلِیٍّ إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَیْهَا قَائِمَةٌ . قسم به پروردگار علی مهدی من بین شما زندگی می کنه جَوَّالَةٌ فِی شَرْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا یمشی فی الاصوات وَ تُسَلِّمَ عَلَى الْجَمَاعَةِ* باره به شما سلام کرده مهدی من. داخلة فی دورها وقصورها . بارها تو مجالس و محافلتون آمده . یری و لایری مهدی من دونه دونه تونو میبینه . اما شماها اونو نمی بینید .اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ.فرمود : علی ابن مهزیار اگه استغفار منه مهدی نبود ، دشمنان ما شما رو تکه تکه می کردن..نمی دونم امشب برا ما استغفار کرده یا نه ( نه نه نه بی ادبی اینجوری بگیم ) حتما استغفار کردی که الان ما اینجا هستیم https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم نماز اول هر ماه قمری فردا چهارشنبه اول ماه جمادی الاولی هست 🔸در اول هر ماه قمری، دو رکعت نماز مستحب است که خوانده شود(نمازی بسیار مهم و با فضیلت)در روایت دارد که اگر کسی این نماز را در اول هر ماه بخواند تا آخر ماه سلامتی خودش را از خدا گرفته است 🔸این نماز دو ركعت نماز است، در ركعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره‌ی توحيد خوانده شود و در ركعت دوم بعد از حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و بعد از نماز مقداری صدقه بدهد 🔸از بعضى روایات استفاده می شود، که بعد از اتمام نماز این دعا را بخواند{دعایی پرمعنا و پر برکت و مشتمل بر آیات گرانبها و مناسبی از قرآن } 🔸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ،بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلّا هُوَ، وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ، يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ، وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ،سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً، مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ، رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ {به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگى است، هیچ جنبنده اى در زمین نیست، مگر اینکه روزى او بر خدا است و قرارگاه و امانگاهش را خدا میداند، همه اینها در کتابى روشن است،به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگى است، اگر خدا به تو زیانى رساند، جز او کسى برطرف کننده آن نیست، و اگر خیرى را براى تو بخواهد، فضل او را بازگرداننده اى نیست، آن را به هرکس از بندگانش بخواهد می رساند، و او آمرزنده و مهربان است.به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگى است،خدا به زودى پس از دشوارى آسانی قرار می دهد، آنچه خدا خواست همان شود، نیرویى نیست مگر به خدا، خدا ما را بس است و نیکو کارگشایى است، کارم را به خدا وامى گذارم که خدا بیناى به بندگان است، معبودى جز تو نیست، من از ستم کاران بودم، پروردگارا من به آنچه از خیر برایم فرود آرى نیازمندم، پروردگارا مرا تنها مگذار که تو بهترین وارثانى} (منبع:مفاتیح الجنان) 🔸علما و بزرگان و اهل تقوا بر خواندن این نماز در اول هر ماه مواظبت دارند‌ پس ما هم مقید باشیم و از خداوند بخواهیم که توفیق خواندن این نماز را به همه‌ی ما عنایت فرماید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. |⇦•گمانم دیگر گشته... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ ●━━━━━━─────── *چند روزی گذشت احساس کردن حال مادر بهتر شده، الحمدلله، دیگه کارای خونه رو خودش می‌کنه با این دست شکسته جارو میزنه ، موهای زینبین رو شونه می‌کنه..* گمانم دیگر گشته بهتر که در واکرده بهر حیدر شده از بَستر خسته مادر خدایا! زده جارو با دستِ کم جان زده شانه بر موی طفلان ندارد دردش از چه پایان؟ خدایا! می‌خواهد... که از جا به پا خیزد اما سخت است بمیرم که دیگر مداوا سخت است «بمیرم برایش...گرفته صدایش...» حسن شکسته از داغِ کوچه‌ها بغل گرفته زانوی غصّه را فقط بگوید مادر! چرا چرا؟ زهرای من... این کودکت چه دیده که هی زار می زند هی دست مشت کرده به دیوار می زند * اسماء نشست کنار بستر فاطمه زهرا صدا زد "یا بنت محمد المصطفی"با تعابیر مختلف بی بی رو صدا زد، بی بی جواب نداد. یه نفر دیگه هم یه بار کنار بستر فاطمهٔ زهرا نشست.... زنهای پرستار خدمت بی بی بودن روزهای آخر ساعتهای آخر نمیدونم یوقت حالشون خراب شد از هوش رفت اینا سراسیمه بلند شدن گفتن بریم علی رو خبر کنیم. اینا بلند شدن برن امیرالمومنین رو صدا کنن،در بین راه امیرالمومنین زنها رو دید اینقدر اینها مضطرب بودن امیرالمومنین تا این زنها و کنیزکها و پرستارها رو دید فرمود:"مَا الْخَبَرُ وَ مَا لِي أَرَاكُنَّ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ؟"شما چرا رنگاتون پریده ؟ گفتن:"یاعلی أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ"گفتن یا علی! اگه یه بار دیگه میخوای زهرا رو زنده ببینی فقط عجله کن.اومد وارد منزل شد عبا برداشت عمامه از سر برداشت سر بی بی رو به دامن گرفت اینجا صدا زد" يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ" جوابش رو نداد " یَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّکَاةَ فِی طَرَفِ رِدَائِهِ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ" به هر اسمی به هر تعبیری صدا زد جواب نشنید یه وقت گفت:"فَـأَنـَا ابْـنُ عَمِّـكَ. عَلِيُّ بْنُ أَبـِي طَالِب؛..."زهرا من علی مظلومم "کلمینی یا فاطمه "با من حرف بزن "فَتَحَتْ عَیْنَیْهَا " چشمها رو باز کرد اینجا نه امیرالمومنین به فاطمه زهرا حرفی زد نه صدیقه کبری حرفی زد. هر دو با هم یه کار کردن. نوشتن "فَبَکَت وَ بُکاء" هر دو شروع کردن های های گریه کردن یه دل سیر به حال هم گریه کردن.بعد امیرالمومنین فرمود: زهرای من چی شده؟ عرضه داشت "یاعلی! إِنِّي أَجِدُ الْمَوْتَ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِيصَ عَنْهُ" علی من مرگ رو در مقابل دیدگانم می بینم چند تا کار برای زهرای خودت بکن" حَنِّطْنی و غَسِّلْنِی و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ "علی من رو شبونه غسل بده "وَ لَا تَكْشِفْ عَنِّي" از روی پیراهنم غسل بده "لَا تُعْلِمْ أَحَداً" علی کسی رو خبر نکنی... حسنین آمدند کنار مسجد "وَ رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ" شروع کردند بلند بلند گریه کردن اصحاب اومدن گفتن یابنی رسول الله چی شده آقازاده ها اینا بلند گفتن "ماتَت أُمُّنا فاطمه" مادر از دنیا رفت امیرالمومنین تا شنید "فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ" علی با صورت به زمین افتاد. اینجا امیرالمومنین با صورت به زمین افتاد گذشت گذشت چرخ روزگار چرخید یه روزی یه آقایی بالای اسب بدون دست به تأسی از پدرش با صورت به زمین افتاد..* دستی نداری تا بگیرم از زمین پاشی میشه دوباره باز علمدار حرم باشی این بچه ها دیگه نمیخوان آب تو رو می‌خوان میشه براشون باز سقا شی وقتی خجالت میکشی شرمنده تر میشم سقا بدون دست هم سقاست باور کن تو چشم عباسم نبینم اشک غم باشه بی تو حسین تنهاست باور کن دریا تو دستاته برادر ممنونِ دستاتم علمدار چشمات پر از خون شد عزیزم! دلتنگ چشماتم علمدار ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Fadaeian_Fatemiyeh1401-02_14010930_03.mp3
26.35M
|⇦• گمانم دیگر گشته... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی
زمینه_الهی_عظم_البلا_برح_الخفا_.mp3
5.85M
اِلهی، عَظُمَ البَلَاء، بَرِحَ الخَفَاء چه خبر شده، توی کوچه‌ها؟ وَانکَشَفَ الغِطَاء، چی می‌بینه چشمای من؟ وَانقَطَعَ الرَّجَاء، علی رو دارن می‌برن! نبرید غریب روزگارو، نبرید صاحب ذوالفقارو نبرید دستِ بسته آقا رو، نبرید علی مرتضی رو این دردو باید آخه به کی گفت ای خدا؟ اَنتَ المُستَعان وَ اِلَیکَ المُشتَکى کی می‌شه بیاد، منتقم آل عبا «اَلغَوْث، اَلاَمان، العجل صاحب الزمان» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اِلهی، عَظُمَ البَلَاء، بَرِحَ الخَفَاء قیامت شده، توی کربلا وَانکَشَفَ الغِطَاء، تنها شده مولای من وَانقَطَعَ الرَّجَاء، حسینو دارن می‌کُشن نکشید غریب نینوا رو، نکشید تشنه‌لب این آقا رو نکشید تنها پناه ما رو، نکشید عزیز مصطفی رو این دردو باید آخه به کی گفت ای خدا؟ اَنتَ المُستَعان وَ اِلَیکَ المُشتَکى کی می‌شه بیاد، منتقم کرب‌وبلا «اَلغَوْث، اَلاَمان، العجل صاحب الزمان» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اِلهی، عَظُمَ البَلَاء، بَرِحَ الخَفَاء داره می‌باره، بارون بلا وَانکَشَفَ الغِطَاء، کی می‌رسه آقای ما؟ وَانقَطَعَ الرَّجَاء، دیگه بریدیم ای خدا برسون پناه اشکامونو، برسون امید فردامونو برسون خدایا آقامونو، برسون آقای تنهامونو این دردو باید آخه به کی گفت ای خدا؟ اَنتَ المُستَعان وَ اِلَیکَ المُشتَکى کی می‌شه بیاد، دوای غم و درد ما «اَلغَوْث، اَلاَمان، العجل صاحب الزمان» #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
چهارشنبه   بهترین    روز   خداست چونکه با نام علی موسی الرضاست او   ولی  نعمت    بود   بر   ما  همه نام    او   مشکل  گشای کار  ماست حاجتی داری  بگو   با  شاه  طوس درد  بی درمان   ما  را  او  دواست هرکسی   گوید  رضا    از   عمق جان میشود حاجت  روا  از  غم    رهاست (بیقراران )    را    رضا   باشد    قرار او    معین    بی کسان    و   فقراست بیقرار اصفهانی التماس دعا
اشعارفاطمیه – زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان ای اذان اشهد انّ علی مولای من میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی نقطه ی پایین “با ” ای نقطه ی در “فا” ی من یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من من خودم فکری به حال دردهایم میکنم جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من صبح تا حالا نشسته ام چند تا گل چیده ام ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من من نمیدانم هر وقت خوابم میبرد استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من دست تو وا شد خدا رو شکر پس من میروم راستی تابوت را آماده کرد اسمای من ؟ بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا یک سر مویی کم شد ز مویت پای من پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد ؟ یا خجالت میکشد این زینب کبرای من
اشعارفاطمیه – زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی از درخت “باردارت” بار میگیرد علی هر چند هم با احتیاط از پیش در رد میشوم باز رخت من به این مسمار میگیرد علی زودتر از کشتن گل باغبان را میکشد به گلی در باغ وقتی خار میگیرد علی کار من دیگر گذشته از مراقب بودنم در نگیرد به سرم دیوار میگیرد علی فضه زیر بازوی افتاده حالم را، نگیر از رویم در را فقط بردار، میگیرد علی کعبه من! با همین وضعی که دارد دست من دامنت را باز چندین بار میگیرد علی چهل نفر دارند در را سمت من هل میدهند یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی
اشعارفاطمیه – زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – حسن لطفی دخترت گریه می کند حالا روی دستش سه تا کفن مانده بین این بقچه ای که وا کرده سه کفن دو پیرهن مانده با نفسهای آخرت گفتیش این کفنها برای خانه ی ماست پدر و مادر و من اما پیرهن ها برای کرببلاست اولین پیرهن که میبینی این که کوچکتر است دخترکم قسمت محسنم نشد اما به تنِ اصغر است دخترکم هدیه کن بر رباب و در بغلش نوه ام را ببوس اصغر را دوّمین اش برای بی کفن است به تنش تا که کرد،خنجر را بوسه ای زن به گودی زیرش قبل تیغ و سنان و سر نیزه قبل از اینکه خنجرش با زور می زند نانجیب بر نیزه بعد غارت حرامیان را دید تبر و دشنه تیز می کردند با لباسی که از تنش کندند تیغشان را تمیز می کردند دید حتی لباس اصغر نیست نخ قنداقه هم به غارت رفت وای دست رباب را بستند بین نا محرمان اسارت رفت
اشعارفاطمیه – زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – امیر عظیمی ماهی که بی او آسمان معنا ندارد عقل بشر ظرفیّت او را ندارد حقّی که در آن شاید و امّا ندارد روی زمین جز مرتضی همتا ندارد حالا برای پاشدن هم نا ندارد او که به غم های دلش غم گریه می کرد با زخم او هر بار مرهم گریه می کرد بر آه هایش چشم خاتم گریه می کرد از بی کسی او خدا هم گریه می کرد دیگر برای گریه کردن جا ندارد نُه سال زهرا خانه داری علی کرد در هر کجا، هر لحظه یاری علی کرد بر پیکرش آیینه کاری علی کرد تنهایِ تنها آه و زاری علی کرد حالا توان یاری مولا ندارد با اینکه شمع عمر او می کرد سوسو با اینکه در شد با تنش پهلو به پهلو با اینکه در بستر گرفت از مرتضی رو می گفت با صوتی حزین این ماه بانو این شاه سربازی به جز زهرا ندارد در خانه چون مادر شود بیمار سخت است با دست و بازوی شکسته کار سخت است دستِ توسل بر در و دیوار سخت است پوشاندن صورت زِ چشم یار سخت است این خانه ی بی فاطمه گرما ندارد جان علی، حالا که دیگر نیمه جان شد از داغ مولا قامت سروش کمان شد با اینکه بال و پّرِ مادر ناتوان شد این یک، دو، سه ماهه خجل از کودکان شد جز پَر کشیدن در سرش رویا ندارد وای از کبودی های پا و استخوان درد از جسم بیمار و وجودی خسته و زرد وقتی بیفتی دست یک جانیِّ نامرد… عمّه صدا زد نازدانه زود برگرد زجر آمده از کشتنت پروا ندارد
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی وحید شکری سلطانی پناه مردم ایرانی به دل مرده‌ی ما جانی آقا تو شاه خراسانی به عشق تو محتاجم بیا و بی تابم کن از آب سقا خونت دوباره سیرابم کن منم همون که عمری دلش رو دستت داده قرار ما هر ساله تو صحن گوهرشاده عشق تو جوونه زده آقا توی آب و گِلم رو نمیزنم به کسی تا تویی پناه دلم آقام آقام آقام رضا دلداری هوای نوکراتو داری چه قده بزرگی سالاری بدی مو به روم نمیاری اباالجوادی یعنی خدای احسان هستی تو برکت و امید تموم ایران هستی سه جا بهم قول دادی که دستمو‌ میگیری ای عشق مادر زادی تو بهترین تقدیری زندگیمو از صدقه سر شما دارم و بس بی تو دیگه زندگیمون میشه آقا مثل قفس آقام آقام آقام رضا سامونی تورو میخوام تو که میدونی دوای درد بی درمونی قوت این دل داغونی کسی که دوسِت داره تو زندگیش خوشبخته امام رضا رو دارم دیگه خیالم تخته باب الجوادت راهِ بهشته شکی‌ توش نیست یه کربلا واسه این‌ گدای عاشق بنویس هرکی بشه زائر تو پیش خدا معتبره پنجره فولاد شما منو‌ کربلا میبره آقام آقام آقام رضا
می رسد نان شب ما از نوای فاطمه آمدیم اصلاً در این دنیا برای فاطمه مدح او را باید از پیغمبر و حیدر شنید ما کجا و گفتن از حال و هوای فاطمه حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت اولویت هست این جا با گدای فاطمه اشهد انَّ علی ... را هر که گوید در اذان می شود وارد به جمع بچه های فاطمه هر چه نعمت میرسد بر ما یکی از این دوتاست: یا دعای فاطمه یا که وفای فاطمه قبل ابراز نیازم حاجتم را می دهد تا که می خوانم خدایم را: خدای فاطمه! حق او با گریه تنها نمی گردد ادا پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه می زنم بوسه به دست آن که در روز الست زلف من را زد گره با سرْجدای فاطمه شاعر:
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج غلامرضا زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟ جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است *برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه ..* ای‌شکسته بال پس کی استراحت میکنی هر زمان که‌پا شدم دیدم‌تو بیداری، بس است این‌طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف زندگی‌کردن برای من بس است، آری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است شاعر : علی اکبر لطیفیان چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم .. اگه تو بخوای من حرفی ندارم .. این نامردا اومدن تو خانه هر کاری کردن دیدن بی‌بی روشو برمیگردونه و نگاه بهشون نمیکنه .. میخوام بگم نانجیبا اینجا اجازه گرفتن اما مدتی قبل .. بمیرم برا اون ساعتی که بدون اجازه وارد خانه شدن .. خانه رو به آتش کشیدن .. مادر ما امد پشت در خانه اما اون حرامی چنان با لگد به در زد .. یا زهرا .. .